eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
226 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
#رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱۴۲ علی چند ثانیه سکوت کرد.بعد گفت: _تو تا حالا مرگ رو یه قدمی خ
جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۴۳ سه هفته گذشت. خانواده حاج محمود،مهمان داشتن.پویان و مریم و یکی از دوستان مریم. پویان و مریم بعد از ازدواج علی و فاطمه،زیاد میرفتن خونه حاج محمود،مخصوصا بعد از مرگ فاطمه.پویان برای حاج محمود و زهره خانوم،مثل امیررضا بود و برای علی و امیررضا برادر بود. اون مهمانی برای آشنایی علی با سحر، دوست مریم بود.اما تمام مدت مهمانی، علی بهش نگاه هم نکرد.جواب سؤالات سحر رو هم مختصر میداد.سحر با زینب رابطه خوبی داشتن.پویان و مریم و دوستش رفتن. زهره خانوم به علی گفت: _پسرم،نظرت درمورد سحر خانوم چیه؟ -سحر خانوم کیه؟! همه خندیدن.زهره خانوم گفت: _دوست مریم خانوم دیگه،الان اینجا بودن. علی تعجب کرد. -نظری ندارم چون اصلا بهشون توجه نکردم.دلیلی هم نداشتم که بخوام توجه کنم. امیررضا گفت: _مامان جان،من بهتون گفتم قبلش به علی بگین..خب داداش من محجوب و سربه زیره،معلوم بود اصلا به اون خانوم دقت نمیکنه. علی که تازه متوجه قضیه شده بود، با تعجب به حاج محمود و زهره خانوم و امیررضا که با لبخند نگاهش میکردن،نگاه کرد. حاج محمود گفت: _علی جان،ما میخوایم برای پسرمون آستین بالا بزنیم.میخوایم خانواده مون بزرگتر باشه. زهره خانوم گفت: _سحر خانوم،خانم خیلی خوبیه.بخاطر مشکلات اخلاقی شوهرش،ازش جدا شد.الان بچه نداره ولی بچه ها رو خیلی دوست داره،مخصوصا زینب رو.زینب هم خیلی دوستش داره.مطمئن باش من هر کسی رو لایق پسرم نمیدونم. امیررضا گفت: _داداش جان،ما دلمون عروسی میخواد. علی سرش پایین بود و هیچی نمیگفت ولی تو دلش با خدا حرف میزد. *خدایا اینم باید بخاطر تو انجام بدم؟! من نمیتونم مسئولیت زندگی کسی رو به عهده بگیرم که هیچ حسی نمیتونم بهش داشته باشم.همه قلب و احساس من مال فاطمه ست.ازدواج با هرکسی خیانت به احساس و قلب اون آدمه..میدونم تو هم به خیانت و تظاهر و دل شکستن راضی نیستی. سرشو آورد بالا.با چشم های پر اشک به بقیه نگاه کرد و گفت: _من نمیخوام ازدواج کنم.لطفا دیگه این بحث رو ادامه ندین. به حیاط رفت.روی صندلی نشست.حاج محمود کنارش نشست.علی گفت: _من دوست داشتم زندگی من و فاطمه، مثل شما و مامان باشه.کنار هم پیر بشیم.دختر عروس کنیم.پسر داماد کنیم.. هیچ وقت فکرشم نمیکردم فاطمه تنهام بذاره،اونم به این زودی..ولی حالا که فاطمه رفته..تنهام گذاشته،من با عشقش زندگی میکنم،به امید دوباره دیدنش.به امید بهشت با فاطمه روزهامو میگذرونم...این حرف ها فقط داغ دلمو تازه تر میکنه.نمک به زخم قلبم میزنه. -علی جان،خواسته ی ما آرامش توئه، خوشحالی توئه... علی با خودش گفت آرامش من زندگی کنار قبر فاطمه ست ولی خدا راضی نیست. حاج محمود گفت: _فاطمه ازم خواست کمکت کنم ازدواج کنی.. با تعجب به حاج محمود نگاه کرد.... 💥ادامه دارد... ✍دومیـن اثــر از؛ ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌔 💠رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: 🔸«بهترین شما صاحبان عقل ها هستند عرض کردند: صاحبان عقل ها چه کسانی هستند؟ 🔸 فرمودند عبادت کنندگان در شب آنگاه که مردم در خوابند.» 📚فضایل و آثار نمازشب، ص۳۷، به نقل از بحارالانوار ج۸۷ ص۱۵۸ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡┅═════════════﷽══┅┅ ◇◇محـــرّم کہ میـٰــاد ⇠یہ تیـــکہ؎ بــُـزرگ أز وُجـــودمـــون ↲↲بِهمـــون بـَــر مےگـــرده!!! نمےدونـــَم شمــٰـا هَـــم همیـــن، ⇦احسـٰــاســـو داریـــد یـٰــا نـــہ؟! مِثـــل طِفـــلے کہ سَمـــت مـٰــادرش میـــره مثـــل مـــٰاهےسَمـــت دریـــٰا۔۔۔↳ «مـــٰا هـــمہ تــِـشنہ محـــرّمیـــم» ↶مـــا کُـــشتہ؎ محـــرّمیـــم↷ ↲↲مــٰـا بےمحـــرّم هیچیـــم!!! محـــرّم شُـــروع عـٰــاشقـــانہ هـــآ؎ خُـــودمون بـٰــا دلٰامـــونہ محـرّم مـــٰاه« أبــٰـاعبـــدّاللهﷺ𔘓» أســـت. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
941.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی🙏 به مهربانی تو چشم دوخته ام و دست به سوی بخشش تو دراز کرده ام🙏 پس محرومم مدار 😔 که تو را می خوانم و در عذابم مخواه که از تو بخشایش می طلبم🙏 الهی🙏 بر من ببخشا که تو بر من آگاهی و عذابم مکن 😔 که بر من توانایی🌺 آمیـــن «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
834.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا ♥️🙏 امشـب تمنا دارم 🙏 به حق بالاترین رتبه از عظمتت♥️ گره از کار همه ی بندگانت باز کنی 🙏 پرودگارا🙏 آنچه از دست داده ایم را با چیز بهتری برایمان جبران کن و امیدهایمان را به آنچه آرزو داشتیم ناامید نکن😔🙏 آمیــن یا رَبَّ🙏 ⭐️آنسوے آرزوها همیشہ خدایےست ❣ ⭐️كہ فقط نگاهش جبران همہ حاجتهاست🤲 ⭐️بہ اميد پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی استکبار جهانی🙏 ⭐️شبتون به زیبایی آرزوهاتون✨ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~• وَلےبَچہ ھآ اَز‌قَضا‌ٓشُدڻ نَمآز‌صُبحتون‌ْبِتَرسیدْ! میڱن‌ْخُدآ؛ أڱہ بِخوٰاد‌خِیر؎رو‌؛ أزیِہ بَنده‌ا؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآز‌صُبحِش‌ْرو‌قضٰا‌مےڪُنِه! 💥 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا