eitaa logo
شهدایی
361 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
35 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز! 🕊💛 در زندان غیبت کی شود باز؟😔🌥
امام زمان✨ بِہ‌قول‌ِاُستـٰادپنـٰاهیٰان عٰالم‌مُنتظِرامٰام‌زمٰانہ . . وامٰام‌زمٰان‌مُنتظِر‌آدمٰایۍڪِہ‌ بـُلند‌بـِشن‌و‌خودِشونُ‌بسٰازَن ازامروز‌شروع‌کن‌خودتو‌بساز‌..‌. خودسازی‌کن🌱 •°
شهید-احمد-علی-نیری بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین گمان نکنید کسانی­که در راه خدا کشته شده­اند، مرده­اند؛ بلکه زنده­اند و نزد پروردگار خود روزی می­خورند(169:آل­ عمران). شهید احمدعلی نَیِّری زندگینامه شهیداحمدعلی نیّری در 29تیرماه 1345شمسی در روستای آینه ورزان دماوند بدنیا آمد. دبستان را در مدرسه اسلامی کاظمیه باموفقیت پشت سر گذاشت. درس ومشقش خوب بود. برای دوره راهنمایی پدرش اورابه مدرسه حافظ فرستاد؛چرا که دراین مدرسه به مسائل اخلاقی ومعنوی توجه می­شد. در دبیرستان جزو شاگردان ممتاز رشته ریاضی بود ولی به دلایلی از درس خواندن انصراف داد،وبه خانواده خود گفت که«دیگر دبیرستان مرا به هدف نمی­رساند،ازاین به بعدمی­خواهم دردرس­های آیت­الله حق­شناس شرکت کنم». مدتی در چای­فروشی یکی از بستگانش مشغول بود؛ احتیاجی به پول نداشت اما چون اهل­بیت­ علیهم­ السّلام بیکاری رامهم­ترین خطر برای نوجوانان معرفی کرده بودند،کارمی­کرد؛خمس پولی که از کارکردن به دست می­آورد را پرداخت می­کرد.احمدعلی مربی فرهنگی مسجدهم بود و خالصانه کار می­کرد. او تأکید زیادی در دوری از گناه و ترک معصیت داشت؛احمدعلی نیّری در 1364/11/27 در عملیات والفجر8 منطقه عملیّاتی اروند،به آرزویش، که شهادت در راه خدا بود، رسید. یکی از دوستانش، که هنگام شهادت بااوبودمی­گوید:ترکش به پهلویش خوردوبه زمین افتاد،ازماخواست که بلندش کنیم، بلندشددستش راروی سینه گذاشت وسلام براباعبدالله ­الحسین ­علیه ­السّلام دادوبه شهادت رسید.مزارشهیداحمدعلی نیّری درقطعه 24بهشت­زهراکناربلوارپنج ردیف بالاترازمزارشهیددکترچمرانقراردارد شهدایی [ @Martyrs16]
شهدایی
#زندگینامه شهید-احمد-علی-نیری بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین گمان نکنید کسانی­که در راه خدا کشته شده­
سبک زندگی احمدعلی نیّری در زندگی ساده، مرتّب و بی­ آلایش بود؛ چهره­ای باآرامش و خندان، و محاسن و موهای کوتاه کرده داشت؛ دنبال مُد نبود، ولی همیشه تمیز بود؛ به پدر و مادرش احترام می­گذاشت؛ ادب، مهربانی و اخلاق را از استاد خود آیت­الله حق­شناس یاد گرفته بود؛ در سلام کردن از همه پیشی می­گرفت؛ ساده و عادی، مثل بقیه زندگی می­کرد؛ با خدا بود؛ وقتی تصمیم می­گرفت باهمّت بلند خود کار را به سرانجام می­رساند؛ در نماز جمعه و برگزاری دعای ندبه فعالیت داشت؛ با نظم بود و از مطالعه غافل نمی­شد؛ بچه هارا مؤدّبانه صدا می­زد و در کنار آن­ها مانند خودشان  می­شد(فوتبال هم بازی می­کرد)، و با بچه­ های شلوغ بسیار صبور بود؛ با کسی به خشونت رفتار نمی­کرد؛به تازه واردها احترام می­گذاشت، هدیه می­داد(که اغلب کتاب بود)؛ اگر کسی موضوع خنده­داری تعریف می­کرد، با بچه­ها می­خندید؛ در مقابل گناه واکنش نشان می­داد(به غیبت بسیار حساس بود و اگر کسی غیبت می کرد سریع می­گفت این بحث رارا ادامه ندهید)؛ در برابر قرآن و اهل بیت ادب می­کرد؛ اهل توسل بود و هر روز قرآن را بادقت می­خواند؛برای وقت خودشدبرنامه داشت؛سخت­ترین کارهارادرمسجدانجام می­داد؛به نماز شب توجّه خاصی داشت، ولی می­گفت اگر ببینم مستحبات به واجباتم ضرر می­رساند،حتماَ آن­را ترک می­کنم؛ می­گفت ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا، به توسل نیاز داریم؛ توسل به اهل­بیت­ علیهم­السّلام خصوصاُ اباعبدالله­ الحسین­ علیه­ السّلام را بهترین وسیله تقرب به پروردگار و محو گناهان می­دانست؛توصیه می­کرد گناه را کوچک نشمارید واز انجام کارهای نیک نهراسید، که اگر برای رضای خدا کار کنید چشمه­ های حکمت الهی به سوی شما باز می­شود.دوستانه برای همه شهیداحمدعلی نیّری در نامه­ای به یکی از دوستانش می­نویسد: انسان باید حق­تعالی را خوب بشناسد؛ وقتی که حق­تعالی را خوب شناخت دنبال اطاعت و بندگی می­رود. وقتی به برادران هم سن خودت می­رسی، یا یک چیز یاد بده! یا چیزی یاد بگیر!. در تنهایی هایت به پروردگار قرب پیدا کن، نه اینکه با فکرهای بیهوده وقت خودت را تلف کنی. هر وقت با کسی هم صحبت می­شوی و چیزی برای گفتن نداری سکوت کن، مدام حرف نزن.  کارهای بچّگانه که در شأن تو نیست انجام نده. در جایی که خیلی پرده بین تو و پروردگارت حائل می­شود، نگاه کن ببین حرفی که می­زنی آیا نفعی دارد یا نه. از چیزی که به درستی نمی­شناسی طرفداری نکن. قرآن زیاد بخوان. کتاب درسی­ات راهم فراموش نکن.احترام برادرانت راداشته باش؛احترام دوستانت راداشته باش؛اشتباه است که به دوستانت سوءظن پیدا نمایی.تو بایددر همه جا خودت را کوچک­تر احساس نمایی. با کسانی­که اهل دنیا هستند هم­ صحبت نشو. اگر تنبلی به خرج دهی عقب می­اُفتی، آن­وقت آن­طور که پروردگار باید به شما عنایت بکند نمی­کند، آن­وقت گرفتار نفس و شیطان می­شوی.به این دو بیت عمل کن: پیری و جوانی چو شب و روز برآیـد ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم بر لوح معاصی خـط عذری نکشیدیم پهلوی کبائر حســـــــــناتی ننوشتیم    ترک گناه به خاطر خدا دکتر محسن نوری از دوستان شهید نیّری می­گوید: یک بار از احمدعلی پرسیدم که چرا شما این قدر رشد معنوی کردید اما من ...!!! لبخندی زد و می­خواست بحث را عوض کنه؛ امّا دوباره سؤالم رو پرسیدم. بعد از کلی اصرار، سرش رو  بالا آورد و گفت: «یه روز با رفقای محل و بچه­های مسجد رفته بودیم دماوند، شما توی اون سفر نبودید، همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودن. یکی از بزرگ­تر­ها گفت احمدآقا برید این کتری را آب کنید و بیآرید، تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشون داد و گفت: اون­جا رودخونه ا­ست، بریداون­جا آب بیارید.من از لابه لای بوته­ ها و درخت­هابه رودخونه نزدیک شدم؛تا چشمم به رودخونه افتاد،یه دفعه سرم رو پایین انداختم وهمون­جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد؛ نمی­دونستم چیکار کنم؟! همون­جا پشت بوته­ ها مخفی شدم. من می­تونستم به راحتی یه گناه بزرگ انجام بدهم.در پشت اون بوته­ هاچندتادختر جوون مشغول شنا بودن. من همون­جا خدارو صدا کردم وگفتم:خدایاکمکم کن،الآن شیطون منووسوسه می کنه که نگاه کنم، هیچ­کس هم متوجه نمی­شه،اما من به خاطرتوازاین ازاین گناه می­گذرم.بعد کتری روازاون­ بعدکتری روازاون­جا برداشتم وازجای دیگه آب آوردم.بچه­ هامشغول بازی بودن،منم مشغول آتیش درست کردن بودم،دودتوچشمام رفت،اشک همین­طورازچشمام جاری بود.یادم افتادکه حاج آقا(حق­شناس) گفته بود:هرکس برای خداگریه کنه خداونداونوخیلی دوستخواهدداشت.من همین­طورکه اشک می­ریختم گفتم ازاین به بعد برای خدا گریه می­کنم. از اون موقع کم کم درهایی ازعالم بالا به روی من باز شد»!احمدعلی بلندشدوگفت اینوگفتم تابدونی انسانی که گناه روترک کنه چه مقامی پیش خداداره.وصیت نامه پس ازعرض سلام و تهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیاء وائمه معصومین­ علیهم­السّلام بالاخص حضرت
شهدایی
سبک زندگی احمدعلی نیّری در زندگی ساده، مرتّب و بی­ آلایش بود؛ چهره­ای باآرامش و خندان، و محاسن و موه
حضرت بقیّت­الله(ارواحنا له الفدا).  شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت، و ما را لایق دانست، و هدایت کرد، و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم­ صلی ­الله ­علیه ­وآله­ وسلّم و ائمه معصومین­ علیهم ­السّلام را بر ما ارزانی داشت، تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین. خوشا به حال کسانی­که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل می­کنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه و لذت عبادت و خشوع قلب. قرآن، قرآن را فراموش نکنید؛ بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است. اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید. رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کند. انشاءالله خداوند عزّوجلّ جزای خیر به شما عنایت فرماید! والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین. یادشھداباذڪرصلوات شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت دوم 🏴 به لطف خدا چهره و قد و هیکل خوبی داشتم ورزشم که میرفتم دیگه به قول بچه
••📚🔗 [ ] قسمت سوم 🏴 خلاصه که وقت خالیم رو اکثرا با این بازی پر میکردم 📲 در کنارش کار های دیگه هم میکردم ولی حدودا ۶۰ درصد تایمم با این بازی پر شده بود...🤦🏻‍♂ یه بار که داشتم بازی میکردم پروفایل طرف مقابلم خیلی جذبم کرد خیلی خاص و متفاوت بود عجیب و درهم تفکر برانگیز و جالب 🛎 نمیدونم چی شد و چرا ولی توی صفحه چت به انگلیسی نوشتم چه پروف خاصی👌 و منتظر جواب شدم طرف مقابلمم فقط یه تشکر خشک و خالی کرد یکم تو ذوقم خورد !!!😅 دلم میخواست یکم بیشتر بگه تا بشناسمش نمیدونم چه حسی بود ولی خیلی کنجکاو شده بودم🙊
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت سوم 🏴 خلاصه که وقت خالیم رو اکثرا با این بازی پر میکردم 📲 در کنارش کار های
••📚🔗 [ ] قسمت چهارم 🏴 ⁉️ازش پرسیدم اهل کجاست و اونم بعد از کلی وقت جواب داد و فهمیدم مثله خودم ایرانیه نمیفهمیدم چرا باید ذوق کنم از اینکه هم زبونمه! ⁉️ازش پرسیدم چرا این پروف رو گذاشته اونم جواب داد ک این پروف واسش یادآور یه انتظاره... خیلی جذبش شده بودم خیلی زیااد!!!! حتی نمیشناختمش ولی جذب شخصیتش شده بودم🤦🏻‍♂ یکم دیگه ازش سوال پرسیدم ولی نهایتا گفت خیلی راغب نیست با یه جنس مخالف چت کنه آخه عکس خودم پروفم بود📸 من ک اینو شنیدم اصلا از این رو به اون رو شدم! داشتم از خوش حالی میترکیدم!!!! فکر نمیکردم دیگه از این قبیل دخترایی باشن ک این چیزا واسشون مهم باشه😅🤩 ولی واسه اون مهم بود کلی حرف زدم و از خودم گفتم تا بفهمه پسر بی بند و باری نیستم😌 بعد از حدود ۲ یا شایدم ۳ ساعت چت بالاخره راضیش کردم که اددش کنم و باهم گاهی حرف بزنیم ....📲 عقلم مدام آلارم میداد که دارم کج میرم که این راهش نی که این کارا غلطه ⛔️ ولی پنبه کرده بودم تو گوشم و با سرعت داشتم تو اون جاده خاکی میروندم... غافل از عاقبت کار....😞
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا در ماه رمضان سید احمد که باید برای رفتن به مدرسه به مشهد می رفت. قبل از اذان به روستا بر می گشت تا روزه اش باطل نشود و بعد از ظهر دوباره می رفت که این مسأله با ایجاد مشکلاتی برای او شده بود. با چند تن از دوستانش مجبور شد که برای اینکه روزه اش باطل نشود در مهشد اتاقی اجاره کرد و مدّت یک ماه را در مشهد ماند تا روزه اش را تمام و کمال بگیرد. شهید سیداحمد قدمگاهی‌ منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @Martyrs16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا