نوشتهی شهید حجت اللّه رحیمی دربارهی امام زمان ارواحنا فداه🌱💥🌟
احتیاجی نیست، بری جمکران، آقا رو ببینی، آقا میاد پیشت. اگه نمیتونیم اینطوری باشیم، حداقل بیایم سفیرهای خوبی برای امام زمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) باشیم . ماها امام زمانمون رو قدّ رفیقمونم دوست نداریم، خیلی بدیم!!!🥀
اگه دوستت بهت بگه به خاطر من فلان کار و نکن، یا نزدیک ترین کست بگه مثلاً زنت. زودی میخوایم خودمونو تو دلش جا کنیم، میخوایم شیرین کنیم، جلوه کنیم، زودی میگیم به خاطر تو این کار رو نمی کنم!!!...👌
بیاید جان ابالفضل علیه السّلام، سفیرهای خوب و با وفایی برای امام زمانمون که تولّدش نزدیکه باشیم. به خودش قسم آقا کشته، مردهی این چراغونیهای توی خیابون ما نیست.
هر چند کار پسندیده ای است از جانب ما، امّا آقا بیشتر با این کارهامون دلش میسوزه و میگیره. شاید بگه آخه تو که آنقدر ما رو دوست داری حیف نیست ...💥💚
#شهیدحجتاللهرحیمی🌸🕊
متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴🌺
شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸💔
محل شهادت:خوزستان 🍀
محل مزار:باغملک
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
🔴 دعایی بسیار با فضیلت در شب نیمه شعبان
🔵 کمیل بن زیاد می گوید:
روزی با مولای خود، امام علی علیه السلام در مسجد بصره نشسته بودم و جمعی از اصحاب حضرت هم حضور داشتند.
از حضرت سؤال شد که معنای این آیه که خدا میفرماید: «فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» چیست؟
🌕 حضرت فرمودند:
آن شب نیمه شعبان است. سوگند به کسی که جان علی در دست قدرت اوست ! هیچ بندهای نیست جز اینکه تمام آنچه بر او از نیکی و بدی میگذرد، در شب نیمه شعبان برایش تقسیم میشود تا آخرسال او. هر بندهای که آن شب را به عبادت، احیا کند و دعای حضرت خضر ( دعای کمیل) را بخواند، دعای او مستجاب میشود.
کمیل میگوید: «وقتی که حضرت به منزل خود رفتند، وقت شب به خدمت آن بزرگوار رسیدم.
حضرت فرمودند: برای چه کاری آمدی؟
عرض کردم به طلب دعای خضر آمدهام.
🔹 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
🔺 ای کمیل ! اگر این دعا را حفظ کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در تمام عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو کفایت شود. خداوند تو را یاری میکند، روزی تو زیاد میشود و البته از مغفرت هم محروم نخواهی شد.
📚 اقبال الأعمال، ابن طاووس (ره)
🌕 امسال با تلاقی شب جمعه و شب نیمه شعبان خواندن دعای کمیل فضیلت ویژه دارد.
🌹تمام #مقدرات در شب #نیمه_شعبان رقم خواهد خورد.
⬅️ #احیاء شب نیمهی شعبان:
از #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه پرسیدند: معنای گفتار خداوند متعال: "فِيهَا يُفْرَقُ کُلُ أَمْرٍ حَکِيمٍ" چیست؟ (در آن شب، هر گونه كارى به نحوى استوار، تدبیر گشته و فيصله مىيابد؛ سوره دخان، آیه ۴) حضرت فرمودند:
🍃 «مراد شب نیمهی شعبان است؛ قسم به آن کسی که نفس علی در دست اوست، هیچ بندهای نیست مگر آنکه جمیع مقدّراتی که بر او جاری میشود از خیر و شر، در این شب قسمتش میگردد، تا سال بعد در مثل چنین شب مبارکی که دوباره بیاید؛ و هیچ بندهای نیست که این شب را احیاء بدارد و به دعای حضرت خضر علیهالسلام (دعای کمیل) خداوند را بخواند، مگر آنکه دعایش مستجاب میشود.» [۲]
از #امام_باقر علیهالسلام دربارهی فضیلت شب نیمه شعبان سوال شد؛ حضرت فرمودند:
💠 «این شب پس از #شب_قدر، برترینِ شبهاست؛ در این شب، خداوند فضل خود را بر بندگان سرازیر میکند و آنان را به بخشش و کرم خویش میآمرزد؛ پس در تقرّب جستن به سوی خدای تعالی در آن بکوشید که آن شبی است که خدا به ذات مقدّسش سوگند یاد کرده که سائلی را از درگاه خویش با دست خالی باز نگرداند، مادامی که انجام معصیتی را درخواست نکند...» [۳]
📚 منابع:
[۱] اقبال الاعمال (سیدبنطاووس)، ج۳، ص۳۲۳
[۲] همان، ص۳۳۱
[۳] الامالی (شیخ طوسی)، ص۲۹۷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
*پویش همگانی تغییر عکس نمایه یا پرفایل واتساپ تا روز ولادت مولا(لبیک یا مهدی).لطفا نشر دهید و در گروه هاتون اعلام کنید.همه باهم لبیک یا مهدی*
#یا-صاحب الزمان
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
16169374190361163007561(1).mp3
5.66M
•
.
ایآخریـنامیدرسـالتخوشآمدی..🎉
خورشیدآسمـانعـدالت!خوشآمدی😍!
شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠#قسمت_پنجم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : پاسخ من به خدا برای اسلام
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠#قسمت_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : راهبه شدی؟
من به لهستان برگشتم … به کشوری که 96 درصد مردمش کاتولیک و متعصب هستند … و تنها اقلیت یهودی … در اون به آرامش زندگی می کنن … اون هم به خاطر ریشه دار بودن حضور یهودیان در لهستانه … کشوری که یک زمان، دومین پایگاه بزرگ یهودی های جهان محسوب می شد …
هیجان و استرس شدیدی داشتم … و بدترین لحظه، لحظه ورود به خونه بود …
در رو باز کردم و وارد شدم … نزدیک زمان شام بود … مادرم داشت میز رو می چید … وارد حال که شدم با دیدن من، سینی از دستش افتاد … پدرم با عجله دوید تا ببینه صدا از کجا بود … چشمش که به من افتاد، خشک شد … باورشون نمی شد … من با حجاب و مانتو وسط حال ایستاده بودم …
با لبخند و درحالی که از شدت دلهره قلبم وسط دهنم می زد … بهشون سلام کردم …
هنوز توی شوک بودن … یه قدم رفتم سمت پدرم، بغلش کنم که داد زد … به من نزدیک نشو …
به سختی نفسش در می اومد … شدید دل دل می زد …
– تو … دینت رو عوض کردی؟ … یا راهبه شدی؟ …
لبخندی صورتم رو پر کرد … سعی کردم مثل مسلمان ها برخورد کنم شاید واکنش و پذیرش براشون راحت تر بشه …
– کدوم راهبه ای رنگی لباس می پوشه؟ … با حجاب اینطوری … شبیه مسلمان ها …
و دوباره لبخند زدم …
رنگ صورتش عوض شد … دل دل زدن ها به خشم تبدیل شد …
– یعنی تو، بدون اجازه دینت رو عوض کردی؟ … تو باید برای عوض کردن دینت از کلیسا اجازه می گرفتی …
و با تمام زورش سیلی محکمی به صورت من زد … یقه ام رو گرفت و من رو از خونه پرت کرد بیرون …
⬅️ادامه دارد...
@Martyrs16
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠#قسمت_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : راهبه شدی؟ من به لهستان ب
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠#قسمت_هفتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : دنیای بزرگ
رفتم هتل … اما زمان زیادی نمی تونستم اونجا بمونم … و مهمتر از همه … دیگه نمی تونستم روی کمک مالی خانواده ام حساب کنم … برای همین خیلی زود یه کار پاره وقت پیدا کردم …
پیدا کردن کار توی یه شهر 300 هزارنفری صنعتی-دانشگاهی کار سختی نبود … یه اتاق کوچیک هم کرایه کردم … و یه روز که پدرم نبود، رفتم وسایلم رو بیارم …
مادرم با اشک بهم نگاه می کرد … رفتم جلو و صورتش رو بوسیدم …
– شاید من دینم رو عوض کردم اما خدای محمد و مسیح یکیه … من هم هنوز دختر کوچیک شمام … و تا ابد هم دخترتون می مونم …
مادرم محکم بغلم کرد …
– تو دختر نازپرورده چطور می خوای از پس زندگیت بربیای و تنها زندگی کنی؟ …
محکم مادرم رو توی بغلم فشردم …
– مادر، چقدر به خدا ایمان داری؟ …
– چی میگی آنیتا؟ …
– چقدر خدا رو باور داری؟ … آیا قدرت خدا از شما و پدرم کمتره؟ …
خودش رو از بغلم بیرون کشید … با چشم های متحیر و مبهوت بهم نگاه می کرد …
– مطمئن باش مادر … خدای محمد، خدای مسیح و خدایی که مرده ها رو زنده می کرد … همون خدا از من مراقبت می کنه و من به تقدیر و خواست اون راضیم …
از اونجا که رفتم بغض خودم هم ترکید … مادرم راست می گفت … من، دختر نازپرورده ای بودم که هرگز سختی نکشیده بودم … اما حالا، دنیای بزرگی مقابل من بود … دنیایی با همه خطرات و ناشناخته هاش …
⬅️ادامه دارد...
@Martyrs16
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🕊هر روز با یاد و خاطرهی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
موقع اعزام نیرو به جبهه، من و احد در کنار یکدیگر ایستاده بودیم و به بچه ها که با فشار و ازدحام زیاد از در پادگان خارج می شدند، نگاه می کردیم. احد لبخندی زد و گفت:«بچه ها را نگاه کن که چطوری برای رفتن به بهشت از یکدیگر سبقت می گیرند.»
سپس با خودش زمزمه کرد و گفت:« احد تا موقعیت طلایی ات را از دست نداده ای حرکت کن.»این را گفت و خود را به سایر بچه ها رسانید.
شهید احد آقایاری
منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه:9
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@Martyrs16