هروقت
خواستی بگی
دنیادوروزه
آدم بایدخوش باش
قبلش بشمارببین
تواین دوروزدنیا
چندتاقدم برای
ظهورآقابرداشتی؟!
#فرصت _اندک
#دلانه#تلنگر
[@Martyrs16]
#تلنگر
دقت کردی وقتی شارژِ گوشیمون؛
درحالتِ اخطارِ چهسریع میزنیم به شارژ؟
الان هم ؛ زمانِ غیبت ؛
تو حالتِ وضعیت قرمزه
باید سریع تقوامونو بزنیم به شارژ...
#تلنگرانه
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
#تلنگر 🕊
_حاجآقا،چرامحبتخداروحسنمیکنیم؟
+دیدیآدمیکهسرماخوردهمزه
غذارونمیفهمه؟:)
ماهامازبسگناهکردیمتازهشاکیمیشیم
کهچرابویاصلیولذتازدیننمیبریم...!/
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
ایمانخودراقبلازظہور
تڪمیلکنیدچوندرلحظات
ظهورایمانهابہسختےمورد
امتحانوابتلاءقرارمیگیرند..!🥀
- امامصادق(ع)
#تلنگر
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
✨﷽✨
🔴گاهی تقوا خود حربه سقوط میشود
✍آیةاللهالعظمی مظاهری: مطلب عمدهای که بزرگان هم میگویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آنجا که بهراستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود.
در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد میشود و شیطان گولش میزند و از عبادتهایش مغرور میشود و لذا فاسق برمیگردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش میشکند، حال خجالتزدگی پیدا میکند و بهصورت صدیق از مسجد بیرون میآید.
گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاستطلبی او را زمین میزند و بد هم زمین میزند مثل مالکبن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارستهای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند.
انسان از حوادث تاریخی درس میگیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آنرا یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا انشاءالله به رستگاری واقعی برسیم.
#معرفت
#تلنگر
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امام زمان رو اذیت می کنی؟!
آیت الله سید جواد حیدری(ره)
#تلنگر
#امام زمان
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
#تلنگر ##
قصه ای بسیار جالب و پرمعنا در مورد دنیا
دختری که همه را شیفته خود کرد
❣روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت:
🔺دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم من شیفته زیبایی و جذابیت این دختر و جادوی چشمانش شده ام،
🔸پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟
💚پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد 😱و به پسرش گفت:
👴ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست! و تو نمیتوانی خوشبختش کنی، او را باید به مردی مثل من تکیه کند،!
👱پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر! کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!!❗
💪پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.
🔸 قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند
🔺قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است
🔺پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند
💖وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر،
🔺امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!!
🔸بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت راه حل مسئله نزد من است،
🔺من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!!
🔸و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و امیر بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند.
👰دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!!
🔴🔴من دنیا هستم🔴🔴
⭕ من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند
⭕ و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفت و انسانیت شان غافل میشوند.
⭕و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالی که هرگز به من نمی رسند .
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
- حاجآقاپناهیانمیگہ:
خدادنبالبهونہاستتاببخشتت
اینفرصتوازدستندیم!
بلندشیمبریمبگیمببخشماروشایدامروز
روزآخرۍباشہکہهستیم!
#تلنگر
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
#تلنگر
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت .
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد . پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد .
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است . به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند ….
پسرک گریان ، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو ، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند .
پسرک گفت :
” اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند . هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ، کسی توجه نکرد . برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم . “
” برای اینکه شما را متوقف کتم ، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم “
مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت … برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند ، سوار ماشینش شد و به راه افتاد ….
در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند ….
اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند.
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذهن تصمیم می گیردیارسانه های تبلیغاتی؟؟!
#حجابانه
#تلنگر
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]