فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
∞♥∞
امام زمانت رو دوست داری؟؟
قدرت براش بیار
استاد #پناهیان
#مهدویت 🐣
#ما_نسل_ظهوریم_اگر_برخیزیم🦋
#اللهم.عجل.لولیک.الفرج🛵
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مملکت اینجوری مونده سرپا
یک عده با دست بسته رفتند
تا ما با دست باز...
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
#ٺلنگر📲
وقتشعارصداشازهمهبلندتره
''وایاگرخامنهایحڪمجهادمدهد…!''
اونوقتسروکلشازپیوےدخترای
مردمپیدامیشهجهتِصحبتِخواهر برادری...
بابانکشیمونمنتظرِحڪمِجهادِرهبر
وقتڪردییهسَریمبهمیدونِجهادِنفستبزن:\✋🏿
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
یک خاطره از شهید محمد تقی سالخورده❤️🌹
من همرزم شهید محمدتقی سالخوردبودم...
باآقا محمد تقی توی یک محور بودیم , محمد تقی هم فرمانده یکی از محورها بود ,تعدادی از بچه های گردان از خودمون بودن و یه سری از بچهای افغان به ما اضافه شدن.. ,توی درگیری ها ..چند تا بچه های افغان افتادن تو محاصره دشمن..
اینجا بود که واقعأ اون رشادت محمدتقی رو دیدم که قبلأ درباره اش زیاد شنیده بودم .محمد تقی فرمانده ای بود که در درجه اول جون نیروهاش براش اهمیت زیادی داشت ,اون تنهایی تونست جون ۲۰تا از بچها رو که تو آتش دشمن گیر افتاده بودن رو نجات بده ..بعد عملیات بهم گفت باورت نمیشه تیرهایی که باید به من میخورد ولی بهم اصابت نمیکرد نمیدونم چرا؟شاید بشارت شهید شدن در ۲۱ فروردین رو بهش داده بودن ...
یکی دیگه از کارهایی که محمدتقی انجام میداد این بود که همیشه دائم الوضو بود یعنی اگه یه چرت کوچیک میزد و ما بیدارش میکردیم میرفت وضو میگرفت و میخوابید,..محمد تقی در عین حال که فرمانده بود ولی آخر همه ی پیامهایی که به ما میداد مینوشت
" پچوکتم برار(کوچیکتم داداش) ..."🌷
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
🌹🕊🌹🕊🌹
🌹از ملت ایران میخواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه یاور مستضعفین و دشمن ظالمان باشند
"شهید غلامحسین اکبری جعفر آبادی"
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
#بهار_قرآن_با_شهدا
🌹شهید نورایی قاری و حافظ قرآن کریم و از معلمان قرآن آموزش و پرورش بود که در کنار تدریس قرآن در آموزش و پرورش جلسهای هم برای تربیت جوانان و نوجوانان برگزار میکرد. اکنون فرزندش هم حافظ کل قرآن، قاری و مداح اهلبیت(ع) است.
🌹شهید نورایی در دوران نوجوانی از شاگردان کلاس مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی میشود. عباس استعداد بالایی در فراگیری زبان خارجی داشت و به زبانهای انگلیسی و عربی مسلط بود. و ورود وی به حوزه قرآن باعث شده بود که عباس، الفتی ناگسستنی با فرایض دینی داشته باشد و همه آموزههای قرآن را به عمل نیز درآورد.
🌹عباس در حاشیه شغل معلمی، هیئت مکتب قرآن و ولایت را برای تربیت قاریان قرآن تأسیس کرده بود و از همان مکان مقدس بود که قاریان ممتازی به جامعه تقدیم کرد. جالب آن که جلسه قرآنی که عباس تشکیل داده بود، همچنان پابرجاست و صدای دلنشین او به گوش شاگردانش میرسد.
🌹بچههایی که شاگرد عباس بودند و در جلسات قرآن وی شرکت میکردند، اینک هر کدام محوری در محله خودشان شدهاند و در زمینههای مختلف دینی و قرآنی و بسیج فعالیتهای گستردهای دارند و از آنجایی که قول و عمل شهید نورایی یکی بود، شاگردان وی نیز مثل استادشان قول و عملشان را یکی کردهاند.
🌹این شهید بزرگوار در ۲۷ بهمنماه ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ و در منطقه فاو برای شکستن محاصره گردان حمزه از دست دشمن وارد عمل شد و به شهادت رسید. پیکر مطهر ایشان پس از ۲۸ سال به میهن بازگشت.
"شهید عباس نورایی"
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
🌹بعد از ظهر صدای تیراندازی نزدیک تر شد. دوربین و سلاح قناصه ام را برداشتم و روی پشت بام رفتم. ساختمان های اطراف را چک کردم.
🌹بچه ها اعلام کردند در یکی از ساختمان های روبرو تردد مشکوکی دیدند، حواسم را کامل جمع کردم. نسبت به یکی از ساختمان های کنار سفارت حس خوبی نداشتم، خم شدم تا سلاحم را آماده کنم که صدای سوت یک گلوله دقیقا از کنار سرم رد شد.
شاید کمتر از کسری از ثانیه. اگر خم نشده بودم، گلوله به گیج گاهم خورده بود.
صدای صوت گلوله هنوز در گوشم بود، فقط یک خراش کوچک برداشته بودم. سریع مسلح شدم و مجددا همه جا را چک کردم.
گلوله دوم به لبه دیوار خورد و خاک بلند شد.
روی شانه راستم غلت زدم و کمی موقعیتم را تغییر دادم.
🌹به راحتی متوجه شدم که کجا موضع گرفته. دوربین و سلاح را هم محور کردم و نقطه مورد نظرم را نشانه گرفتم.
نفسم را حبس کردم، دستم را روی ماشه نگه داشتم. کمی صبر کردم، به محض اینکه از جای خودش تکان خورد،
زدمش.
"شهید رسول خلیلی"
✍کتاب رفیق مثل رسول
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]
🌹خمس
مادرش علاقه ی خاصی به او داشت و بیشتر از سایر فرزندانش به او توجه می کرد.
با مهدی در منطقه بودیم که یکی از بچه های محله ما را دید و گفت: «مواظب باش مادر مهدی نفهمه که اون با تو اومده جبهه، چون گفته اگه بفهم کی زیر پای بچهام میشینه و اونو هی به منطقه می کشونه سر به نیستش می کنم».
وقتی با مهدی از منطقه برگشتیم مستقیم رفتم خانه شان و گلایه کردم.
۔ حاج خانم! این پسر شماس که دست مارو میگیره و میبره جبهه. اون وقت شما از من دلگیر میشین؟؟ و مادر نگاهی سرزنش آمیز به مهدی انداخت.
. چرا این کارو می کنی پسرم؟
مهدی با قیافهای جدی رو کرد به مادرش.
- مگه شما مسلمون نیستین؟ مادر حیرت زده جواب داد: «خوب! چرا؟ معلومه که مسلمونم». ۔ مگه مسلمون نباید خمس بده؟
مادر بی آنکه سر از حرف های او در آورد گیج و ويج گفت: «خوب! چرا!» مهدی همچنان جدی ادامه داد.
۔ مگه شما پنج تا پسر ندارین؟ خوب! خمس شو باید بدین دیگه! و زد زیر خنده.
راوی: همرزم شهید مهدی بیات
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]