eitaa logo
شهدایی
360 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
- شهید شهیده مهری زارع یکی از شهدای انقلاب در مشهد است که به عنوان فرزند بزرگ خانواده در نبود مادر به خوبی نقش مادر را بازی می کرد. این شهیده در سال1344 در مشهد مقدس به دنیا آمد. شهیده زارع با وجود سن کم درراهپیمای­ های ضد رژیم طاغوت در سال 1357 شرکت می­ کرد. این دختر شجاع و صبور و مهربان روز 9 دی 1357همچون بسیاری ازروزهای دیگر که درراهپیمایی‌های ضد رژیم مردم مشهد شرکت می ­کرد آن روز هم به جمع معترضین نظام شاهنشاهی پیوست امادر این روز که مردم مشهد توسط دژخیمان رژیم شاه به خاک و خون کشیده شدند پس از طی مسافتی در میدان 15خرداد(میدان ضد سابق) مورد حمله مزدوران طاغوت قرارگرفت و دچار مجروحیت شدید شد و بعد از سه ماه مجروحیت در سن 14 سالگی در9فروردین ماه 1358 به مقام والای‌شهادت نائل آمد و در بهشت رضابلوک12 قطعه شهدای انقلاب به خاک سپرده شد.مهربان و دلسوز بودن و اقامه نماز اول وقت و فعالیت در حضورفعالانه در مراسم ولادت و شهادت ائمه اطهار ازخصوصیات این شهیده بود.او در مدرسه راهنمایی فرزانگان کوچه فروغ در محله گنبد سبز مشهد درس می­ خواند.ازجان گذشتگی برای نجات یک دوست شهیده زارع تنها کسی بود که وقتی دید دوست صمیمی­ اش الهه زینال­ پور یکی دیگر از شهدای انقلاب مشهد گوشه لباسش به تانک گیر کرده و دهها متر برروی زمین کشیده شده است در حالی که همه از ترس مواجهه با مزدوران شاه فرا می‌کردند از جان گذشتگی کرد و به کمک وی شتافت و او را نجات ‌داد.هر چند که الهه با کمک مهری نجات یافت اما پس از سه روز بستری شدن در بیمارستان بر اثر ضربه مغزی به شهادت رسید شهدایی [@Martyr]
شهدایی
#معرفی- شهید شهیده مهری زارع یکی از شهدای انقلاب در مشهد است که به عنوان فرزند بزرگ خانواده در نبود
اما فداکاری مهری زارع دختر نوجوان 14 ساله فراموش نخواهد شد. تنها نگذاشتن امام سفارش شهیده زارع مهری دختری جدی، سر بزیر و در عین حال آگاه بود. وی با پدر روابطی صمیمانه داشت و بیشتر حرف‌های ‌دلش را به پدر می‌گفت و با اینکه سن و سالش کم بود اما درک بالایی داشت و همیشه به پدر می‌گفت: «امام را تنها نگذارید، این انقلاب پیروز می­ شود و ما باید کاری کنیم تا همه زیر پرچم اسلام و انقلاب بیایند».برای داشتن حجاب مصمم بود انسیه رفائی دوست و همکلاسی مهری زارع در مورد شخصیت این شهیده می­ گوید: مهری برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بود، در آن سال‌ها برای رعایت حجاب سخت‌گیری می‌شد. من، مهری و همکلاسی دیگرمان حمیده قروی از معدود بچه‌هایی بودیم که برای رعایت حجاب در مدرسه مصمم بودیم وحاضر نبودیم روسری از سرمان بیافتد، اما برخی از معلم‌ها سختگیری را از حد گذرانده بودند و با تنبیه‌های بدنی بچه‌ها را مجبور به رعایت حجاب می‌کردند. چادر قهوه‌ای گل گلی‌اش را هیچوقت یادم نمی‌رود، با بچه‌ها به مسجد محله می‌رفتیم، ما بچه‌ها سر صف نماز شوخی و بازی هم می‌کردیم اما موقع نماز که می‌شد او جدی‌تر از همه بچه‌ها از ما جدا می‌شد و می‌رفت وسط صف بزرگتر‌ها می‌ایستاد. شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🌷شهید مدافع حرم رضا عادلی 🌷 ولادت : 1368/12/10 شهادت :1394/11/11 🌹 سوریه ، عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا🌹 💍وضعیت تاهل : متاهل💍 *در سالگرد عقدشان به شهادت رسیدند* خاطره از مادر شهید 🌹 چند روزی پیدایش نبود دلم آشوب بود بعد از چند روز به خانه برگشت اما سر و وضعش مثل همیشه نبود ذوق زده در آغوشش گرفتم و گفتم کجا رفته بودی 🥺 آرام آرام گفت که عراق بوده و دفاع از حریم اهل بیت رفته است 🥰 شب آن روز هم رضا دیر کرد به او تماس گرفتم پرسیدم کجایی گفت نجف گفتم چجوری رفتی گفت با هلی کوپتر سپاه یک روز از آنجا با من تماس گرفت و گفت مادر زن می خواهم گل از گلم شکفت گفت میخواهم محجبه باشد خوش زبون و برخورد باشد و اسمش هم زینب باشد ☺️ این ها خواسته من از حضرت زینب است یک شب در حرم امام حسین خواب بودم که خواب دیدم در بارگاه ملکوتی امام حسین سه خانم وارد شدنو و یکی از آن ها حضرت معصومه بود من این درخواست ها را از او کردم که دختری با این مشخصات برایش در نظر گرفته بودیم شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹آقا مسعود در دوران نوجوانی‌اش که هم‌زمان با ایام مبارزات انقلاب بود. همراه با دوستانش اعلامیه‌ها را در کوه‌های اطراف خمین پنهان و شب‌ها در شهر پخش می‌کردند تا اینکه برای ادامه تحصیل در دبیرستان به تهران آمد. در مدرسه‌ای در میدان خراسان مشغول تحصیل شد که بعد از شهادت آقا مسعود و دوستش اسم مدرسه را «دو شهید» گذاشتند. 🌹آقا مسعود بچه قانع، صبور و در عین حال با شور و نشاط بود. کمک حال مادرم بود. به دیگران هم خیلی کمک می‌کرد. یک روز وقتی از مسجد به خانه آمد، دیدیم پابرهنه است. پرسیدیم: پس کفش‌هایت کو؟ گفت: یکی به کفشم نیاز داشت آمد، برداشت و رفت! 🌹در اوایل انقلاب منافقان در خمین خیلی فعالیت داشتند. آقا مسعود به همراه دوستانش کمیته‌ای تشکیل می‌دهد و با کمک آن‌ها ژاندارمری خمین را از دست منافقان نجات می‌دهد. او قبل از اینکه به منطقه اعزام شود، رفته بود خون داده بود. مادرم که دیده بود آقا مسعود رنگ به رخساره ندارد، کیفش را پر از پسته،‌ گردو و گز کرد تا در بین راه بخورد. اما او در مسیر همه را میان دوستانش تقسیم کرد. "شهید مسعود فراهانی" شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت هشتم 🏴 با تعجب گفت سید خبریه؟؟؟ داری دوماد میشی نکنه؟!!!! یهو به خودم اومدم
••📚🔗 [ ] قسمت نهم 🏴 چهره حسام هر لحظه یه شکل میشد 😐😳😨🤯 اصلا هیچ حالتی ثابت نمیموند توی نگاه و صورتش و بیشتر از همه هم ناباوری رو میشد از نگاهش خوند....‼️ بعد از اینکه واسش تعریف کردم یه نفس عمییق کشیدم و بهش گفتم: خب حالا نظرت چیه حسام دستی به ته ریشش کشید و گفت: سید حقیقتا شوکه شدم! راستش نمیتونم باور کنم این آقا سیدی که اینارو واسم گفته همون آقاسید هیئت خودمونه!🤦🏻‍♂ تک خندی زدم و گفتم: چرا!؟ گفت: آخه عبااس تو نگاه نامحرم نمیکردی حالا اینقدر راحت داری با یه دختر نامحرم روز و شبت رو میگذرونی؟!!! اصلا متوجهی داری چیکار میکنی؟؟؟🙄 اعتراض وار گفتم: حسام ما مجازی صحبت میکنیم مرد حسابی!!! حسام با صدایی نسبتا عصبی گفت: چه فرقی داره برادر من؟!!!! مگه مجازی و واقعی داره؟؟؟؟؟؟؟😤 خدا مثلا توی مجازی نمی بینه داری چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟؟ مثلا مجازی نامحرم نیستین؟؟؟؟⛔️
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت نهم 🏴 چهره حسام هر لحظه یه شکل میشد 😐😳😨🤯 اصلا هیچ حالتی ثابت نمیموند توی نگا
••📚🔗 [ ] قسمت دهم 🏴 شکه شدم!! خب حسام راست میگفت خدا میدید حتی اگر هیچکس نمیدید🤦🏻‍♂ عقلم میگفت که قبول کن خطا رفتی دلم ولی ...ساز مخالف میزد ...😔 دلم میگفت نیتت خیره کار خلافی قرار نیست بکنی !❌ قراره تهش ازدواج کنید! قصدت بد نیست که! حد و حدود نگه میدارین ولی امان از عقلم...🤯 ک بلند بلند داد میزد داری اشتباه میکنی... حسام یکم دیگه هم باهام حرف زد و بعد حاج آقا صداش زد و اونم با چهره ای که مشخص بود اصلا راضی نیست بحث رو نصفه ول کنه رفت... و من هیج نفهمیدم که چه طوری رسیدم توی اتاقم و گوشی به دست گرفتم و خیره ی پیام های پی در پی هستی شدم📲 ••📚🔗 [ ] قسمت یازدهم 🏴 {اِلهی بِه رُقَیِّه عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج💔} هستی اون شب خیلی از دستم دلخور شده بود کلی پیام داده بود که جواب نداده بودم نگران شده بود و بعد که سین کرده بودم فوق العاده ناراحت و دلخور...🤦🏻‍♂ میدونسم که غلطه کارم ولی نمیتونسم خودمو قانع کنم! یه صدایی همش تو سرم میگفت این دختر بهت وابسته شده چه بلائی سرش میاد اگه یهو کات کنی؟! مگه قراره چی کار کنی؟ فقط صحبت میکنید فقط درد و دل فقط مشورت کمکش میکنی بهتر تصمیم بگیره هردو مومن و مذهبی هستین پس اشکالش چیه (ادمین:امان از مکر شیطان!!!!😒) و خلاصه اون شب با همین حرفا خودم و قانع کردم و کلیم با هستی حرف زدم تا باهام آشتی کرد ... رفته رفته قُبح(=زشتی) خیلی کارا واسمون ریخته شد استیکر هایی که واسش میفرستادم 😍😘🔞 گیف هایی که واسم میفرستاد ‌‌‌ اوایل سرخ میشدم ولی بعد برام عادی شد ... و حتی ...لذت بخش!!!⛔️ همش با خودم میگفتم من فقط به خاطر هستی حاضرم گناه کنم ولاغیر 😵 فقط تو این موضوع گناه میکنم و کار غلط اونم چون میدونم تهش مال همیم... کار دوتا آدم مذهبی رسیده بود به رد و بدل گیف ها و استیکرها و فیلم های منفی هجده 🔞 فیلم هایی که حتی تصورشم نمیکردم یه روزی نگاشون کنم حالا شده بود یه بخشی از زندگیم دیگه عملا بین من و اون دختر نامحرم هییچ پرده و حجابی نبود...🔥 جوری باهم صحبت میکردیم که انگار محرمیم و زن و شوهر ...❌
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا به یاد دارم ماه مبارک رمضان بود، یکروز که از بس تشنه بود لبهایش ترکیده بود و کار می کرد هر چه گفتم: مادر همین امروز روزه ات را بخور گفت: امروز می گویی بخور ولی فردای قیامت چه کسی جوابگو است من اصلاً روزه ام را نمی خورم حتی اگر بمیرم. شهید سعید کلان‌ منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @Martyrs16
بسم الله الرحمن الرحیم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم: آنکه کودک خود را شاد کند؛ خداوند در قیامت او را مسرور می نماید. 📚کافی، ج ۶، ص ۴۹ شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نماهنگ روحانی شهید مدافع‌حرم مجید سلمانیان🕊 📿شادی ارواح مطهر شهدا صلوات📿 ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃روزتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
﷽ ← ←‏تصویری کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس و جمعی از نیروهای گردان ۴۰۵ لشکر ۴۱ ثارالله 🌺رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 یکی از ماندگارترین عزاداری های حسینی دوران یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آخرین خداحافظی زیبای شهید شهادت ۲۳ مهرماه ۹۵ 😊 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوچه‌های خاکی را پشت سر گذاشتند و پل ها و جاده‌های افلاک را نشانمان دادند. 🌷جزیره مجنون ،اسفند ۱۳۶۳ وسایل به جامانده از رزمندگان عملیات بدر یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
♦️ امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می‌رود. ما با ایمان پیش می‌رویم و دشمن وابسته به سلاح است،اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی‌کند. یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
شهید محسن حججی یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ... همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید شبی که خبر شهادت شهید حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد شهید حججی گفت بغض گلومو فشار میداد و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد 😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از شهید حججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده... باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام هستن سلام دادم به آقا آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی روحت شاد و یادت گرامی 🌹 جهت شادی روح شهدا صلوات ‌ یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
رفقا حواستون باشه! دارند برای امام عصر علیه‌السلام یارگیری میکنند. ‌ یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا به مادرت قسم... به موی دخترت قسم حسین ... جانم حسین ... شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
خواستیم بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، با کمال حیرت دیدیم که در انگشت دست راست او یک انگشتر عقیق است.ولی چیزی که عجیبتر بود، تمام بدنش اسکلت شده بود ولی انگشتی که انگشتر در آن بود کاملا سالم و گوشتی باقی مانده بود.همه بچه ها دورش جمع شدند، خاک ها رو که از انگشتر پاک کردیم، اشک همه در اومد. روی انگشتر نوشته بود: "جانم حسین ‌ یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🌿' خسته‌ایم از رمضان‌هایۍ ڪھ به وصالِ شما ختم نمی‌شوند .. خسته‌ایم از این فراق طولانۍ (: خسته‌ایم اما نااُمید هرگز ! ما عهد بسته‌ایم ڪھ تا آخرین لحظه دست از دعا براۍِ ظهورت بر نداریم💚!
طـورۍ‌زِندگۍ‌ڪُن‌کِہ وَقتۍ‌صُبح‌پاھات‌زَمین‌رو‌لَمـس‌میڪُنِه... شیـطونِ‌بِگہ‌اوه‌لَعنَتۍ‌باز‌این‌بیدار‌شُـد🕶✌️🏻!' 👀!- ‌‌‌‌‌˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
^^✌️🏻!' میخواسـت‌بَراۍ‌عَروسیـش‌ڪارت‌ِدَعـوَت بِنـویسہ‌،اَول‌رَفتِـہ‌بود‌سُـراغ‌اھلِ‌بیـت👀!- یک‌ڪارت‌نوِشتِہ‌بود‌بَراۍ‌امام‌رِضا‌ع،مَشھد یک‌ڪارت‌بَراۍ‌امام‌زَمـٰان‌عج،مَسجِـدجَمکَران یک‌ڪارت‌هَم‌بِہ‌نیتِ‌حَضرت‌زَهرا‌س انداختِہ‌بو‌دتوۍ‌ضَریح‌حَضرَت‌مَعصومِہ‌س😍!' قَبل‌ا‌زعَروسۍ‌بی‌بی‌اومَده‌بو‌دبِہ خوابـِش‌،فَرموده‌بودَن: چِـرا‌دَعوت‌شُـما‌را‌رد‌ڪُنیم؟! چِرا‌بِہ‌عَروسۍ‌شُما‌نَیـایم!! کۍ‌بِھتَر‌ا‌زشُما؟! ببین‌هَمہ‌آمـدیم،شُما‌عزیز‌مـٰاهَستۍ"♥️ 🕊!' ‌‌‌‌‌˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
… گاهے وقتا میگیم توبه کردم دیگہ گناه نمیکنم ... ولی حواسمون باشه‌ها چه‌توبه هایی میکنیم . توبه‌هایی‌که‌بعدش مغرور بشی فایده نداره بعضیا هستن بعد اینکه توبه کردن میگن خدا گفته توبه کنی بخشیدم دیگه پاک میشی همین وقتا شیطان میاد مغرورت میکنه یه طوری ازت تعریف میکنه که مغرور بشی خودتو بزرگ ببینی اونوقت وایلا باید دوباره توبه کنی توبه از چی؟گناه غرور تکبر خودبینی این‌ها هم گناهه‌ بزرگی،غرور فقط از آن خداست مال خداست ما حق نداریم در برابرت عظمت خداوند مغرور بشیم . این‌جاست‌که‌میگیم 《خدایاازتوبه‌هایم‌توبه‌》 شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
شهدایی
… گاهے وقتا میگیم توبه کردم دیگہ گناه نمیکنم ... ولی حواسمون باشه‌ها چه‌توبه هایی میکنیم . توبه‌هایی
یه جاهایی انسان باید مغرور باشه در برابر شیطان! چون ما میگیم ما خدا رو داریم دلمون به بودنش به رحمانیتش گرمه ولی شیطان تنهاست ضعیفه اون موقع مغرور بشیم 😁🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱ڪار زیباۍ دختران مشهدی در حرم مطهر رضوۍ درپاسخ به شرارت تروریست ها (ماشاءالله به این دختران) شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]