eitaa logo
شهدایی
361 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
‍☺️ لبخند بزن رزمنده ☺️ سال 1359 دسته ای از سپاه زرین شهر به فرماندهی شهید محمدعلی شاهمرادی در گروه ضربت سنندج خدمت می ڪردیم. روزی برای انجام ماموریت با یڪ ماشین سیمرغ عازم اطراف سنندج بودیم. حین عبور از رودخانه آب سر شمع ماشین رفت و خاموش شد. شهید شاهمراد به بیسیمچی ڪه تازه ڪار بود گفت به فرمانده اطلاع بده که یواش تر بروند تا ما برسیم اما با رمز بگو! بیسیمچی گفت: نمیدانم چه بگویم!! شهید شاهمراد بیسیم را گرفت و گفت: حسین حسین شاهمراد.... آب تو گوش خر رفته ڪمی یواش تر...😐 ڪمی بعد ماشین روشن شد و شاهمراد به بیسیمچی گفت حالا تو اطلاع بده! بیسیمچی تماس گرفت و گفت الو الو..... خر روشن شد...... 😂😂😂 🌷🌷🌷 شهید محمد علی شاهمرادی شهدایی [@Martyrs16]
داستان "ط" ( ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) - دستاتو باز می کنم و ازت دور میشم، خودتم می دونی چقدر زنده تو برام با ارزشه و کمه کمش می تونم ده تا پیکر برادرامو باهاشون معامله کنم، ولی معتقدم انتحاری رو نباید معامله کرد، معامله یک انتحاری یعنی حماقت محض، دوست دارم به آرزوت برسی و بری بغل حوری هایی که بهتون وعده اش را داده اند، خنده تلخی زد و دستامو باز کرد، میشد از چهره اش و حتی خنده اش فهمید که دوست نداره کشته بشم، همه این رفتار ها گیجم می کرد. دو نفر آماده شلیک شدند تا اگر خواستم زودتر دست به ضامن ببرم تیراندازی کنند. دستام رو باز کرد و ایستاد بالای سرم مکثی کرد و گفت: وقتی صدای شلیک شنیدی ضامنو بکش و به آرزوت برس، همه چی معلوم میشه... اینو گفت و بازم چهره ناراحت و لبخند تصنعی و تلخ ، آهسته از من دور شد و رفت نشست تو ماشین داشتم گیج می شدم، ضامن رو اگر بکشم پرواز می کنم بدون اینکه توفیق کشتن حتی یه نفر از این رافضی ها را داشته باشم و این یعنی خسارت شدیدا توی دوراهی قرار گرفته بودم، آفتاب وسط ظهر عراق بی حالم کرده بود، تصمیم گیری برام سخت شده بود... هیچ چاره ای نداشتم این محموله به هر نحوی که شده باید منفجر میشد چه به دست خودم چه به وست اونا دستم رو بردم سمت ضامن و چشمامو بستم، دوست داشتم این چند ثانیه باقیمونده ذهنمو آزاد کنم و به فلاح و فوز ابدی فکر کنم. عرق از سر و صورتم می ریخت و بدنم داغ بود، چرا ماشه رو نمی چکاند، داشتن زجر کشم می کردن با صدای شلیک کلاش قلبم از جا کنده شد، انگار همون عثمان گرگ کش نبودم، ترسیده بودم برای اولین بار ترسیده بودم، ولی راه حل دیگه ای به ذهنم نمی رسید جز کشیدن ضامن، دیر یا زود باید این کارو می کردم چه بهتر که همین الان... حلقه ضامن رو گرفتم دستم صدای ضربان قلبم رو به وضوح می شنیدم، ضامن نارنجک یه خلاصی داره و تقه ی دومش نقطه انفجاره چشمام رو بسته بودم و می کشیدم منتظر خلاصی اول بودم، با صدای خلاصی دلم لرزید و پاهامو جمع کردم بالا و بغلشون کردم. با سرعت نور ذهنم رفت به جایی از خاطراتم که خیلی وقت بود یادآوری نکرده بودمش (کسی که علم کشی نکرده باشه فشار علم رو روی دوش نمی فهمه و من با اینکه پانزده سال بیشتر نداشتم ولی علم می کشیدم دوست داشتم کمک ها دستاشونو سبک کنن و فشار بیشتری روی دوشم بیوفته... جلوی آینه... جای علم... رنگ کبود روی شونه ها... چیزی که متعلق به یه سنی بود) نمی دونم چرا لحظات آخر این افکار سراغم اومده بود ... از لحظه شنیدن صدای شلیک تا الان دو دقیقه گذشته بود و این یعنی قصد کشیدن ضامنو نداشتم. تو همین افکار بودم که دستی نشست روی دستم - می خوای کمکت کنم باهم بکشیم. سریع دستمو رهاکردم و هولش دادم عقب - هرلحظه ممکنه منفجر بشه خلاصیشو گرفتم دور شو از اینجا خندید و گفت: - بمونم که بهتره، لااقل مفت شهید نمیشی، یه کافر رو هم با خودت می بری اون دنیا و تو یه راست بغل حوری و من یه راست ته جهنم. داشت اعتقادمو به سخره می گرفت و تحریکم می کرد ضامنو بکشم، ولی این اینجا چیکار می کرد به نیروهاش چشم دوختم چشمم سیاهی می رفت هیچکدوم کاری نمی کردند و تو همون حالت قبلیشون مونده بودند - داعش با داشتن نیروی شجاعی مثل تو چه غمی داره؟ چرا نمی کشی و خلاص نمی کنی؟ یه جای کار می لنگید و من از همه چی بی خبر بودم، من از مردن نمی ترسیدم ولی هیچ چیز طبیعی پیش نرفته بود، چرا روی من با این حالم عملیات روانی پیاده می کردند... تردید و تعحب رو قشنگ می تونست از چشام بفهمه دستشو گذاشت رو ضامن نارنجکم و فشار آورد -باشه نکش، خودم می کشم... (بچه ها گروه استشهادی می گفتن انفجار آسان ترین در عین حال سخت ترین نوع عملیاته، آسان از این جهت که هیچ دردی رو نمی فهمی و یک دفعه تموم می کنی و سخت از این جهت که کشیدن ضامن دل و جرات می خواست...) این افسر ایرانی چرا باید این کارو می کرد؟ قدرت تفکر ازم سلب شده بود تا اینکه بالاخره ضامنو تا ته کشید. آره کشید... ولی نه خبری از انفجار بود و نه خبری از پودر شدن و نه خبری از شهادت و حوری و ... چشم هام رو به آرومی باز کردم، بلافاصله محموله رو از دور کمرم باز کرد و انداخت رو زمین - خدا شماها رو چرا اینقدر احمق آفریده؟ - بفرما اینم از محموله انفجاری، اونی که اینو دور کمرت بسته مست بوده یادش رفته سیم رابط مرکزی رو وصل کنه، اینطور می خوایید برید به ملاقات حوری؟ ادامه دارد... نویسنده: ❌انتشار داستان بدون ذكر منبع مورد رضایت نیست. شهدایی [@Martyrs16]
🌼خاطره بی بی سکینه، مادر شهید علی شفیعی از سردار دلها حاج قاسم سلیمانی: ✍میگفتن ساعت دو نصفه شب تلفن منزل زنگ خورد، با ناراحتی گفتم کیه این وقت شب تماس گرفته، گفت: منم قاسم، دلم تنگ شده بود برایت از کربلا تماس گرفتم، نایب الزیاره ،،،سوغاتی چی برایت بیاورم.. اشک میریخت و تعریف میکرد.. انگار علی پسرم پشت خط بود... شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تذکری از جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان فرمانده لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) ‌ شهدایی [@Martyrs16]
هدایت شده از شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به امام حسین (ع) به نیابت از همه شهدا ✨ الســـلام علــی الحسیـــن وعلــی علی ابن الحسیـن وعلــی اولـــاد الحـسیـــن وعلــی اصحاب الحـسین دوستت دارم آقا محاله ندونی... خونم هیئتا شد تواوجِ جوونی💫 آبرویِ دوعالم مارو بخر❤️ شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
هدایت شده از شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ ❣هر روز❣ بخوان جان آقام عج💚 ❤️دعـــــــــــای فـــــــــــرج ❤️ 🦋 بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم 🦋 💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.💚 ❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️ 💚"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💚 و 3 تا سوره توحید ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ کانال شهدایی🕊 @Martyrs16
هدایت شده از شهدایی
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
🔸 " در محضـر شهیـــد "... اگر عاشقانہ با ڪار پیش بیایے، بہ طور قطع بریدن و عمل زدگے و خستگے برایت مفهومے پیدا نمیڪند. شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم شهدایی [@Martyrs16]
او ایستاد پای امام زمان خویش 🕊 برشهدا...🌷 به مناسبت سالروز 🎂🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎉 . . و چه بد خسرانی می بینیم ما که گاه، حُب این ی فریبنده* و آلات و ادواتش را بر کامروایی حقیقی، می داریم. . ..دریغا که این روز ها، آماج هایش در عده ای مسلمان نمای دلبستهِ مال، مشهود است.😔 . ...اما در این میان، هستند آن ها که شان شگرف است و گسستگی شان از دنیا، شگفت آور. و چه در میان و . کسانی چون .❤ . مردی که در هر شان و مرتبه ای، بی تاب بود. چه آن همه سال که آموزش پیشه اش بود . مردی بی شایبه و مملو از دغدغه برای بهبود . مردی محبوب که یادش در خاطر مردمان این دیار، باقی خواهد ماند.😌 . ای کاش، برخی، قدری از او بیاموزند! ای کاش، آن جرگه که چون اویند را، بیش از این پاس بداریم! ای کاش، همه، رجایی شویم!🙂 . به مناسبت سالروز . تاریخ تولد : ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ تاریخ شهادت : ۸ شهریور ۱۳۶۰ تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴٠٠ مزار شهید : بهشت زهرا شهدایی [@Martyrs16]
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم احمد جلالی نسب ♻️احترام به پدر و مادر احمدآقا در اخلاق و رفتار نمونه بود🎖 احترام به والدین و به ویـــژه مــــادرم🧕 از جمله ویژگی‌هایی بود که در رفتار او خیلی بــــارز بود👌 و شاید دعــــای مـــادرم بـــود که او را عاقبــــت به خیــــر کــــرد📿♥️ پدرم در اواخر عمرشان مبتلا به آلزایمــــر شده بـــود👨‍🦳 و مشکلات خاصّ خودش را داشت👨‍🦯 اما حاج‌احمد در کمال احترام و محبت با پــــدر برخورد می‌کرد😍 و کارهایش را انجــــام می‌داد💞 در واقع، کارهای خیری که احمــــدآقا انجــــام مــی‌داد، اینطور نبود که نمایــشی باشد❌📸 او حقیقتاً در رفتارش نوعی باور و خلوص نیّت داشت💚 و به دلیل همین ویژگی‌ها✨ به عنوان بنده خوب خــــدا🕋 بــــرای شهــــادت انتخــــاب شــــد🕊 🎙راوے: برادر شهید 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎉اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎉 شهدایی [@Martyrs16]
هدایت شده از شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به امام حسین (ع) به نیابت از همه شهدا ✨ الســـلام علــی الحسیـــن وعلــی علی ابن الحسیـن وعلــی اولـــاد الحـسیـــن وعلــی اصحاب الحـسین دوستت دارم آقا محاله ندونی... خونم هیئتا شد تواوجِ جوونی💫 آبرویِ دوعالم مارو بخر❤️ شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
هدایت شده از شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ ❣هر روز❣ بخوان جان آقام عج💚 ❤️دعـــــــــــای فـــــــــــرج ❤️ 🦋 بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم 🦋 💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.💚 ❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️ 💚"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💚 و 3 تا سوره توحید ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ کانال شهدایی🕊 @Martyrs16
هدایت شده از شهدایی
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم شهدایی [@Martyrs16]
امام على عليه السلام: آن كه دور انديش باشد، احتياط كند مَن أخَذَ بالحَزمِ اسْتَظْهَرَ غررالحكم حدیث 7913 شهدایی [@Martyrs16]
ماجرای خواب مادر شهید حسین صابری قبل از شهادت فرزند سومش در جریان تفحص شهدا 💔 💞معرفی شهید 💞 بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۴۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش نصیر، راننده بود و مادرش،خاور نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. راننده شرکت واحد بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم خرداد ۱۳۷۶، در فکه بر اثر انفجار مین توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرانش حسن و عباس نیز شهید شده اند. 🌺یادشهداباصلوات 🌺 تـاریخ تـولـد :۱۳۴۷/۰۲/۲۸ تـاریخ شـهادت:۱۳۷۶/۰۳/۲۸ شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌺 محسن از افسران رشید و علاقمند به ارتش بود. هر موقع محسن را می‌دیدیم در حال تمرین و حفظ آمادگیش بود. اینقدر کارش را خوب دنبال می‌کرد که من همیشه به او می‌گفتم حاج محسن تو آنقدر خوب پیگیر کارت هستی که فکر می‌کنم صیاد شیرازی آینده باش، با کارش را دنبال می‌کرد و همین باعث می‌شد ما او را همانند صیاد سخت کوش بدانیم. الگویش شهید صیاد شیرازی بود. بهترین روحیه‌اش ایجاد الفت بین بچه‌ها بود، گفته بود من آنقدر سوریه می‌مانم تا شهید شوم. هر موقع محسن را میدیدم ، میگرفتم قوطاسلو در چهره اش آرامش بود که نه تنها من ،بلکه تمام دوستان به این موضوع تاکید داشتند. محسن بین بچه های محل خیلی عزیز و دوست داشتنی بود ،و بهترین محسن ، ایجاد دوستی الفت بین دوستان بود . یعنی تلاش میکرد بین دوستان کوچکترین مشکلی پیش نیاید ۹۵ شهدایی [@Martyrs16]
🔸چهارمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا ! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم. شهدایی [@Martyrs16]
دلانه شهادت درسی است گرانبها که پیامبران وارث آن و خدا خونبهای آن است. چه گوشنواز! ... روی قبرم را لاله سرخ بکارید که آن رهگذر بداند قطره خونی بودم درمیان خونهای پربهای دیگر.. باجامه خونین به سنگر خواهم رفت هدیه جان سوی سفر خواهم رفت باپیکر صد پاره به شب خواهم زد سیمرغ صفت سوی ظفر خواهم رفت سه برادر شهید : ۱- نجاتعلی جعفری (طلبه) متولد: ۱۳۴۸ اسلام آباد غرب روستای شهید ملکی (دلو) شهادت :۱۳۶۵ شلمچه ۲-محمد جعفری متولد :اسلام آباد غرب روستای شهید ملکی (دلو) شهادت : ۱۳۶۱ کامیاران درگیری با تروریست های ضد انقلاب ۳-حجت الله جعفری متولد :اسلام آباد غرب روستای شهید ملکی (دلو) شهادت : ۱۳۶۷ عملیات مرصاد 🌹🌹🌹🌹🌹 شهدایی [@Martyrs16]
ماجرای تحول «احمدعلی نیری» به خاطر دوری از یک روز بهش گفتم من نمیدانم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد کردی . می خواست بحث را عوض کنداما سوالم را تکرار کردم . گفتم حتما علتی داره.گفت اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم. یه روز با رفقای محل وبچه های مسجد رفته بودیم دماوند. همه مشغول بازی بودند یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری روآب کن بیار… منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید.از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم . همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت وکنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودن .همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شوداما خدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم. کتری خالی را برداشتم از جایی دیگر آب تهیه کردم ورفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم به سختی آتش را آماده کردم و خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود، یادم افتاد حاج آقا گفته بود هرکس برای خداگریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهدداشت. گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم واشک میریختم ومناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله… به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و ربنا الملاکه والروح… از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد… شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا