صهیونیست ها با انتشار فیلم شهادت #یحیی_السنوار همان اشتباهی را کردند که یزید با راه اندازی مجلس شراب و خیزران کرد...
یزید می توانست صدایش را در نیاورد اما خدا مکر کرد و چه مکر کردنی...
و شد خطبه زینب کبری سلام الله علیها و تمام قصه را زیر و رو کرد...
✍حسین عباسی فر
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مروری بر ۴۳ سال جهاد مرد ابدی مقاومت یحیی سنوار
#مقاومت
^_ @Whisper_313 _^
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با امام زمان (عج) حرف بزنید و درد و دل کنید...
یکم روحتون جلا بگیره.🙂
#رهبرانه🌱
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن هوای خانه هست که فضای خانواده
راانباشته
#زن_عفت_افتخار
#رهبرانه🌱
#سبک_زندگی _اسلامی
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
💖🌷
زمانی که نماز ما در اول وقت با نماز امام زمان (علیه السلام) همراه شود خدای متعال نماز ناقص ما را با نماز کامل امام زمان بالا میبرد.
💛✨
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) فرمودند:هیچ چیزی به مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی ساید،پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال.»
📚 کمال الدین،ج۲،ص۵۲۰
#به_ وقت_ عاشقی
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
🌱✨🌱✨🌱
أبى حَمزة قالَ: قُلْتُ لأبى جَعْفَر عليه السلام:قالَ اللّه تَعالى:«كُلُ شَى ءٍ هالِكٌ الاّ وَجهَهُ» قالَ: فَيَهلِكُ كُلُّ شَى ءٍ وَ يَبْقَى الوَجْهُ اَنّ عَزَّوَجَلَّ اَعْظَمُ مِنْ اَنْ يُوصَفَ بِالوَجهِ وَلِكن مَعُناهُ كُلُّ شَى ءٍ هالِكٌ اِلاّ دينُهُ وَ الوَجْهُ الذّى يُؤتى مِنهُ.
امـام بـاقر عليه السلام دربـاره آيـه« كل شى هـالك الاّ وجـهه »بـه ابوحمزه ثمالى فرمود: هر چيز نابود مى شود و وجه باقى مى ماند. خداوند بزرگ تر از آن است كه وجه (چهره) داشته باشد و معناى آيه اين است كه همه چيز نابود مى شود الاّ دين خدا و سمت و سويى كه مردم از آن به سمت خدا رو مى آورند.
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
💛✨
🌱أبى حَمزة قالَ:
قُلْتُ لأبى جَعْفَر عليه السلام:قالَ اللّه تَعالى:
«كُلُ شَى ءٍ هالِكٌ الاّ وَجهَهُ» قالَ: فَيَهلِكُ كُلُّ شَى ءٍ وَ يَبْقَى الوَجْهُ اَنّ عَزَّوَجَلَّ اَعْظَمُ مِنْ اَنْ يُوصَفَ بِالوَجهِ وَلِكن مَعُناهُ كُلُّ شَى ءٍ هالِكٌ اِلاّ دينُهُ وَ الوَجْهُ الذّى يُؤتى مِنهُ.
🌱امـام بـاقر عليه السلام دربـاره آيـه« كل شى هـالك الاّ وجـهه »بـه ابوحمزه ثمالى فرمود: هر چيز نابود مى شود و وجه باقى مى ماند. خداوند بزرگ تر از آن است كه وجه (چهره) داشته باشد و معناى آيه اين است كه همه چيز نابود مى شود الاّ دين خدا و سمت و سويى كه مردم از آن به سمت خدا رو مى آورند.
💛✨
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
🌱🕊️🌱🕊️🌱🕊️🌱
الامامُ المُجتَبى عليه السلام :
«إنَّ هذا القُرآنَ يَجِئُ يَوْمَ القِيمَةِ قائِدا وسائِقا يَقُـودُ قَوْما إلَى الجـَنـَّةِ أَحَلُّوا حَلالَهُ وَحَرَّمُوا حَرامَهُ وآمَنُوا بِمُتَشابِهِهِ ويَسُـوقُ قَوْما إلَى النـّارِ ضَيَّعُوا حُدُودَهُ وأَحْكامَهُ وَاسْتَحَلُّوا حَرامَهُ.»
امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: «قرآن در صحنه قيامت به صورت رهبر و امام ظهور يافته، مردم را به دو دسته تقسيم مى كند: ۱ ـ كسانى كه به قرآن عمل نموده، حلال و حرام آن را همانگونه كه هست بجا آورده اند و متشابه آن را با قلب پذيرا شده اند، قرآن اينان را به سوى بهشت جاويدان هدايت مى نمايد. ۲ ـ آنان كه حدود و قوانينش را ضايع نمودند و محرّماتش را حلال شمرده و به آن تعدّى كردند، قرآن آنها را به سوى آتش (جهنّم) روانه مى سازد.»
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
🕊️🕊️🕊️
حضرت على عليه السلام فرمود:
دنيا، نگاه كور دلان را بن بستى است كه فراسويش هيچ نمى بينند، و چشمان داراى بصيرت از دنياگذشته، سراى هستى را در آن سوى دنيا مى يابد.چنين است كه بينايان از دنيا ـ و با توشه اى كه از آن گرفته اند ـ رخت سفر مى بندند و كوردلان به دنيا چشم دوخته اند، اهل بينش از دنيا و كور دل براى دنيا توشه مى گيرد.
🕊️🕊️🕊️
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
❤️🕊️❤️🕊️❤️🕊️❤️
✨امام علی علیه السلام:
ثَمَرةُ التَّفريطِ النَّدامَةُ، و ثَمَرةُ الحَزمِ السَّلامَةُ؛
نتيجه كوتاهى در كار، پشيمانى است و نتيجه دور انديشى، سالم ماندن.
📚نهج البلاغه، حكمت ۱۸۱
●کانال شهدایی🕊
●اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج🕊
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامرگ را زندگی می کنیم،،،!!!
🌱✨🌱✨🌱
شهدایی
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی 🌸قسمت ۱۹۹ و ۲۰۰ من هم دوباره مشغول شدم. اون شب موقع صرف
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی
🌸قسمت ۲۰۱ و ۲۰۲
و منجر به دلخوری شد
و البته پادرمیانی من هم دردی رو دوا نکرد
و بعد از اون شیرینی مربای آلبالوی زن عمو هم نتونست کام ژانت رو شیرین کنه
درکش میکردم
توی موقعیت بدی قرار گرفته بود
از طرفی نمیخواست خونه ای که پر از خاطرات مشترک با پدر و مادرش بود رو ترک کنه
و از طرفی نمیخواست به بی توجهی مقابل رفیقش متهم بشه و دلش رو بشکنه
کتایون هم دلخور بود و هم امیدوار و از من هم توقع داشت واسطه گری رو کنار نگذارم و باز با ژانت حرف بزنم
عجیب اینکه درخواست ژانت هم همین بود!
که با کتایون حرف بزنم!
و من این میان سرگردان!
کمی با این حرف میزدم کمی با اون
هیچکدوم هم ره به جایی نمیبرد!
بعد از گذشت دو هفته یقین کردم ژانت به هیچ وجه قانع نخواهد شد و تمرکزم رو روی کتایون گذاشتم!
بهش گفتم یا قبول کنه فعلا با ما زندگی کنه تا چند وقت دیگه من برم و جا براشون باز بشه
یا قید همخونگی با ژانت رو بزنه
طول کشید تا تقریبا راضی شد برای مدت کوتاهی توی سوییت کوچیک ما زندگی کنه
به این امید که بعدها ژانت رو راضی کنه همراهش به آپارتمان بزرگتری کوچ کنه
کتایون اگرچه مرفه بزرگ شده بود رفاه زده نبود و با شرایط راحت کنار می اومد
اما واقعیت این بود که اون سوییت فقط دو اتاق خواب داشت
بنابراین من دوباره مشغول گشتن برای پیدا کردن یک جای مناسب شدم
روزهای اسفند مثل همیشه زودتر از بقیه اوقات سال میگذشت حتی وقتی زندگیم با تقویم دیگه ای تنظیم میشد
پایان آخرین هفته اسفند در حالی رسید که هوا تقریبا بهاری شده بود و من همیشه با این هوا یاد خرید عید می افتادم!
چه توی آلمان و چه اینجا
اما خب خرید معنا نداشت وقتی دید و بازدید و مهمان و مهمانی در کار نبود
توی اتاق مشغول گردگیری میز و کتابخونه بودم که کتایون رسید
دست پر اومده بود
با تمام مایحتاج لازم برای هفت سین...
بعد از سلام و احوال پرسی متعجب پرسیدم:
_اینا رو از کجا آوردی تو؟
همونطور که پشت میز مینشست گفت:
_از خونه... سفارش آقای فرخی! بود
مثل هر سال براش آوردن ولی چون نبود پولشو من دادم برا همین یکمش رو آوردم اینجا
من و ژانت هم پشت میز نشستیم و من گفتم:
_خیلی لطف کردی ولی نیازی نبود ژانت که براش مهم نیست منم با همون سفره نصفه نیمه همیشگی خودم راضی ام
_نه دیگه نشد من راضی نیستم من دوست دارم سفره هفت سین همیشه کامل باشه!
_خب تو خونه خودتون کاملشو بنداز
_خب همین دیگه خونه من اینجاست
چشمهای ژانت تا منتها الیه بالا و پایین باز شد:
_جدی میگی؟
یعنی تصمیم گرفتی بیای اینجا؟!
کتایون کمی دلخور سرتکون داد:
_فعلا! تا ببینم بعد چی میشه
البته اگر جاتون تنگ نیست!
ژانت با ذوق شانه هاش رو بغل گرفت: _کتی عاشقتم
باور کن دلم نمیخواد هیچ وقت ازم ناراحت باشی حتما درکم میکنی!
کتایون با همون حالت سر تکون داد:
_متوجهم!
حالا مطمئنید با اومدن من به مشکل برنمیخورید؟ جاتون تنگ نمیشه؟
فوری گفتم:
_من که دنبال جا هستم
یه سوییت پیدا کردم که تا آخر آپریل خالی میشه تا اونموقع اگر تحمل کنی...
کتایون فوری گفت:
_اگر تو بخوای بری من اصلا نمیام!
من نمیخوام جای کس دیگه ای رو بگیرم!
گفتم: _جای کس دیگه کدومه من از اولم قرار بود برم ربطی به اومدن تو نداره! من...
ژانت با لحنی که کمی هم پریشانی داشت جمله ام رو نیمه تمام گذاشت:
_ضحی جون اگر من در حضور کتی ازت عذرخواهی کنم این بحث رو تمومش میکنی؟!
_منظورت چیه ژانت مگه قرار نبود بعد از زمستون من از اینجا برم!
کلافه گفت:
_میدونم از دستم دلخوری ولی فراموشش کن دیگه!
گیج گفتم:
_چی رو فراموش کنم کی گفته من از تو دلخورم!
ژانت:_ای بابا خودتو به اون راه نزن دیگه
خیلی خب قبوله
اگر من همونجور که ازت خواستم از اینجا بری ازت خواهش کنم اینجا بمونی قبول میکنی؟
همینو میخواستی؟!
_آخه چرا؟!
_نمیدونی؟ فکر میکردم ما دیگه دوستیم!
حالا که کتی میخواد بیاد تو میخوای بری؟!
_آخه جاتون...
کتایون دفتر جمع و جورش رو از کیف بیرون کشید و روی میز گذاشت:
_من چیز زیادی نمیارم فقط یه تخت بادی که اونم یه گوشه میذارمش
با چند دست لباس و خرت و پرت ریز
یعنی واقعا انقدر برات سخته همخونه شدن با دونفر؟
به لوس بازیش خندیدم:
_من تو خوابگاه تو به اتاق با شیش نفرم زندگی کردم!
من گفتم شما اذیت نشید
حالا که اصرار میکنید باشه! فعلا میمونم تا ببینم چی میشه! حالا کی رسما تشریف فرما میشید؟
_یکی دو روز دیگه!
ژانت کنجکاو پرسید:
_پدرت نگفت چرا چنین تصمیمی گرفتی؟
_چرا...
منم گفتم از تنهایی خسته شدم تو که هیچ وقت خونه نیستی میخوام یه مدت با دوستم زندگی کنم
گفتم: _خب چی گفت؟
پوزخندی زد:
_گفت دوستت دختره یا پسر؟ گفت بهم سر بزن!
هر وقتم خواستی میتونی برگردی
_دعوا و دلخوری که پیش نیومد؟
🌱ادامه دارد.....
🌸نویسنده؛ بانو شین-الف