eitaa logo
شهدایی
360 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
35 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷 ⭕️ شعرخوانی «محمد سهرابی» در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در مدح امام حسن (ع) 🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷 یادشھداباذڪرصلوات کانال شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
مادر شهید 🌷احمد محمد مشلب 🌷 "اگر احمد دوباره زنده شود، باز هم به او خواهم گفت که برو و در راه حضرت زینب فداکاری کن. این رسم عاشقی برای اهل بیت است. نام و نام خانوادگی: احمد مشلب نام پدر : --- محل تولد : نبطیه لبنان تاریخ ولادت: ۱۳۷۴/۰۶/۰۹ تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۱۰ محل شهادت: تل حمام روستایی در جنوب حلب مدت عمر: ۲۱ سال شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
🔰 خاطرات شهید مدافع حرم الشهید احمد محمد مشلب🌷 به راویت: علی مرعی(دوست شهید) ‌ احمد خیلی دوست داشت ازدواج کند و اعتقاد داشت که مادرش باید دختر مناسبی برایش انتخاب کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت. دین، مذهب،حیا و غیرت به او اجازه نمی داد که برای ازدواج با دختری رابطه داشته باشد. یک روز به او گفتم: صبر داشته باش راه طولانی است ، اما احمد جواب داد: ازدواج برای جلب رضایت خدا و شادی دل امام زمان (عج الله) است. احمد منتظر،سرباز و یار امام مهدی روحی فداک بود. او می گفت: من می خواهم ذریه ی صالحی از من به جا بماند و خانواده و فامیل و همسایه ام به واسطه ی دیدن آن ها به یاد من بیفتند! ولادت: ۱۳۷۴/۶/۹ ، لبنان - نبطیه شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۱۰ ، سوریه - حلب شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
~🕊 برسد بدست👆کسانیکه عکس شهدا رامی‌بینند و عکس شهدا عمل می‌کنند به تک تک استخوانهای این شهید تفحص شده بدهکاریم😔 تکرار میکنم ما به اینها بدهکاریم... بدهکار التماس دعای فرج و شهادت 💔 شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیره عملی رزمندگان اخلاص... شهید رضا کچیان بامیری بی آنکه به ما بگوید، پنهانی به همسایه هایی که بضاعت مالی چندانی نداشتند رسیدگی و از آنان دستگیری می نمود. هر وقت از او سؤال می شد کی به این همه همسایه سرکشی می کنی؟ می گفت: بهتر است به شما نگویم، تا از اجر کارم کاسته نشود. شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
🌹🕊🌹🕊🌹 پس چه بهتر آنکه براى هر چه زودتر شدن فرج آقا امام زمان بکوشیم تا انقلابمان را حفظ کنیم زیرا که این انقلاب متصل است به انقلاب حضرت مهدى. آمریکا و ایادى خائنش همچنان مى کوشند تا این انقلاب را از راه اصلى خود باز دارند وا ین وظیفه بر ماست تا با این دشمنان اصلى اسلام به مقابله برخیزیم و آنان را سر کوب کنیم. "شهید محمد پاک سرشت " شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
🌹حسنعلی شاکری در دوران کودکی به دنبال فعالیت‌های مذهبی بود و مدرسه را در نیمه راه رها کرد به حوزه علمیه رفت با آغاز جنگ درست در زمان عمامه‌گذاری حوزه را رها و به جبهه رفت. به او گفتم: چرا لباس امام حسین(ع) را به تن نکردی گفت: مادر جان اکنون زمان دفاع از دین، میهن و ناموس است. 🌹شهید حسنعلی شاکری علاقه زیادی به قرآن کریم داشت و در محل برای بچه‌ها جلسه قرآن برپا می‌کرد. در مسجد هم کارهای فرهنگی و قرآنی می‌کرد. او هیأتی راه‌اندازی کرده بود و در مسجد محل به بچه‌ها درس قرآن می‌داد. در منطقه هم جلسه قرآن برپا می‌کرد. و با جعبه مهمات رحل قرآن درست کرده بود و به رزمندگان آموزش می‌داد. 🌹پدر این شهید عزیز کاسب بود و همیشه توجه زیادی به لقمه حلال داشت. و اهل خمس و زکات بود و اگر می‌فهمید کسی از اقوام خمس مالش را نمی‌دهد به منزل او نمی‌رفت و نمی‌گذاشت بچه‌ها از لقمه چنین افرادی بخورند. باید بگویم لقمه حلال این پدر سبب شد تا فرزندانش گام در راه اسلام بگذارند و به شهادت برسند. 🌹حسنعلی سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. "شهید حسنعلی شاکری" شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
-شهید شهیدطیبه واعظی شهید شاخص بسیج درسال 94طیبه واعظی دهنوی درسال1337در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد.او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زودبا دردورنج مردم مستضعف آشنا شد.درسن7 سالگی خواندن قرآن رادرخانه پدرش آموخت. در سال 1350طیبه با پسرخاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، واین نقطه عطفی درزندگی او بودو همین ازدواج بودکه مسیر زندگی اورابه طور کلی دگرگون ساخت واو راوارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده وتفسیرقرآن پرداخت وچون ابراهیم همان صداقت وایمانی راکه لازمه یک فردمبارزاست در وجود طیبه یافت اورادرجریان مبارزات تشکیلاتی قراردادوطیبه به عضویت گروه مهدیون درآمدبه خاطرمبارزه باشاه وتحت تعقیب بودن شوهرش ازسال 1354به زندگی مخفی روی آوردولی درنهایت در30 فرودین 1356پس ازدستگیری شوهرش،دستگیر شدوخواهرشوهرش،فاطمه جعفریان که اوهم مبارز بوددراین روز کشته شد. در سال 1354 به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند. روز سی ام فروردین 56، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شدواورادستگیر کرد.د بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرارمی‌گیردطبق قرار قبلی که ابراهیم وطیبه داشتند اگر ابراهیم دیربه خانه می آمد،طیبه می بایست اسنادومدارک رامی سوزاندوخانه راترک می کردطیبه همین کارراانجام داد،غافل ازآنکه خانه زیر نظراست.صبح برسرقراربابرادرش مرتضی می رود شهدایی [@Martyrs16]
شهدایی
#معرفی -شهید #زندگینامه شهیدطیبه واعظی شهید شاخص بسیج درسال 94طیبه واعظی دهنوی درسال1337در یکی از ر
غافل ازآنکه مأموران در پی او هستنددرقرا بامرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم رامی گویدوبدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گرددتا خانه را از نارنجک واسلحه پاکسازی کندغافل از اینکه ساواک منتظراوست. طیبه پس ازاتمام فشنگ هایش به همراه فرزندچهارماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دورشاهدماجرابوددردفاع از طیبه به مأموران شلیک می کندودردرگیری به شهادت می رسدازخانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی راپیدا می کنندوبه خانه آنها می روند.فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدودسه ساعت مقاومت کردامااونیزبه شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه رادستگیروبه دستهایش دستبندزده بودند،گفته بود:مرا بکشیدولی چادرمرابرنداریدطیبه،ابراهیم و پسرشان محمدمهدی راپس ازدو چندروزشکنجه ازتبریزبه کمیته تهران منتقل می کنندویک ماه تمام آنهارا زیرسخت ترین شکنجه ها قرار می دهندوسرانجام درسوم خرداد 56زیرشکنجه به شهادت می رسند. روزسوم اردیبهشت روزنامه هاخبر شهادت فاطمه ومرتضی رانوشتندولی دیگرازابراهیم خبری نشدوبعداز پیروزی انقلاب خانواده ازعروج اوو طیبه با خبر شدندمحمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شدوگفته بودندکه پدرومادراین کودک براثر اعتیادفراوان ازدنیا رفته اندوبرای اینکه کسی اورا نشناسد،نام اوراشهرام گذاشته بودند.دوسال بعد فرزند آنهابا پیگیری های فراوان درپرورشگاه پیدا شده وبه آغوش خانواده باز می گردبه عشق امام خمینی روزه میگیرم زمانی که امام خمینی درتبعیدبودپدر طیبه که یک روحانی مبارز بودو درجریان فعالیت های سیاسی قرار داشت به همین دلیل طیبه که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود تصمیم گرفت روزه بگیردآنهم تنها 15روز به این صورت که می گفت: هشت روز را برای سلامتی آقای خمینی روزه میگیرم و هفت روزرابرای سلامتی پدرم. خونم بایدبرای آقای خمینی بریزد۷ سال ۱۳۴۲، سال درگیری شدیددرقم بود. ما هم ساکن قم بودیم. طیبه شش ساله بود. شعار ها و حرف هایی را که در خانه زده می شدمی شنید.حیاط چرخ می زدوشعارمی داد:خمینی عزیزم، بگو که خون بریزم/خمینی خمینی شاه به قربان تو / مملکت ولیعهدخاک زیرپای تو. من مدام می گفتم: مادر می آیند تورا می کشند.ازاین حرف هانزن.ازساواک ترس داشتیم.یک بارخوردزمین.صورتش خونی شده بود.رفتم جلو.گفتم:خوبت شد، خونت را ریختی روی زمین.گفت: خدا نکند خون من این جا بریزد.خونم باید برای آقای خمینی بریزد. از همان کودکی عشق آقای خمینی را داشت. شهدایی [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا