eitaa logo
متن مداحی های معروف
2 دنبال‌کننده
0 عکس
3 ویدیو
0 فایل
بهترین مداحی ها رو اینجا پیدا کنید 🤗
مشاهده در ایتا
دانلود
) ای خاک درت تاج سرم خواهر سلطان ب) بیمه شده با فیض دمت کشورِ ایران پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو ج) جبریل برد سجده به خاکِ تو کماکان چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان خ) خوبانِ جهان در حرمت جمله گدایند د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است ر) رَه یافته هر کس که در آن روضه رضوان ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیه قران س) سائل نکند ثانیه ای رو به اجانب ش) شد زانکه نمک گیر تو ای حضرتِ باران ص) صحن تو جلا داده دل و دیده ما را ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران ط) طوفِ حرمت را ز خدا خواسته مریم ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف غ) غم برده ای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان ک) کی دم بتوان زد، زِ تو با مصرع شعری گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد م) محشر بشود دیده ما چون همه گریان ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان ه) هستیِ غریب الغربا، عمه سادات ی) یک لحظه از این بی سر و پا روی مگردان
در حرمت مست از، باده بی حد شود کاش که روزی ما، بارِ مجدد شود هر که به قم آمده، زائر مشهد شود دست به سینه دهد بر تو و آقا سلام خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام دور ز دلبر شدی نه که مقرب شدی از میِ هجران او بسکه لبالب شدی در پیِ او رفتی و، روز شدی شب شدی دور رضا گشتی و یک تنه زینب شدی آینه حضرت زینب کبری. سلام خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام زینب کبری شدی، چشم شدی تر شدی شمع شدی آب از هجر برادر شدی نامه او خواندی و بال شدی پر شدی لیلیِ آواره، دیدن دلبر شدی تا که ز قم آمدند، در پیِ تو با سلام خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام قم به تو تعظیم کرد، بر تو جسارت نشد محمل تو پرده داشت، نور زیارت نشد پای تو گل ریختند، خیمه که غارت نشد روزی تو از سفر، رنج اسارت نشد بر تو وآن بانوی زخمی و تنها سلام خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام عمه تو پیر شد، بسته به زنجیر شد زود به مقتل رسید، حیف کمی دیر شد سر که جدا شد زتن، جنگ نفس گیر شد از قِبَل سنگ ها آینه تکثیر شد آه چه آمد سرِ زینب علیها سلام خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
یه قرار عاشقونه زیر بارون نجف امیر کرمانشاهی متن مداحی یه قرار عاشقونه زیر بارون نجف قطـــــره قطره اشک بی بهونه مهمون نجف آخ دلم خونه نجف چی میشه آدم به نامـــــــش باشه یه خونه نجف نجف خونه بابامه به ما میرسه بریم بیـــــایم **** اگه بی ادبی نباشه مولا سالی ده تا نجــــــــف ازت میخوایم اول همیشه نجف و بعدش همیشـــــــــه کربلا اذون مغرب شب جمعه ها مولا مولا به ما نجـــــف بده مولا مولا به ما نجـــــــف بده
سینه ام بوی تربت داره روضه ات واسم برکت داره دنیا بی تو پوچه واسم دوست دارم عشق خاصم تنها یارم امام حسین راه چاره ام امام حسین میسازی با خوب و بدم دوست دارم امام حسین دوست دارم امام حسین ... با اسم تو آروم میشم کی غیر از تو مونده پیشم دست سردم تو دستاته قبله من کربلاته چی شد که دور شدم ازت چی شد رفتم راهو غلط دور من رو خط نکش من که دارم تو رو فقط تنها یارم امام حسین راه چاره ام امام حسین میسازی با خوب و بدم دوست دارم امام حسین دوست دارم امام حسین ...
تا که از عشق حسین نغمه ی دل سر دادم هر چه آموخته بودم همه رفت از یادم به جز از سینه زنی لطمه زنی گریه و اشک چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست عاقل آن استُ که از عشق تو دیوانه شود عاقلی نیست به جز عشق تو دیوانه شدن هستِ خود دادن و آواره و بی خانه شدن ... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...   من سگ رو سیَه درگه ثاراللّهم سگ عوعو کن این وادی و این درگاهم مُهر تأییدو بر این سینه ی دلداده بزن به سگ کوی خود از عشق تو قلاده بزن یا حسین خواهر تو مرجع تقلید من است سر شکستن زِ غم توست که تأیید من است ... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...   اگر از عشق شما دَم نزنم میمیرم آمدم پیش تو ای شاه بزن زنجیرم من به نام علی و آل علی حساسم و بر این فخر فروشم که سگ عباسم محفل عشق تو را فاطمه برپا کرده اشک این مادر غم دیده چه غوغا کرده بر سر نیزه شفاعت گر این عشاقی عالم آخر همه فانی و تو هستی باقی ... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...   مدعی طعنه بزن قبله ی من کرب و بلاست هر نفس ذکر لبان یا حسین خون خداست مستیِ من به خدا بر اثر تربت اوست من بمیرم که فقط غصه ی من غربت توست شادیِ هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جنت بی تو عذابش زِ جهنم کم نیست ... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...   شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جنت بی تو عذابش زِ جهنم کم نیست بگذار عالمیان طعنه زَنَندَم گویند هر که خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست گر طبیبانه بیایی به سر بالینم عمر جاوید به شیرینی آن یک دم نیست ... حسین ، جانم جانم جانم جانم ... سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
میان باید و شاید ، همیشه درگیر است کسی که پای دلش در حصار زنجیر است نخورده غصه ‎ی روزی ، گدای این خانه که لطف صاحبِ خانه ، بدون تاخیر است نبرده رنج ، چه گنجی به ما عطا کردند که عاشق تو شدن ، بهترین تقدیر است به دل وصال تو را وعده داده‎ام هر دم ظهورت آرزوی هر جوان و هر پیر است زبان ز شرح فراق تو قاصر است ، آری حدیث هجر تو را ، خون دیده تفسیر است گناه بین من و تو جدایی افکنده همیشه نامه ‎ی من ، پر ز جرم و تقصیر است خودت برای ظهور خودت دعایی کن که ناله ‎های دل من ، بدون تاثیر است بیا و بند بزن چینی دل من را دل شکسته ی من مستحق تعمیر است نگو که از من آلوده ناامید هستی ؛ برای نوکرِ خوبی شدن ، دگر دیر است کسی که در وسط کوچه قد عَلَم کرده چه شد که گوشه ‎ی خانه چنین زمین‎گیر است ؟ چه آمده به سرش بین آن در و دیوار که در سنین جوانی ز زندگی سیر است شبیه عاشق چشم انتظار می گرییم به حال مادرتان زار زار می گرییم www.kheyme.net . تعجیل در فرج حضرت صاحب صلوات
امدم تا که از این وضع نجاتم بدهی از عذابت برَهانی و براتم بدهی تو غنی هستی و من از همه محتاج ترم مستحق نیستم آیا که زکاتم بدهی ؟ کرم توست که آورده مرا تا اینجا پس فقط دست خود توست ثباتم بدهی دیدی این نفس چه بازیچه‌ ی شیطانم کرد ؟! آمدم خاتمه‌ای بر هَمَزاتم بدهی خیلی از سختی جان کندن خود می‌ ترسم دارم امّید نجات از سَکَراتم بدهی تو اگر اشک دهی گریه کنم نذر حسین چه نیازی ‌ست دگر آب حیاتم بدهی قصه‌ ی زندگی‌ ام را برسان تا این که ؛  مرگ را در سفری به عتباتم بدهی
از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن من به پایان آمده کارم ، خودت آغاز کن شوق وصل تو مرا کشته است بس کن ای حبیب با دلم بازی نکن این قدر ؛ در را باز کن بی نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی گفته ای : " من می خرم ... بنده برایم ناز کن " من صدایم در نمی آید ؛ خجالت می کشم در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن هر شبم بی ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت تو بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن من جوانی کرده ام آخر سرم خورده به سنگ با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن معجزه می خواهد آخر این دل آلوده ام با ولای مرتضی در سینه ام اعجاز کن یا قدیمَ المَنِّ وَ الرَّحْمَة بِمَولانا الحُسَین جلوه ی رحمانی ات را باز هم ابراز کن سینه زن ! گیرم که بالت را شکسته معصیت یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن فاطمه روضه گرفته ، ای خدا لطفی کن و ... ... بهر یاری کردنش چشم مرا سرباز کن " سنگ هم خوردی عزیزم پیرهن بالا نزن چاره ای بر تیر آن ملعون تیرانداز کن دستبافم را به غارت برده اند ، ای بی کفن چادر من را بگیر و زود رو انداز کن
چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه میچسبد بهار زود هنگام اند، شب های زمستانی توکل بر توسل کن، توسل بر توکل کن درین دنیای حیرانی، درین دریای طوفانی اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی تو از مردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟ خلاصه بار باید بست، یا امروز یا فردا پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی
کفرم مبارک است، به تبریک من بیا چرخانده ام به سوی علی"ع" قبله گاه را..
بی تو می میرم بی تو می میرم کفر زلف تو دل و دین برده از دستم من دلم را بر سر گیسوی تو بستم عالمی جان را بنماید فدای تو دل شده تنگ حرم کربلای تو از غمت زیبا صنم و پر ز احساسم من سگ پست حرم کوی عباسم ای شهنشاها گذری بر گدایت کن چونکه بگذشتی نظری زیر پایت کن بی تو می میرم بی تو می میرم کفر زلف تو دل و دین برده از دستم بی تو می میرم بی تو می میرم