مطلع عشق
#قسمت_ششم صبح به بهونه قراردرسی بایکی ازدوستام👭 ازخونه زدم بیرون. ساعت۷ونیم صبح 🕢 تارسیدم به محلی
#قسمت_هفتم
دوهفته ای گذشته بود ازاولین دیدارمون
چت📱 ،تماس صوتی📞،تماس تصویری🤳 همچنان پابرجابود.
دیگه به عنوان یک دخترمذهبی خیلی ازخط قرمزهامو ردکرده بودم.
نمازم،قرآنم،خیلی اعتقاداتم برام بی اهمیت شده بود.😖
کارای شخصیم هم حسابی عقب افتاده بود
خونوادم شاکی بودن که چقدرگوشی دستت میگیری📱 بسه دیگه
ولی سبحان شده بودهمه دنیاوزندگی من
صبح وشبم🏙🌃،شام ونهارم🌭🍞،عبادت واستراحتم😴📿
همه شده بودن سبحان
چندباری سوتی داده بودم وبه جای بردن اسم برادرم اسم اونامیگفتم😧
درکنار همه این مسائل میترسیدم خونوادم بفهمن.😱 اگه پدرم،مادرم،برادرم متوجه میشدن دیگه خیلی ناراحت میشدن😖
هزارتاقفل ورمزبودکه گذاشته بودم روگوشیم که کسی نتونه واردبشه🔒
سبحان ذهنموخیلی درگیرکرده بود ولی چیزی که بدتربود،نخوردن شرایط من وسبحان بود
اختلاف سنی خیلی کم مون،نداشتن شغل،اختلاف بعضی عقاید مهم بین من وسبحان وحتی خونواده هامون، مخالفت خونوادش بااصل ازدواجش تواین سن و.....
منم تواون مدت خواستگارای مختلفی داشتم که به خاطرعلاقه ام به سبحان همه شونوبه دلایل مختلف ردمیکردم.😖
چه موردهایی که میشد بیشتربهشون فکرکنم امابه خاطراین رابطه وبدون ذره ای فکرردمیکردم.😔
همه این ذهن مشغولی هاموجب این شدکه به سبحان بگم یک هفته نه زنگ بزنیم📱 بهم نه پیام📧 نه هیچی.یک هفته رهای رها باشیم
درست فکرکنیم به جوانب کاروهمه چیز رودرنظر بگیریم. اگه بعدیک هفته بازم نظرمون مثبت بود✅ ادامه میدیم.
یک هفته اندازه یک سال برام گذشت
تواون یک هفته حتی بعضیایه بوهایی هم برده بودن
درطی اون یک هفته هروقت اومدم به مسائل اشتباه وسخت رابطه فکرکنم،عشق موهوم سبحان جلوی همه چیز رومیگرفت.⛔
بعدیک هفته دیگه نتونستم دووم بیارم.بهش پیام دادم
*سلام میخوام ببینمت
_سلام اگه قراره جوابت منفی باشه همینجابگو.نمیخوام تو روم جواب ردبشنوم
*میخوام ببینمت حضوری فقط همین وتمام
دوباره همون مکان قبلی قرارگذاشتیم
من زودتررسیدم
بعدچنددقیقه رسید
#ادامه_دارد
#قسمت_هشتم
دوتاشکلات🍬،یه بطری آب،یه بسته پاستیل هم دستش بود
بطری آب روداد گفت
_تواین مدت خوب شناختمت ،این بطری آب واسه اینکه میدونم اونقدرتندتندقدم برمیداری🚶♀️ که قطعاالان تشنه ای.
این شکلات هم واسه اینکه مطمئنم صبحونه نخوردی🍞 وبااین بی جونی ضعف میکنی😓.
این پاستیل هم واسه اینکه مطمئنم عاشق پاستیلی 😍
اگه شک داشتم به حرفی که میخواستم بزنم،بااین کاراش مطمئن شدم
نشستیم وشروع کردم
*ببین من تواین مدت مطمئن شدم که هرکسی همسرت بشه بهترین شوهردنیانصیبش شده ولی به فلان دلیل و بهمان دلیل مانمیتونیم کنارهم باشیم
گفت _تاشروع کردی به صحبت جوابتو فهمیدم.
همیشه دخترا👩🦰وقتی میخوان به یه پسرجواب👨🦰 رد بدن اول ازش تعریف میکنن ومیگن توخیلی خوبی ولی بعدش میگن نه.
منکه گفته بودم نمیخوام جلو روم جواب رد بدی بهم چرااصرارکردی؟
هیچی نگفتم وبلندشدم تاخدافظی کنم✋🏻
بالاخره ممنون بابت کارایی که واسم کردی ،بابت همه محبت هات و....
به ساعتم نگاه کردم(ادمین : از کی واسه محبت #حرام تشکر هم میکنن!؟!😳 )
۸:۲۵ دقیقاهمون ساعتی که اولین بارهمودیدیم
وسط حرفام گفتم اهان راستی...
بهم نگاه نمیکرد.
گفتم نمیخوای نگاهم کنی؟
سرشواوردبالاوبااخم بهم نگاه کرد😠
*ازوقتی باهات آشناشدم فهمیدم من چقدراستعداددارم که تاحالانمیدونستم وکشفشون نکرده بودم
مثلافهمیدم من چقدربازیگریم🎬 خوبه
نگاهش رنگ تعجب گرفت🤨
مثلامن الان ده دقیقه اس که دارم بازی میکنم ولی تو همه حرفاموباورکردی
وشروع کردم به خندیدن 😅🤣😂
سبحان بابهت وتعجب داشت به من نگاه میکرد
ولی بدترین اتفاق برای من افتاده بود
اگه به عشق سبحان شک داشتم الان فهمیدم که من عاشق سبحان شده بودم
#ادامه_دارد...
#قسمت_نهم
سبحان همه فکروذهن منو تسخیرکرده بود
اون روز هم مثل روز اول دیدارمون تا ساعت ۱۲ ظهر 🕛باهم بودیم با هم حرف زدیم ،حرفهای عاشقانه💑، نگاه های عاشقانه💏 و پارا از حریم هم فراتر گذاشتیم.🙉
در کنار همه اینها من نمیتونستم به صورت عقلانی🧠 به ازدواج با سبحان فکر کنم .
اختلافات زیادی بین من و سبحان بود که نمی گذاشت من به صورت منطقی با این مسئله کنار بیایم .
صبح و شب نگران سبحان بودم. شب ها🌃 تا دیر وقت با هم چت می کردیم. من به سبحان بسیار وابسته شده بودم.
همانطور که گفتم خانواده و اطرافیان من از این متفاوت شدن حال و احوالات م باخبر شده بودند. اما به جز اندکی از دوستانم کسی از رابطه من و سبحان 💑خبر نداشت .
تا اینکه یک روز به صورت جدی با سبحان صحبت کردم که کی قراره بیای خواستگاری؟
چندین بار در این مورد با هم صحبت کرده بودیم اما هر دفعه به دلایلی سبحان بحث رو عوض می کرد یا می گفت به زودی، باید کار پیدا کنم، باید خونوادم رو راضی کنم.
اما این بارنذاشتم از زیر کار در بره.
بهش گفتم:زمان به من بگو. من،خواستگار دارم میان و میرن بالاخره برای رد کردن شون باید دلیلی داشته باشم.
من نمیتونم دلیل رابطه داشتن با تو رو برای خانوادم بیارم .
این دفعه مثل دفعات قبل بحثو عوض نکرد بلکه عصبانی شد😡
و گفت: تو به من اعتماد نداری من برای تو دارم خیلی کارها انجام میدم اما تو نمیتونی به خاطر من حتی خانواده خودت رو راضی کنی .😠
خلاصه اینکه بحثمون بالا گرفت و من بدون جواب دادن به سبحان اینترنت خاموش کردم و جواب پیام ها✉ و زنگها 📞شو هم ندادم.
حال و هوام خیلی گرفته بود دیگه حوصله نداشتم با کسی صحبت کنم .ناراحت بودم 😞اما دلم می خواست هر چه سریعتر این ماجرا برطرف بشه از یک طرف می ترسیدم که اگر خونوادم بفهمد چه اتفاقی میافته .
حال و هوای بدم به خاطر قهر با سبحان ادامه داشت.
همین حال و هوا همسر برادرم را متوجه من کرد😧 و بعد از مدتی پرس و جو متوجه این ماجرا شد 😟و با من قاطع صحبت کرد :سبحان به دردت نمیخوره .اصلاً صلاحیت ازدواج با تو رو نداره.😫 سنش ،شغلش، خونوادش ،رفتارش، اخلاقش خیلی چیزها هست که به هم نمیخورین. تو لیاقتت خیلی بیشتر از اینهاست.
تو دختری هستی باسواد ،با کمالات ،خونواده خوبی داری، ظاهر خوبی داری .شخصیتی مثل سبحان اصلا برازنده تو نیست.😓
من تقریباً تحت تاثیر حرفهای همسر برادرم قرار گرفته بودم اما نه آنقدر زیاد که بتوانم به طور کلی سبحان را کنار بگذارم هنوز سبحان برای من عزیز بود.💚
اما از خیلی اتفاقاخسته شده بودم. 😞
من باید همیشه همه چیز را برای سبحان توضیح می دادم اما سبحان هیچ چیز را توضیح نمی داد. هر بار از اون در مورد زمان خواستگاری میپرسیدم طفره میرفت
همیشه شغل و خونوادش رو بهونه میکرد برای نیامدن یا دیر اومدن.
سوءاستفاده های عاطفی وگاهی ... 🙊😭(چه مجازی وچه حضوری) .
من هر دفعه که حضوری سبحان را میدیدم عذاب وجدان می گرفتم 😟به خاطر حرف ها و کارهایی که انجام میدهیم اما عشق سبحان هرگز به من این اجازه را نمیداد که در این مورد فکر کنم😓 😭😭😭
#ادامه_دارد..
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق در تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
مطلع عشق
#باهم_بسازیم ۳۲ با بیماری اختلال شخصیت یا پارانوئید، بدگمانی در میان اعضای خانواده رواج مییابد! و
پستهای روز چهارشنبه(خانواده وازدواج)👆
روز پنجشنبه( #حجاب_و_عفاف )👇
💕🖇
چادرم😍😌باشد
مرا معیار ایمان و شرف😇
همچو مروارید زیبایم🥰
درون یک صدف🤩
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#افزایش_ظرفیت_روحی 38 قانون امتحان 🔶 گفته شد که ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک قانون بسیار مهم د
#افزایش_ظرفیت_روحی 39
تقلب!
❇️ یکی از تفاوت های امتحانات الهی با امتحانات مدرسه اینه که در مدرسه، کسی حق تقلب کردن رو نداره و هر کسی تقلب کنه و مچش رو بگیرن تنبیه میشه!
👈🏼 اما در امتحانات الهی، علاوه بر اینکه تقلب بد نیست، بلکه خداوند مهربان خودش به آدم تقلب هم میرسونه! 😊
🔶 وقتایی که آدم سر دوراهی گیر میکنه و واقعا میمونه که چیکار کنه، خداوند متعال به روش های مختلف به آدم راه رو نشون میده.
🔹 مثلا گاهی یه آدم خوب رو سر راهت قرار میده که یه نکته ای بهت بگه! که اتفاقا تو هم به همون نکته نیاز داشتی تا در مورد یه موضوع مهم تصمیم بگیری.😌
☢️ گاهی داری رد میشی یه دفعه ای میبینی توی تلویزیون یه حدیثی رو دارن توضیح میدن و تو هم از اون مطلب راه برات روشن میشه.
🔹 گاهی خدا با صدای یه زنگ گوشی راه رو به آدم نشون میده، گاهی با یه رفیق، یه کتاب، یه کانال معنوی، یه فیلم و...
✅ خدای مهربون وقتی میبینه بنده ش داره میره سمت گناه، یه دفعه ای یکی از رفقاش رو میفرسته تا سرش رو گرم کنه و وقت گناه رو از دست بده!
🔶 واقعا اگه کسی میخواد مهربونی خدا رو ببینه باید به تقلب های بی شماری که در طول زندگی به آدم میده نگاه کنه...
یه سوال!
تا حالا شده که تقلب رسوندن خدا رو توی زندگیت ببینی؟!
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق در تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ من هنوز باورم نمیشه همچین دیالوگ هایی و همچین برخوردهای فیزیکی روی صحنه ی تئاتر جمهوری اسلامی! به این راحتی بیان شده و انجام شده و هیچ کسی معترض نشده!
یعنی هیچ ممیزی روی تئاتر ها صورت نمیگیره؟!
" دکتر کُد "
❣ @Mattla_eshgh
دقت کردین شیطون چه #صبری داره ؟؟؟
پله به پله
یواش یواش
هفته به هفته
شااااید یه آجر الان بزاره و آجر دوم رو چند هفته یا چند ماه بعد
💟 همون دختری که جواب پسرا رو نمیداد الان شب و روزش شده یک پسر مجازی
🆘 اینا یکدفعه اتفاق نمی افته
#یواش_یواش
#مواظب_باشیم
❣ @Mattla_eshgh
💠 #دکتر_احمد_حلت می گوید :
💠⇦با خواهرت
شوخی کن، ماچش کن، بغلش کن
، حمایتش کن و احترامش رو حفظ کن.
✳️⇦داداشتو
محکم بزن به سَر شونش و بگو مخلصیم ، هواشو داشته باش خصوصا وقتی تنهاست وکمک نیاز داره.
💟⇦مامانتو
کاری کن پیش دوستاش پُزتو بده، کیف کنه از داشتنت ، واسش هدیه بخر ، ازش بخواه دعات کنه.
✴️⇦باباتو
بغل کن، چاییشو بده دستش، بگو برات از تجربه هاش بگه، بشین پای حرفش وخاطره هاش ،گاهی هم دستاش رو ببوس.
💭⇦دوستت
اگه تنهاست، اگه غم داره تو دلش ،اگه مشکلی داره، تو هواشو داشته باش و تنهاش نذار.
🌸⇦همسرت
رو بغل کن بهش بگو چقدر دوستش داری، اگه از دستش دلگیری به این فکر کن که اون توی تمام آدمای دنیا تو رو برای ادامه زندگی انتخاب کرده، پس ببوسش ، ازش تشکر کن و بهش وفادار باش.
🔔🔔باور کنیم
روزی هــــــــــــــزار بار میمیره،
کسی که فکر میکنه برای کسی مهم نیست…
هوایِ هم رو داشته باشیم …
حتما بهـــــــــــتر میشه …
شاید یه روز دیگه وقت نباشه …
شاید ما نباشیم
شاید اون نباشه…
و دیدنش آرزومون بشه…
وقت کمه
زندگی کوتاست !
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#قسمت_نهم سبحان همه فکروذهن منو تسخیرکرده بود اون روز هم مثل روز اول دیدارمون تا ساعت ۱۲ ظهر 🕛باهم
#هوس
#قسمت_دهم
قهر و آشتی های من و سبحان ادامه داشت گاهی چند روز گاهی به چند ساعت تمام می شد .
اما من هیچ وقت نمی توانستم سبحان را کنار بگذارم.😣عقل و ذهن من تسخیرشده بود.
امابعدازمدتی فهمیدم من تنهادختری نبودم که باسبحان درارتباط بودم.💑
اون حتی بایکی مثل من رابطه احساسی وجنسی داشته.درکناردخترای متفاوتی که به صورت مجازی باهاشون درارتباط بود.😟
بعد از مدتها یکی از دوستان صمیمی ام که چند وقتی بود ندیده بودم اش را دیدم ازش گلایه کردم که خیلی نامردی چرا این چند وقته نیستی؟😓 تو ازدواج کردی دیگه توجهی به دوستات نمی کنی .نمیدونی این مدت من چقدر تنها بودم.😭
عذرخواهی کرد. اما دیگه الان برای عذرخواهی دیر بود .😰
مجبور شدم ماجرای خودم و سبحان رو براش بگم.
دوستم دقیقا حرفهای همسر برادرم روزد اما قاطع تر😠 و گاه دوستانه تر😕
من همیشه به حرفاش گوش می کردم و تنها دوست من نبود بلکه مثل یه خواهر مهربون بود و همراه.👭 کسی بود که چندین سال بود با هم دوست بودیم و خاطرههای خوبی داشتیم .حالا این حرفارو داشت بهم میزد. عصبانی میشد😡 ،داد میکشید سرم 😤،ناراحت میشد☹ ،حتی یک بار گریه کرد.😭 گفت پشیمونم از اینکه این مدت به خاطر مشکلات خودم تورو تنها گذاشتم اما باور کن من نمی تونستم فقط به تو توجه کنم و به مشکلات خودم نرسم .
اما الان اومدم هر چند دیر اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است .خواهش می کنم لطفاً به دلایلی که خودت میدونی از سبحان فاصله بگیر .
سخت بود برای من فاصله گرفتن از کسی که چندین ماه باهاش بودم عاشقانه حرف زدیم💏 به من محبت کردهبهش محبت کردم حال و هوای زندگی منو تغییر داده اما هرچی باشه خودم میدونستم رابطه ما گناه و اشتباهههههههه😭😭😫
#ادامه_دارد...
#هوس
#قسمت_یازدهم
من و سبحان هیچ وقت نمی تونستم با هم ازدواج کنیم💑.سخت بود فاصله گرفتن از کسی که برای اولین بار 1️⃣ وارد زندگی من شده بود
ولی من تصمیمم رو گرفته بودم حداقل دیگه عذاب وجدان نداشتم
بهش پیام دادم :
خیلی بهتر میدونی که من و تو مال هم نیستیم خودت خیلی بهتر از من میدونی که راه من و تو از هم جداست😞
کاش از همون اول وارد رابطه نمیشدیم .کاش نه من عاشقت❤ می شدم نه تو از من استفاده میکردی و هزارتا کاش و ای کاش دیگه که شاید الان دیگه دیر باشه برای گفتنش .
خداحافظ.✋🏻
حالم خیلی بد بود😞
از بدترین اتفاقات این بودکه متوجه شدم من چقدر از خط قرمزهامو زیر پا گذاشتم🤦🏻♀️
چقدر از حال و هوای معنوی خودم کم کردم😓
چقدر خودم را در معرض گناه قرار دادم😭 چقدر و چقدر چقدر😞
دختری که همه او را مقدس می دونستند دختری که همه به پاکیش قسم می خوردند
حالا یه کسی بودمثل خیلی ازدخترای بی حیاو...😭
احساس عذاب وجدان داشتن احساس گناه پشیمونی احساس یه دختر هرزه داشتم که مثل خیلی از دختر خیابونی دچار اشتباهات زیاد شده بود اما دیگه الان پشیمونی سودی نداشت😞
فقط خدا رو شکر کردم که این رابطه دیگه برای من تموم شده.
سخت بود شبهایی که گریه میکردم😭 روزا که حرف نمی زدم آشفته بودم بیقرار ، حرف نمی زدم، ،حوصله نداشتم و...
فقط به امید اینکه خدا هست و میبینه که من توبه کردم دوباره زندگیم شروع کردم
اما هیچ وقت یادم نمیره اشتباه بزرگی که تو زندگیم کردم امیدوارم این اشتباه بزرگ من در زندگی آینده تاثیری نداشته باشه .🙏
چند ماهی گذشت تا من بتونم به حالت عادی برگردم سخت اما گذشت متوجه شدم سبحان قبل از من با کسی بوده و بعد من هم قطعاً ادامه میده این کار رو. برای اینکه حال و هوام عوض بشه دوستم بهم پیشنهاد داد که کلا اینستا رو پاک کنم📵
برای بهترکردن حالم به قرآن، نماز ، ارتباطم با خونواده👨👩👧👦 و خیلی چیزهای دیگه رودوباره تجربه کردم وفهمیدم من چه نعمت هایی داشتم ونمیدونستم.
بدبینی نسبت به مردا ،آشفتگی ذهنی، افت تحصیلی، مشکلات جسمی ،احساس گناه، تاثیرگذاری در زندگی آینده و هزار تا مشکل فردی دیگه کمترین مسائل روحی وروانی وجسمی بودکه برای من پیش اومد و ممکنه برای ارتباطات اینجوری پیش بیاد
من به توبه پذیربودن خدااطمینان دارم وتنهابه همین امیدزندگیمو دوباره ازنو ساختم
ازهمتون میخوام برام دعاکنید
🎀 من یه خطا و دوستی بد رو تجربه کردم ، شما تجربه نکنید 😭
تمام.
مطلع عشق
💕🖇 چادرم😍😌باشد مرا معیار ایمان و شرف😇 همچو مروارید زیبایم🥰 درون یک صدف🤩 ❣ @Mattla_eshgh
پستهای پنجشنبه(حجاب وعفاف)👆
روز شنبه #امام_زمان (عج) و ظهور👇