eitaa logo
موعود(عج)12
1.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
12هزار ویدیو
18 فایل
﷽ 🔶احادیث.روایات مهدوی 🔶بشارت نزدیکی ظهور 🔶سخن بزرگان در مورد منجی(عج) 🔶️اخبار سیاسی روز 🔶️اخبار جبهه مقاومت 🔶️اخبار سرزمین‌های اشغالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👈کپی با ذکر صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷پروردگارا؛ باران رحمتت را بر این كویر ببار و اكسیر عشق را بر وجود خاكیمان بریز، ما را از باده عشق مهدی(عج) مست گردان تا پذیرای حضورش باشیم و عاشقانه فریاد بزنیم" 💛 یا اباصالح بیا"
🖋بسیااار زیباست 👇 امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث میکردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید. صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می کردند. و تو خود را معرفی کردی: « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...» باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم» ..وصف نشدنی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم! خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری اش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد! مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشینها بوق‌زنان و بانوان کِـل‌کشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودی‌ها ببـیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني" قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم." کاش زودتر برسی... اللهم عجل لولیک الفرج
⬅️آیت‌الله حق‌شناس(قدس‌سره): در ماه رجب، بلند شو و داد بزن! مبادا داداش‌جون وقتت را به‌بطالت و کارهای بی‌خود بگذرانی! هر‌قدر می‌توانید بکوشید که توجّه و مراقبه داشته باشید، هر ساعت و دقیقۀ این ماه، غنیمت است. نام دیگر ماه رجب، شهرالله الاصبّ است. شهر الله الاصبّ یعنی‌چه؟فرموده‌اند: این ماه، ماهی است که رحمت فراوان در آن، بر بندگان ریزش می‌کند و خداوند تبارک و تعالی کرامت‌ها و ثواب‌هایی به آن‌ها عطا می‌کند که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه حتّی به قلب و خیال کسی خطور کرده است. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از موعود(عج)12
🔹دعای فـــــرج🔹 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
💠نفس نفس نفست عطر ربنا دارد قنوت نیمه شبت ذکر آتنا دارد 💠به عمق معرفت واژه های جامعه ات هجا هجا کلماتت دَم از خدا دارد 💠کریم، ابن کریمی و عالمی آقا به دامن کرمت دست التجا دارد 💠کبوترانه پریده در آسمان شما دلی که حسرت سرداب سامرا دارد 💠من از هوای گدایی درگهت مستم گدای سامری ات میشوم ... صفا دارد 💠فدای نام تو یا ایها النقی، جانم چقدر لشکر تو یار و جانفدا دارد. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
4_5872806644097745951.mp3
2.65M
قرائت دعای شریف ناحیه ی مقدّسه 🔻خواندن "دعای ناحیه ی مقدّسه"، توصیه ی عمومی است که مرحوم علّامه و مرحوم و میرزا جواد آقا و دیگر بزرگان این مکتب تربیتی در ماه رجب بدان تأکید بسیار میکردند. این دعا را در اوقات مختلف این ماه بخوانیم؛ خصوصاً بعد از نماز صبح و یا سایر فرائض و یا در نماز شب در قنوت نماز وتر. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
1_54058069.mp3
1.92M
✅ماجرای پیشنهاد شراب به امام هادی(ع) در کاخ متوکل بسیار شنیدنی ⬅️حجت الاسلام مرحوم فلسفی 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
👤رهبر انصارالله یمن: 🔻همه نوع احترام به رسول خدا (ص) از نظر تکفیری‌ها شرک است. 🔻تکفیری‌ها بوسیدن کتف شاهزاده سعودی را جایز، ولی بوسیدن قبر پیامبر (ص) را شرک می دانند. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
🌹 شخصی گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا به مسجد جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آن ها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: 🍃«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»🍃 دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت. که این سجیه به جز در شما نمی بینم. ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم. تو در کنار منی و تو را نمی بینم. مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 📕 پایگاه اطلاع رسانی حوزه 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا کور شود هر آنکس که نتواند دید ⬅️فقط امیدواریم ان شاء الله در دام وهابیت و سلفیت که دارن هزینه می کنن ، نیوفتن و خداوند به راه راست که همون مکتب قرآن در کنار اهل البیت(ع)هست ، این تازه مسلمانان رو هدایت کنه. آمین 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @Mawud12