❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود(عج)
#قسمت8⃣
مليكا اعتقاد دارد كه مسيح، پسر خداست، براى همين او خدا را به حقّ پسرش مى خواند تا شايد خدا به او نگاهى كند و مشكلش را حل كند.
امشب دل مليكا خيلى گرفته است. هجران محبوب براى او سخت شده است. نيمه شب فرا مى رسد. همه اهل قصر خواب هستند.
او از جاى بر مى خيزد و كنار پنجره مى رود. نگاه به ستاره ها مى كند. با محبوبش، حسن(ع) سخن مى گويد:
"تو كيستى كه چنين مرا شيفته خود كردى و رفتى! تو كجا هستى، چرا سراغم نمى آيى! آيا درست است كه مرا فراموش كنى".
بعد به ياد مريم مقدّس(س) مى افتد، اشك در چشمانش حلقه مى زند، از صميم دل او را به يارى مى خواند.
مليكا به سوى تخت خود مى رود. هنوز صورتش خيس اشك است.
او نمى داند گره كار در كجاست؟ آن قدر گريه مى كند تا به خواب مى رود.
او خواب مى بيند:
تمام قصر نورانى شده است. نگاه مى كند هزاران فرشته به ديدارش آمده اند. گويا قرار است براى او مهمانان عزيزى بيايند.
او از جاى خود بلند مى شود و با احترام مى ايستد. ناگهان دو بانو از آسمان مى آيند. بوى گلِ ياس به مشام مليكا مى رسد.
مليكا نمى داند راز اين بوى ياس چيست؟
مليكا يكى از آنها را مى شناسد، او مريم مقدّس(س) است، سلام مى كند و جواب مى شنود; امّا ديگرى را نمى شناسد.
مليكا نگاه مى كند، خداى من! او چقدر مهربان است. چهره اش بسيار آشناست.
مريم(س) رو به او مى كند و مى گويد:
"دخترم! آيا اين بانو را مى شناسى؟ او فاطمه(س) دختر محمّد(ص)است. مادر همان كسى كه تو را به عقد او درآورده اند".
مليكا تا اين سخن را مى شنود از خود بى خود مى شود. بر روى زمين مى نشيند و دامن فاطمه(س) را مى گيرد و شروع به گريه مى كند.
بايد شكايت پسر را به پيش مادر برد.
مادر! چرا حسن به ديدارم نمى آيد؟ او چرا مرا فراموش كرده است؟ چرا
مرا تنها گذاشته است؟
اگر قرار بود كه مرا فراموش كند چرا مرا اين چنين شيفته خود كرد؟
مگر من چه گناهى كرده ام كه بايد اين چنين درد هجران بكشم؟
مليكا همين طور گريه مى كند و اشك مى ريزد. فاطمه(س) در كنار او نشسته است و با مهربانى به سخنانش گوش مى دهد.
فاطمه(س) اشك چشمان مليكا را پاك مى كند و مى گويد:
ــ آرام باش دخترم! آرام باش!
ــ چگونه آرام باشم. دردِ عشق را درمانى نيست، مادر!
ــ دخترم! آيا مى دانى چرا فرزندم حسن به ديدارت نمى آيد؟
ــ نه.
ــ تو بر دين مسحيّت هستى. اين دين تحريف شده است، اين دين عيسى را پسر خدا مى داند. اين سخن كفر است. خدا هيچ پسرى ندارد. خود عيسى(ع) هم از اين سخن بيزار است. اگر دوست دارى كه خدا و عيسى(ع) از تو راضى باشند بايد مسلمان بشوى. آن وقت فرزندم حسن به ديدار تو خواهد آمد.
ــ باشد. من چگونه بايد مسلمان بشوم.
ــ با تمام وجودت بگو: "اَشْهَدُ اَنْ لا الهَ الاّ الله، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله"، يعنى شهادت مى دهم كه خدايى جز الله نيست و محمّد بنده او و فرستاده اوست.
مليكا اين كلمات را تكرار مى كند. ناگهان آرامشى بس بزرگ را در وجود خويش احساس مى كند.
آرى، حالا مليكا مسلمان شده و پيرو آخرين دين آسمانى گشته است.
اكنون فاطمه(س) او را در آغوش مى گيرد، مليكا احساس مى كند گويى در آغوش بهشت است.
فاطمه(س) در حالى كه لبخند مى زند رو به او مى كند و مى گويد: "منتظر فرزندم باش. من به او مى گويم كه به ديدارت بيايد".
مليكا از شدّت شوق از خواب بيدار مى شود. اشك در چشمانش حلقه مى زند.
كجا رفتند آن عزيزان خدا؟!23
#ادامه_دارد...
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۶ آبان ۱۳۹۷
❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخهرین_موعود(عج)
#قسمت9⃣
مليكا از جا برمى خيزد و به سوى پنجره مى رود، نگاهى به آسمان مى كند. چشمانش به ستاره روشنى خيره مى ماند.
او با خود سخن مى گويد: بار خدايا! مرا براى چه برگزيده اى؟ بين اين همه مسيحى كه در اين سوى جهان بى خبر و غافل زندگى مى كنند مرا انتخاب كردى تا به دست بانويم فاطمه(ع) مسلمان بشوم.
اين چه سعادت بزرگى است! او بى اختيار به سجده مى رود تا خدا را شكر كند.
او منتظر است تا شب فرا برسد و محبوبش به ديدارش بيايد.
نسيم میوزد و بوى بهشت مى آيد. حسن(ع) به ديدار مليكا آمده است.
ــ آقاى من! دل مرا اسير محبّت خود كردى و رفتى!
ــ اگر من به ديدارت نيامدم براى اين بود كه تو هنوز مسلمان نشده بودى، بدان كه هر شب مهمان تو خواهم بود.
از آن شب به بعد هر شب، حسن(ع) به ديدار مليكا مى آيد. مليكا در خواب او را مى بيند و با او سخن مى گويد.
كم كم مليكا مى فهمد كه حسن(ع)، امام است، او با مقام امام آشنا مى شود و مى فهمد كه خدا همه هستى را در دستِ امام قرار داده است.
حالِ مليكا روز به روز بهتر مى شود، خبر به قيصر مى رسد. او خيلى خوشحال مى شود. مليكا ديگر با اشتها غذا مى خورد و بعد از مدّتى سلامتى كامل خود را به دست مى آورد.
او هر شب محبوب خود را مى بيند، اگر چه اين يك رؤياست; امّا شيرينى آن، كمتر از واقعيّت نيست.
او تمام روز منتظر است تا شب فرا برسد و به ديدار آفتاب نائل شود.
روزها مى گذرد و او در انتظار وصال است.24
* * *
امشب فكرى به ذهن مليكا مى رسد، او بايد حرف دلش را به حسن(ع) بگويد. او تا كى مى خواهد در هجران بسوزد؟ بايد از محبوبش بخواهد كه او را پيش خود ببرد.
رؤياى امشب فرا مى رسد، حسن(ع) به ديدار او مى آيد. مليكا سر به زير مى اندازد و آرام مى گويد:
ــ آقاى من! از همه دنيا ديدار شما مرا بس است; امّا مى خواهم بدانم كى در كنار شما خواهم بود؟
ــ به زودى پدربزرگ تو، سپاهى را براى مبارزه با لشكر اسلام مى فرستد. گروهى از كنيزان همراه اين سپاه مى روند. تو بايد لباس يكى از اين كنيزان را بپوشى و خودت را به شكل آنها در آورى.
ــ سرانجام اين جنگ چه مى شود؟
ــ در اين جنگ، مسلمانان پيروز مى شوند و همه سربازان و كنيزان رومى اسير مى شوند. مسلمانان، كنيزان رومى را براى فروش به بغداد مى برند. وقتى تو به بغداد برسى من كسى را به دنبال تو خواهم فرستاد. تو در آنجا منتظر پيك من باش!
مليكا از شوق بيدار مى شود. اكنون او بايد پاى در راه بنهد و به سوى محبوب خود برود.
به راستى او چگونه مى تواند از اين قصر بيرون برود؟
مليكا فكر مى كند، به ياد يكى از كنيزان قصر مى افتد كه سال هاست او را مى شناسد. مليكا مى تواند به او اعتماد كند و از او كمك بخواهد.
مليكا با كنيز قصر صحبت كرده است و قرار شده كه او براى مليكا لباس كنيزها را تهيّه كند. همه چيز با دقّت برنامه ريزى شده است.
خبر مى رسد كه سپاه روم به سوى سرزمين هاى مسلمانان مى رود، همه براى بدرقه سپاه در ميدان اصلى شهر جمع شده اند.
قيصر پرچم سپاه را به دست يكى از بهترين فرماندهان خود مى دهد و براى پيروزى او دعا مى كند.
سپاه حركت مى كند امّا مليكا هنوز اينجاست.
تو رو به مليكا مى كنى و مى گويى:
ــ مگر قرار نبود كه همراه آنها بروى؟
ــ صبر داشته باش. من فردا از شهر خارج خواهم شد. امروز نمى شود، همه شك مى كنند.
فردا فرا مى رسد. مليكا هوسِ طبيعت كرده است و مى خواهد به دشت و صحرا برود.
او با همان كنيز مورد اطمينان از قصر خارج مى شود. چند سواره نظام آماده حركت هستند.
آنها حركت مى كنند، مليكا راه ميان برى را انتخاب مى كند تا بتواند زودتر به سپاه برسد. آنها با سرعت مى روند.
نزديك غروب مى شود، سپاه روم در آنجا اتراق كرده است. مليكا مى خواهد سپاه روم را ببيند و سربازان را تشويق كند.
او ابتدا به خيمه كنيزان سپاه مى رود. آنها مشغول آشپزى هستند. حواسشان نيست. باور نمى كنند كه دختر قيصر روم به اين بيابان آمده باشد.
مليكا داخل خيمه اى مى شود و سريع لباسى را كه همراه دارد به تن مى كند. ديگر هيچ كس نمى تواند او را شناسايى كند. او شبيه كنيزان شده است.
او از خيمه بيرون مى آيد، يكى از كنيزان صدايش مى زند كه در آشپزى به او كمك كند.
هوا ديگر تاريك شده است. چند سربازى كه همراه مليكا بودند خيال مى كنند كه مليكا امشب مى خواهد در اينجا بماند.
#ادامه_دارد...
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۶ آبان ۱۳۹۷
امام صادق علیه السلام :
سنگينى ترازوى اعمال را جستجو نمودم ، پس آن را در گواهى و شهادت به يگانگى خدای تعالى و رسالت پیامبر او یافتم .
مستدرك الوسائل ، ج 12 ، ص 173
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۶ آبان ۱۳۹۷
قابل توجه برخی
زالو صفتان
حرامخواران،
تضییع کننده گان بیت المال،
اختلاس گران
و بی ننگهایی که از رو نمی رن.
😞شهدا شرمنده ایم😔
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۶ آبان ۱۳۹۷
💠 پیامبر اکرم (ص) تا آخر ایستادند و به تکلیف عمل کردند.
به اندازه ای که برای پیغمبر اکرم گرفتاری پیش آمد برای هیچ کس پیش نیامد، ولی ایشان تا آخر ایستادند و به تکلیف شان عمل کردند، همین طور برای ائمه علیهم السلام، ولی آنها هم ایستادند... ما هم که انشاءالله متعهد به اسلام می باشیم و رشد اسلام را می خواهیم، تصمیم داریم جهان را برگردانیم و امیدواریم که ملت ها انجام دهند.
#امام_سید_روح_الله_موسوی
خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 18،صفحه 197
مورخ:1362/10/12
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۶ آبان ۱۳۹۷
#تیرباران_پیکر_امام_حسن_توسط_عایشه
👈رسول اکرم در مورد امام حسن میفرماید:
خدایا دوست بدار هر آنکه اورا دوست دارد👉
📗📕کنزالعمال ج13حدیث37652
محدث جلیل مرحوم عمادالدین طبری در کتاب ارزشمند کامل بهائی می نویسد:👇
⏹چون محل رحلت امام حسن علیه السلام رسید وصیت کرد او را غسل و تجهیز کنند بر سر روضه رسول صلی الله علیه و آله برند تا تجدید عهدی کند و از آنجا به بقیع برند پیش جده او فاطمه بنت اسد.
چون تابوت مطهر او برداشتند و قصد روضه رسول کردند عایشه بر استر (قاطر) سوار شد و مروان را بخواند با لشکر گران از بنی امیه و گفت نگذاریم که او را در آنجا دفن کنند (لاتدخلوا بیتی من لااحبه) داخل مسازید به خانه من کسی را که من نمی خواهم.
عبدالله عباس گفت حسن از آن بزرگتر است که این دلیری کند و بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله زحمت او دهد و بفرماید که کلنگ بر آنجا بزنند اما برای تجدید عهد فرموده که مرا بر سر روضه برید، عایشه با عبدالله خصومت کرد.
👈گویند که عایشه کمان از مروان بخواست و تیر بر جنازه حسن انداخت...👉
📗📕کامل بهائی، صفحه ۴۹۱
🔻اسکن کتاب:👇👇
http://l1l.ir/j95
http://l1l.ir/j98
👈✅ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﭘﻴﮑﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﮐﻪ
«ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ»
امام حسین (علیه السلام) فرمودند خیلی وقت پیش تو و پدرت (ابوبکر) حجاب و حرمت رسول الله (صلی الله علیه و آله) را شکستید و هتک کردید و تو کسانی (ابوبکر و عمر) را در خانه رسول الله (صلی الله علیه و آله) دفن کردی که رسول الله (صلی الله علیه و آله) به (ورود) آنها راضی نبود و خدا در این خصوص از تو سوال خواهد کرد ای عائشه.
📕الکافی، جلد ۱، صفحه ۱۸۱-۱۸۲
[اسکن کتاب👇]
http://l1l.ir/jx7
http://l1l.ir/jx8
ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ عایشه ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﻘﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ:
رسول خدا صلی الله علیه واله, ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ علیه ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﯽﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﻫﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ»
👈و جالبتر اینجاست که #ﻋﺎﻳﺸﻪ ﻣﺎﻟﮑﻴﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻣﺪﻋﯽ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ۹(نُه) همسر ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺟﻤﻌﺎ ﻳﮏ ﻫﺸﺘﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺭﺙ ﻣﯽﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻳﮏ ﻫﺸﺘﻢ، ﻳﮏ ﻧﻬﻢ ﺳﻬﻢ ﻫﺮ ﺯﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻣﯽﺷﺪ ﻳﻌﻨﯽ ﻳﮏ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﺳﻬﻢ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﻣﻴﺸﺪ،
👇ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺷﺎﻋﺮ ﻋﺮﺏ «ﺻﻘﺮ ﺑﺼﺮﯼ» ﺍﻳﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ:
👈ﻭﻓﯽ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﻟﻈﻠﻢ ﺗﺤﮑﻤﺖ ﻫﻞ ﺍﻟﺰﻭﺟﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺑﺎﻟﻤﻮﺍﺭﻳﺚ ﻣﻦ ﺍﻟﺒﻨﺖ.
ﻟﮏُ ﺍﻟﺘُﺴﻊ ﻣﻦ ﺍﻟﺜُﻤﻦ ﻭﺑﺎﻟﮑﻞ ﺗﺼﺮﻓﺖ ﺗﺠﻤّﻠﺖ ﺗﺒﻐَﻠﺖِ ﻭﺍ ﻥ ﻋﺸﺖِ ﺗﻔﻴﻠﺖِ👉
وبراستی آیا زوجه در ارث بر #دختر اولویت دارد؟
ﺍﺯ ﺳﻮﻳﯽ دوستان، ﻣﺮﻭﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺜﻴﻒ ﺗﺮﻳﻦ ﭼﻬﺮﻩﻫﺎﯼ ﺑﻨﯽ ﺍﻣﻴﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﺳﺰﺍﻳﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺧﻮﺵ ﺧﺪﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ملعون ﺑﺎ ﺣﻴﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺍﺯ ﺩﻓﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻠﻮ ﮔﻴﺮﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﺒﺮ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺏ ﻭ ﺗﺎﺏ ﺑﺮﺍﯼ #ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻮﺷﺖ.
ﺍﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻨﺪ ﺧﻮﺩ، ﺑﻨﯽ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ(نعوذبالله) ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ (بنی هاشم)ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
😊ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﺪاﻥﻫﺎﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻌﺼﺐ ﻣﯽﺳﭙﺎﺭﻳﻢ.
#تیرباران_پیکر_امام_حسن_توسط_عایشه
http://eitaa.com/joinchat/3032023045C72339baeb7
📸تـصـویـر کـتاب در ذیل می آید👇👇👇👇👇
۱۶ آبان ۱۳۹۷
۱۶ آبان ۱۳۹۷
🔆امام رضا علیه السلام به ریان بن شبیب فرمودند:
اگر تو را خوشحال می کند که در درجات والای بهشت با ما باشی، پس در اندوه ما غمگین باش و در شادی ما خوشحال باش.
📕جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۴۹
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۷ آبان ۱۳۹۷
شهادت غریب الغربا ، معین الضعفا ، حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) بر شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت
ده سفارشِ از علی بن موسی الرضا علیه السلام :
سفارش اول:
در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند.
سفارش دوم:
تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است.
سفارش سوم:
در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده است.
سفارش چهارم:
به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد.
سفارش پنجم:
در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوعِ آن، خودداری از آزار خویشاوندان است.
سفارش ششم:
به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم.
سفارش هفتم:
بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه اُحد بزرگ می کند.
سفارش هشتم:
حقُّ النّاس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست.
سفارش نهم:
از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می رسد، حذر کن.
سفارش دهم:
بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید، که در آن صورت، حقِّ ملامت نخواهید داشت.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۷ آبان ۱۳۹۷
سازمان عفو بینالملل در بیانیهای که روز ۱۶ آبان منتشر شده در مورد اعدام «قریبالوقوع» ۱۲ زندانی شیعه در عربستان هشدار داده و میگوید آنها به یک مکانی مخفی که مستقیما تحت کنترل پادشاه آن کشور است انتقال داده شدهاند.
به گفته عفو بینالملل این ۱۲ مرد در جریان محکامات دستجمعی در سال ۲۰۱۶ به اتهام «جاسوسی برای ایران» به اعدام محکوم شدند. این نهاد ناظر و مدافع حقوق بشر میگوید احتمالا احکام اعدام پس از تائید پادشاه عربستان، فورا اجرا خواهند شد.
مدیر عفو بینالملل در امور خاورمیانه و شمال آفریقا میگوید «خانواده این افراد عمیقا از رخدادها نگران هستند». هبه مرایف میگوید «با در نظر گرفتن پنهانکاریهای معمول در ساز و کار قضائی عربستان سعودی، ما نگران هستیم که این وقایع به معنی اعدام قریبالوقوع این ۱۲ نفر است».
دولت عربستان هنوز واکنشی به این بیانیه نشان ندادهاست. سازمان عفو بینالملل میگوید این افراد که به «جاسوسی برای ایران» متهم شدهاند، پس از بازداشت ۳۲ نفر در مناطق مختلف عربستان در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴، در روند قضائی «ناعادلانه» محاکمه شدهاند.
معترضان شیعه در عربستان سعودی میگویند حقوق بینادین آنها «نقض» میشود. همین موضوع نیز سبب شده آنها در مناطق شرقی کشور خود دست به راهپیمایی و تظاهرات بزنند.
دولت عربستان این انتقادها را رد کردهاست. عربستان در عین حال بسیاری از مخالفان شیعه که به اعدام محکوم شدهاند را «عوامل ایران» نامیده و در مواردی آنها را متهم به برنامهریزی برای «قتل چهرههای برجسته» کردهاست
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
۱۷ آبان ۱۳۹۷
۱۷ آبان ۱۳۹۷
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز #جعلی #کوروش . #هفت_آبان
.
.
⚠️تاملی در مورد ۷ آبان موسوم به روز جعلی کوروش
.
.
⬅️چگونه عدهای خاص یک مُشت #دروغ و #تحریف_تاریخی را در سر برخی از مردم سادهلوح فرو میکنند
⛔این ویدیو را برای آگاهی هم وطنان پخش کنید .
شبکه ادیان
۱۷ آبان ۱۳۹۷