کتاب آن دیرینه اکسیر حیاتبخشی است که جوهرهی وجود انسان را به تجلی کیمیا شدن میرساند.
𝓜𝖺𝗒𝖻𝖾 𝑖
. 𝟥𝗂𝗀𝖺𝗋𝖾𝗍𝗍𝖾𝗌 ?
ای ناخـدا ، ناخــدای من ! من هم رهـسپـار جنــگل شدم به این امیــد که اندیشــمندانه زندگی کنم . میخواستم زنـدگیم ژرف و معــنا دار باشد و تمام عصــارهی حــیات را فرو برم . تا ریــشه کن کنم هرچه آنچه را که زندگی بخــش نیست و نمــیخواهم لحظهی مــرگ دریــابم زندگــی نکردهام . چرا که کــارپه دیــم ؛ دم را غنمــیت شمار !