..🌱❤..
از خدا خواستهام هرچه که دارم بدهم
جای آن چشم بگیرم که تماشایت کنم..!
.
#غریب_طوس 🦋
🌼@MazhabiiiTor🌼
-🥀-
زیـرِعَلَمَتامـنٺـرینجـاےِجَہاناست🍃🥀🌱🌱🌱🌱
#غریب_طوس ☘
🌼@MazhabiiiTor🌼
♡•♡•♡•
بہسَرَت،گَرهمہعالمبہسَرَمجمعشوند؛
نَتَوانبُردهواےتوبُرونازسرمن..🙂
#رفیق_شهیدم🖐♥️
#غریب_طوس 🌹
🌼@MazhabiiiTor🌼
#تلنگرانه
حواسمان هست؟!🤔
اگر شهید نشویم باید بمیریم!😣😢😭
راه سومی وجود ندارد!!🙃💔
#غریب_طوس 🍃
🌼@MazhabiiiTor🌼
رمان زیبای🦋[تنها میان داعش]🦋 پارت 28✨
به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
? بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
? از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
? انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
? انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
? لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
? این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
? از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت…
🌼@MazhabiiiTor🌼
⸀💙🦋||••
💙🦋¦⇢ #حاج_قاسم
اینشبها
یادتنباشم
ڪہبیمعرفتیست
اصلا مگرمیشود بهیادِتو نبود..؟!
#غریب_طوس🌹
🌼@MazhabiiiTor🌼
°•~🖤✨
میگفت داغدارِ اصلےِ این روزهـٰا . . .
امام زمـٰان ؏ـج هستند !
ڪه اگر اندکے از غمشـٰان را به مردم بدھند . . .
مردم از شدٺ غصہ دق میڪنند💔!
#آخبمیرمبرادلتآقا😭
#تڪ_حرف:)
#خادم_الزهرا🕊
🌼@MazhabiiiTor🌼
#دوست_شهید
کهداشتهباشی
نیازیبهعشقهایدیگهنداری
میدونییکیحواسشبهتهست...
یکیکهاومدهتاوصلتکنهبه #خدا|•
#دوست_شهید🍃
#غریب_طوس ✨
🌼@MazhabiiiTor🌼