مهر ماندگار
✅قسمت چهل و سوم: متاسفم 💥💥💥 بی صدا ایستادم یه گوشه ... نمازش که تموم شد، بلند شد و رو به من گفت ..
✅قسمت چهل و چهارم: مرد کوچک
💥💥💥
- اشکالی نداره ... من چیز زیادی از اسلام و شیوه زندگی یه مسلمان بلد نیستم ... شما می تونید استاد من باشید ... هنوز نواقص زیادی دارم ولی آدم صبوری هستم ... حتی اگر پاسخ شما برای همیشه منفی باشه ... لازم نیست نگران من باشید ... من به انتخاب شما احترام می گذارم ...
دستم روی دستگیره خشک شده بود ... سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... و بعد از چند لحظه، از اونجا اومدم بیرون...
تمام روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود ... ناخواسته تصاویر و حرف ها از جلوی چشمم عبور می کرد ... سرم رو گذاشتم روی میز ...
- خدایا! من با این بنده تو چه کار کنم؟ ...
🍀🍀🍀
شب، پدر و مادرم برام جشن کوچکی گرفته بودن ... می خواستیم جشن رو شروع کنیم که پدرم مخالفت کرد ... منتظر کسی بود ...
زنگ در به صدا در اومد ... در رو که باز کردم یه شوک دیگه بهم وارد شد ...
- آقای هیتروش، شما اینجا چه کار می کنید؟ ...
🍁🍁🍁
خندید ...
- برای عرض تبریک و احترام با پدرتون تماس گرفتم ... ایشون هم برای امشب، دعوتم کرد ...
و بدون اینکه منتظر بشه تا برای ورود بفرمایید بگم، اومد تو...
با لبخند به پدر و مادرم سلام کرد ... و خیلی محترمانه با پدرم دست داد ... چشمش که به آرتا افتاد با اشتیاق رفت سمتش و دستش رو برای دست دادن بلند کرد ...
🍃🍂🍃🍂
- سلام مرد کوچک ... من لروی هستم ...
اون شب به شدت پدر و مادرم و آرتا رو تحت تاثیر قرار داده بود ...
@Mehremaandegar
baten.ranjbar.mp3
1.33M
#چشمه_معرفت
#اونی_نیستیم_که_نشون_میدیم
#حجت_الاسلام_رنجبر
🗓 #تقویم_تاریخ
سهشنبه
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
۴ ذیالحجه ۱۴۴۰
۶ آگوست ۲۰۱۹
@Mehremaandegar
✅ ۱۴ روز تا #عید_غدیر
💠امروز کاروان پیامبر(ص) به "مرالظهران" رسید و تا شب آنجا توقف نمود. سپس قافله شبانه به سوی "سیرف" حرکت کرد و به مکانی رسیدند که منزل بعد از آن #مکه معظمه بود.
🔸امروز فراق #مدینه از یار به دهمین روز خود رسیده است و مسجد زیبای نبوی، ده شبانه روز است که بی فروغ مانده، نه پیامبری، نه علی و نه فاطمه، حسن و حسین . فراق کدام یک را تحمل نماید ؟!
#روز_شمار_غدیر
@Mehremaandegar
💠به مناسبت عید غدیر خم، اولین دوره مسابقات سخنوری و نویسندگی با عنوان "واژه" برگزار می شود.
🌀مهلت ارسال آثار: 20 مرداد 98
🔹جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت زیر مراجعه نمایید:
http://vazheh.info
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
#بیشتر_بدانیم 💠مگر پوشیدن کت و شلوار و استفاده از کراوات چه اشکالی دارد بخصوص در شب عروسی که داماد
💠 مراجع تقلید درباره کراوات چه نظری دارند؟
🔸رهبر معظم انقلاب
پوشیدن کراوات چه حکمی دارد؟
🔺به طور کلی پوشیدن کراوات و دیگر لباس هایی که پوشش و لباس غیرمسلمان محسوب می شوند به طوری که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربی شود جایز نیست و فرقی بین شب عروسی و غیر آن نیست. ( ترجمه اجویه الاستفتاتات مقام معظم رهبری چاپ وزیر ص 503، ص 1379) علی الاحوط از پوشیدن کراوات اجتناب شود.
🔸آیت الله سید علی سیستانی
استفاده از کراوات در مجالس جشن و عروسی اشکال دارد؟
🔺فی نفسه مانعی ندارد مگر اینکه عنوان ثانوی منطبق شود که مقتضی تحریم باشد.
آیا زدن کراوات یا پاپیون در مجالس عروسی برای مردان از نظر شرعی اشکال دارد؟
🔺 زدن کراوات و پاپیون برای مردان جایز است ولی کراهت دارد.
🔸آیت الله وحید خراسانی
آیا کراوات بستن جایز است؟
🔺 اگر کراوات شعائر غیر مسلمین حساب شود جایز نیست و اگر شعائر نباشد اشکال ندارد.
🔸آیت الله صافی گلپایگانی
استفاده از کراوات در مجالس عروسی چه حکمی دارد؟
🔺 سزاوار نیست مسلمین از کراوات استفاده کنند بلکه احتیاط ترک استفاده از آن است.
🔸آیت الله ناصر مکارم شیرازی
استفاده از کراوات چه حکمی دارد؟
🔺بهتر است از کراوات استفاده نشود و اگر جنبه اشاعه فرهنگ کفار را داشته باشد اشکال دارد.
( استفتائات جدید، ج 1، ص 505)
@Mehremaandegar
#سه_شنبه_های_مهدوی
💠 #صدقه را از طرف امام رضا (ع) برای سلامتی آقا امام زمان (عج) بده!
📗آنطور که در کتاب خاطرات «حاج آقا مجتبی» آمده است، این اسوه اخلاق به شاگردان خود توصیه میکرد: «اگر میخواهی #صدقه بدهی، همینطوری صدقه نده؛ #زرنگ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا (ع) برای #سلامتی آقا امام زمان (عج) بده!
🔸برای دو #معصوم است؛ دو معصومی که #خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند، تو هم اینجا حق واسطهگریات را میگیری. تو واسطهای و همین حق واسطهگری است که اجازه میدهد تو به #مراحل_خاص برسی.»
🍃آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی.
@Mehremaandegar
#واجب_است_بدانیم
💠استفاده ازآب #موقوفه مسجد جهت شرب در حد ۲ يا ۳ گالن اشکال دارد؟
✅ پاسخ:با اجازه متولي اشکال ندارد.
💠اگر مدرسه و امكاناتى #وقف براى تحصيل دروس حوزوى بشود آيا فرزندان مؤمنين مى توانند از اينها استفاده كنند و حال آنكه براى تحصيل دروس حوزوى نباشد؟
✅پاسخ:اگر #وقف تحصيل علوم دينى شده است استفاده در شوؤن ديگر جايز نيست .
💢آیت الله سیستانی
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و چهارم: مرد کوچک 💥💥💥 - اشکالی نداره ... من چیز زیادی از اسلام و شیوه زندگی یه مسلمان بل
✅قسمت چهل و پنجم: جشن تولد
💥💥💥
بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ...
- ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه ...
با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم یه طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ...
لروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت ...
- منم همین طور ... هر چند هنوز نتونستم کاملا شراب رو ترک کنم ... اما اگر بخورم، حتی یه جرعه ... نماز صبحم قضا میشه ...
هر دوی ما با تعجب برگرشتیم سمتش ... من از اینکه هنوز شراب می خورد ... و پدرم از اینکه فهمید اونم مسلمانه ... و بعد با حالتی بهم زل زد که ترجیح دادم از پنجره بیرون رو نگاه کنم ...
موقع بدرقه تا دم در دنبالش رفتم ... خیلی سعی کردم چیزی نگم اما داشتم منفجر می شدم ...
- شما هنوز شراب می خورید؟ ...
🍀🍀🍀
با چنان حالتی گفت، من عاشق شرابم که ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب ...
- البته همون موقع هم زیاد نمی خوردم ... ولی دیگه ...
یه مکث کرد و دوباره با هیجان گفت ...
- یه ماهه که مسلمان شدم ... دارم ترک می کنم ... سخت هست اما باید انجامش بدم ...
🍁🍁🍁
تا با سر تاییدش کردم ... دوباره هیجان زده شد ...
- روحانی مرکز اسلامی بهم گفت ذره ذره کمش کنم ... ولی سعی کنم نمازم قطع نشه و اول وقت بخونم ... گفت اگه این کار رو بکنم مشکل شراب خوردنم درست میشه ...
🍃🍂🍃🍂
راست می گفت ... لروی هیتروش، کمتر دو ماه بعد، کاملا شراب رو ترک کرده بود ...
@Mehremaandegar
tabligh-ghadir-mehrabian-1.mp3
3.13M
#چشمه_معرفت
#تبلیغ_غدیر_قدم_اول
#حجت_الاسلام_محرابیان
🗓 #تقویم_تاریخ
چهارشنبه
16 مرداد ۱۳۹۸
5 ذیالحجه ۱۴۴۰
7 آگوست ۲۰۱۹
@Mehremaandegar
✅۱۳ روز تا #عید_غدیر
💠کاروان پیامبر (ص) به نزدیکی #مکه رسیده و تا رسیدن به حرم، راهی نمانده است. حضرت علی (ع) که برای دیدار پیامبر(ص) در تب و تاب است، خود و قافله اش را به پیامبر(ص) رسانید. دیدگان پیامبر پیش از رسیدن به مکه به دیدار برادرش روشن گردید .
🔺پیامبر از حضرت پرسید: چگونه و با چه نیتی احرام بستی؟ امیرالمومنین پاسخ داد: چون نمی دانستم که شما چه نیتی کرده اید، من نیت نمودم که:
" اللهم اِهلالاً کاهلال نبیک "؛ خدایا نیتی بسان نیت پیامبرت.
🔺پیامبر می فرماید: "علی جان! تکلیف تو در این #حج، همان تکلیف من است، حال به سوی سربازانت برگرد و با آنها به مکه بیا."
🔹و اینک کعبه بی تاب از شوق حضور بهترین میهمان، در حریمش، رسیدن ایشان را لحظه شماری می کند. امروز یادگار ابراهیم، میهمانی را در طوف خود خواهد دید که تا برپایی قیامت، عزیزتر از او به زیارتش نخواهد آمد.
🔸 قافله و قافله سالار به حرم می رسند. صلای لبیک قطع می شود و #مکه، یگانه فرزند خود را در آغوش می گیرد. رسول الله رو به سوی مسجد الحرام پیش می رود و در حالی که زبان به حمد و ثنای پروردگار و درود و صلوات بر حضرت ابراهیم گشوده است، از باب "بنی شیبه" به مسجد وارد می شود.
#روز_شمار_غدیر
@Mehremaandegar
#استفتاء_وقف
💠 فروش خاک اضافی زمین #وقفی
🔸 زمین زراعی وجود دارد که #وقفی بوده و سطح آن بالاتر از زمین های اطراف آن است و به همین دلیل رساندن آب به آن ممکن نیست و مدّتی است که کار مساوی کردن آن با زمین های دیگر به پایان رسیده و خاک های اضافی در وسط آن جمع شده و مانع زراعت در آن است، آیا فروش این خاک ها و مصرف پول آن برای حرم یکی از اولاد ائمه «علیهم السلام» که نزدیک زمین مزبور قرار دارد جایز است؟
✅ اگر خاک اضافی مانع استفاده از زمین های #موقوفه است، انتقال آن از زمین و فروش آن و مصرف پول آن در #جهت_وقف اشکال ندارد.
💢استفتاء از رهبر معظم انقلاب
@MehreMaandegar
#حکایت
💠ناشکر نباشیم...
🔸مردی نزد حکیمی رفت و پیش او از تنگدستیاش شکایت کرد.
حکیم از او پرسید: آیا دوست داشتی که نابینا بودی اما در عوض ده هزار درهم داشتی؟
🔺مرد پاسخ داد: نه!
آیا دوست داشتی گنگ و لال بودی اما در عوض ده هزار درهم داشتی؟
🔺مرد پاسخ داد: نه!
آیا دوست داشتی دو دست و پا نداشتی اما به جای آن ده هزار درهم داشتی؟
🔺مرد پاسخ داد: نه!
آیا خوب بود اگر دیوانه بودی و در عوض ده هزار درهم داشتی؟
🔺مرد پاسخ داد: نه!
حکیم گفت: آیا باز هم از مولا و #پروردگارت شکایت میکنی در حالی که در عین فقر چهل هزار درهم داری؟
مرد پریشان خاطر دگرگون شد و #خداوند را به جهت نعمتهایی که به او داده است #شکر گفت!
@MehreMaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و پنجم: جشن تولد 💥💥💥 بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ... - ما رو ببخشید آقای هیتر
✅قسمت چهل و ششم: خواستگاری
💥💥💥
پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... اما ازش خوشش می اومد ... و این رو با همون سبک همیشگی و به جالب ترین شیوه ممکن گفت ...
به اسم دیدن آرتا، ما رو برای شام دعوت کرد ... هنوز اولین لقمه از گلوم پایین نرفته بود که یهو گفت ...
- تو بالاخره کی می خوای ازدواج کنی؟ ...
🍀🍀🍀
چنان لقمه توی گلوم پرید که نزدیک بود خفه بشم ... پشت سر هم سرفه می کردم ...
- حالا اینقدر هم خوشحالی شدن نداره که داری خفه میشی ...
چشم هام داشت از حدقه می زد بیرون ...
- ازدواج؟ ... با کی؟ ...
- لروی ... هر چند با دیدن شما دو تا دلم برای خودم می سوزه اما حاضرم براتون مجلس عروسی بگیرم ...
🍁🍁🍁
هنوز نفسم کامل بالا نیومده بود ... با ایما و اشاره به پدرم گفتم آرتا سر میز نشسته ... اما بدتر شد ... پدرم رو کرد به آرتا ...
- تو موافقی مادرت ازدواج کنه؟ ...
با ناراحتی گفتم ...
- پدر ...
مکث کردم و ادامه دادم ...
- حالا چرا در مورد ازدواج من صحبت می کنید؟ ... من قصد ازدواج ندارم ... خبری هم نیست ...
🍃🍂🍃🍂
- لروی اومد با من صحبت کرد ... و تو رو ازم خواستگاری کرد... گفت یه سال پیش هم خودش بهت پیشنهاد داده و در جریانی ... و تو هم یه احمقی ...
@Mehremaandegar
hal-khosh-ghadir.panahian.mp3
2.55M
#چشمه_معرفت
#حال_خوش_غدیر
#حجت_الاسلام_پناهیان
🗓 #تقویم_تاریخ
پنج شنبه
17 مرداد ۱۳۹۸
6 ذیالحجه ۱۴۴۰
8 آگوست ۲۰۱۹
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅۱۳ روز تا #عید_غدیر 💠کاروان پیامبر (ص) به نزدیکی #مکه رسیده و تا رسیدن به حرم، راهی نمانده است. حض
✅۱۲ روز تا #عید_غدیر
💠دومین روز اقامت پیامبر (ص) در #مکه قبل از عزیمت به #عرفه است. امیرالمومنین (ع) نیز به #مکه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعی فارغ شده است.
🔸گفته شده که بعد از دیدار پیامبر(ص) حضرت نزد سربازان و همراهان خود برگشته تا آنان را برای رسیدن به #مکه فرماندهی کند. آن حضرت در سفر خود به #یمن مأموریت داشت تا بخشی از جزیه مسیحیان نجران را در قالب یک هزار دست لباس، از ایشان تحویل گرفته، به همراه بیاورد.
🔹هنگامی که حضرت علی (ع) برای دیدار با پیامبر(ص)، لشکر خویش را در نزدیکی #مکه مستقر کرد، به نزد پیامبر شتافت و آن لباس ها را به جانشین موقت خود سپرد. اما در بازگشت متوجه شد که لباس ها در میان سربازان تقسیم شده و آنها را به عنوان لباس احرام، بر تن کرده اند.
🔺این عمل، علی (ع) را سخت گران آمد و جانشین را مورد عتاب قرار داد که چرا چنین کرده است. وی گفت: آنها اصرار کردند تا من این لباس ها را به امانت به ایشان بسپارم و پس از انجام #حج باز پس گیرم .
حضرت که چنین اختیاری برای وی قائل نبود، لباس ها را از سربازان باز پس گرفت. و در #مکه تحویل پیامبر(ص) داد .
💢عدالت و امانت #علوی، همراهان حضرتش را خوش نیامد. لذا به خدمت پیامبر(ص) رفته و شکوه نمودند. پیامبر (ص) که از کردار و گفتار آنان رنجیده شده بود، یکی از یاران خود را طلبید و از او خواست که در میان قوم شکوه گر بپاخیزد و پیام حضرتش را چنین ابلاغ نماید:
💠"از بدگویی درباره #علی (ع) دست بردارید که او در اجرای دستور #خداوند در دینش بی پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست ." ( فروغ ابدیت )
#روز_شمار_غدیر
@Mehremaandegar
💠حجتالاسلام قرائتی به خبرنگاران چه توصیهای کرد؟
🔸در خبر نویسی و گزارش خبر باید واقع گویی، حق گویی، مستندگویی، مفیدگویی را رعایت کرد. نباید هر خبری نشر داده شود.
🔸خبر باید با «ادبیات مودبانه» باشد. گاهی یک کلمه سرنوشت را عوض میکند. تنها با یک کلمه قضاوتها 180 درجه تغییر میکند.
🔸سوالات فتنه انگیز را نپرسید. «لا تسألوا عن أشیاء إن تُبد لکم تسؤکم…» (آیه ۱۰۱ سوره مائده) از چیزهایی که اگر بر شما ظاهر شود ناراحت میشوید، سوال نکنید.
🔸اگر فاسقی خبری آورد، تحقیق کنید و بلافصل به حرف او گوش ندهید.
🔸از خبری که موجب دلهره است دوری کنید. قرآن از حاملان چنین اخباری به (الْمُرْجِفُونَ) یاد میکند. یعنی کسانی که پخش کننده اخبار دلهره آور هستند.
🔺ما در تعابیر، دو زلزله داریم. اول؛ زلزلهای که به زمین لرزه اطلاق میشود. «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا» (آیه ۱ سوره زلزله)؛ یک زلزلهای هم داریم که درون دل مردم به لرزه میافتد. «وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ…» (آیه ۶۰ سوره احزاب)
🔸 خبرنگاران مخاطب را در نظر بگیرند، در خبر امانت دار باشند، منبع علمی خبر را مد نظر داشته باشند. قرآن میفرماید: «مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ…» (آیه ۳۶ سوره اسراء) از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن.
🔸همین لب یک تکه گوشت بی استخوان است. بر همین یک مثقال گوشت واجب است؛ قَوْلًا سَدِیدًا (حرفش منطقی باشد)، قَوْلاً کَریماً (حرفش کریمانه باشد)، قَوْلًا لَّیِّنًا (حرفش نرم باشد)، قَوْلًا بَلِیغاً (حرفش رسا باشد).
17 مرداد، #روز_خبرنگار_مبارک
@Mehremaandegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رفتار جالب دختر شهید با بدحجاب ها
💠چهارشنبه های طلایی این بار در #مشهد با دختر #شهید مدافع حرم #شهید_حسین_محرابی.
@MehreMaandegar
#با_شاهدان
💠 #روزی_میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به #کربلا سفر میکنند.
#سلام_بر_ابراهیم
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و ششم: خواستگاری 💥💥💥 پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... اما ازش خوشش می ا
✅قسمت چهل و هفتم: تو یه احمقی
💥💥💥
همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم ...
- آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟ ...
- نه ... اون نجیب تر از این بود بگه ... من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط یه احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده ...
و بعد رو کرد به آرتا و گفت ...
- مگه نه پسرم؟ ...
تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ...
- من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ...
🍀🍀🍀
دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ...
- آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که ...
- من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن ... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ...
🍁🍁🍁
دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ...
🍃🍂🍃🍂
حرف زدن های آرتا که تموم شد ... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ...
- خوب، جوابت چیه؟ ...
@MehreMaandegar
hadisi-az-emam-bagher.mojtahedi.mp3
3.78M
#چشمه_معرفت
#حدیثی_زیبا_از_امام_باقر
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
🗓 #تقویم_تاریخ
جمعه
۱۸ مرداد ۱۳۹۸
۷ ذیالحجه ۱۴۴۰
۹ آگوست ۲۰۱۹
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅۱۲ روز تا #عید_غدیر 💠دومین روز اقامت پیامبر (ص) در #مکه قبل از عزیمت به #عرفه است. امیرالمومنین (ع
✅۱۱ روز تا #عید_غدیر
💠 #مکه همچنان پذیرای میهمان عزیز خویش است. میهمان در اندیشه رسالتی که بر گردن دارد . از سویی باید اعمال #حج را دقیق به انجام رساند و مسلمانان را با مناسک حج آشنا کند و از سویی دیگر به بزرگترین و حساس ترین تکلیف خود در این سفر جامعه عمل بپوشاند.
🔸اما رسول خدا (ص) را چه چیزی این چنین در اندیشه فرو برده ؟ مگر از چه چیز بیم دارد که این چنین از فرجام پیروان خود احساس خطر می کند؟
🔹پیامبر (ص) به هنگام خروج از مدینه به قصد #مکه بیش از شصت قربانی به همراه داشتند و کسانی نیز در قافله با خود قربانی به #مکه آورده بودند. به فرمان پیامبر اکرم این گروه باید بعد از انجام اعمال خود در مکه، تا ذبح قربانی در منا به حال احرام باقی می ماندند، اما تکلیف آنان نیز که با خود قربانی نیاورده بودند روشن بود. آنها باید بعد از #سعی صفا و مروه از احرام خارج می شدند و برای عزیمت به #عرفه دوباره احرام می بستند. این وظیفه و تکلیف شرعی آنان بود که پیامبر به ایشان ابلاغ فرموده بودند.
🔺دریغا، هنوز بودند کج اندیشانی که علی رغم تاکید پیامبرشان، جاهلانه راه خود رفتند و در احرام ماندند. آنان لب به اعتراض گشوده، گفتند:
🔸"روا نیست پیامبرمان در احرام باشد و ما به کارهایی مشغول شویم که با خروج از احرام بر ما حلال شده است ." گویی بیش از پیامبر خدا از دین و تکلیف خبر دارند!
🔺به راستی این کج اندیشان چگونه در برابر تکلیف مهم الهی سر تسلیم فرود خواهند آورد؟
✅ آری، نگرانی پیامبر اکرم (ص)، از نافرمانی این امت، پس از خود نیز می باشد.
#روز_شمار_غدیر
@Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و هفتم: تو یه احمقی 💥💥💥 همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه
✅ #قسمت_آخر: نام های مبارک
💥💥💥
من بیشتر از هر چیز نگران آرتا بودم ... ولی لروی چنان محبت اون رو به دست آورده بود و باهاش برخورد کرده بود که در مدت این دو سال ... آرتا کاملا اون رو به عنوان یه دوست و یه پدر پذیرفته بود ... هر چند، احساس خودم هم نسبت به لروی همین طور بود ...
🍀🍀🍀
مهریه من، یه سفر کربلا شد ... و ما به همراه خانواده هامون برای عقد به آلمان رفتیم ... مرکز اسلامی امام علی "علیه السلام" ...
🍁🍁🍁
مراسم کوچک و ساده ای بود ... عکاس مون دختر نوجوان مسلمانی بود که با ذوق برای ما لوکیشین های عکاسی درست می کرد ... هر چند باز هم اخم های پدرم، حتی در برابر دوربین و توی تمام عکس های یادگاری هم باز نشد ...
🍃🍂🍃🍂
ما پای عقدنامه رو با اسم های اسلامی مون امضا کردیم ... هر چند به حرمت نام هایی که خانواده روی ما گذاشته بود... اونها رو عوض نکردیم ... اما زندگی مشترک ما، با نام علی و فاطیما امضا شد ... با نام اونها و توسل به نام های مبارک اونها .
@Mehremaandegar
soal-ghabr.edalatian.mp3
2.21M
#چشمه_معرفت
#کیفیت_سوال_قبر
#حجت_الاسلام_عدالتیان
🗓 #تقویم_تاریخ
شنبه
19 مرداد ۱۳۹۸
8 ذیالحجه ۱۴۴۰
10 آگوست ۲۰۱۹
@Mehremaandegar