فردا رو تعطیل می کنم برای خودم هووو بزن به افتخارم

فقط یه مسئله ای هست که واقعا برام سخت و مجهوله اونم اینه که فردا تا یازده بخوابم یا دوازده و نیم

گر زینب راوی نبود روایت کربلا اینگونه در یادها حک نبود

در من،منیست بی تفاوت به منی که تفاوت دارم با من

ایندفعه وقتی تو ماشین آهنگ گذاشتم بابام کمتر از قبل گفت این چرت و پرتا چیه گوش میدی باید نگران خودم شم یا بابام؟

اعصاب شماست؟ ماشاالله چقدر راه رفتن روش حال میده

حس می کنم اینایی که اشتها ندارن خیلی با کلاسن متاسفانه من هیچوقت این باکلاسی رو تجربه نکردم همیشه و در هر شرایطی گشنمه

سیمای اعصابم به معدم وصله

فقط من اینطوریم که یادم نمی‌مونه چه اتفاقی افتاده و فقط می دونم باید عصبانی باشم؟

دینگ دینگ دینگ صدایی که هم اکنون می شنوید اعلام بی کاری یا وضعیت حوصله سر بر منه

نمی دونم معده درد و سر درد و کلی درد دیگه دارم و ناراحت و عصبی و افسردم یا فقط می خوام درس نخونم

از مزایای زندگی تو یه شهر دیگه اینه که فامیل دیر به دیر میاد خونمون از معایبشم اینه که وقتی بیاد انقدر میمونه که باید بهش بگی ببخشید تو زندگیتون خونه داریم

این چقدر زشته 🚶

هر چی پستای قبلی رو بیشتر می خونم بیشتر به این نتیجه می رسم که محتوای کانال لوسه

شمام بعضی وقتا حس می کنید بشدت خوشگل و جذابید بعضی وقتا هم حس می کنید انقدر زشتید که حتی نمی خواید از خونه برید بیرون یا فقط من روانیم؟

یجوری از کتاب خریدن خوشم میاد انگار قراره بخونمشون🚶

حس می کنم نسبت به آدما فوبیا پیدا کردم از یه حدی بیشتر که نزدیک میشن احساس خفگی بهم دست میده

عزیزکم بیا با هم پیر شویم من قول میدهم در پرستش موهایت،موهایم جوگندمی شود من قول می دهم آنقدر مات خنده هایت شوم که حتی متوجه فرسودگی دندان هایم نشوم من قول می دهم زیبایی چشمانت آنقدر در دلم قند آب کند که دیابت بگیرم من قول می دهم آنقدر دست هایت را در دست هایم محکم بگیرم که که لرزش دست های چرکیده ام هم باعث نشود دست هایت از دستم جدا شود من قول می دهم آنقدر دوستت بدارم که حتی اگر فراموشی هم گرفتم،قلبم تا ابد برایت بکوبد جانان من ترکم نکن که مرگ در انتظار رفتنت است تا مرا زود تر از پیری در آغوش گیرد

طرف تو بیو زده مردگریز بعد زیر پستای پسرا وله حاجی یکم آرومتر گریز کن بهت برسیم

از اونجایی که آرامش خودم رو بدست آوردم پستای قبل رو پاک می کنم از فامیل متنفرم 🤝

حقیقتش اینه که من کاری از دستم بر نمیاد پس لطف کن خودت از قلبم نقل مکان کن به کتفم

حافظا گم گشته باز نیامد به خانه بگو خبرش کی می آید تا آنگاه برای لباس سیاه نداشتن غم بخورم

آب و هوای دلم دچار نوسانات موودیه

میشه منو بهم نریزید؟ من خیلی سخت می تونم دوباره ساخته شم

+ https://eitaa.com/Melaniya/2832 به نظرم این سوال رو برعکسشم عمل کن ،همون قضیه کارما و اینا _ یعنی انقدر در حق یکی بد کردم که بخوام تقاصشو بدم؟ من یادم نیست تا جایی که می دونم حتی از اون فردی که سعی می کرد همیشه مظلوم نمایی هم کنه حلالیت گرفتم ولی اگه واقعا چنین کاری در حقتون کردم بگید چیه که تا جایی که می تونم جبرانش کنم

+ https://eitaa.com/Melaniya/2833 اینکه شما در حق چه کسی چه کاری کردی رو که من هبر ندارم،مفهوم کلیه،اینقدرم به اون بنده خدایی که همیشه مظلوم نمایی میکرد گیر ندین😂😂 _ خب خداروشکر ترسونیدنم حقیقت 😂 والا قصد گیر دادن نیست اصلا مطمئنم همونقدر که من تغییر کردم اون بنده خدا هم تغییر کرده و بزرگ تر شده فقط چون این ویژگیشون برام زیادی بولد بود یهو یادش افتادم

ولی من هیچوقت چیزایی که گفتم بعدا برات می فرستم رو برای هیچکس نفرستادم