eitaa logo
ملت دانا
2.2هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
7.6هزار ویدیو
44 فایل
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم" ملت دانا " می‌خواهد امیر کبیر ارتباط با ادمین : @OneLikeYou
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️مذاکره بر سر گروگانها...نتیجه: فریب خوردند ◾️مذاکره برای قطعنامه ۵۹۸...نتیجه: فریب خوردند ◾️مذاکره برای آزادی گروگانها در لبنان... نتیجه: فریب خوردند ◾️مذاکرات سعدآباد... نتیجه: فریب خوردند ◾️مذاکرات برجام... نتیجه: فریب خوردند ۴۵ سال است که وزارت خارجه ایران دربست در دست یک تیم ۱۰-۱۵ نفره ست که تاکنون هیچ دستاوردی جز شکست برای کشور نداشته اند.
ملت دانا
#سلام_امام_زمانم 💚 🍃بارالها ما به درگاه تو شکایت می کنیم از فقدان پیغمبرمان و از غیبت اماممان و بسی
💚 🦋کعبه زیباست به شرطی که تو در کعبه درآیی به حرم تکیه نهی، روی به عالم بنمایی... 🦋خواستم تا که دعایی بکنم بهر ظهورت چه دعایی بکنم یوسف زهرا، تو دعایی... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
خداوند با پیروزی شکست ناپذیری تو را یاری کند 👈سوره فتح آیه ۳ __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِن
و از آنجایی که گمان ندارد روزی می‌دهد 👈سوره طلاق آیه ۳ __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌹 یاد خدا آرامبخش دلهاست — 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
به كارهاى تجارى بپردازيد كه آن شما را از مال ديگران بى‌نياز مى‌كند. خداوند عزّوجلّ پيشه‌ور درستكار ر
هر كس با كتاب‌ها آرام گيرد، هيچ آرامشى را از دست نداده است امام علی (ع) 💠💠💠 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
💢 #رمان #تنها_میان_داعش 22 🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را
💢 23 🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را در گلویم خفه کرد و تنها آرزو می‌کردم این فرشته مرگم باشند، اما نه! من به حیدر قول داده بودم هر اتفاقی افتاد مقاوم باشم و نمی‌دانستم این به عذاب حیدر ختم می‌شود که حالا مرگ تنها رؤیایم شده بود. 💠 زن‌عمو با صدای بلند اسمم را تکرار می‌کرد و مرا در تاریکی نمی‌دید، عمو با نور موبایلش وارد اتاق شد، خیال می‌کردند دوباره کابووس دیده‌ام و نمی‌دانستند اینبار در بیداری شاهد عشقم هستم. زن‌عمو شانه‌هایم را در آغوشش گرفته بود تا آرامم کند، عمو دوباره می‌خواست ما را کنج آشپزخانه جمع کند و جنازه من از روی بستر تکان نمی‌خورد. 💠 همین حمله و تاریکی محض خانه، فرصت خوبی به دلم داده بود تا مقابل چشم همه از داغ حیدرم ذره ذره بسوزم و دم نزنم. چطور می‌توانستم دم بزنم وقتی می‌دیدم در همین مدت عمو و زن‌عمو چقدر شکسته شده و امشب دیگر قلب عمو نمی‌کشید که دستش را روی سینه گرفته و با همان حال می‌خواست مراقب ما باشد. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش محکم گرفته بود تا کمتر بی‌تابی کند و زهرا وحشتزده پرسید :«برق چرا رفته؟» عمو نور موبایلش را در حیاط انداخت و پس از چند لحظه پاسخ داد :«موتور برق رو زدن.» شاید خمپاره‌باران کور می‌کردند، اما ما حقیقتاً کور شدیم که دیگر نه خبری از برق بود، نه پنکه نه شارژ موبایل. 💠 گرمای هوا به‌حدی بود که همین چند دقیقه از کار افتادن پنکه، نفس یوسف را بند آورده و در نور موبایل می‌دیدم موهایش خیس از عرق به سرش چسبیده و صورت کوچکش گل انداخته است. البته این گرما، خنکای نیمه شب بود، می‌دانستم تن لطیفش طاقت گرمای روز تابستان آمرلی را ندارد و می‌ترسیدم از اینکه علی‌اصغر آمرلی، یوسف باشد. 💠 تنها راه پیش پای حلیه، بردن یوسف به خانه همسایه‌ها بود، اما سوخت موتور برق خانه‌ها هم یکی پس از دیگری تمام شد. تنها چند روز طول کشید تا خانه‌های تبدیل به کوره‌هایی شوند که بی‌رحمانه تن‌مان را کباب می‌کرد و اگر می‌خواستیم از خانه خارج شویم، آفتاب داغ تابستان آتش‌مان می‌زد. 💠 ماه تمام شده و ما همچنان روزه بودیم که غذای چندانی در خانه نبود و هر یک برای دیگری می‌کرد. اگر عدنان تهدید به زجرکش کردن حیدر کرده بود، داعش هم مردم آمرلی را با تیغ و گرسنگی سر می‌برید. 💠 دیگر زنده ماندن مردم تنها وابسته به آذوقه و دارویی بود که هرازگاهی هلی‌کوپترها در آتش شدید داعش برای شهر می‌آوردند. گرمای هوا و شوره‌آب چاه کار خودش را کرده و یوسف مرتب حالش به هم می‌خورد، در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شد و حلیه پا به پای طفلش جان می‌داد. 💠 موبایل‌ها همه خاموش شده، برقی برای شارژ کردن نبود و من آخرین خبری که از حیدر داشتم همان پیکر بود که روی زمین در خون دست و پا می‌زد. همه با آرزوی رسیدن نیروهای مردمی و شکست مقاومت می‌کردند و من از رازی خبر داشتم که آرزویم مرگ در محاصره بود. 💠 چطور می‌توانستم شهر را ببینم وقتی ناله حیدر را شنیده بودم، چند لحظه زجرکشیدنش را دیده بودم و دیگر از این زندگی سیر بودم. روزها زخم دلم را پشت پرده و سکوت پنهان می‌کردم و فقط منتظر شب بودم تا در تنهایی بستر، بی‌خبر از حال حیدر خون گریه کنم، اما امشب حتی قسمت نبود با خاطره باشم که داعش دوباره با خمپاره بر سرمان خراب شد. 💠 در تاریکی و گرمایی که خانه را به دلگیری قبر کرده بود، گوش‌مان به غرّش خمپاره‌ها بود و چشم‌مان هر لحظه منتظر نور انفجار که صبح در آسمان شهر پیچید. دیگر داعشی‌ها مطمئن شد‌ه بودند امشب هم خواب را حرام‌مان کرده‌اند که دست سر از شهر برداشته و با خیال راحت در لانه‌هایشان خزیدند. 💠 با فروکش کردن حملات، حلیه بلاخره توانست یوسف را بخواباند و گریه یوسف که ساکت شد، بقیه هم خواب‌شان برد، اما چشمان من خمار خیال حیدر بود و خوابشان نمی‌برد. پشت پنجره‌های بدون شیشه، به حیاط و درختانی که از بی‌آبی مرده بودند، نگاه می‌کردم و حضور حیدر در همین خانه را می‌خوردم که عباس از در حیاط وارد شد با لباس خاکی و خونی که از سرِ انگشتانش می‌چکید. 💠 دستش را با چفیه‌ای بسته بود، اما خونش می‌رفت و رنگ صورتش به سپیدی ماه می‌زد که کاسه صبر از دست دلم افتاد و پابرهنه از اتاق بیرون دویدم. دلش نمی‌خواست کسی او را با این وضعیت ببیند که همانجا پای ایوان روی زمین نشسته بود، از ضعف خونریزی و خستگی سرش را از پشت به دیوار تکیه داده و چشمانش را بسته بود... 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
⭕️ شهید پروری 📌مادر شهید: حاجی همیشه برای تشویق‌کردن بچه‌ها به نماز و روزه، بهشان جایزه می‌داد. برا
⭕️ شهید پروری 📌مادر شهید: با سه‌چهار تا سنگک داغ از در آشپزخانه آمد تو و نان‌ها را روی سفره پهن کرد. پشت‌سرش حاجی وارد آشپزخانه شد و چشمش به سفره افتاد. رفت سراغ نان‌ها و یکی‌یکی سنگ‌ها را از بینشان جدا کرد. مشتش که پر شد، مصطفی را صدا زد: دستت درد نکنه، چه نون‌های خوبی گرفتی. فقط، بعدازظهر که خواستی بری بیرون، این سنگ‌ها رو هم ببر بده نونوایی. _ اووو، برا چند تا سنگ این‌ همه راه دوباره تا نونوایی برم؟ خب بدین همه‌شون رو همین الآن بریزم گوشه حیاط. حاجی که خنده‌ی مصطفی را دید و فهمید که او بیشتر قضیه را شوخی گرفته است، برای اینکه خوب شیرفهمش کند، با حوصله توضیح داد: نونوا برا دونه‌دونه‌ی این سنگ‌ها پول می‌ده. این‌ها رو گونی‌گونی می‌خره که بریزه کف تنور، نه اینکه ما با خودمون قاتی نون‌ها برداریم بیاریمشون خونه. چشم‌های متعجب مصطفی نیاز به جواب کامل‌تری داشت. حاجی ادامه داد: ما پول نون رو می‌دیم. پول سنگ‌هاش رو که نمی‌دیم. حیف نیست این همه زحمت کشیدی نون خریدی، به خاطر چهار تا تیکه سنگ مدیون نونوا بشی؟ حق‌الناس حتی در حد چند سنگ‌ریزه نباید می‌آمد سر سفره‌مان. به نقل از کتاب 🇮🇷 *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
🔴توییت مذاکره با آمریکا ❌ به زانو درآورن ایران بدون مقاومت... 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام: خدایا! بر خوش گمانی ام(به تو)، نا امیدی را مسلط نمی گردانم و اميدم را از زیباییِ بزرگواری و بخشش تو، قطع نمی کنم. 📗فرازهایی از دعای امیرالمؤمنین در مناجات شعبانيه
✨ ماه شعبان برای مهیا کردن مسلمین است برای ضیافت خدا 🌹امام خمینی: این راه هایی که شهوات است را سدش کنید تا مهیا بشوید برای . ماه مقدمه است برای ماه مبارک رمضان که مردم مهیا بشوند برای ورود در «ضیافه الله». شما وقتی که می‌خواهید به مهمانی بروید یک وضع دیگری خودتان را درست می‌کنید. ماه شعبان برای این است، خودتان را مهیا می‌کنید. ماه شعبان برای مهیا کردن مسلمین است برای ضیافت خدا، ادبش است. من ندیده‌ام دعایی را که گفته شده باشد همه امامها این دعا را می‌خواندند اما دعای شعبانیه را همه ائمه می‌خواندند. این مناجات شعبانیه برای این است که همه را مهیا کند برای «ضیافه الله» ۲۱تیر۵۹
💢درس مذاکره حماس به ظریف ‏ ابوعبیده: «تحویل اسرا به دلیل نقض آتش بس صهیونیست ها تا اطلاع ثانوی متوقف می‌شود.» حالا فهمیدید اجرای مرحله به مرحله‌ی یک توافق یعنی چه؟ حالا فهمیدید اجرای یک‌طرفه‌ی تمامِ تعهدات در ‎برجام از طرف ایران (روحانی و ظریف) چطور دست ایران رو در مقابل غرب در پوست گردو گذاشت و ظریف چه خسارتی به ایران زد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹این طنز‌پرداز ایرلندی، به خوبی طرح برای و موضع فلسطینی‌ها در قبال اون رو به تصویر کشیده
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ جواب‌های قاطع و مستدل عماد آبشناس به ادعاهای کارشناس ضد ایرانی: 📍می‌گویید اسرائیل کارهای ایران را بهانه می‌کند تا اقدامات خود در منطقه را توجیه کند، یک بررسی ساده نشان می‌دهد که تل‌آویو برای اقدامات تروریستی خود نیاز به هیچ بهانه‌ای نداشته و ندارد/ایران اگر قدرت بازدارندگی خود را افزایش ندهد در مقابل اسرائیل مبتلا به دردی می‌شود که بسیاری در منطقه دچار آن شده‌اند و دنیا هم برای آن‌ها کاری نمی‌کند/این ایران نبود که عراق و افغانستان را اشغال کرد بلکه این آمریکا بود که از 12هزار کیلومتر آن سو تر به منطقه آمد، این کشورها را اشغال و ایران را محاصره کرد و آنچه ایران انجام داد تلاشی برای جلوگیری از اشغال خاک خود توسط آمریکا بود...