eitaa logo
ملت دانا
2.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
43 فایل
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم" ملت دانا " می‌خواهد امیر کبیر ارتباط با ادمین : @OneLikeYou
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردان با غیرت٫زنان با عفت.png
2.72M
فایل مناسب چاپ رو بنر برای صحنه غرفه و ایستگاه🪧 رو برگه برای اهدایی📜 استفاده مختلف بشه.. 🔥🍃 🔰
⭕️ پاسخ به کسانی که از میزان خسارت‌های وارد شده به اسرائیل سؤال می‌کنند ۱. نابودی اقتصاد: زیرساخت‌های اقتصادی اسرائیل به شدت آسیب دیده و تجارت، تولید و سرمایه‌گذاری‌ها با مشکلات جدی روبرو شده‌اند. ۲. هلاکت بیش از ۵ هزار نظامی صهیونیست: تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی اسرائیلی جان باخته‌اند که ضربه‌ی بزرگی به ارتش این کشور وارد کرده است. ۳. تعطیلی صنایع و کارخانه‌ها: بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. ۴. تعطیلی بنادر و فرودگاه‌ها: زیرساخت‌های حمل و نقل دریایی و هوایی اسرائیل فلج شده است. ۵. انزوای بین‌المللی: اسرائیل در سطح جهانی با انزوای بیشتری مواجه شده و همبستگی بین‌المللی علیه آن افزایش یافته است. ۶. مهاجرت ساکنان شهرک‌ها از مناطق شمالی: شهرک‌نشینان به دنبال امنیت بیشتر به ترک مناطق شمالی روی آورده‌اند. ۷. بمباران روزانه تل‌آویو، حیفا و سایر شهرک‌ها: زیرساخت‌های شهری به‌صورت روزانه هدف حملات موشکی قرار می‌گیرند. ۸. شکست پروژه رسانه‌ای علیه مقاومت: رسانه‌های اسرائیلی و حامیان آن در شکل‌دهی افکار عمومی علیه مقاومت شکست خورده‌اند. ۹. ناتوانی سامانه‌های دفاع موشکی در برابر حملات: سامانه‌های پدافندی اسرائیل در برابر موشک‌های مقاومت و ایران به شکست خورده‌اند. ۱۰. تعطیلی برخی سفارتخانه‌ها و اخراج سفیران اسرائیلی از کشورهای اروپایی: انزوای دیپلماتیک در سطح بین‌المللی شدت گرفته است. ۱۱. شکست در آزادسازی اسرا: اسرائیل نتوانسته اسرای خود در غزه و لبنان را آزاد کند. ۱۲. ناتوانی در عملیات زمینی در لبنان: تلاش‌ها برای ورود به لبنان ناکام مانده است. این موارد تنها بخشی از خسارات گسترده‌ای است که اسرائیل با آن مواجه شده است.
🚨‏با هیچ تجزیه طلبی جلسه خصوصی نگذاشت، دغدغه اش تمامیت ارضی و رفع مشکل محرومان بود، به والله به گرد پایت هم نخواهند رسید شهید عزیز
🥀وصیتنامه جان سوز کودک شهید غزه‌ای که وصیت کرده حتما وصیتنامه اش منتشر شود: ▪️اگر در جنگ مُردم و رفتم و شهید شدم از حکام عرب نخواهم گذشت. ▪️حاکمانی که ما را خوار کردند. ▪️روزگار سختی را بدون آب و غذا سر کردیم، ▪️علی رغم سن کم، موهایم سفید شده است. ▪️خدا شما را نبخشد و از شما نگذرد. ▪️به نزد خدائی که خالق هفت آسمان است از شما شکایت می‌کنم. ▪️مرا ببخش مادر، تو را خیلی دوست دارم. ▪️از دوری من ناراحت و محزون نشوی. ▪️نامه من برای مردم مصر، یمن، اردن، الجزایر، لیبی، لبنان، تونس، سودان، سومالی و مالزی است. ▪️غزه را به حال خود رها نکنید! ▪️غزه را فراموش نکنید! ▪️شما را سوگند می‌دهم و به شما وصیت می‌کنم. ▪️همه‌تان را دوست دارم، ▪️ما را خوار نکنید. ▪️هرکس نامه مرا دید بر عهده‌اش است که آن را منتشر کند. ▪️به اذن خدا من شهید هستم. محمد عبدالقادر الحسینی ۲۰۲۴/۳/۲۵
ملت دانا
#سلام_امام_زمانم 💚 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که آخرین ام
💚 🌤صبحت بخیر سرچشمه‌ی زندگانی‌ام از نگاه کردن‌های توست اگر جانی مانده... 💫اما جانِ جهان این نیامدن‌ها بس نیست؟؟ مهدی جان! بحق عمه جانت، زینب بیا... ‌💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
اگر خدا اراده‌ی خیری برای تو کند هیچکس مانع فضل او نخواهد شد 👈سوره یونس آیه 107 __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ
خداوند آنچه را آشکار می‌کنید آنچه را پنهان می‌دارید، می‌داند 👈سوره نور آیه 29 __ ‏‎🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌹 یاد خدا آرامبخش دلهاست — 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
 دل‌ها نيز همچون مس، زَنگار مى ‌گيرند. پس آن‌ها را با استغفار و تلاوت قرآن، جَلا دهيد حضرت محمد (
زيبايى گفتار، در كوتاه‌بودن آن است  امام علی (ع) 💠💠💠 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
#رمان #گلستان_یازدهم 37 زهرا پناهی / 🇮🇷شهید چیت سازیان🌷 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ آهسته، طوری که فقط
38 زهرا پناهی / 🇮🇷شهید چیت سازیان🌷 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔸 یادم می آید آن شب دوباره منصوره خانم کلیه هایش درد گرفت و بعد از شام حاج صادق او را به بیمارستان برد. با علی آقا به اتاقم رفتیم. پرسیدم:«چی شده؟ حالت خوب نیست؟» گفت: «عصر تو باشگاه پام غلتید.» شلوارش را به زور بالا دادم. خجالت می‌کشید و پایش را عقب می‌کشید. جورابش را درآوردم. قوزک پایش ورم کرده و کبود شده بود. هول شدم. ترسیدم و گفتم: «بلند شو بریم بیمارستان.» خندید و گفت «نه بابا، چیزی نشده خوب می‌شه.» خواستم مادر را صدا کنم گفت: «نه... نه...» زود جورابش را به پا کرد. هر کاری کردم حریفش نشدم. دوست علی آقا آخر شب آمد سراغش. رفته بودند سپاه. آنجا بچه ها با آب گرم و نمک پایش را ماساژ داده و دررفتگی را جا انداخته بودند. روز پنجشنبه علی آقا صبح زود آمد در خانه ما. هر کاری کردم داخل نیامد؛ داشت می‌رفت به منطقه. برای اولین بار پیشش بغض کردم و گریه ام گرفت. دستم را گرفت و گفت:«به همین زودی؟ قرارمان یادت رفت! دیشب نگفتم دلم میخواد مقاوم و صبور باشی؟! شاید من این بار برنگردم. دوست ندارم از خودت ضعف نشان بدی. دلم می‌خواد مثل حضرت زینب صبور و مقاوم باشی.» با تمام این حرفها نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم. گریه امانم نداد. می دانستم او احساساتش را به راحتی بیان نمی‌کند. توی این مدت هیچ وقت احساساتی نشده بود و از دلتنگی گلایه نکرده بود. نقطه مقابل او من بودم. شکننده و حساس و احساساتی. با هق هق گریه، خداحافظی کردم. در را بستم و به در تکیه دادم. نمی توانستم گریه ام را کنترل کنم. فکر می‌کردم الان است که دوباره در بزند و بیاید تو تا آرامم کند. چند دقیقه ای گذشت؛ هیچ صدایی از آن طرف نمی آمد. پنج دقیقه بعد، در را آرام باز کردم و توی کوچه سرک کشیدم. هیچ کس توی کوچه نبود. باورم نمی‌شد دلش بیاید مرا با این حال تنها بگذارد. توی هال که رسیدم با صدای بلند زدم زیر گریه. گفته بود باید صبور باشم. باید تحمل می‌کردم باید مقاومت می‌کردم. خودم خواسته بودم. خودم انتخاب کرده بودم. خودم تصمیم گرفته بودم در مشکلات جنگ سهیم باشم. خودم قبول کرده بودم همسر پاسدار شوم. پاسدارها را آدمهای مقاوم و با اخلاقی می‌دانستم. به خودم گفتم: «باشه قبول، تحمل می‌کنم. فقط خدایا مواظبش باش. خدایا، مجروحیت قبول، اما اسارت و شهادت نه. خدایا مواظبش باش  💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا
ملت دانا
⭕️مجاهدان فی سبیل اللّه 📌 ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ می‌‌پوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپ
⭕️مجاهدان فی سبیل اللّه 📌«نمی‌دانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر سیم‌های خاردار خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر می‌شد. می‌دانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود،‌ چون توجه دشمن را به سمت من جلب می‌کرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام فاطمیه است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم...دعا کردم. در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب اروند پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم.» احمد این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند 🇮🇷 *شاهد *شهدا *انقلاب‌اسلامی *جمهوری‌اسلامی 💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا