eitaa logo
مــِصـــــــباحُ الہـُــــــــدی🇱🇧🇵🇸
83 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
11 فایل
امام صادق علیه السلام میفرمایند: «آن که بدون بصیرت در مسیری قدم برمی دارد مانند کسی است که بیراهه می رود و سرعت او جز بر دوری اش از مقصد نمی افزاید.»  📚امالی صدوق، ص 421 به کانال ما بپیوندید🙏 ارتباط با ادمین. @channel_admin2
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 وقایع روز سیزدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری 🔺 اهل بیت سیدالشهدا علیه السلام پس از مجلس ابن زیاد ملعون در این روز وارد زندان کوفه شدند. 🔺در این روز جمعی از زنان قبیله بنی اسد با اجساد مطهر شهدای کربلا و پیکر پاک و مطهر امام حسین علیه السلام مواجه شدند و صدای شیون و گریه آنها بلند شد و به شوهران خود خبر دادند و به آنان گفتند شما اینجا هستید و پیکر بی جان نوه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله روی خاک گرم کربلا افتاده است؟ بخدا قسم اگر شما کاری نکنید و آنها را به خاک نسپارید، ما خود دست به کار می شویم. مردان قبیله بنی اسد آمدند. هنگامی که با پیکرهای بدون سر شهدا مواجه شدند ، نمی دانستند که باید چکار کنند.در این هنگام شخصی سوار بر اسب آمد و به آنها فرمود ای بنی اسد من می‌دانم این پیکرها متعلق به چه کسانی است؟ ایشان امام سجاد علیه السلام بودند که به اذن خدای متعال از زندان کوفه به طی الارض آمده بودند. امام زین العابدین علیه السلام بر پیکرهای شهدا نماز خواندند و به کمک قبیله بنی اسد آنها را تدفین نمودند. 🔺 در این روز ، علاوه بر حضرت زینب سلام الله علیها که خطبه کوبنده ای در مجلس ابن زیاد ایراد کرده بودند ، حضرت ام کلثوم و حضرت فاطمه صغری سلام الله علیهما نیز خطبه خواندند و چهره واقعی یزید لعنت الله علیه را بر همگان رسوا کردند. 🔺 در این روز ، عبدلله بن عفیف که یکی از صحابی جلیل القدر امیرالمؤمنین علیه السلام بود و در جنگ های جمل و صفین ، دو چشم خود را از دست داده بود و نابینا شده بود ، بعد از شنیدن سخنان کذب آلود ابن زیاد در مجلس شوم آن ملعون ، از جای برخاست و به او اعتراض کرد و تمام نسبت هایی که ابن زیاد به خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله داده بود را به خود او برگرداند. ابن زیاد نیز دستور داد گردن او را زدند و اینگونه به شهادت رسید. التماس دعای فرج🤲 اللهم عجل لولیک لولیک المظلوم الفرج🤲🤲 🆔 @mesbah_al_hodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 وقایع روز چهاردهم محرم سال ۶۱ هجری قمری 🔺 در روز چهاردهم ، عبیدلله بن زیاد ملعون نامه ای به یزید لعنت الله علیه نوشت و ضمن ارائه گزارش جنگ ، از یزید کسب تکلیف نمود تا با سرهای مطهر شهدا و اسرای داخل زندان کوفه چه کند. یزید در پاسخ برای او نوشت اسرا و سرهای شهدا را برای من بفرستید. التماس دعای فرج اللهم عجل لولیک الغریب الفرج🤲 🆔 @mesbah_al_hodaa
✅ مجموعه دیواری تقویم شیعه شامل وقایع تاریخی ماه‌های قمری برگرفته از کتاب تقویم شیعه ، نوشته استاد عبدالحسین بندانی نیشابوری 🔺 13 برگه A3 چاپ رنگی با کیفیت بالا 📌جهت تهیه این محصول به آیدی زیر پیام بدهید👇 🆔 @Ansar_Al_Mahdi133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️🖌‼️ 👈 درون ما امام حسین پنهان هست یا شمر؟ 👈 درون ما شمری پنهان هست... 😔 درون ما امام حسینی هست که هر روز داریم او را می‌کُشیم... چرا؟ ▪️ برای اینکه همه انسان‌ها از موقعی که دنیا می‌آیند مثل امام حسین پاک و خوبی مطلق هستند و فطرت همه انسان‌ها پاک هست. ▫️ آیه شریفه فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْهَا... بیانگر همین هست. ❗️اما رفته رفته هرروز و هر لحظه امام حسینِ درونمان را به مَسلخ و مَقتل می‌بریم و ذره ذره بدون آنکه متوجه بشویم، می‌بینیم امام حسینِ درونمان شهید شد و شمری دارد خودنمایی می‌کند.‌‌‌..😔 🌴شاید بشود به تعبیری گفت کل ارض کربلا یعنی همه بدن‌های ما کربلاییست و امام حسینِ کربلای ما در کل یوم عاشورا دارد با شمری می‌جنگد. *امام حسین یعنی* باطنی که دارای جمیع خوبی‌هاست و شمر یعنی باطنی که ذره ذره خوبی‌ها(امام حسین) را نابود کرده و بدی‌ها را جذب خود کرده... 👈درون ما یا جای امام حسین هست یا جای شمر... نمی‌شود که هم جای امام حسین باشد و هم جای شمر... ما یا باید پذیرای خدا باشیم، یا پذیرای طاغوت: اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ... یا ولایت الله یا ولایت غیرالله 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🆔 @mesbah_al_hodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 وقایع روز پانزدهم محرم سال۶۱هجری قمری 🔺 در این روز ، عبیدلله بن زیاد لعنت الله علیه ، سرهای مطهر شهدای کربلا را به زجر بن قیس ملعون سپرد و او را روانه شام کرد تا سرها را برای یزید لعنت الله علیه ببرد. طبق گزارش مرحوم شیخ مفید ره ، تاریخ دمشق و تاریخ طبری ، ابتدا سرهای مطهر شهدا به شام فرستاده شدند و بعد از آن کاروان اسرا را راهی شام نمودند. 🛑ماجرای راهب مسیحی: 🔺 ماموران و سربازان ابن زیاد در روز پانزدهم محرم راهی شام شدند و در اولین منزل که کنار دیر راهب بود اطراق نموده و استراحت کردند. طبق نقل تاریخ ، ماموران مشغول لهو و لعب و بازی با سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام بودند که دیدند دستی از دیواری که به آن تکیه داده بودند بیرون آمد و با قلمی آهنین این شعر را با خون نوشت :  اَتَرْجُو اُمَّهٌ قَتَلَتْ حُسَیْنا شَفاعَهَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسابِ ؟ آیا گروهی که امام حسین علیه السلام را کشتند در روز قیامت امید شفاعت جدش را دارند؟ ماموران ترسیدند و خواستند آن دست را بگیرند که ناگهان ناپدید شد. آنها برگشتند و دوباره آن دست از دیوار بیرون آمد و این بار با خون نوشت : فَلا وَ الله لَیْسَ لَهُم شَفیع وَ هُمْ یَومَ القیامَه فی الْعَذاب. بخدا سوگند شفاعت کننده‌ای برای آنها نخواهد بود و آنها روز قیامت در عذاب خواهند بود. باز هم عده ای از ماموران خواستند آن دست را بگیرند ولی ناپدید شد. دوباره که برگشتند ، برای بار سوم هم آن دست از دیوار بیرون آمد و این شعر را نوشت: وَ قَد قتلُو الحُسینَ بحکم جَور وَ خالف خَلفَهُم حکم الکِتاب. امام حسین علیه السلام را از روی ظلم و ستم شهید کردند و با این کارشان مخالف قرآن عمل نمودند. حاملان سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام از ترسی که داشتند ، دست از غذاخوردن کشیدند و آن شب را نخوابیدند . نیمه شب راهب مسیحی که در دِیر بود ، ناگهان صدایی شنید.صدای عادی نبود. ذکر تسبیح الهی بود. وقتی بیرون آمد متوجه شد این صدا از نیزه ای که بر دیوار دیر تکیه داده بودند برخاسته است. نزدیک آمد و دید که فرشتگان الهی دسته دسته از آسمان پایین می آیند و به سری که بر آن نیزه هست اینگونه سلام می کنند: السلام علیک یااباعبدلله ، السلام علیک یابن رسول لله راهب به ماموران می گوید فرمانده شما کیست؟ آنها می گویند فرمانده ما خولی بن یزید اصبحی است. راهب مسیحی نزد خولی می‌رود و به او می‌گوید این سر متعلق به کیست؟ خولی می گوید این سر حسین بن علی بن ابیطالب است که بر یزید خروج کرد و یزید هم او را کشت. راهب می گوید نام مادرش چیست؟ خولی جواب می‌دهد که مادرش فاطمه بنت محمد مصطفی هست. راهب با تعجب می گوید یعنی این همان نوه پیامبر خودتان است؟ خولی می گوید بله راهب فریاد می زند که وای بر شما.چگونه نوه پیامبر خود را کشتید؟ سپس از آنان خواهش می‌کند که سر مطهر امام حسین علیه السلام را تا صبح به او بدهند. در ابتدا خولی قبول نمی کند و به راهب می گوید ما باید این سر را برای یزید ببریم و جایزه بگیریم . راهب به او می گوید جایزه تان چیست؟ خولی می گوید ده هزار درهم راهب ده هزار درهم به خولی می‌دهد و سر را می گیرد. وقتی سر را گرفت ، آن را با مُشک شستشو داد و سر را روی سجاده اش گذاشت و تمام شب را گریه کرد. وقتی صبح شد، خطاب به سر امام حسین علیه السلام گفت : یااباعبدلله ! بر من سخت است که در کربلا نبودم و جان خود را فدای شما نکردم. روز قیامت به پیشگاه جدت شهادت بده که من شهادتین به زبان جاری کردم و گفتم : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول لله و اشهد ان علیا ولی لله. سپس سر را به ماموران تحویل می‌دهد و آنان روانه شام می‌شوند. در راه دمشق ، خولی به یارانش می گوید قبل از اینکه یزید بفهمد ما چه کرده ایم بیایید این درهم هایی که از راهب گرفتیم باهم تقسیم کنیم و کسی حق ندارد به یزید چیزی بگوید. وقتی کیسه درهم را باز کردند دیدند همه آنها به سفال تبدیل شدند و روی یکی از آنها نوشته شده بود : و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)؛ و به زودی ستمکاران بدانند چه سرانجامی دارند. آنان ترسیدند و سفال ها را به رودخانه ای ریختند و خولی به آنان گفت این راز را بین خود پوشیده نگه دارید. التماس دعای فرج🤲 اللهم عجل لولیک المهموم الفرج🤲 🆔 @mesbah_al_hodaa
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوز هم به چادر مادر اهانت می‌کنن.. هنوز هم حجاب از سر میکشن... هنوز هم چند نفر به یک نفر حمله میکنن... هنوز هم علی علیه السلام تنهاست.... هنوز هم حسین علیه السلام غریبه...💔😔 بمیرم واسه دلت یا صاحب الزمان 😭😭😭 🖤اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها 🖤 🆔 @mesbah_al_hodaa