بدون طرح سئوال، پاسخ مرا دادند!
یادم هست یک بار در قم، به دیدار علامه حسن زاده آملی رفتیم. تاریخ دیدار را به طور دقیق به یاد ندارم، امّا یادم هست که سرتیپ دوم پاسدار مرحوم خورشیدوند هم- که حد فاصل سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ فرماندهی نیروی انتظامی استان قم را عهدهدار بودند- در آن جلسه حضور داشتند. قبلاً به این فکر کرده بود که چگونه از توفیقِ ملاقات با استاد بیشترین بهره را ببرم. سؤالی ذهنم را مدّتی به خود مشغول کرده بود و دوست داشتم پاسخ آن را از زبان علّامه بشنوم. آن پرسش این بود:
مثالهایی که قرآن کریم در مورد ویژگیهایِ بهشت و جهنم میزند نظیر نهر و جنّات و باغ و طیور و....، این مثالها چیست و نسبتِ دنیا و آخرت چگونهاند؟ آیا واقعاً آخرت هم شبیه همین دنیای ماست؟
خدمتشان که رسیدم، مجالی نشد تا پرسش خود را مطرح کنم. حدود پانزده دقیقه، استاد شوخی کردند و مطالب متفرقهای گفته شد.
از طرفی وقت میگذشت و با توجّه به قرارهایی که در قم داشتیم و کارهایی که در تهران باید به انجام میرساندیم، مرتّب به ساعت نگاه میکردم و میدیدم ظاهراً حضرت علّامه قصد ورود به موضوعات دیگر را ندارند، عاقبت به زبان آمدم و عرض کردم که:
با عرض معذرت ما وقتمان تنگ است و کمکم باید از حضورتان مرخّص شویم.
علّامه حسنزاده دفعتاً به اینجانب فرمودند:
فکر میکنید حواسم نیست؟! نه، حواسم هست! بعد ناگهان تکانی خوردند و حالتی عارضِ ایشان شد که نمیتوانم با کلمات وصف کنم. گویی به لحاظ روحی، از جایی به جای دیگر منتقل شدند.
لحظهای گذشت. بعد بدون مقدّمه رفتند سراغ همان پرسشی که داشتم و شروع کردند به توضیح دادن و قریب به این مضامین فرمودند:
ما یک بار از رَحِم مادر متولّد میشویم به این میگویند تولّد جسمانی، یکبار هم از رَحِم دنیا متولّد میشویم که به آن میگویند تولّد روحانی
اگر در حالی که در رَحِم مادر هستیم کسی ما را که جنین هستیم، به این دنیا دعوت کند و بگوید از بدن مادر در این تنگنایِ جا و تغذیه، از بند ناف خارج شوید و به جایی وارد شوید که مثلاً دشتها و کوهها و جنگلها هست، کویر و دریا و اقیانوس هست، آسمان و ستارگان و ماه و آفتاب هست، خوردنیهای مطبوع و آشامیدنیهای گوارا هست، هرقدر بگوید و بگوید منِ جنین، نمیتوانم متوجّه شَوَم و بفهمم و درک کنم که دنیا چه جور است. جنین فقط با صدای ضربان قلب مادر و تغذیه از بند ناف، مأنوس است. نسبت دنیا به آخرت هم همین جور است یعنی به نسبت صحنه آخرت، ما در تنگنای جا و دشواریهای گوناگون هستیم و تا به آن طرف سفر نکرده باشیم، نمیتوانیم بفهمیم در چه جای پَست و دونی زندگی میکنیم. یعنی همین دنیا که اسمش هم نشان میدهد نسبت به آخرت، «دون» است و در سطح پایینی از حیات قرار دارد. وقتی از رَحِم مادر به این دنیا میآییم اگر به ما بگویند برگرد به جایی که بودهای، محال است که بپذیریم. برگشتن به رَحِم مادر که برایمان در دوران جنینی امنترین و راحتترین و سودمندترین جای عالَم بود، الآن که دنیا را دیدهایم، از هر محبسِ تاریکِ نمور و انفرادی کوچکی، دشوارتر و حضور در شبیه چنان فضایی، تصوّرش هم برایمان ممکن نیست.»
علّامه حسنزاده آملی بعد از این فرمایش، انگشترشان را نشان دادند و قریب به این عبارات را فرمودند:
در مورد تفاوت این دنیا و آن دنیا، نگین انگشتر مرا ببین، عظمت اقیانوس را هم ببین! نسبت دنیا به آخرت شبیه چنین تمثیلی است؛ تازه این هم تمثیل رسایی نیست. از این هم، نسبت و فاصله، بیشتر است. این دنیا با آن کهکشانها و وسعتش، بسیار بسیار بزرگ است. در عین حال نسبت آن را به آخرت نمیتوان توصیف کرد. ما چون با چیز دیگری جز آن چه در این دنیا هست، مأنوس نیستیم برای ما، مثال باغهای وسیع و نهرها و انواع خوردنیها و آشامیدنیها و دیگر لذّات را زدهاند که یکطوری به ما اوضاع آخرت را تفهیم کنند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری مهر، برشی از خاطرات در دست انتشار اسماعیل احمدی مقدم- فرمانده اسبق نیروی انتظامی-، ۱۴۰۰/۸/۱.
https://t.me/sireyefarzanegan
خود را ندیدند، زحمات و خدمات همسر خود را دیدند!
ارتحال استاد حسن زاده آملی تحولی در جامعه ایجاد کرد. همه منتظر بودند که پیکر ایشان را در حرم حضرت معصومه(س) یا حرم امام رضا(ع) دفن کنند، اما ایشان خود را ندیدند و فرمودند:
مرا در کنار همسرم در روستایم دفن کنید! روستایی که سه ماه بیشتر افراد در آن جا نیستند و ۹ ماه خالی از سکنه است. همه از وصیت ایشان تعجب کردند، اما علامه خود را ندیدند و وفاداری و نیکوکاری همسرشان را میدیدند که به پای او زحمات زیادی کشید.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، آیت الله حسن رمضانی، ۱۴۰۰/۸/۸.
http://t.me/sireyefarzanegan
نیم ساعت تمام، استاد خود را عاشقانه میستودند!
آیتالله فیاضی این خاطره را از برخورد علامه حسن زاده آملی با مرحوم آقای الهی قمشهای- وقتی که از تهران آمده و مهمان آقای فیاضی بودند- نقل میکردند:
در آن جلسه علامه حسن زاده آملی نیم ساعت با عناوین مختلف شاعرانه و عاشقانه استاد خود را ستایش و اجازه ورود و تشرف به محضر ایشان را درخواست کردند.
چنین برخوردی را کجا سراغ داریم. اگر تعبیر پرستش را نسبت به اساتید به کار ببرم، تعبیر دور از واقعیت نیست. زیرا پرستش، مراتب دارد و تشکیکی است و یکی از مراتبِ پرستش این است که انسان در برابر استاد خود، کرنش داشته باشد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، آیت الله حسن رمضانی، ۱۴۰۰/۷/۸.
http://t.me/sireyefarzanegan
24.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سخنرانی جالب علامه حسن زاده آملی
در بین مردم ...
🔵 بیان حقیقت مرگ انسان؛
انّما تنتقلون من دار الی دار ...
هستیم که هستیم که هستیم ...
در رَحِم دومیم،
از اینجا زاییده میشیم برای ابد...
خودتان را برای ابد، درست بسازید...
دیگه فنا برای من و شما نیست...
🌹🌹
باغ در باغ است و جان در جان،
بهشت اندر بهشت...
🌸🌸🌸🌸🌸
مصباحیه ...
✅ سخنرانی جالب علامه حسن زاده آملی در بین مردم ... 🔵 بیان حقیقت مرگ انسان؛ انّما تنتقلون من دار ال
نکاتی جالب درباره ی این فیلم
👇👇👇
بسم الله
🔸پیام یکی از اساتید قرآنی قدیمیام (حاج مرتضی کاوه) از دوستداران نزدیک علامه، پیرامون این کلیپ اخیر که در آن حضور دارند:
eitaa.com/salehy/1789
🙏 آه! یاد باد ان روزگاران یاد باد ... تابستان ۸۳ آقای نجفی که از ارادتمندان قدیمی آقاجان علامه حسن زاده (روحی فداه) بود به رحمت خدا رفت. از اول تا آخر آن تشیع جنازه یک کلاس درس عملی از جانب آقاجان بود ... فقط دو مورد رو عرض میکنم؛ وقتی پیکر مرحوم آقای نجفی به حیاط امام زاده ابراهیم رسید، به زمین رو به قبله گذاشتند جهت اقامهی نماز، آقاجان آمدند کنار تابوت قدری مکث نمودند نگاهی به آسمان کردند و سر به زیر انداختند و فرمودند تابوت رو بچرخانید تا رو به قبله قرار بگیرد!! تابوت را قدری چرخاندند، فرمودند «بیشتر ، بیشتر»!! تا اینکه حدود ۴۵ تا ۵۰ درجه مایل براست قرار گرفت و با دست اشاره کردند، به علامت اینکه کافی هست!!! رفتار و حرکات حضرتش (روحی فداه) طریقی بود که انگار قبله برای ایشان کاملا نمایان و آشکار هست و ایشان در حضور قبله هستند!
نکتهی بعد اینکه؛ بعد از نماز میت، قریب به ۲۰ دقیقه سخنرانی نمودند که فیلم فوق قسمت کوتاهی از آن فرمایشات هست، در پایان سخن هم، کنار تابوت مرحوم آقای نجفی نشستند، دست مبارک روی سینه اش گذاشتند و فرمودند: آقا نجفی عزیز دوست و رفیق قدیمی الان متوجه شدید که آنچه در مجالس درس و بحث ما مطرح میشد، همه حقیقت محض بوده و واقع شد آنچه که به عرض می رساندیم! دیدی آقا نجفی که ذره ای خلاف واقع به عرض نرساندیم... !!!
روحی له فدا، یا سیدی یا مولای.
🔸
@Salehy
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹#حسن_حسن 🌹
🌷انسان « استاد » میخواهد.
🔸پنجاه سال ما بگردیم، نصف عمرمان را، دو سوم عمرمان را در این راه صرف کنیم که برسانیم خودمان را به یک کامل مکمّل متصرّف، ضرر نکردهایم.
🔹آن مقامات عالی و آن درجات عالی و آن سیر و سلوک انسانی ، همت میخواهد.
🔸معلم میخواهد. پیغمبر و امام میخواهد. اهتمام میخواهد و از خود درآمدن میخواهد .
🔹شب، میخواهد. روز میخواهد. پاسبانی حریم دل میخواهد. بیدار شدن میخواهد.
صوتی از علامه حسن زاده...
🌸🌸🌸🌸🌸
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹#حسن_حسن 🌹
🔸ما در دو تا رحم رشد میکنیم. باید صله رحم در این دو تا رحم داشته باشیم.
🔹صله رحم این است که پدر مواظب باشد غذای ناپاک، مادر نخورد.
🔸اگر حرام باشد قطع رحم کرده است.
🔹این رحمی که الان هستیم دنیا، این رحم دوم است.
🔸نکاح ، حرف انشاء صورت انسانی است نه اطفاء شهوت حیوانی.
صوتی از علامه حسن زاده ...
🌸🌸🌸🌸🌸
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حقیقت معنای ولایت فقیه
در کلام علامه مصباح يزدي(ره)
👈قابل توجه همه مخالفان واکسن زدن!
🔹ما اگر در کربلا بودیم آیا این موقعیت ممتاز بود یا نبود؟ صرف در کربلا بودن که سعادتآفرین نیست...
🔹 آیا بیعت کردن با مسلم بنعقیل با بیعت سیدالشهدا(ع) فرقی داشت؟ حالا اگر امام حسین(ع) از 1400 سال پیش برای امروز ما یک نماینده فرستاده باشد، آیا بیعت با او با بیعت با امام حسین(ع) فرقی میکند؟
🔹ما معتقدیم ولیفقیه دراین عصر مثل حضرت مسلم است نسبت به سیدالشهدا(ع) و...
💠 کرسی علمی ترویجی
🔺نسبت اخلاق و عرفان عملی در اندیشه علامه مصباح یزدی
#ارائه دهنده: حجت الاسلام دکتر ابوالفضل هاشمی سجزه ئی
#ناقد اول: حجت الاسلام دکتر سیدعبدالله اصفهانی
#ناقد دوم: دکتر جواد فرامرزی
مدیر کرسی: حجت السلام دکتر سیدمعصوم حسینی
🗒 تاریخ: شنبه ۲۹ آبان
⏰ ساعت: ۱۰
🏢 مکان: دانشگاه علوم قرآن کریم، دانشکده علوم قرآنی آمل
پیش نشست همایش ملی علامه مصباح یزدی فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی
برگزاری آنلاین در:
🌐http://meet.quran.ac.ir/amol
🔴بحران آب در نصف جهان و جلگههای نصفهجان
#اصفهان از رونق، نصف جهان است و خوزستان، بیرمق و نصفهجان. رونق آن فزون باد و رمق این، افزون. یزد در فلات مرکزی ایران است و خوزستان در مرز فلاکت. کاریزهای آن پرآب باد و رودهای این پرخروش. زاینده رود، جریانی فصلی و زینت اصفهان است و کارون شریان اصلی حیات در رگهای خوزستان. اصل اول در #مدیریت_آب، آمایش سرزمین است، نه آرایش سرزمین. انتقال آب مثل اهدای خون به اضطرار است و به اندازه. آب شرب حق آحاد است اما انتقال آب شرشر، لزوما برای نوشیدن نیست. صنعت فولاد، آبآشام است و کویری که آن را میزبانی میکند، تشنهکام. شروع انحراف سرچشمهها با ماست اما انتهایش ناکجاآباد است.
سدها، این سازههای بتنی غولپیکر، همچون آمبولی ریوی نفس خوزستان را گرفتهاند. هوای اسیدی ناشی از اگزوز نیروگاهها و چپق کارخانجات و پیپ فلرهای نفتی، ابرهای این استان را بخیل کرده است. به لطف مدیریتهای آبکی، بارانی اگر ببارد، سیل میشود و اگر نبارد خشکسالی. ضریب نفوذ فناوری و مدیریت چرخهی آب در کشتزارهای خوزستان اگر ضعیف است، سرچشمهی آن در حاکمیت است، نه در مردم. اگر کشاورزی سنتی در خوزستان پرتی آب دارد، همسایگانش نیز زراعت پستمدرن ندارند.
مردم اصفهان دیروز در بستر خشک زاینده رود، رزمایش وحدت برگزار کردند. صدای مطالبهگری آنها در امنیت کامل شنیده شد و برچسب ضدامنیتی نخوردند. صدا و سیمای ملی چهرهی جماعت مطالبهگر را پخش کرد، نه برای اینکه جمعشان کنند، برای آنکه خاطرجمعشان کنند که مورد حمایتند. مسئولان منطقهای و کشوری به حمایت از مردم اصفهان برخاستند و یحتمل پیوست اجتماعی یک پروژه بزرگ اقتصادی آماده شده است. مدل مطالبهگری مردم اصفهان را باید قاب کرد و آویخت بر سردر سازمانهای مردمنهاد بقیهی استانها.
در خوزستان اما اجتماع بیش از دو نفر، خطر بالقوهی امنیتی محسوب میشود. هر پابرهنهای که پلاکارد به دست میگیرد، لابد ریگی به کفش دارد. بجای دوربین صدا و سیما، دوربینهای مداربسته زحمت پوشش تجمعات را بهعهده دارند. بجای ساندیس، بعضا با آب خنک از معترضان به کمآبی پذیرایی میشود. مردم استانهای اطراف و اکناف که بپاخیزند، اینترنت خوزستان قطع میشود.
یک بام و دو هوا در عدالت، عین تبعیض است. توجه گزینشی به مردم، شکافهای ناخواسته ایجاد میکند. آب، مایه حیات است نه عامل بحرانهای بین استانی. مدیریت آب باید فرابخشی باشد، نه بکشبکشی. آب شرب بر کشت آبی مقدم است. آبی که به احشام رواست، به صنعت حرام است. جلگه نسبت به کویر به کشاورزی سزاوارتر است. صنعت آببر را برِ آب میسازند، نه در بر و بیابان. در کنار حقالله و حقالناس حقابه محیط زیست، حقالطبیعه است. اینها اصول مدیریت آب است. همه را باید با هم دید، همچنان که همه مردم را باید با هم دید.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔺 البته بنده سررشته ای در این مسئله ندارم ولی گفتم این سه توییت رو هم ببینید که یک وقت یکطرفه به قاضی نرفته باشیم و اقوال مقابل رو هم دیده باشیم....
👈 کلا حدس میزنم امثال این تجمع در آینده در استانهای دیگر هم اتفاق بیفتد!
💠 کشکول یک طلبه KashkooleTalabeh