eitaa logo
مصباحیه ...
131 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
8.8هزار ویدیو
492 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 اسلام مصباح 📝 پاسخ به هتاکی قدیانی به مرحوم آیت الله مصباح 🖋 یوسف یعقوبی 🔢 بخش اول 🔸 مقدمتاً نسبت به اهانت‌های حسین قدیانی به محضر آیت الله مصباح باید بگویم من نمی‌دانم وی چه کسی را آینه تمام عیار مصباحِ عزیزِ رهبری دانسته و سیئاتش را در پرونده استاد فقید ثبت می‌کند؛ ولی بداند که من و امثال من از اسلامِ مصباحِ دوستانِ بهشتی آموخته‌ایم که پاسخ توهین را با اهانت ندهیم؛ اما در آن یادداشت شبهات و انتقاداتی مطرح شد و شبهه را نیز نمی‌توان بدون پاسخ رها نمود. 🔹 تقریباً تمام اعتراضات وی برآمده از این برداشت بود که در اسلام مصباح جایی برای مردم و انعطاف با خلق‌الله نیست و هرکجا که این روحیه سلبی و حذفی در جماعت انقلابی وحزب‌اللهی نمایان شده‌، محصول اندیشه‌های آیت الله مصباح است. حمایت از احمدی نژاد، نقد قالیباف و ساکت فتنه و قاعد انقلاب بودن همگی فرع قضیه‌اند. اینکه نویسنده مذکور با استناد به کدام یک از کتاب‌ها و سخنرانی‌های استاد مصباح برداشت کرده که ایشان نقشی برای مردم قائل نبوده و حکومت اسلامی را در مقابل جمهوری اسلامی تئوریزه می‌کرد، نمی‌دانم. 🔹 اما اگر منظور ایشان نظریه استاد در باب مشروعیت حکومت اسلامی مبنی بر عدم دخالت انتخاب مردم در مشروعیت ولایت فقیه و اینکه تنها اثر مقبولیت مردم تحقق و توفیق حکومت اسلامی است، باید به عرض برسانم: ➖ اولاً: با این استدلال که هرکس مشروعیت حکومت را متوقف بر مقبولیت مردم نمی‌داند پس اسلامش غیر از اسلام خمینی است، باید گفت اولین کسی که اسلامش اسلام خمینی نیست، خود امام خمینی است. چرا که ایشان نیز مشروعیت ولایت فقیه را صرفاً به نصب از جانب معصوم علیه السلام می‌دانست و نقشی برای مقبولیت مردمی در مشروعیت‌بخشی به حکومت قائل نبود. (کتاب البیع ج۲، ص ۶۱۹، صحیفه نور، ج۸، ص ۲۸۲ و ج ۱۰، ص ۲۲۱) ➖ ثانیاً: چه ملازمه ای میان عدم دخالت مردم در مشروعیت حکومت و عدم اهمیت نقش مردم و عدم مدارا با آنها وجود دارد که نویسنده مذکور، اسلام مصباح را منهای جمهوری می‌داند؟! مگر امام که مشروعیت را صرفاً به انتصاب از جانب معصوم علیه السلام می‌دانست، اهل حذف و تکفیر بود؟! ♨️ مگر نه اینکه مصباح نیز مانند سایر فقهاء که مقبولیت را دخیل در مشروعیت نمی‌دانستند، تصریح می‌فرمود که مقبولیت شرط تحقق حکومت و توفیق ولیّ است؟! Manahejj
🌀 اسلام مصباح 📝 پاسخ به هتاکی قدیانی به مرحوم آیت الله مصباح 🖋 یوسف یعقوبی 🔢 بخش دوم 🔸 وانگهی پسندیده است که قدیانی از فضای احساس و استعاره خارج شده و یک مورد از تکفیرهای استاد را برای ما بازگو نماید. از کدام حرف استاد بوی تکفیر داعشی استشمام نموده؟! از اینکه از حکم اعدام و قصاص در برابر اومانیسم غرب دفاع نمود و نگذاشت به اسم خشونت، اسلام رحمانی را جایگزین اسلام ناب کنند یا از اینکه در دوگانه تساهل و خشونت از متانت دستورات اسلام دفاع کرد؟! 🔹 شاید نویسنده مذکور، غفلت نموده و مواضع استاد در دولت اصلاحات را دلیل بر تقابل ایشان و جمهوریت می‌داند و حال آنکه در دوگانه‌های ساختۀ اصلاح‌طلبان میان دموکراسی و اسلامیت تنها راه صحیح، دفاع از اسلامیت است که در دل خود نیز جمهوریت را به رسمیت می‌شناسد. مصباح بصیر بود که دانست دموکراسی غربی و غرب‌زدگان مصداق «کلمة حق یراد بها الباطل» است. مردم‌سالاری خاتمی روی دیگر لیبرالیسم برآمده از اومانیسم و سکولاریسم بود که چشم بصیر و زبان بُرّنده مصباح مانع ترویج و تثبیت آن شد. 🔹 اصول اسلام مصباح، همان اصول اسلام خمینی است یعنی معنویت، عدالت و عقلانیت. اسلام قیام نه قعود، اسلام ظلم‌ستیزی نه ظلم‌پذیری، اسلام اجتماعی و سیاسی نه فردی و عبادی، اسلام پافشاری بر اصول نه تساهل و تعارف؛ اختلافی اگر هست در جزئیات است نه کلیات. 🔹 مصباح اگر تیغی داشت بر غرب و غرب‌زده‌ها کشید تا حرمت ریش شهدای‌مان حفظ شود. ریش گِرو گذاشت تا بی‌ریشه‌مان نکنند. اهانت شنید تا من و تو و هزاران انقلابی دیگر را طوفان بی‌دینی غرب‌زده‌ها با خود نبرد. 🔹 ان شاءالله که ناراحتی‌تان از ایشان به خاطر عدم حمایت از قالیباف نیست وگرنه ما هنوز هم اگر به هشتاد و چهار و هشتاد و هشت برگردیم به احمدی‌نژاد رأی می‌دهیم و با احمدی‌نژاد خانه‌نشین آن روز و اپوزیسیون امروز نیز سر دعوا داریم. 🔹 ضروری است که انسان گذشتۀ خود را نقد کند؛ اما به شرط اینکه شهامت داشته و تقصیرهایش را گردن دیگران نیندازد. حتماً در مقاطعی برخی از جریان انقلابی از مردم فاصله گرفتند و سرگرم منازعات حکومتی شدند؛ قدر مردم را ندانستند و حقیقت جمهوریت را نفهمیدند و مانند شما در مقاطعی مثل هشتاد و هشت بسیاری از فریب‌خوردگان را از قطار انقلاب پیاده کردند و بعضاً هرکس که به میر حسین رأی داد را تکفیر و فتنه‌گر دانستند. ♨️ اما اینها ربطی به استاد و اسلام او ندارد. نمی‌دانم چرا همه لغزش‌های ما انقلابی‌ها باید به پای ایشان نوشته شود؟! اینکه عده‌ای سردار قدس را هاشمی‌چی خواندند چه ربطی به استاد دارد؟! مگر نه این ‌است که استاد در عین نقد هاشمی هیچگاه به او اهانت نکرد. 🔹 این دوگانه اسلام خامنه‌ای و مصباح را با استناد به کدام کتاب و مشی عملی استاد ساخته‌اید که همه سیئات امت حزب‌الله را پای اسلام مصباح می‌نویسید؟! 🔻 فرضاً شاگردان ایشان تندروی کرده و دچار لغزش شده‌اند، چرا باید مصباح فحشش را بخورد؟! مگر خطای شاگردان امام مانند مرحوم هاشمی، منتظری و صانعی و... پای امام نوشته می‌شود؟! 🔹 در آخر هم امیدوارم قدیانی به زودی این هتاکی‌ها را جبران کرده و پدر شهیدتان را واسطه قبولی توبه‌تان قرار دهید. باشد که خداوند سبحان از سر گناه‌تان بگذرد. Manahejj
🌀 محروم از معارف 📝 خیلی دور نه، همین اطراف قم 🖋 از طرف طلاب مدرسه علمیه حقانی 🔸 چند روزی است که در مدرسه ما همهمه‌ای از جنس تبلیغ افتاده است؛ فاطمیه اول بود که یکی از دوستان مدرسه ما راهی تبلیغ در شهر نهبندان در استان خراسان جنوبی شد. تا قبل از آن، شاید ذهنیت این را داشتیم که تبلیغ خیلی مهم است و باید برویم و خواسته‌ی ولیّ جامعه را باید برآورده کنیم؛ ولی خب، او این مهم را برای خودش عملیاتی کرد؛ زمانی که ما گیر این ذهنیت‌ها بودیم! 🔹 همان روزها بین رفقای طلبه صحبت شد که فلانی به تبلیغ رفته و ما هم به فکر افتادیم که برای فاطمیه دوم برویم. تا اینکه رفیق طلبه ما از تبلیغ برگشت و طرحی را به مدرسه ارائه داد؛ البته که مدرسه از قبل پیگیر اجرای این کار بود اما حرکت او یک رویکرد رو به جلوی خوبی را در مدرسه گذاشت و گروهی به نام «شهاب ثاقب» ذیل کارگروه تبلیغی مدرسه علمیه حقانی تشکیل شد. 🔹 اوایل، برنامه بر این بود دوستان به یکی از شهرهای جنوب کشور بروند ولی متأسفانه هماهنگی‌های لازم انجام نشد اما دوستان فرصت را غنیمت شمردند تا در این مدت فاطمیه به سمت روستاهای اطراف قم بروند و این چند روز هم مشغول عملیات تبلیغی هستند. 🔹 رفقای پایه پنج و شش مدرسه، هرکدام پس از بازگشت از همین روستاهای اطراف قم با تعجب می‌گفتند که واقعاً وضع عجیبی بود. در همین اطراف قم که هزاران نفر روحانی در نزدیکی آنها هستند، ولی مردان و زنان و جوانان این روستاها حتی ساده‌ترین و بدیهی‌ترین احکام خویش را نمی‌دانند! ♨️ آیا واقعاً ما روحانیون قم برای روز قیامت و نرفتن به تبلیغ و نشستن به بهانه درس، حجت محکمی داریم؟! 🔹 در پایان می‌خواستم این را بگویم کار آن دوست ما مصداق آیه شریفه «أن تقومو لله مثنی و فردی» بود که باعث حرکت جمعی طلاب مدرسه ما برای حرکتی مستمر و انگیزه‌بخشی در فضای معطر فاطمی شده است و ما از او تشکر می‌کنیم. خداوند در این ایام، به زندگی مبلغین از جهت مادی و معنوی بیفزاید ان‌شاءالله... @Manahejj
🌀 شیطنت رسانه‌ها در خبر افزایش بودجه مرکز خدمات حوزه 🖋 میم.تهرانی 🔸اخیرا مسیح مهاجری یکی از صاحبان مطبوعات اصلاح‌طلب که خود معمم بوده و ۲۷ سال بالایی در اختیار دارد در یادداشتی تهاجمی به سرفصل بودجه مرکز خدمات حوزه‌های علمیه در بودجه ۱۴۰۲ پرداخته است که چرا حوزه‌های علمیه از دولت بودجه می‌گیرند و روش سنتی استقلال‌خواهی خود را از دست داده‌اند. 🔻 در پاسخ به نقد غیرعالمانه و عدوانی ایشان باید گفت: ➖ اولا اغلب این بودجه (حدود هفتاد و پنج درصد) صرف بیمه تأمین اجتماعی طلاب سراسر کشور می‌شود و البته بهتر است بگوییم به خود دولت باز می‌گردد (جیب به جیب دولت). ➖ دوما بخش دیگر شامل سرمایه در گردش صندوق قرض‌الحسنه مرکز خدمات شامل وام‌های قرض‌الحسنه و نظیر اینها می‌شود. ➖ در نهایت باقی‌مانده آن مصروف بن هدفمند که بر اساس شاخص‌هایی که تعیین‌شده به جامعه هدف که طلاب هستند قرار می‌گیرد. 🔺 اگر کسی این واقعیت را نداند با یادداشت‌ها و نقدهای امثال مسیح مهاجری تصور می‌کند هرکسی که طلبه و روحانی است ماهیانه حقوق قابل توجهی دریافت می‌کند. در حالی که این را روزانه در رسانه‌های معاندین می‌شنویم، اما گرا و آدرس این تهمت و شبهه توسط همین مطبوعات زنجیره‌ای جریان خاص تدوین‌شده و پمپاژ رسانه‌ای می‌شود. ♨️ ضمن اینکه شخص نویسنده‌ی این دست نقدها از ارتزاق‌کنندگان بزرگ بودجه دولتی است؛ روزنامه‌ای که مربوط به انعکاس رویدادهای حزب جمهوری بود، پس از انحلال حزب باید منحل می‌شد؛ آقای مهاجری بهتر نیست روزنامه را تعطیل کنید تا این بودجه خرج مطالب بی‌فایده شما نشود؟! @Manahejj
🌀 تربیت مدرس! برای تدریس در کجا؟! 📝 مطالبه‌ای از مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران 🖋 نام محفوظ | بخش نخست 🔸 تنها مجموعه «تربیت مدرس» وابسته به مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران در قم که به طور رسمی امکان تحصیل و زندگی خوابگاهی برای طلاب خواهر فراهم کرده است مرکز تربیت مدرس صدیقه کبری سلام الله علیها است. این مرکز، خدمتی کم‌نظیر در حوزه علمیه خواهران است؛ از این جهت که بانوان طلبه از ابتدای ثبت‌نام و ورود در این مرکز آموزش عالی، دغدغه‌ اسکان ندارند. 🔹 برای ثبت نام این مجموعه در مقطع سطح سه، اجازه مدرسه محل تحصیل طلاب لازم است؛ زیرا شاگردان این مجموعه برای تدریس در مدارس حوزه‌ علمیه خواهران در سراسر کشور تربیت می‌شوند؛ از این رو لازم است مدارس شهرستان‌ها بر اساس نیاز، طلاب مستعد را به مرکز تربیت مدرس معرفی نمایند و متعهد شوند که این طلاب پس از اتمام تحصیل در تربیت مدرس، در مدارس(حوزه‌های علمیه‌ خواهران) همان شهرستان‌ها به کار گرفته شوند. 🔺 مشکل از آنجایی شروع می‌شود که مرکز مدیریت با وجود هزینه‌ها و امکاناتی که متقبل می‌شود – نظیر فراهم‌کردن اسکان، تغذیه و بالاتر از همه اساتید برتر به مدت سه سال تحصیلی- برای تربیت مدرسان آینده، اما بسیاری از این دانش‌آموختگان پس از اتمام تحصیل و بازگشت به شهرستان، هیچ جایگاهی برای تدریس ندارند!! 🔻 زیرا جایگاه تدریس دروس به اساتیدی ارائه می‌شود که معمولا به صورت غیر حضوری سطح سه رشته تفسیر را گذرانده‌اند و به دلیل نیاز آن مقطع مدرسه به استاد، این افراد مجوز تدریس دروس فقه، اصول، فلسفه، منطق، کلام و ادبیات عرب هم گرفته‌اند و اینک مدارس بسیاری (نه همه) با وجود تعهد به‌کارگیری «طلاب تربیت مدرس» تمایلی به جذب استاد جدید ندارند. در بهترین حالت چند واحد به دانش‌اموختگان تربیت مدرس داده می‌شود ولی در هرحال اساتید باسابقه و غیر متخصص، مقدم‌اند. ♨️ بدتر اینکه مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران و مرکز تربیت مدرس، هیچ قانون الزام‌آوری برای به کارگیری این افراد ندارد. 📌 ادامه دارد... @Manahejj
🌀 تطهیر خودکشی!! 🖋 بصیرا ایرانی؛ مشاور و طلبه جامعة الزهرا 🔸 در ماجرای خودکشی کیومرث پوراحمد برخی رسانه‌ها به عادی‌سازی و نوعی حق به جانب بودن بابت مسأله خودکشی یا به تعبیر زشت خودشان «مرگ خودخواسته» پرداختند؛ اقدامی که خالی از اغراض سیاسی در این مسأله هم نیست. 🔺 از اینها که بگذریم، شب گذشته شبکه مستند زندگی کیومرث پوراحمد را نمایش می‌داد که اگر با دید روانشناختی به بیان خاطرات و تجربیات و مسیر زندگی وی نگاه می‌شد - واقعا از این مسأله به راحتی و با عادی‌سازی‌ای که در جامعه بدون در نظر داشتن خطرات و عوارض آن - اینگونه راحت صحبت نمی‌شد؛ چرا که بی‌شک این مسأله ریشه در عدم سلامت روح و روان وی داشته و نیاز به بررسی بوده است. 🔻 در این مستند وی یک جمله گفت که برای بنده روانشناس بسیار قابل تأمل بود: «من از کودکی خود متنفرم، چون لکنت زبان داشتم و ....» چنان این جمله را بیان می‌کرد که گویی هنوز سنگینی آن دوران را با خود حمل می‌کرد. ♨️ متخصصان امر روانشناختی می‌دانند که ریشه بسیاری از اختلالات شخصیتی و روانی ریشه در کودکی افراد دارد و اگر فرد، دوران کودکی را به سلامت طی نکرده باشد امکان اینکه عوارض آن در بزرگسالی دامن‌گیر او و اطرافیانش باشد بسیار بیشتر است. ✅ پس بهتر همه تریبونداران و اهل رسانه‌، درست بیاندیشند و از هر مسأله بدون علم و دانش کافی به نفع خود بهره نبرند؛ ‌چرا که این امر چیزی نیست که بتوان در جامعه آن را بازیچه اغراض سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی قرار داد. @Manahejj
🌀 ماجرای آقای صدیقی و درسی که شورای عالی باید بگیرد 📝 تقاضای اصلاح رویه شورای عالی در مداخلات اجرایی و امور مربوط به بودجه و مسأله راهبردی شفافیت 🖋 هادی مصری‌پور؛ 🔸 بیش از هزار سال، اعتبار روحانیت با صبر و خون دل علمای راستین ذره‌ذره اندوخته شد و رشد کرد تا مرجعیت و رهبری آنها استوارتر گردد. همچنان که خون شهدا و شکنجه‌ای که عباد صالح خدا تحمل کردند همواره چراغ رهبری روحانیت را روشن و پرفروغ نگه داشت. ♨️ امروز آبروی روحانیت به دستان یکایک ما سپرده شده است و به دلیل وجود رسانه‌ها، شرایط بسیار حساس است. همه ما موظفیم از اعتبار حوزه و روحانیت صیانت کنیم؛ از طلبه‌ای که می‌خواهد دختری را نهی از منکر کند؛ تا استاد دلسوخته‌ای چون استاد صدیقی که تولیت مدرسه علمیه ازگل را برعهده دارد و خالصانه در اندیشه تأسیس مدرسه پیش‌حوزوی است؛ تا استاد که بر منصب ریاست جامعه مدرسین و دبیری شورای عالی حوزه‌های علمیه تکیه زده است و رتق و فتق امور بودجه دولتی چند هزار میلیارد تومانی حوزه‌‌های علمیه را برعهده دارد. ❇️ به نظر دلسوزان، شورای عالی -از این مسیر پرشتابی که رسانه‌های معاند بیگانه و رسانه‌های منافق داخلی و همچنین رسانه‌های بی‌خبر و جستجوگر بادغدغه هریک ضلعی از انتشار پرتعداد اخبار و افشاگری‌ها را برعهده دارند- باید درسی جدی بگیرد؛ تا مبادا فردا روزی مباحث بودجه حوزه‌های علمیه هم چون گوشت قربانی به میانه‌ی این سه‌ضلعی کشیده شود و آنگاه دیگر کاسه‌ی چه‌کنم چه‌کنم دست بگیریم و نه با توضیح و نه با سکوت نتوانیم این آبروی پرعظمت حوزه و روحانیت را حفظ کنیم. ⁉️ شایعاتی که این روزها در حوزه می‌چرخد در شأن استاد حسینی بوشهری نیست؛ اینکه برخی می‌گویند ایشان اداره‌ی حوزه را تا حد یکی از اداره‌های کوچک شهرداری مثل اداره آب و فاضلاب دست کم گرفته‌اند؛ یا این شایعه که بودجه مرکز مدیریت 11 ماه حبس بوده و در روزهای پایانی سال آزاد شده است؛ که بخش زیادی از آن چون قابل هزینه‌کرد نیست به دولت برگردانده خواهد شد و مابقی هم خرج برخی طرح‌های دقیقه نودی یا پاداش یا وام و ... کارکنان خواهد شد. ✅ از یکایک بزرگان محترم مخصوصا دبیر شورای عالی عاجزانه تقاضا دارم -از آنچه خبیثانه برای اعتبارزدایی از روحانیت طراحی شده است- درس بگیریم و این توطئه شوم را با شفاف‌سازی امورات مالی حوزه‌ها نقش بر آب کنیم. 🔺 حضرت استاد بوشهری! بدنه اساتید و طلاب حوزه‌های علمیه، ولایت‌مداری حضرتعالی را با عملکرد شما می‌سنجند نه با خطبه‌های نماز جمعه. منت بگذارید و این بار به سخنان رهبری عمل کنید تا آنچه بر آقای صدیقی رفت بر اعتبار کل حوزه‌های علمیه نرود. 🔻 آقا بارها تأکید فرموده‌اند: شورای عالی به مأموریت اصلی خود که سیاست‌گذاری و نظارت در سطح راهبردی است بپردازد و از امور اجرایی مانند ، مداخلات اجرایی، و ... دست بکشد. خداوند متعال توفیق دهد همه ما عملا ولایتمدار باشیم و رضایت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه روزی ما باشد. 👤 به عنوان فرد کوچکی از بدنه حوزه همیشه دعاگوی شما و همه مسئولین حوزه‌ها هستیم و البته در راستای همین افتخار طلبگی و «النصیحه لائمة المسلمین» وظیفه خود می‌دانیم اشکالات و خطرها را پیش از وقوع فتنه‌ها و بلاهای غیر قابل جبران، گوشزد کنیم. Manahejj