12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
مست نشیم؟
-
شعرخوانی مرحوم آقاسی در مدح امیرالمؤمنین و پیامبر صلوات الله علیهما
آدم غرب زده چگونه آدمی است؟
جلال آل احمد در کتاب غرب زدگی تشریح می کند:
"آدمِ غربزده، هُرهُریمذهب است؛ به هیچ چیز اعتقاد ندارد، اما به هیچ چیز هم بیاعتقاد نیست. یک آدمِ التقاطیست؛ نانبهنرخروزخور است. همهچیز برایش علیالسویه است؛ فقط خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبودِ پل هیچ است.
نه ایمانی دارد، نه مسلکی، نه مرامی، نه اعتقادی؛ نه به خدا، نه به بشریت. نه در بندِ تحول اجتماعیست و نه در بندِ مذهب و لامذهبی؛ حتی لامذهب هم نیست، هُرهُریست.
گاهی به مسجد هم میرود، همانطور که به کلوپ میرود یا به سینما؛ اما همهجا فقط تماشاچیست. درست مثل اینکه به تماشای بازی فوتبال رفته باشد؛ همیشه کنارِ گود است. هیچوقت از خودش مایه نمیگذارد؛ حتی به اندازهی نمِ اشکی در مرگِ دوستی، یا توجهی در زیارتگاهی، یا تفکری در ساعاتِ تنهایی.
اصلاً به تنهایی عادت ندارد، از تنها ماندن میگریزد، و چون از خودش وحشت دارد، همیشه در همهجا هست. البته رأی هم میدهد، اگر رأیی باشد – و بهخصوص اگر رأی دادن مد باشد – اما به کسی رأی میدهد که امیدِ جلبِ منفعتِ بیشتری از او میرود.
هیچوقت از او فریادی، اعتراضی، امّایی یا چونوچرایی نمیشنوی. سنگین و رنگین، با طمأنینهای در کلام، همهچیز را توجیه میکند و خودش را خوشبین جا میزند."
#قطره
#غرب_زدگی
#جلال_آل_احمد
کتابخانهٔ نیمهشب
اهل عادت، اهل ذکر و به تبع آن، اهل فکر نخواهند بود. تفکر، نسبت پیداکردن با حقیقت وجود و با سرچشمهها
عادات هر نوع عمل - و از جمله عبادات - را فاسد میکنند. حکمت وجود شیطان در عالم آن است که فرد مؤمن همواره نسبت عمل خویش را با معنای حقیقی آن تجدید کند و از گرفتار آمدن در چنبره عادات بپرهیزد. وظیفه شیطان ایجاد شک است و شک هرچند بنیان اعتقادات را سست میکند اما در این حال رشتهٔ یقین را مستحکم میدارد. تا شک نباشد کی میتوان به یقین رسید و تا شب نباشد کی میتوان به حقیقت نور واصل شد؟ کیست که از این مجاهد بینیاز باشد؟
📚آغازی بر یک پایان؛ ص۱۶۳
✍ سیدالشهدای اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی
#آوینیخوانی
#قطره
آن سلطان ملت مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن عامل صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه دل اولیاء، آن جگرگوشه انبیاء، آن ناقد علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق: جعفرالصادق رضی الله عنه. گفته بودیم که اگر ذکر انبیاء و صحابه و اهل بیت کنیم کتابی جداگانه باید ساخت این کتاب شرح اولیاست که پس از ایشان بوده اند اما به سبب تبرک به صادق ابتدا کنیم که او نیز بعد از ایشان بوده است. و چون از اهل بیت بود و سخن طریقت او بیشتر گفته است و روایت از وی بیشتر آمده است کلمه ای چند از آن او بیاوریم که ایشان همه یکی اند. چون ذکر او کرده شود از آن همه بود. نه بینی که قومی که مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند. یعنی یکی دوازده است و دوازده یکی. اگر تنها صفت او گویم، به زبان و عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارات و عبارات بی تکلف به کمال بود، و قدوه جمله مشایخ بود، و اعتماد همه بر وی بود، و مقتدای مطلق بود. هم الهیآن را شیخ بود، و هم محمدیان را امام، و هم اهل ذوق را پیشرو، و هم اهل عشق را پیشوا. هم عباد را مقدم، هم زهاد را مکرم. هم صاحب تصنیف حقایق، هم در لطایف تفسیر و اسرار تنزیل بی نظیر بود، و از باقر رضی الله عنه بسیار سخن نقل کرده است و عجب دارم از آن قوم که ایشان خیال بندند که اهل سنت و جماعت را با اهل بیت چیزی در راه است که اهل سنت و جماعت اهل بیت را باید گفت به حقیقت. ومن آن نمیدانم که کسی در خیال باطل مانده است، آن می دانم که هر که به محمد ایمان دارد و به فرزندانش ندارد به محمد ایمان ندارد. تا به حدی که شافعی در دوستی اهل بیت تا به حدی بوده است که به رفضش نسبت کرده اند و محبوس کردند و او در آن معنی شعری سروده است و یک بیت این است:
لو کان رفضا حب آل محمد
فلیشهد الثقلان انی رافض
که فرموده است یعنی: اگر دوستی آل محمد رفض است گو جمله جن و انس گواهی دهید به رفض من؛
📚تذکرة الأولیاء، ذکر ابن محمد امام صادق(ع)
✍عطار نیشابوری رضوان الله علیه
#قطره
هدایتگر و مُقلب قلوب انسانها خداست.
همین شهریور بود.
شهریور ۱۴۰۱، فوت آن خانم و ماهی گیری داخلی و خارجی ها از آبی که گِل آلود شده بود.
حالاتی بر کشور گذشت.
صدمات بر جامعه وارد آمد.
شاید اگر آن سال با آن پروژه عظیم کشور سقوط میکرد، مسیر به سمت جنگ دوازده روزه نمی رسید و ایران در یک چرخه ناامنی باقی می ماند.
با جوانها بحث بود که این پرچم خودمان است.
در ذهنشان حک کرده بودند این پرچم جمهوری اسلامی است!
حالا مدتهاست جوان ها خودشان، خودجوش و از صمیم قلب به پرچم ایران ادای احترام میکنند. این اقدام ورزشکاران در عرصه بین المللی در حُکم موشک های نقطه زن است که محاسبات غلط تحلیل گران و سیاستمداران دشمن را هدف میگیرد. این لحظه باید دیده شود.
.
هدایتگر قلوب خداوند است.
ایران را "دسته جمعی" باید حفظ نمود.
#علیرضا_زادبر
هدایت شده از ● کنترل زد ●
هدایت شده از جذبه عشق
💫 راه نجات ؛ عاشق شدن است
✍️حضرت آیة الله حاج سیّد محمّد صادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی
⚪️ @jazbeh_eshgh
-
در مدح سکوت و نکوهش وراجی!
-
"امروز سالگرد رحلت حضرت علامه حسنزاده رضوان الله علیه بود. برای شادی روح آن مرحوم هم صلواتی هدیه کنیم."
کتابخانهٔ نیمهشب
- در مدح سکوت و نکوهش وراجی! - "امروز سالگرد رحلت حضرت علامه حسنزاده رضوان الله علیه بود. برای ش
🔺️در نکوهش وراجی:
هایدگر برای بیان نحوه بودن انسان به طرز روزمره، از مفهوم «وراجی» Gerede (یا در برخی ترجمهها: ژاژخایی یا هرزهدرایی) بهره میبرد. وراجی یا درآمیختن با «حرف مفت» و شایعه و گفتگوهای دلبخواهی، کیفیتی از ارتباطات انسانها با یکدیگر است آنگاه که انسانها در هم مستحیل میشوند و از خود اصیل خویش دور میافتند. وراجی نوعی گفتگوی بیهوده است که به طور وسیعی در جریان است، اما چیز اندکی برای گفتن دارد. وراجی هم تکلیف فهم اصیل را از دوش آدمی برمیدارد و هم به فهمی بیتفاوت مجال بالیدن میدهد.
به همین معنا وراجی، با رسانههای ارتباط جمعی و #شبکه_های_اجتماعی پیوند دارد و بلکه وراجی، توضیح دهندهی چیستی رسانههای ارتباط جمعی است. از نظر هایدگر دسترسی نامحدود به اطلاعات که تبلیغات اصلی عصر رسانه را در برمیگیرد، نهتنها رهآوردی برای وجود اصیل ما ندارد که جریان بیپایان وراجیهای رسانهای، به مستحیل شدن انسانها در یکدیگر میانجامد و موجب محو وناپیدایی حقیقت و تفاوت آنها با هم است و این مقدمهی دیکتاتوری همگان(فرد منتشر) خواهد بود. به این دلیل که دازاین در هرروزینگی دچار انحراف میشود و در این لحظه است که گفتار(که شکل حقیقی و اصیل ارتباط بین انسانها و نحوهی آشکارگی جهان برای ماست) به وراجی و ژاژخایی فرومیافتد. در وراجی، ما جهان را نه آنچنان که خود را آشکار میکند، بلکه آنچنان که دیگران(فرد منتشر: همگان: تودههای انبوه بینام و نشان و عاری از تشخّص) میفهمند، درمییابیم.
#یادگاری
✍وحید یامینپور
عهدی که بسته بودم با پیر می فروش
در سال قبل، تازه نمودم دوباره دوش
افسوس آیدم که در این فصل نوبهار
یاران تمام، طرف گلستان و من خموش
من نیز با یکی دو گُلندام سیمتن
بیرون روم به جانب صحرا، به عیش و نوش
حیف است این لطیفه عمر خدای داد
ضایع کنم به دلق ریاییّ و دیگجوش
دستی به دامن بت مه طلعتی زنم
اکنون که حاصلم نشد از شیخ خرقه پوش
از قیل و قال مدرسهام، حاصلی نشد
جز حرف دلخراش پس از آنهمه خروش
حالی به کنج میکده، با دلبری لطیف
بنشینم و ببندم از این خلق، چشم و گوش
دیگر حدیث از لب هندی تو نشنوی
جز صحبت صفای می و حرف میفروش
- دیوان اشعار امام؛ روح الله الموسوی الخمینی قدس سره
#قطره
#امام_شناسی