هدایت شده از ● کنترل زد ●
هدایت شده از جذبه عشق
💫 راه نجات ؛ عاشق شدن است
✍️حضرت آیة الله حاج سیّد محمّد صادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی
⚪️ @jazbeh_eshgh
-
در مدح سکوت و نکوهش وراجی!
-
"امروز سالگرد رحلت حضرت علامه حسنزاده رضوان الله علیه بود. برای شادی روح آن مرحوم هم صلواتی هدیه کنیم."
کتابخانهٔ نیمهشب
- در مدح سکوت و نکوهش وراجی! - "امروز سالگرد رحلت حضرت علامه حسنزاده رضوان الله علیه بود. برای ش
🔺️در نکوهش وراجی:
هایدگر برای بیان نحوه بودن انسان به طرز روزمره، از مفهوم «وراجی» Gerede (یا در برخی ترجمهها: ژاژخایی یا هرزهدرایی) بهره میبرد. وراجی یا درآمیختن با «حرف مفت» و شایعه و گفتگوهای دلبخواهی، کیفیتی از ارتباطات انسانها با یکدیگر است آنگاه که انسانها در هم مستحیل میشوند و از خود اصیل خویش دور میافتند. وراجی نوعی گفتگوی بیهوده است که به طور وسیعی در جریان است، اما چیز اندکی برای گفتن دارد. وراجی هم تکلیف فهم اصیل را از دوش آدمی برمیدارد و هم به فهمی بیتفاوت مجال بالیدن میدهد.
به همین معنا وراجی، با رسانههای ارتباط جمعی و #شبکه_های_اجتماعی پیوند دارد و بلکه وراجی، توضیح دهندهی چیستی رسانههای ارتباط جمعی است. از نظر هایدگر دسترسی نامحدود به اطلاعات که تبلیغات اصلی عصر رسانه را در برمیگیرد، نهتنها رهآوردی برای وجود اصیل ما ندارد که جریان بیپایان وراجیهای رسانهای، به مستحیل شدن انسانها در یکدیگر میانجامد و موجب محو وناپیدایی حقیقت و تفاوت آنها با هم است و این مقدمهی دیکتاتوری همگان(فرد منتشر) خواهد بود. به این دلیل که دازاین در هرروزینگی دچار انحراف میشود و در این لحظه است که گفتار(که شکل حقیقی و اصیل ارتباط بین انسانها و نحوهی آشکارگی جهان برای ماست) به وراجی و ژاژخایی فرومیافتد. در وراجی، ما جهان را نه آنچنان که خود را آشکار میکند، بلکه آنچنان که دیگران(فرد منتشر: همگان: تودههای انبوه بینام و نشان و عاری از تشخّص) میفهمند، درمییابیم.
#یادگاری
✍وحید یامینپور
عهدی که بسته بودم با پیر می فروش
در سال قبل، تازه نمودم دوباره دوش
افسوس آیدم که در این فصل نوبهار
یاران تمام، طرف گلستان و من خموش
من نیز با یکی دو گُلندام سیمتن
بیرون روم به جانب صحرا، به عیش و نوش
حیف است این لطیفه عمر خدای داد
ضایع کنم به دلق ریاییّ و دیگجوش
دستی به دامن بت مه طلعتی زنم
اکنون که حاصلم نشد از شیخ خرقه پوش
از قیل و قال مدرسهام، حاصلی نشد
جز حرف دلخراش پس از آنهمه خروش
حالی به کنج میکده، با دلبری لطیف
بنشینم و ببندم از این خلق، چشم و گوش
دیگر حدیث از لب هندی تو نشنوی
جز صحبت صفای می و حرف میفروش
- دیوان اشعار امام؛ روح الله الموسوی الخمینی قدس سره
#قطره
#امام_شناسی
هدایت شده از کتابخانهٔ نیمهشب
این راه را حسین با سر رفته،تو چگونه میخواهی با غرور و بیاعتنایی و با خور و خواب و ولنگاری به انجام برسانی؟
📚نامههای بلوغ
✍علی صفایی حائری
#قطره
5.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به گودال میرسیم.
خاکها سرخ است؛
سرخیای که تا آن روز ندیدهام.
به گودال زل میزنم.
امان از گودال! ...
چقدر از گودال روضه شنیدهام.
همهی روضهها مال گودال است.
دلم برای خندههای سید تنگ میشود. حتما آخرین لحظه هم لبخند زده به روی شهادت، که سالها انتظارش را کشیده ...
دلتنگی میآید و میماند اما گریه را به تعویق میاندازم.
این گودال سرخ همچون یک جراحت تازه بر تن ضاحیه ماندهاست و خواهد ماند.
🔺️از کتاب #عربیکا
✍🏻#وحید_یامینپور
#قطره
هدایت شده از تأملات | تولايى
اول سال شد و دوباره پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ سوال از پیش باخته بود؛ جواب یک کلمه: تو!
@m_a_tavallaie | #حکایت