eitaa logo
کتابخانهٔ نیمه‌شب
79 دنبال‌کننده
267 عکس
206 ویدیو
19 فایل
«ما هیچیم؛ هرچه هست، اوست.» ارتباط: @x_RF313 - بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/x_rf313?inviteCode=7gFK2I18mE1V
مشاهده در ایتا
دانلود
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیینه شو وصال پری طلعتان طلب اول بروب خانه دگر میهمان طلب گلمیخ آستانه عشق است آفتاب هر حاجتی که داری ازین آستان طلب ایمن ز طبع دزد شدن عین غفلت است از صحبت سیاه درونان کران طلب چون سبزه زیر سنگ حوادث چه مانده ای؟ همت ز دست و بازوی رطل گران طلب معیار دوستان دغل روز حاجت است قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب رویی ز سنگ و جانی از آهن به هم رسان آنگه بیا و آتش ازین کاروان طلب دست از خرد بشوی و تمنای عشق کن خالی شو از دغل، محک امتحان طلب در ناخن نسیم گشایش نمانده است ای غنچه همت از نفس بلبلان طلب خواهی که جای در دل شکرلبان کنی همت ز کلک صائب شیرین زبان طلب - صائب تبریزی
درست است که پیامبر بیش از هرکس دیگر بسط شخصیت پیدا می‌کند، نه تنها جانش با جانها یکی می‌شود و همه را در بر می‌گیرد، که با جهان یکی می‌شود و تمام جهان را در بر می‌گیرد، و درست است که از غم انسانها رنج می‌برد: لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ‌. رسولی شما را آمده است که سختیهای شما بر او گران است، برای نجات شما حرص می‌‌ورزد. تا جایی که از غم مردم تا سرحد هلاکت پیش می‌رود: فَلَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک عَلی‌ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً. گویا تو می‌خواهی خود را از رنج و تأسف هلاک سازی اگر اینها به سخن خدا ایمان نیاورند. و درست است که از گرسنگی، برهنگی، مظلومیت، محرومیت، بیماری و فقر مردم رنج می‌برد و درد میکشد تا آنجا که نمی‌تواند در بستر خود با شکم سیر بخوابد به نگرانی اینکه مبادا در اقصی بلاد کشور شکم گرسنه‌‌ای باشد: هَیهاتَ أنْ یغْلِبَنی هَوای وَ یقودَنی جَشَعی إلی‌ تَخَیرِ الْأطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجازِ أوِ الْیمامَةِ مَنْ لا طَمَعَ لَهُ فِی الْقُرْصِ وَ لا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ، أوْ أبیتَ مِبْطاناً وَ حَوْلی بُطونٌ غَرْثی‌ وَ أکبادٌ حَرّی‌. دور باد که هوای نفس بر من غلبه کند و حرص جلوکش من گردد که به دنبال انتخاب طعام برود. آخر نکند که در حجاز یا یمامه شکمی باشد که هرگز سیری ندیده است. آیا شکم سیر بسر برم در حالی که در اطرافم شکمهای گرسنه و جگرهای سوخته هست؟! اما اینها را نباید به یک ترحم، رقّت قلب، دلسوزی ساده، نازکدلی، همدلی در سطح همدلی مردم خوش قلب حمل کرد. پیامبر از آن جهت که بشر است در آغاز کار و سلوک خود همه مزایای بشری را در رنگ و شکل سایر بشرها دارد، اما پس از آنکه وجودش یکسره مشتعل به شعله الهی گشت همه اینها رنگ و صبغه‌‌ای دیگر می‌گیرد: رنگ و صبغه الهی. دست‌پروردگان پیامبر و جامعه‌ای که او می‌سازد، با دست‌‌پروردگان و جامعه‌هایی که وسیله روشنفکران بشری ساخته و پرداخته می‌شود، از زمین تا آسمان فرق می‌کند. اساسی‌‌ترین تفاوت در این است که پیامبر می‌کاود نیروهای فطری بشر را بیدار کند، شعور مرموز و عشق پنهان وجود انسانها را مشتعل نماید. پیامبر خود را مذکر (یادآور/ بیدارکننده) می‌خواند، حساسیتی در برابر کل هستی در انسان می‌آفریند، خودآگاهی خود را نسبت به کل هستی به مردم خود منتقل می‌سازد؛ اما روشنفکر حداکثر، شعور اجتماعی افراد را بیدار و آنها را به مصالح ملی یا طبقاتی‌‌شان آگاه می‌سازد. الحمدلله رب العالمین. پایان کتاب چهارم از مجموعه جهان‌بینی اسلامی.
علم رسمی سر به سر قیل است و قال نه از او کیفیتی حاصل نه حال.. -شیخ بهایی رضوان الله علیه
رسول خدا به من فرمود: یا علی، جمعی از بزرگان قبیلهٔ قریش دربارهٔ فاطمه مرا مورد عتاب و نکوهش قرار داده‌اند و می‌گویند که ما از تو فاطمه را خواستگاری کردیم، ولی نپذیرفتی و در مقابل او را به ازدواج علی درآوردی. در جواب آنها گفتم: به خدا سوگند من خواستگاری شما را رد نکردم، بلکه خداوند خواستگاری شما را نپذیرفت و او را برای علی انتخاب کرد، زیرا جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: یا محمد، خداوند - جل جلاله - می‌فرماید که اگر من علی را نیافریده بودم هیچکس از آدم به بعد که هم شأن دخترت فاطمه باشد در روی زمین یافت نمی‌شد. در بهخوان بخوانید: https://behkhaan.ir/quote/a12ae92b-3e0b-47f9-bea8-f2e56df68e26?inviteCode=7gFK2I18mE1V
امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند: «اِسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لَهَا لِمَ حَجَبْتِيهِ وَ هُوَ لاَ يَرَاكِ فَقَالَتْ ع إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ اَلرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي.» مرد نابینایی اجازه گرفت که به حضور فاطمه برسد اما فاطمه حجاب کرد و خود را از او پوشانید. رسول خدا سوال کرد: چرا خود را پوشانیدی، در حالی که آن مرد چشم ندارد که تو را ببیند؟ فاطمه عرضه داشت: اگر او مرا نمی‌بیند، من که او را می‌بینم، و او بوی خوش را استشمام می‌کند. رسول خدا با شنیدن این سخن فرمود شهادت می‌دهم که تو پارهٔ تن من هستی. [زکوران نیز در ستر تجلی گشته او پنهان که ممکن بود دیدارش دهد چشمی به کورانش] در بهخوان بخوانید: https://behkhaan.ir/quote/7e8367bf-3b4b-48ea-83c8-9b0fd1283334?inviteCode=7gFK2I18mE1V
ز وحدت مصطفی را آنکه در کثرت بیارد اوست احد، احمد شود چون گرد گردد میم امکانش - محمد سهرابی
شهید آوینی سیدالشهدای اهل قلم بودن؛ نه سیدالشهدای اهل دوربین. یکمم کتاباشونو بخون بزرگوار!
دریا که نجس نمیشه . ولی خدا وکیلی اسمتون نوکر امام حسینه . . رعایت کنید !