eitaa logo
:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
58 دنبال‌کننده
492 عکس
34 ویدیو
22 فایل
مَحفِل اَرواحِ سالخُوردِه،مُردِگانی نابَخشودَنی،آنان که دَر عالَمِ خود بازی را بِه عِشق باختَند و بِسوی کِتابخانه ها رَوانه شُدَند:) پ.ن: شایَد یِه دَلیل بَرایِ بَرگَشتَن:) _کُپی؟؟فَراموشِش کُن|: حرف بزن باهام:) https://daigo.ir/secret/8260314427
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون خوش:)) و هفته خوبی داشته باشین::
سلاام خوشگلا
و امروز بالاخره تونستم از روزهای ماه رجب استفاده کنم و روزه مو بگیرم
ماه رجب خیلی زود تموم شد، موافقین؟
امروز برای چن دقیقه خیلیی شبیه ماه رمضون شد، خوشحالمم
امروز سرزنگ ادبیات،داشتیم درسی ک مربوط به گونه شناسی انقلاب اسلامیه رو میخوندیم ک من تو تایم استراحت از معلممون اجازه گرفتم تا متنی رو ک دیروز نوشته بودم برم بخونم. وقتی ک خوندمش،دبیرمون گف: بعد از شنیدن یه متن قشنگ،دیگه دلم نمیخواد کتابو باز کنم. من اینطوری بودم ک:::✨✨✨✨✨
:`|Dead Ghost^/:( 🇵🇸
امروز سرزنگ ادبیات،داشتیم درسی ک مربوط به گونه شناسی انقلاب اسلامیه رو میخوندیم ک من تو تایم استراحت
بعد یکی از دوستام گف: عاره خانم اونم چه داستانی(منظورش کتاب بود) و دبیرمون گفت: نه حالا خیلی هم بد نیست،ولی متنی ک (من) نوشته بود خیلی قشنگ بود.
راستش تاحالا اینطوری ازم تعریف نکرده بود،واقن خوشحالم کرد:)
هدایت شده از _Text's_
تو از تبار بارانی و من، گوشه ای خاک خورده. چونان تکه ای فرسوده و بی ارزش. و سایه سار غربتی، که در نبود تو برشانه های من جلوه میکند، جای دستان پر مهر تورا کرده است. و تو برای آهن زنگ زده جانم، چیزی جز ملامت نخواهی بود، چونانکه میدانم هیچیک به حضور دیگری نمی بالد، لکن در نبود ایشان، خویشتن را سرزنش میکند. تو از تبار بارانی، و گاه چونان طوفانی بیرحم، مرا خرد میکنی. هیچگاه صدایم به تو نخواهد رسید، و ای کاش بجای آن، مانند ابری بی تلاطم، این جسم خالی از روح را درآغوش میگرفتی و تا بینهایت اورا، محو می ساختی. چه میتوان کرد؛ که تو بیش از این نمیتوانی. و ای کاش، لایق چنین محبتی بودی که لااقل ازبین نمیرفتم. و آن کوه درد، که تو به قصد نابودی به سمتش هجوم برده ای، همان نفرتی است که سالها از او دوری میکردی و نامش را، وصله ناجور زیبایی ات میخواندی. کاش میدانستی عزیزم، دیگر نیازی به تو نیست. اما دلیلی ندارد که اگر، دوباره بازگشتی من، تورا نپذیرم. بجای تو، من دوباره عاشقت میشوم. و این چرخه بیهوده و گریز ناپذیر، همواره بدنبال من میگردد. او گریبان مرا رها نمیکند، و بجای آنکه به تو سخت بگیرد، پشتوانه حمایتت شده است. و قسم به نجوای همان بارانی که تو، از تبار آنی خویشتن را نخواهم بخشید، که بدنبال عشق و ثمره آن، عمری به پای تو سوختم. که ای کاش میشد این حقیقت را، نه با موجودی انسانی، که درمیان کلماتی چونان این یافت. و حالاکه میدانم، لازمه شاعر بودن، عاشق و دیوانه بودن است،عزیزم، ترجیح میدهم که تا همیشه، یک شاعر محزون بمانم...
راستی، شهادت آقامون موسی بن الجعفر(ع) ، خدمت همگی تسلیت میگم. انشاءلله به لطف و کرم خودشون و پسرشون همه ما جوونا عاقبت بخیر باشیم:) 🖤
اخجووون، بهاری به شیرینی یک اقتباس جدید::