فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار برای اولینبار| رهگیری و شناسایی ناوگروه نیمیتز آمریکا توسط پهپادهای سپاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️بازنشر به مناسبت سالروز#شهادت_امام_حسن_مجتبی(علیه السلام)
🎥استاد رحیمپور ازغدی:
🔸"به امام حسن(علیه السلام) خیلی ظلم کردیم، خیانتها و تنبلیهای خودمون رو به امام حسن(علیه السلام) نسبت دادیم...
🔹به امام(علیه السلام) گفتن تسلیم بشیم تا نسل بعد راحت زندگی کنن، امام حسن(علیه السلام) فرمودند: میبینم فرزندان شما رو که آب و غذا خودشون رو از دشمن گدایی میکنند."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ملت_صفی
ما از اول انقلاب عادت کردیم تو صف بایستیم؛ صف نون، صف نفت، صف کوپن....
به نمونه ای از صفهای دهه ۶۰ نگاه کنید. چی بودیم، چی شدیم!
#انقلاب_اسلامی
#مستضعفین
#مهدوی_ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 پیروزی ایران در جنگ، مثل #خورشید واضح است.
▫️بعضی شبهه مطرح میکنند که ایران پیروز جنگ بود یا در جنگ شکست خورد؟!
▫️همه قدرت ها ۸ سال همه توانشان را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهند آخرش هم هیچ غلطی نتوانستند انجام دهند پیروزی از این بزرگتر؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
یه مدینه...
یه بقیع...
یه امامی که حرم نداره....
شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی تسلیت باد 🏴
#مداحی_زیبای_حاح_محمودکریمی
مـیــثــــاق
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🖤 خون دلی که لعل شد. زندگینامه مقام معظم رهبری 🥀فصل سیزدهم .قسمت صد و شصت و یک مورس. 🥀طبی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴
خون دلی که لعل شد
زندگینامه مقام معظم رهبری
🥀 فصل سیزدهم قسمت صد و شصت و سه
زندانی خبیث
🥀در این سلول با اشخاص گوناگونی همراه بودم که در میان آنها جوانان مومن و پرشوری نیز بودند یکی از آنها جوانی از نهاوند بود که به گروه دوم ابوذر وابسته بود گروه اول به کلی از بین رفته بود و جوانان نهاوند این گروه دوم را تشکیل داده بودند من بخصوص از این جوان یاد کردم چون او را این اواخر دیدم زمانی که گروهی از مومنان به دیدار من آمدند و من اسامی آنها را پرسیدم یکی از آنها وقتی نامش را گفت قدری روی این نام تأمل کردم بعد فوراً حافظه ام یاری کرد و به یاد آوردم که او هم سلولی من و از گروه دوم ابوذر بوده است.
🥀 در میان هم سلولی های من در این زندان افراد کمونیست هم بودند یکی از آنها جوانی بود که به من نگفت کمونیست است وقتی وارد سلول شد ما سه نفر بودیم و و چهارمی ما شد ورودش به سلول مانند کسی نبود که قصد ماندن داشته باشد بلکه مانند کسی بود که قصد رفتن دارد وقتی از او راجع به خودش سوال کردم جواب صریح و روشنی نداد و حاشیه رفت من در وجود او قدری خوبی و خوشخویی حس کردم و روزی به او گفتم در شما گرایشی به معنویات می بینم خیلی در سلول ما نماند او را از سلول ما خارج کردند و ندانستیم به کجا بردند
🥀 اندکی پیش از انقلاب با من تماس گرفت و گفت من در فلان روزنامه کار می کنم و چند بار جمله ای را که در زندان به او گفته بودم تکرار کرد بعداً مطلع شدم که او از اعضای حزب کمونیستی توده است پس از انقلاب ما مدرکی به دست آوردیم که حاکی از عضویت او در ساواک بود در جریان سقوط حزب کمونیست او هم در زمره اعضای حزب توده دستگیر شد همسرش به من نامه می نوشت و درخواست آزادی او را میکرد و مطلبی را که در زندان به شوهرش گفته بودم نیز به یادم می آورد آن شخص بعدها آزاد شد
🥀 کمونیستها در کینه و خباثت و دشمنی با دین همگی در یک رده نیستند این مرد خیلی پیچیده نبود اما من یک بار دیگر در این سلول گرفتار یکی از کمونیست های خبیث کینهتوز شدم که در نهایت پستی و انحطاط اخلاق بود !وقتی این مرد را به سلول آوردند نشسته بودم و تعقیبات نماز مغرب را می خواندم من هنگام نماز داخل زندان معمولاً برخی از لباس های سفیدم را به صورت عمامه به سر می بستم و به جای عبا یک پتو به دوش میانداختم لذا کسی که مرا در تاریکی سلول می دید تصور می کرد که من لباس روحانی به تن دارم با رفیقم نشسته بودیم که دیدیم در سلول را باز کردند و مردی بلندقد وارد شد در اول ورود چیزی را ندید چون از جای روشن به جای تاریک آمده بود پس از لحظاتی نگاهش به من و رفیقم افتاد چهرهاش در هم رفت و غمگین و افسرده به گوشهای از سلول خزید من به او نزدیک شدم و کوشیدم با او نیز مانند سایر زندانیان جدیدالورود رفتار کنم افسردگی اش را بزدایم و دلداری اش بدهم به او گفتم شما گرسنه اید یا تشنه ؟اما اخم از چهره اش کنار نرفت .
🥀گمان کردم به علت فشارهای روحی گرفته و منفعل است با دست به مالش دادن شانه و سر و گردنش پرداختم سعی کرد از پاسخ گفتن به هر سوالی خودداری کند بعد فهمیدم صبح همان روز دستگیر شده و پس از دستگیری غذایی نخورده و چه بسا کتک هم خورده باشد
ادامه داد....
مـیــثــــاق
🎇°•○●﷽●○•°🎇 ✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین 🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کن
🎇°•○●﷽●○•°🎇
✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین
🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کنار او دفن شود.
🍃 محمد حسین به روایت علي نجيب زاده
💫 کالک و نقشه
یک بار او را دیدم که می خواست به جلسه برود. چند کالک و نقشه در دست
داشت و به جای کفش یا پوتین، یک جفت دمپایی لنگه به لنگه و کوچک و بزرگ
پایش بود.
گفتم: «محمدحسین کجا می روی؟» گفت: «جلسه. گفتم: «با همین دمپایی ها؟» گفت: «مگر چه اشکالی دارد؟»
گفتم: «آخر هر کسی می خواهد جلسه برود، سر و وضعش را مرتب می کند و لباس درست و حسابی می پوشد، نه مثل تو با این دمپایی های لنگه به لنگه و جورواجور.» خندید: «چه کار کنم؟ من با همین وضعیت وضو گرفتم ومسجد رفتم، با همین وضعیت هم، جلسه می روم. برای من تفاوتی نمی کند و لزومی ندارد که طور دیگری لباس بپوشم.»به راستی هم برای او فرقی نمی کرد، زیرا اصلا اهل ظاهرسازی نبود، آنچه برای او اهمیت داشت، خداوند و رضایت او بود.
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول/
آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل/
ادامه دارد 🖋️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حدیث ولایت| الگوی ایستادگی
🔰بخش اول از سخنان منتشرنشده رهبر انقلاب در جمع لشکر۴۱ در کنار حاج قاسم سلیمانی
#حدیث_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمی کـوتاه از اقامـهی نمـاز سیدحسن نصرالله بر پیکـر فرزند شهیدش سید هادی ۲۷ ژوئن ۱۹۹۸
#سید_حسن_نصرالله
🏴🏴
وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
آیه ٣۴ سوره ابراهیم
و از انواع نعمتهایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود، و اگر نعمتهای (بی انتهای) خدا را بخواهید به شماره آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد، (با این همه لطف و رحمت خدا) باز انسان سخت ستمگر و کفر کیش و ناسپاس است.
مـیــثــــاق
🏴🏴 وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِن
🏴🏴
پیام ها
1- عوامل توليد در اختيار انسان است. (آب، خاك و نور خورشيد ...) اگر نارسايى و كمبودى وجود دارد به خاطر مديريّت غلط و توزيع نامطلوب است. وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
2- خدايى كه بشر را آفريد، همهى نيازهاى او را از راه درست برآورده ساخت، اما انسان به دنبال رفع نيازهاى خود از راه گناه است. آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
3- انسان موجودى نيازمند و محتاج است. «سَأَلْتُمُوهُ»
4- انسان قدرت ندارد نعمتهاى خدا را بشمارد، چه رسد به اين كه بخواهد شكر آنها را به جاى آورد. «لا تُحْصُوها»
5- اگر انسان از نعمتهاى الهى درست استفاده نكند، بسيار ستمگر و كفران كننده است. «لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
🏴🏴
زیارتــنامه حضرت رســـول در روز شــنبه
أَشْـــــــــهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا
شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ وَ أَنَّكَ
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْـهَدُ أَنَّكَ قَدْ
بَلَّغْــــتَ رِسَــالاتِ رَبِّكَ وَ نَــصَحْتَ
لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَـدْتَ فِي سَبِــيلِ اللَّهِ
بِالْحِــكْمَةِ وَ الْمَوْعِــظَةِ الْحَسَنَةِ وَ
أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّكَ
قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى
الْكَافِرِينَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا حَتَّى
أَتَاكَ الْيَـــقِينُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْــرَفَ
مَحَلِّ الْمُــكَرَّمِينَ الْحَـــمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ
صَلَوَاتِكَ وَ صَــلَوَاتِ مَلائِــــكَتِكَ وَ
أَنْبِـــــيَائِكَ وَ الْمُرْسَــلِينَ وَ عِــبَادِكَ
الصَّـــالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّــــمَاوَاتِ وَ
الْأَرَضِــین
@Misaagh_Amin
#من_عاشق_محمدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تاریخی از خطبههای حضرت آیت الله خامنهای در اولین نماز جمعه پس از آغاز #دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سردار کارگر: زمانی که در نظام وظیفه بودم هر دو پسر رهبری برای سربازی پیش من آمدند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم منتشر نشده رهبر انقلاب در خطوط مقدم جبهه کردستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ما قرارگاه جنگ نرم می خواهیم!
یک مرکز استراتژیک!
#استاد_زرشناس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 سوزان مالونی: ایران حدود ۵۹۲ میلیارد دلار در جنگ خسارت دید
تحلیلگر| #حجت_الاسلام_راجی
◽️کارشناسان غربی معتقد بودند ایران حداقل دو برابر مدت جنگ زمان لازم داشت تا ایران را به نقطه شروع جنگ بازگرداند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی غمانگیز از زندگی یک جانباز
🔹جانباز شیمیایی: حقوقم ۹۰۰ هزار تومنه، نمیدونم دنا پلاس چیه!
مـیــثــــاق
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴 خون دلی که لعل شد زندگینامه مقام معظم رهبری 🥀 فصل سیزدهم قسمت صد و شصت و سه زندانی خبیث 🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴
خون دلی که لعل شد
زندگینامه مقام معظم رهبری
🥀 فصل سیزدهم قسمت صد و شصت و چهار
زندانی خبیث
🥀من عادت داشتم مقداری از غذای افطار را نگه دارم تا بعدا به صورت میان وعده بخورم چون در این زندان دچار زخم معده شده بودم به او نان و قدری مربا دادم حاضر نشد بخورد به زور به او غذا خوراندم و آب نوشاندم قدری چهره اش باز شد جهت مراعات حال او و انفعال و گرفتگی شدیدی که در چهرهاش دیدم به نماز عشا نایستادم به قصد تسلیت و همدردی صحبت را با او ادامه دادم وقتی دید من به او سخت توجه میکنم گمان کرد من این کار را از این جهت میکنم که می پندارم او از زندانیان سیاسی اسلامگرا است و یا اینکه قصد دارم به این وسیله او را به صفوف اسلامگرایان جذب کنم سرش را بلند کرد و با لحنی خشک گفت اجازه بدهید اعتراف کنم که من به هیچ دینی عقیده ندارم !
🥀فهمیدم که چه در ذهنش گذشته دنبال جمله ای مناسب ذهنیت و منطق و شرایط او می گشتم گفتم سوکارنو رئیس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت ملاک اتحاد ملت های عقب مانده نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن بلکه وحدت نیاز است مسائل یکی است و سرنوشت نامعلوم و دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد
🥀 انتظار این پاسخ را از من نداشت دیدم تغییر در چهرهاش آشکار شد خیلی از هم باز شد و با ما گرم گرفت بعد به او گفتم شما استراحت کن و ما نماز میخوانیم
همسرش در سلول دیگری از همین زندان بود من با استفاده از تجربه طولانی خود در این زندان توانست میان او و همسرش ارتباط برقرار کنم و همه گونه محبت و خدمتی به او کردم دو ماه پیش ما ماند
🥀 یک روز گفت وقتی چشمم به شما افتاد احساس کردم دچار فاجعه شده ام به خود گفتم گرفتار ملا شدیم اکنون به شما میگویم من در عمرم کسی را از جهت سعه صدر و عدم تعصب مانند شما ندیدم
🥀 با همه این حرفها و مواضع خبث طینت این مرد که بعدها برایم آشکار شد تغییری نیافت و از هر فرصتی برای مسخره کردن دین و روحانیون استفاده میکرد به شیوه ای چندش آور و نفرت انگیز از هر راهی می کوشید تا آداب و سننی را که با دین ارتباط دارد مورد تمسخر و تحقیر قرار دهد
ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا بیا تماشا کن!
بی صدا باریدند(قسمت دوم ) ؛این قسمت شهید مهدی باکری،شهید احمد کاظمی
در اخرین تماس؛تو گودال نشست خطاب به شهید احمد کاظمی کاش که اینجا را میدیدی چه ده با صفاییه...
#دفاع_مقدس
راویان📽رهبر انقلاب ،شهید حاج قاسم سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبری مخالف خریدن سربازی بودند اما مجلس تصویب کرد!
👈 سردار کارگر: خریدن سربازی اقدام بدی بود که رهبری هم مخالف بود، اما در مجلس تصویب و به ناجا ابلاغ کردند.
مـیــثــــاق
🎇°•○●﷽●○•°🎇 ✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین 🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کن
🎇°•○●﷽●○•°🎇
✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین
🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کنار او دفن شود.
🍃 محمد حسین به روایت علي نجيب زاده
💫 مدیون پدر و مادر
سال شصت و چهار با محمدحسین اشنا شدم. رفته بودم ترمینال بلیت بگیرم که با اتوبوس به منطقه بروم. آنجا یکی از بچه ها را دیدم. وقتی فهمید برای چه به ترمینال آمده ام، گفت: «فردا چندتا از بچه های اطلاعات می خواهند بروند منطقه، تو هم می توانی با آنها بروی.» من هم از خدا خواسته قبول کردم.
روز بعد به بچه های اطلاعات معرفی شدم و با یک استیشن حرکت کردیم. قرار بود اول به تهران بروند و بعد از آنجا راهی جنوب شوند. آنها پنج نفر بودند که من هیچ کدامشان را نمی شناختم. محمدحسین هم در بینشان بود.
توی راه که می رفتیم، دیدم محمد حسین هر چند دقیقه یک بار نگاهی به من می اندازد و می خندد. خب! من اولین بار بود که او را می دیدم. مانده بودم چرا می خندد؟ اول قضیه را جدی نگرفتم، اما بعد دیدم که نخیر! مثل اینکه دست بردار نیست، همین طور ما را نگاه می کند و می خندد.
طاقت نیاوردم و پرسیدم: «چرا می خندید؟ اتفاقی افتاده خنده شما دلیل دارد؟» گفت: «بله! دلیل که دارد، اما حالا نمی گویم. باید صبر کنی به مقصد که
رسیدیم، تنها شدی آن وقت می گویم.)
گفتم: «باشه یادم باشد، آنجا می پرسم.)
دیگر در مورد این قضیه حرفی نزدم، اما او مدام یک لبخند گوشه لبش بود.
سر ظهر بچه ها برای نماز کنار یک مسجد توقف
کردند.همه وضو گرفتند و رفتند داخل مسجد و سریع مهری برداشتند و به نماز ایستادند، اما محمدحسین کنار جامهری توقف کرد، دقت کردم، دیدم ایستاده است و مهرها را آرام جابه جا می کند، یکی را بر می دارد، نگاه می کند، بعد سر جایش می گذارد و یکی دیگر بر می دارد. حدود چهار، پنج دقیقه طول کشید تا عاقبت یک مهر برداشت.
سفر ما حدود سه روز طول کشید. این سه روز در هر مسجدی که برای نماز می ایستادیم، همین برنامه بود. من حسابی کنجکاو شده بودم، می خواستم بدانم که جریان چیست؟ گاهی اوقات یک جامهری حدود دویست، سیصد مهر داشت و او همه را می گشت تا یکی را انتخاب کند. تصمیم گرفتم هر طور شده سر از کار
او دربیاورم و سر این قضیه را پیدا کنم.
در یک مسجد، محمد حسین دیگر خیلی توقف کرد، یعنی از دفعات قبل هم خیلی بیشتر طول کشید، جلو رفتم: «حسین آقا! دنبال چه می گردی؟»
لبخندی زد: «یعنی نمیدانی؟!» | گفتم: «اگر می دانستم که سؤال نمی کردم.» | گفت: «خب! دارم دنبال مهر می گردم.» گفتم: «این همه مهر؛ مگر اینها با هم فرق می کنند؟ » گفت: «از خودت بپرس» گفتم: «من که نمی دانم باید از کسی مثل شما بپرسم تا یاد بگیرم.»
ادامه دارد 🖋️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 #شب_های_پرستاره
📹 خون شهدا داره اثر میکنه
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ ۖ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ
آیه ١٧ سوره یوسف
گفتند: ای پدر، قصه این است که ما به صحرا رفته و سرگرم مسابقه بودیم و یوسف را بر سر متاع خود گذاردیم و او را گرگ طعمه خود ساخت، و هر چند ما راست بگوییم تو باز از ما باور نخواهی کرد.