eitaa logo
میوه دل من
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨ امروز روی غذای پسر کوچولوی من یه درخت لوبیا دراومده بود😊🌳 برگ های درخت، سبزی قرمه بود🌱🌱🌱 میوه هاش، لوبیای قرمز بود😋 تنه ی درخت هم یه چنگال یا قاشق کوچولو پسر کوچولوم خیلی ذوق کرد😁🤗👏 با اینکه مدتیه بد غذا شده، اما همیشه با تزئینات اشتهاش باز می شه خدا روشکر😊 شما هم امتحان کنید و با خلاقیت خودتون کودک را تشویق به غذاخوردن کنید✅ خودش به حلقه ی سیب زمینی می گه خورشید 🌞☀️ به دیگ برنج می گه جزیره😎(بهترین روش پختن برنج، کته ای پختن اون هست، اینطوری ته دیگ برنجی دارید😋) البته زیادیش خوب نیستاااا❌ صفرازاست. هر نوع خورشتی می پزم با مواد اون غذای کودک را تزئین می کنم، شادی کودکم اشتهای او را هم باز می کنه.😘 یکی از راه هائی که من کودکم را به کارهای خوب ترغیب می کنم، اینه که بهش قول جایزه می دم، جایزه اش هم تزئین غذاشه👏👏🙂😅 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ امروز به کمک برادرزاده توالی اعداد رو بازی کردیم 😉👌😍 این‌طوری که روی چند تا تیکه‌ی مقوا ۳ تا مربع کشیدیم و اعدادِ وسط رو نوشتیم روی لِگوها هم اعداد قبل و بعد رو نوشتیم و از گل‌پسر اعداد رو پرسیدیم و اونم هرکدوم رو سرِ جای خودش میذاشت 😍 یه بازی ساده و در عین حال جذاب که می‌تونه بچه‌ها رو مدتی از تلویزیون و تبلت فاصله بده 😉 راستی می‌تونید به جای لِگو از سرِ بطری هم استفاده کنید 😊👌 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ برا مستقل شدن فندق‌هامون توی قاشق و چنگال دست گرفتن بهتره که اصلا ترس به خودمون راه ندیم💪✊ از اون‌جایی که بچه‌ها خیلی سریع و با چندبار تکرار به راحتی یاد می‌گیرن فندق خانِ ما هم خوردن میوه‌ها با چنگال رو زود یاد گرفته و دوست داره که خودش میوه‌ها رو برداره و بخوره 😇😊👌 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادران زرنگ و خلاقمون 😍 تجربیاتتون تو این زمینه رو برامون بفرستید.👌🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تشکر از ایشان🙏🌹
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ 🌹 سینا و طاها، تشت آبی را در حیاط گذاشته بودند. قایق کاغذی را در آن انداختند. هر دو خم شدند و به قایق فوت کردند. وقتی سینا فوت می کرد، قایق به طرفِ طاها می رفت. وقتی طاها فوت می کرد، قایق به طرف سینا می رفت. هر دو می‌خندیدند. زهرا با شلنگ آب، حیاط را می شست. رو به آنها کرد و گفت: -دوقلوهای افسانه‌ای لطفا برید کنار داره سیل میاد. بچه‌ها تشت آب را کناری کشیدند. سینا خندید و گفت: -آبجی خانم، شلنگ را بده به من. زهرا شلنگ را محکم‌تر چسبید و گفت: -چون من از شما بزرگترم و امسال میرم مدرسه، کارهای بزرگ را من باید انجام بدم. زهرا همه جا را با آب شست. مادر، زهرا را صدا کرد. شلنگ را انداخت و به آشپزخانه رفت. مادر به زهرا گفت: - دخترم، من کار دارم، سبزی‌ها را بشوی. زهرا شیر آب را باز کرد. سبزی ها را زیر آن گذاشت. سینا داد زد: - آبجی بیا، قایقم غرق شد. زهرا، شیر آب را باز گذاشت و رفت. مادر، اتاق را مرتب کرد و برگشت. شیر آب را بست. زهرا و سینا و طاها، هنوز قایق بازی می‌کردند. مادر، سبد لباس‌ها را به حیاط برد. به طرف طنابی که در حیاط بسته بود، رفت. صدای شُر شُر آب را شنید. شلنگ را برداشت. شیر آب را بست و به زهرا گفت: -مثل اینکه یادت رفته شیر آب را ببندی. شب که بابا برگشت. بچه ها جلوی در دویدند و سلام دادند. بابا جوابشان را داد و آن ها را بوسید. بچه ها به دستش نگاه کردند. سینا گفت: -بابا امشب هم ماهی نداریم. طاها گفت: - یعنی شام نداریم. بابا آهسته گفت: - نه نداریم. چون رودخانه آب ندارد. (فرجام پور) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا