ೋ❀ 💕 ﷽ 💕 ❀ೋ
انواع بازی با پتو و بالشها😎
برف بازی🤩
بعضی وقتا که حسشو ندارم پتوها رو جمع کنم، ترجیح میدم باهاشون فرصتِ بازی بسازم☺️😅
1⃣ یه روز پتوها رو روی هم ریختیم بطور پراکنده و بی نظم...
و حالا با پسرم رفتیم برف بازی روی پتوها😳
شالگردن و لباس گرم هم پوشیدیم که سررردمون نشه🤪
وای که چه مزه ای داره برف بازی، حتی خیالیش😄
البته میگن تخیلات رو به عینیت و واقعیت هم برسونید.👌
برای همین، بعدش ما به برف بازی واقعی هم رفتیم😇
یه بازی دیگه با پتوها👇
سُرسره بازی😍
2⃣تشکها رو از بالای مبل به سمت پایین (سراشیبی) قرار دادیم.🙃
یکی از لحافهامون که پارچهاش حالت سُر داشت، روی اونها گذاشتیم.🤓
ناهمواریها رو هم با بالشها تنظیم کردیم.😎
حالا سرسره خونگی آماده است😌😅
چقدر هم داداش و آبجی سرگرم شدن😊👍
میگفتیم داریم میریم پارک🏃♀🏃♂
با کلی ذوق🤩😍
نوبتی سوار سرسره میشدیم😄☺️
معمولا محدودیت، بازی رو دلچسب تر میکنه👌
مثلا یه بار نوبت مامان باشه بعدش پسرم بعد دخترم بعد دونفره و...نه اینکه همش یه نفر بازی کنه😐😉
اینم خاطره پارک رفتن ما🤗😘
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادرخلاق
#بازی
#برف_بازی
#پارک
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
¨‘°ºO✰┈•✦⚘﷽⚘✦•┈✰Oº°‘¨
😍قصههای قرآن، انس با قرآن❤️
مامانای نازنین😊
یکی از راه های انس گرفتن بچهها با قرآن اینه که همراه قرآن خوندن براشون قصه بگیم👌👌
مثلا وقتی سوره کوثر رو براشون
میخونیم حتما قصهاش رو براشون تعریف کنیم💚😊
حالا ما برای جذابیت بیشتر قرآن، به همراه دختر کوچولومون یک رحل کوچولو درست کردیم.😍👏
که هر وقت می خوام قرآن بخونم رحلش رو بیاره و کنارم بشینه و اونم همراهی کنه😘🌹💚
برای جذابیت بیشتر میتونید بهش گل های کوچولو صورتی هم بچسبونید.😇
#تولد_تا_هفت_سالگی
#مادرخلاق
#انس_با_قرآن
#قصه_قرانی
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘¨
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄
#داستان_کودکانه
#شکلات_مینا
(در مورد مسواک زدن)
مینا از پنجره به آسمان نگاه میکرد.
آسمان صاف و پر ستاره بود.
دلش میخواست بخوابد اما نمیتوانست.
دستش را روی دندانش محکم فشار داد تا دردش کمتر شود. اما نشد. چشمانش را روی هم گذاشت.
کمی که دردش آرام شد، به خواب رفت.
با صدای آواز گنجشکها، مینا چشمانش را باز کرد. نور خورشید اتاقش را روشن کردهبود.
نگاهش به کشوی کمد افتاد.
از جا بلند شد و به سمتش رفت. کشو را که باز کرد. چشمانش برقی زد و آب دهانش را قورت داد.
شکلات کاکائو با مغز گردو را خیلی دوست داشت.
به یاد دندان درد شب قبل افتاد اما نمیتوانست جلوی خودش را بگیرد.
همان موقع مادر صدایش زد.
-مینا جان، بیا زهرا جان کارت دارد.
شکلات را در جیب شلوار خود پنهان کرد. از اتاق بیرون رفت.
مادر مشغول درست کردن ناهار بود.
سلام کرد.
مادر لبخندی زد و گفت:
-به! به! ...سلام به دختر تپل و خواب آلوی خودم.
ظهر به خیر عزیزم!
از حرف مادر نمیدانست بخندد یا خجالت بکشد.
مادر گوشی تلفن را دستش داد.
-ببین زهرا جان چه میگوید؟
تازه یادش آمد که قرار بود امروز مسابقه طنابکشی در پارکینگ داشته باشند.
کمی با زهرا صحبت کرد و قول داد که در مسابقه شرکت کند.
مادر به لیوان شیر اشاره کرد و گفت:
-دخترم بیا صبحانه بخور.
مینا روی صندلی نشست.
وقتی مادر حواسش به غذا پختن بود،
آهسته سرش را پایین انداخت.
شکلات را از توی جیبش در آورد و با عجله در دهانش گذاشت.
بعد از خوردن صبحانه، از مادر اجازه گرفت و برای شرکت در مسابقه به پارکینگ رفت.
زهرا و بچههای دیگر منتظرش بودند.
دوید تا زودتر برسد.
زهرا گفت:
-مگر نمیدانی امروز مسابقه طنابکشی داریم. قرار هست کلاس اولیها با کلاس دومیها مسابقه بدهند. هر گروهی که برنده شد، یک بسته شکلات جایزه دارد.
مینا در کنار کلاساولیها ایستاد.
حواسش به جعبه خوشرنگ شکلاتها بود.
مریم سوت شروع مسابقه را زد.
هر دو گروه تمام تلاششان را میکردند.
گروه زهرا از این طرف طناب را میکشیدند.
گروه مهتاب از آن طرف.
هر دو گروه میآمدند جلو، دوباره به عقب برمیگشتند.
سارا از گروه زهرا با آن دستان استخوانیاش هر چه کشید فایده نداشت.
گروه مهتاب هم همه امیدشان به مینا بود.
مینا با آن دستان تپلش طناب را محکم کشید.
با فشاری که مینا روی طناب آورد، نزدیک بود طناب پاره شود، اما بالاخره موفق شدند و توانستند برنده مسابقه شوند.
همه کلاس اولیها دست زدند و شادی کردند.
موقع دادن جایزه رسید.
کلاس اولیها، خوشحال و خندان شکلات را بین خود تقسیم کردند.
مینا سهمش را برداشت و در جیب پیراهنش، پنهان کرد و به خانه رفت.
موقع خواب، یکی یکی آنها را باز کرد و خورد.
اما باز هم خوابش نبرد.
در رختخوابش به این طرف و آن طرف غلت میخورد.
زبانش آویزان شده بود.
آب دهانش از کنار لبهایش بیرون میریخت و بالشتش حسابی خیس شدهبود.
لُپهای نرم و پفکیاش مثل توپ باد کرد.
انگار چیزی در دهانش بود.
با دهان بسته ناله میکرد.
مادر صدایش را شنید.
خودش را به اتاق رساند.
پوستهای شکلات زیر تخت افتادهبود.
ابروهایش را درهم کشید اما چیزی به مینا نگفت.
با دیدن صورتش که مثل یک توپ قل قلی شدهبود، فهمید که دندان درد دارد.
کمی دلداریش داد و سرش را نوازش کرد و گفت:
-دخترم ببین با مرواریدهای سفید و قشنگت چه کار کردی؟
بعد به سمت آشپزخانه رفت.
روغن حنظل را از یخچال برداشت و برگشت.
دو قطره روغن در گوش او ریخت تا دردش آرام شود.
وقتی که به دندان پزشکی رفتند،
دکتر گفت:
-باید عفونت دندانهایش از بین برود، تا دندانش را درست کنم.
بعد به مینا یک مسواک کادو شده داد و گفت:
-دخترم یادت باشد، همیشه این دوست خوبت را نگه داری و از آن استفاده کنی.
به خانه که برگشتند، مادر برایش دمنوش آویشن درست کرد.
مینا به خودش قول داد تا همیشه مواظب دندانهایش باشد.
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان_کودکانه
#شکلات_مینا
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
┄┄┅✧🌜•◦❈☀️❈•◦🌛✧┅┄┄
﷽࿐࿐🐬࿐•°o.O
یه بازی دیگه با پتوها😳
گشت و گذار پتویی☺️
3⃣پسرم حیواناتش رو گاهی به دامن طبیعت(دامن پتوها😅) میبره؛ کوه و دشت و دره😊
تو مسیر راهشون هم گاهی میافتن توی دره یا چاه...😳
اون وقت حیوونای دیگه میان کمکش میکنن💪👌
وقتی همه باهم به قله ی کوه میرسن خیلی ذوق میکنن☺️👏👏
بعضی وقتا هم توی غارها قایم میشن و بقیه باید بیان پیداشون کنن😄
با این بازی ساده، کلی سرگرم میشه👌😍😘
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادرخلاق
#بازی_با_پتو
#هشت_تا_چهارده_سال
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
o.O•°o.O•°🐠🦋🐠•°o.O•°o.O
━━━━━━━━━━﷽◯✦━━━
ماز آهنربایی🔗🧲
برای ساخت این ماز👇
اول یک خرگوش کوچولو رو برش میزنید و بعد یک آهنربا بهش میچسبونید.😍
روی یک برگه چند مسیر نقاشی میکنید.👩🎨
برای بچه های کوچیک یک مسیر باشه کافیه ولی برای جذابیت بیشتر برای بچههای بالای سه سال میتونید چند مسیر مختلف بکشید که یکی از مسیرهاش به هویج برسه.🐰🥕
بعد کاغذ رو روی درب آهنی یا یخچال می چسبونید و خرگوشی که آهنربا بهش چسب زدید رو روی مسیر حرکت میدین تا به هویج برسونید😋🤓
این بازی رو میتونید برای بچههایی که بد غذا هستند انجام بدین😉
مثلا با هر بار رسوندن خرگوش به هویج یک قاشق غذا داخل دهانش بگذازید.😋😌
وقتی غذا خوردن همراه با بازی باشه بچهها هم علاقه بیشتری به غذا خوردن نشون میدن😍👍👌
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادرخلاق
#ماز
#تشویق_به_غذا_خوردن
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
━━━━━━✦◯◯᪥◯◯✦━━━━━━
╔═✿❀🌸❀✿═══════╗
در هر ردیف دور تصویری که مناسب اون وعده ی غذایی هست، خط بکش!
#تولد_تا_هفت_سالگی
#طبع_و_مزاج
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
╚══════✿❀🌸❀✿══╝
━━━➖⃟🚗⃟ ﷽ ➖⃟🚙⃟━━━━
سه چرخه پر بار☺️
ببینم چند تا وسیله میتونی به سه چرخهات آویزون کنی و اونها نیفتن؟😃👏👏
یه بازی جالب که مادر فقط نقش مشوّق رو داره همینه👌
در ابتدا پسرم با خلاقیت خودش، حیوانات یا ماشینهاش رو جاگذاری میکرد...😍
بعد بهش گفتیم چندتا وسیله میتونی بذاری روی سه چرخه ات🤔
در حالی که وایسن و نیفتن؟👏
آخرشم باباش وارد عمل شد و همینطور که میبینید چقققد وسیله روی سه چرخه قرار گرفته😊😃
به همین سادگی ☺️😅🤪
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#مادرخلاق
#خلاقیت
#تفکر_تمرکز
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
━━━➖⃟🚗⃟ ❤️➖⃟🚙⃟━━━━
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄
الگویابی🤩
این بازی را با هر چیز دیگهای میشه انجام داد👌👌
گل پسر👦
باید شکلهای این طرف خط را مثل اون طرف میذاشت😊
اینجوری دقت میکرد🧐
به ترتیب رنگها که همهاش را درست بذاره😁
مامانا ی گل برای آموزش رنگها هم میتونید از این بازی استفاده کنید😍👌
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی_سازی
#دقت_و_تمرکز
#بازی_با_رنگ_ها
#آموزش
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄
«يا فاطِمَةُ إعمَلِي لِنَفسِك»
#حضرت_زهرا_س
#پیامبر_اکرم_ص
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
میوه دل من
مسابقه💯مسابقه💯مسابقه💯مسابقه💯 سلااام سلااااام! ❤️عیدتون مبارک❤️ میونتون با یه
🌸شرکت توی مسابقه مون یادتون نره ها🌸
#دعاي_ندبه
أيْنَ قاصِمُ شَوکَةِ المُعتَدِينَ...
کجاست در هم شکننده شوکت متجاوزان...
#امام_زمان(عج)
#جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
═════ ♥️ ⃟⃟ ⃟❀ ﷽ ❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ═════
کمتوجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی، ایمان، محبت و اندیشۀ انسان، یک خلأ بزرگ فرهنگی، بهویژه در فرهنگ دینی ماست. ما فکر میکنیم که عمل، میوه و نتیجۀ آگاهی و ایمان است و باید مدام آگاهی و ایمان خودمان را افزایش دهیم تا این میوه را به ما بدهد، اما این اشتباه است که مدام بر افزایش ایمان و علائق معنوی تأکید کنیم تا به عمل برسیم. ما در این بحث، میخواهیم جلوی این اشتباه رایج و جاافتاده را بگیریم.
البته عمل به نوعی، نتیجۀ ایمان و اگاهی و علاقه هست، اما معنایش این نیست که هر کسی عملش کم بود، او را متهم کنیم به اینکه «ایمانش کم است!» و بعد هم برای اینکه ایمان و علاقههای خوبِ او را افزایش دهیم، روی آگاهیدادن به او برنامهریزی کنیم.
ما گاهی دچار علمزدگی میشویم. یعنی تصور میکنیم مشکلات انسان، با آگاهیدادن حل میشود یا تصور میکنیم علم، بیشتر از عمل، اثر دارد یا اینکه «همیشه، اول باید آگاهی بدهیم!» اما همیشه لازم نیست اول آگاهی بدهیم.
خیلیجاها فهم برخی از آگاهیها، نیاز به ظرفیت دارد و خیلیجاها ظرفیت میخواهد که انسان از آگاهی تأثیر بپذیرد و این ظرفیت هم با عمل، ایجاد میشود.
ایمانزدگی و محبتزدگی هم یعنی اینکه مدام بخواهیم بدون اصلاح رفتار، ایمان و علاقه را افزایش دهیم و مدام توصیه کنیم «ایمانتان را زیاد کنید!» خدا در قرآن بیشتر از اینکه بفرماید «ایمانتان را زیاد کنید» به عمل توصیه میکند.
در دستورات قرآن، آمارِ «بدانید» هم زیاد نیست، اما دستور به «عمل» زیاد است.
قرآن بارها میفرماید «إتقوا الله» (متقی یعنی کسی که در عمل، مراقب باشد) و عملهای جزئی را ذکر کرده و فرموده: «این کار را بکنید...آن کار را بکنید...»
اگر عمل را میوۀ ایمان بدانیم، نتیجهاش این میشود که «تا وقتی حسّ و حال پیدا نکردیم، عمل نمیکنیم!» میگویند: چرا نماز اول وقت نمیخوانی؟ میگوییم: «حسّش را ندارم!» انتظار داریم اول مثل یک عارفِ واصل بشویم و به حدّ اعلای عشق و ایمان و یقین برسیم، تا بعد اعمالِ خوب انجام دهیم!
این تلقّیِ عمومی ما از عمل است! ولی این تلقی، غلط است.
استاد پناهیان
مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
زمان: محرم ۹۷
#استاد_پناهیان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
═════ ♥️ ⃟⃟ ⃟❀❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ═════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه لحظات شیرین و ماندگاری😍
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جمعه
#امام_زمان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
━━━━━✤✤﷽✤✤━━━━
فرش فروش☺️
1⃣پسرم پارچه های نمدی رو برداشته بود و دوست داشت فروشنده بازی کنه😍👏
منم خریدار شدم😃😌
(بازی دوستداشتنی بچهها)😊
بعد که کمی گذشت
بهش پیشنهاد دادم پارچهها رو روی زمین بچینه با کمی فاصله از همدیگه تا یه بازی دیگه بکنیم😇👌
من میگفتم: بپر 🤾♂🤾♂ رو پارچه صورتی☺️
حالا روی کِرِمییی👏👏
رنگها رو تمرین کردیم، تمرین پَرِش هم هست😌
میشه به تدریج فاصلهها رو بیشتر کرد تا بتونه بیشتر بپّره😊
هم هیجانش بیشتر بشه هم قدرت پرش بیشتری پیدا کنه و هم از شکوفا شدن این استعداد دورنیش لذت ببره😌👌
این بازی برای بچههای سوداوی مثل بچه من لذت بخش و خوبه؛ یه مقدار تحرکشون رو میشه به مرور با این بازی بیشتر کرد ✅👌
#تولد_تا_هفت_سالگی
#مادرانه
#بازی_سازی
#خلاقیت
#میوه_ی_دل_من
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
━━━━━✤✦✤✦✤━━━━