eitaa logo
میثم کاوسی
504 دنبال‌کننده
136 عکس
49 ویدیو
3 فایل
بچه شاعر نویسنده نامنظم کوچکترین عضو #گروه_یاقوت_سرخ غلام‌بن‌غلام جناب أبوتراب روحی فداه اینجا شخصی تر حرف میزنیم❤️ ارتباط با ادمین: @Meysam_76
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «کلاغ پر» وقتی کشید مرغ دلم تا عراق،پر تا پای مرز رفتم و گفتم فراق پر حالا که باز کرده‌ای آغوش سوی من باید درآورد دلم از اشتیاق، پر تمثال توست بر در و دیوار و میزند از شوق کربلای تو حتی اتاق پر ما را کنون که دور خودت جمع کرده‌ای ای عشق! تا قیام قیامت، نفاق پر! در روضه‌ات مرا که دعا کرد مادرم از طالعم کشید در آن لحظه «عاق» پر روی سیاه در حرمت میشود سفید وقتی کبوتر تو شدم پس، کلاغ پر! فطرس همیشه قبل ورودش به صحن تو با گریه میکشد دم ایوان به طاق، پر از بس حریم قدسی‌ات اعجاب آور است میریزد از ملائکه هم در رواق پر در انتظار پخت و پز بزم ماتمت هر لحظه میکشد دل دیگ و اجاق پر در حسن میزبانی‌ات این بس که اربعین هر چشم درمی‌آورد از آن سیاق، پر @mkavoosi110
با نام کربلا مستی شروع می‌شود از جام کربلا حیّ علی‌الحرم پیچیده در حسینیه پیغام کربلا پیراهن حسین در اهتزاز آمده بر بام کربلا مُحرم شدند تا بر تن کنند جامه‌ی احرام کربلا زینب به گریه گفت؛ ختم به‌خیر باد سرانجام کربلا طوفان نهفته است... در این مسیر ظاهراً آرام کربلا خیمه بنا کنید یک‌روضه در حسینیه‌ی دل به‌پا کنید ای اهل‌بیت من حالا عمل به وعده‌ی "قالو بلی" کنید اینجا بهشت ماست خود را به آستان خدا پاگشا کنید با صبر بر بلا از خود خدای عزّوجل را رضا کنید بر قد و قامت عباس و قاسم و علی‌اکبر دعا کنید هرکس شهید شد بر جسم او به‌جای کفن بوریا کنید... نوحوا علی‌الحسین تنها دلیل گریه‌ی ما از ازل حسین مُردن سعادت است وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین نام تو ذکر ماست از وقت شیر خوردن‌مان تا اجل حسین با گریه کردنم مانند حر گرفته مرا در بغل حسین در بین مشکلات بوده همیشه و همه‌جا راه‌حل حسین الشِّمرُ جالِسٌ... زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین... زانو رکاب شد تا پرده‌دار اهل‌حرم آفتاب شد لشکر اضافه کرد پس رفته‌رفته خانه‌ی هستی خراب شد نُه روز بعد از آن با خون سر محاسن آقا خضاب شد نُه روز بعد از آن سقا کنار علقمه از غصّه آب شد نُه روز بعد از آن تازه شروع روضه‌ی "بس‌کن‌رباب" شد نُه روز بعد از آن دست مخدرات حرم در طناب شد... شعر از گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از تو هر کس گفت «بابا» گریه کردم؛ با خاطرات مشک و سقّا گریه کردم با خنده رفتم کربلا اما از آنجا تا شام را صحرا به صحرا گریه کردم هجده عزیزم را به روی نیزه دیدم با خاطراتم هر قدم را گریه کردم در کربلا و کوفه و دروازه‌ی شام نام تو را بردند هر جا گریه کردم گفتم تو را قدر دو دنیا دوست دارم زیر لگد قدر دو دنیا گریه کردم از کاروان وقتی که جاماندم، برایت با هر نفس همپای زهرا گریه کردم دیدم رباب آهسته دارد میکشد باز، بر خاک با انگشت، دریا ، گریه کردم... از داغ گوش و گوشوار و زخم پهلو تا درد دست و تاول پا گریه کردم تا پیش چشم ساربان بغضم ترک خورد بر صورتم زد بیشتر تا گریه کردم زجر لعین با یک طبق سمت خرابه با نیشخند آمد من امّا گریه کردم @mkavoosi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر یا حسین منو مستم میکنه هر جا غیر روضه هات خستم میکنه از دنیا و آدماش آزادم ولی بوی تربت تو پابستم میکنه برای اینکه کنار تو باشم تموم دنیا رو پس زدم آقا خوشی عمرم دقایقی بوده که توی هیئت نفس زدم آقا نفس زدن تو هیئت افتخارمه رقیه‌ی تو همه‌ی کس و کارمه مولا با اسم تو به مرز جنون میرسم گدایی از غیر تو ننگ و عارمه مولا حسین یا حسین مدد اباعبدلله ذکر یا حسینه دلیل بندگیم همواره حسین میگفتم از بچگیم تا باشه نفس برات میخونم اقا دورت میگردم ای همه‌ی زندگیم به هم خورده روزگارم از دوری ببین بیتابم بذار بیام آقا منم مجنون محبتای تو همون کهنه گدای روسیام آقا حرم لازمم بی تو خرابم خراب خمارم مگه تو بدی به جامم شراب آقا ببین نوکرت سیره از این زندگی نگاهی بکن به دلم که داره ثواب آقا حسین یا حسین مدد اباعبدالله با ذکر رقیه من اعجاز میکنم عشقمو با اشک چشام ابراز میکنم تو هیئت با چشم خیس و سینه زنون یا رقیه میگم و پرواز میکنم پر پروازه رقیه خاتونه دم و دمسازه رقیه خاتونه برا سینه زن رقیه فرمانده‌س اونم سرباز رقیه خاتونه کوچیکه دستاش اما شبیه عموش کرم داره و حاجت روا میکنه خاتون تو فکر غم دنیا نباش و بدون تموم دردامونو دوا میکنه خاتون رقیه خاتون مددی یا مولاتی شعر و سبک: @mkavoosi110
ذکر یاحسین _بند اول.mp3
1.21M
ذکر یاحسین... 🔹بند اول @mkavoosi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از میثم کاوسی
38.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر جا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به اباالفضل بزن یا به رقیه... @mkavoosi110
میثم کاوسی
هر جا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به اباالفضل بزن یا به رقیه... #میثم_کاوسی #حسین_سیب‌سرخی #ی
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه دلخوش شده‌ایم از همه دنیا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه @mkavoosi110
هدایت شده از سجاد روان مرد
[WWW.FOTROS.IR]ma1403041701.mp3
9.96M
روضه (این‌روزها که روزی گریه، فراهم است) 🎥 مراسم عزاداری شب دوم ماه 🗓 یک‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح: 📝 شاعر: 📍 (علیه‌السّلام) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7
السلام علی قلب زینب الصبور «چکیده‌ی پنج تن» با اذن من سحرها، سر میزند سپیده رزق جهان به لطف، بابای من رسیده احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم! من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده بردند بین انظار، من را که قبل از اینها یک بار سایه‌ام را همسایه هم ندیده دنیا و خواری‌اش را، پیش خدا همین بس که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده... با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم داری خبر که زینب بی تو چه‌ها کشیده!؟ از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید از لحظه‌ای که فهمید،بر سینه‌ات دویده پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب! تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده @mkavoosi110
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛ کنار سفره‌ات هر وعده سائل بیش و کم، باشد! به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟ چه کس مثل تو نام خانه‌اش دارالکرم باشد!؟ ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد! ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد... ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛ تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد! برای افتخار مردم ایران همین کافیست همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد @mkavoosi110
ای یکه تاز و یل حسن جانم ای فاتح جمل حسن جانم ای نمک روضه حسین جان و ای ذکر تو عسل حسن جانم یه عمره سائل لطف مدامت منم همون مست مست شراب نابت منم همون که میشه تهش پیر غلامت منم مستم مست حسن ذکرمه پیوسته حسن دنیا رو پس زدم که بشم پابست حسن روزی اشک گریه کنا با فاطمه و رزق زیارت کرببلا دست حسن یا کریم بن کریم ای دل و دلبرم حسن مولا من سنه نوکرم حسن مولا ای حرمت محشر حسین جان و ای شه بی حرم حسن مولا واسه کشیدن نفس، دلیلم تویی اون که بسته به دامنش دخیلم تویی همون که میشه قیامت کفیلم تویی بزم غم محرم، آب و تابش حسنه ذکر حسینِ روضه خون، جوابش حسنه! با ذکر یا حسن روزی سالتو بگیر روضه دارالکرمه، دَقُّ البابش «حسنه» یاکریم بن کریم ای نوه‌ی شیر خدا قاسم ای ثمر فاطمه یا قاسم جان! چه یلی شدی مث بابات! ای حسن کرب و بلا قاسم! بنازم شجاعتو با کفن اومده شبیه حیدره و بت شکن اومده جمل رفته ها گفتن حسن اومده قاسم امیرمه، دنیامه، دل و دینمه قاسم همون که اسم باباش حک رو سینمه وقتی میترسم از مرگ و قیامتم فقط قاسم پناهگاهمه حصن حصینمه یا کریم بن کریم شعر و سبک: @mkavoosi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سجاد روان مرد
4_5801091951658801235.mp3
13.03M
🎙فـایل صـوتــی شاعر: واحد|شعرخوانی... عجب نیست که دائم سر زبان من است محرم الحرام۱۴۴۶ پنجشنبه۲۱تیرماه۱۴۰۳ هیئت دوستداران حضرت مهدی(عج) https://eitaa.com/joinchat/1464860874Cb4a9da9df7
به نام نامی حضرت شهزاده علی اکبر روحی فداه♥️ روز هشتم👇🏻 @mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم «دلبر» چنان دریایی از می که به یک ساغر نمیگنجد درون یک غزل توصیف آن دلبر نمیگنجد همان که گر بنا باشد نوشتن از کمالاتش فقط شرح دو ابرویش به صد دفتر نمی گنجد به اقلیم دلم اولاد زهرا پادشاهانند دو سلطان پس غلط باشد به یک کشور نمیگنجد دل هر کس به گیسوهای معشوقی گره خورده‌است مرا در دل به جز عشق علی اکبر نمیگنجد به روی سر در هر خانه نامش میخورد از شوق درون چارچوب خویش دیگر در نمیگنجد برای بوسه بر یاقوت لبهای علی اکبر ستون انگور داده گرچه در باور نمیگنجد درون کوزه شاید جا شود دریا ولی قطعا علی نور است و جز در جسم پیغمبر نمیگنجد اذان بوی خوشی دارد که از عطر دهان اوست که غیر از عطر خوش در نافه و عنبر نمیگنجد حرم رفتی ادب کن محضرش پایین پا بنشین که نوکر در سرش رفتن به بالاسر نمیگنجد   @mkavoosi110
راهی میدونه رقیه گریونه پشت سرش بابا دلش خونه دلش خونه عطش که بالا رفت اکبر لیلا رفت آه حرم بالا تر از عرش معلی رفت خم میشه قد یه پدر قد میکشه تا یه پسر هی میخوره خون جگر آه علی اکبر تنها میون یه سپاه خیمه رو میکنه نگاه داره باباش میکشه آه آه علی اکبر «ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا» زد به دل لشگر کرده به پا محشر میگه ماشالله عمه زینب به علی اکبر میمنه تا میسر کربلا شد خیبر مونده بودن اکبر رجز میخونه یا حیدر تو دستشه هنوز علم میدونو میریزه به هم بابا حسین میگیره دم جان علی اکبر «ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا» از همه‌ی یلا سره شاگرد رزم حیدره تنها خودش یه لشگره جان علی اکبر تا از رو زین افتاد ستون دین افتاد انگاری که عرش خدا روی زمین افتاد بسکه ازش خون رفت از بدنش جون رفت باباش مث باز شکاری سمت میدون رفت رقیه میبینه تو خواب علی گذاشت پا تو رکاب کاش بشه همراه عقاب بیاد به خیمه تموم دشت کربلا شده برا علی عبا تا که روی دوش بابا بیاد به خیمه «ولدی، علی، علی الدنیا بعدک العفا» شعر و ملودی: @mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم «علی اکبر» دلارام و دلیر و دلکش و دلبر علی اکبر قیامت رو و جنت جلوه و محشر علی اکبر همین که میگذشت از کوچه‌های شهر، ساعتها به جا میماند از او عطر پیغمبر، علی اکبر محمد را زدم فریاد و پژواک اینچنین برگشت علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر علی، در کودکی استاد او بوده‌ست این یعنی به تنهایی برابر بوده با لشگر علی اکبر رجز میخواند و میپاشید از هم لشگر دشمن که بر رخ داشت از ابرو دوتا خنجر علی اکبر به خلق و خلق پیغمبر، به وقت رزم چون حیدر تمام حسن ها جمعند یکجا در علی اکبر بسوز ای دل که زینب داشت با چشمان خود میدید که میزد زیر تیغ و تیر، بال و پر علی اکبر حسین افتاد از پا آن زمان که پیش چشمانش زمین افتاد از بالای زین با سر، علی اکبر @mkavoosi110