.
🌸مروری کوتاه بر نهج البلاغه🌸
🌸ترجمه خطبه۲۰۳-امام علی(ع)🌸
🌸پرداختن به آخرت🌸
🌺آخرت گرايي🌺
⚜اي مردم! دنيا سراي گذرا! و آخرت خانه جاويدان است، پس از گذرگاه خويش براي سرمنزل جاودانه توشه برگيريد...
⚜و پرده هاي خود را در نزد كسي كه بر اسرار شما آگاه است پاره نكنيد، پيش از آنكه بدنهاي شما از دنيا خارج گردد، دلهايتان را خارج كنيد، شما را در دنيا آزموده اند و براي غير دنيا آفريده اند.
⚜كسي بميرد، مردم مي گويند:چه باقي گذاشت؟ اما فرشتگان مي گويند: چه پيش فرستاد؟
⚜خدا پدرانتان را بيامرزد، مقداري از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقي ماند و همه را براي وارثان مگذاريد كه پاسخگويي آن بر شما واجب است.
📖نهج البلاغه- ترجمه محمد دشتی
━━🍃🌺🍃━━
✍ @Mnasim20
ڪم سن و سال بودند ...
اجباری در ڪار نبود، امّـا
عشق و اختیار مصممشان کرد
سنگرهای علم و دانش را ترک کردند
و رهسپار میدان نبرد و شهادت شدند
سلام بر ایثارتان
سلام بر مکتب تان
سلام بر شهادت تان
سلام بر لحظهی جان دادنتان
و درود بر عظمت و بزرگیتان
آنگونه که پیر خمیـن
شـما را رهبـر خویش خواند...
👌سیزده آبان
🔸روز دانـش آمـوز
✨یاد شهدای دانش آموز گرامیباد
✍ @Mnasim20
#شهیدعلی_عابدینی
متولد ۱۳۶۵/۵/۲۵ در روستای فرم از توابع بخش مرکزی فریدونکنار، عضو سپاه پاسداران و عضو یگان صابرین لشکر ۲۵ کربلا که داوطلبانه به سوریه اعزام و در دومین اعزامش در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ در خانطومان به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از سالها مفقودالاثر بودن در اواخر مهر ماه ۱۳۹۹ همزمان با سالروز شهادت امام رضا(ع) شناسایی و بعد از طواف غریبانه در حرم مطهر و تشییع به خاک سپرده شد.
✍ @Mnasim20
با تو از خود می گویم...
#شهیدعلی_عابدینی متولد ۱۳۶۵/۵/۲۵ در روستای فرم از توابع بخش مرکزی فریدونکنار، عضو سپاه پاسداران و عض
🌸معرفی نامه#شهیدعلی_عابدینی🌸
در سحرگاه ۲۵ مرداد ماه ۱۳۶۵ در خانواده ای متدین و مذهبی در روستای فرم از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدونکنار به دنیا آمد. لحظه تولد شهید مصادف با اذان صبح و فجر صادق بود که باعث شد تا مادربزرگ اسم صادق علی را انتخاب کند و چون مادر در طول بارداری به اهل بیت توسل داشت، نام علی را انتخاب کرد و بدین ترتیب در شناسنامه نام او را علی و در بین اقوام و بستگان به صادق علی مشهور بود.
براساس نذر مادر، علی نذر حضرت عباس بود و از همان دوران کودکی و در ایام محرم با لباس سفید و سربند یازهرا و یا زینب در مراسم عزاداری حاضر میشد. علی فرزند اول خانواده بود. بچه ای صبور که کمتر اهل حرف زدن بود.
اخلاقش تأثیر گرفته از عموی شهیدش علی اصغر عابدینی بود. خانواده می گفتند قبل از سن بلوغ به نیت عمویش نماز می خواند. به گفته پدرش، مدتی در پایگاه بسیج محل بخش پرسنلی که معمولا کار سختی محسوب میشد را بر عهده داشت تا اینکه نامه ای آمد که هر کسی از بچه های فعال بسیج می خواهد برود سپاه، می تواند که علی هم جذب این نهاد شد. به دلیل آمادکی جسمی اش وارد گردان صابرین شد که بسیار گردان سختی است و ماموریت های سختی دارد.
به گفته مادر شهید، علی بچه با محبت و دلسوزی بود، درسش را بدون اذیت کردن ما تمام کرد و بعد از دیپلم سال ۸۵ وارد سپاه شد و در حین کار، تحصیلات عالیه را هر شروع کرد و وارد دانشگاه شد.
به گفته مادر شهید، وقتی درگیری ها در سوریه شروع شد، یک روز آمد و گفت برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده ام. اصلا مخالفت نکردم. راستش اینقدر خالصانه کار می کرد که خودم می گفتم: خدایا حالا که این بچه اینگونه زحمت می کشد، اگر قرار است اینجا از مریضی و تصادف طوریش شود، همان شهید شود بهتر است.
پدر شهید از اولین اعزام فرزندش اینگونه می گوید که در اولین اعزامش در زمستان ۹۴ به سوریه با وجود مجروح شدن اما روحیه بسیار بالایی داشت و همیشه لبخند بر لب داشت... بسیار شجاع و نترس بود و در حقیقت شجاعت اش به عمو و مادرش رفته بود.
مادر شهید می گفت: علی برای من هم دختر بود و هم پسر. خیلی دلسوز و مهربان بود. بسیار صبور بود. به حلال و حرام خیلی اعتقاد داشت. به نماز خیلی اهمیت می داد و همیشه حتی در روزهای بارانی به مسجد می رفت.
پسرم اهل حرف زدن و توضیح دادن در مورد کارهایش نبود. وقتی پا پی اش میشدم و می پرسیدم در سوریه چه کار می کنی؟ می گفت: می گویند: فرمانده گروهانم... دوستش هم می گفت هر جا علی بود همه می خواستند بروند با او باشند از بس اخلاقش خوب بود...
همسر شهید که از زندگی مشترکش با شهید یک فرزند پسر دارد درباره این شهید بزرگوار می گوید: با اینکه در زمان خواستگاری مدام از کارش می گفت و می گفت نظامی است و ممکن است مدام در ماموریت باشد اما چون آن موقع جنگی نبود مخالفتی نداشتم ماموریت هایش بعد از ازدواج بیشتر هم شده بود تا اینکه به سوریه رفت، آن موقع تازه فهمیدم کارش چیست. خیلی تودار بود و حرفی نمیزد.
اعزام دومش در ۱۵ فروردین ۹۵ بود، هنوز بهبود پیدا نکرده بود، اما دیگر دل ماندن نداشت تا اینکه دوباره به خواست خودش اعزام شد و در ۱۷ اردیبهشت ۹۵ در منطقه خان طومان در کنار تعدادی از همرزمانش به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از سالها مفقودالاثر بودن در اواخر مهر ماه ۱۳۹۹ همزمان با سالروز شهادت امام رضا(ع) شناسایی و بعد از طوافی غریبانه در حرم مطهر و تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد.
🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺
✍ @Mnasim20
با تو از خود می گویم...
#شهیدعلیرضا_محمودی_پارسا متولد ۱۳۴۸/۴/۲۳ در تهران که با شروع جنگ تحمیلی با تلاش بسیار داوطلبانه عازم
💢 در محضـر شهیــد...
⚜آمریکای جهانخوار و هم پیمانانش برای شڪست این انقــــلاب حداڪثر تلاش خود را می ڪنند اما ما میدانیم "یدالله فوق ایدیهم" دست خدا بالاترین دست هـاست و این دست خداست که توطئه های دشمنان جهانخوار را در هم میکوبد.
👌شهیـد دانش آمـوز
✨شهید علیرضامحمودی پارسا🕊
✍ @Mnasim20