eitaa logo
مدافعان حـــرم
918 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
10.7هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
حرکت نمادین حامیان فلسطین در ایستگاه قطار در اسلو
این دختر کوچولو رو میبینین؟ مادرش شب بعد تولدش شهید شد :)
وقتی وسط جنگ مامانت صدات میزنه بیا چایی‌ سرد شد
4_5922437383499813323(1).mp3
5.65M
حَریفت منم من تھرانی و احمدی روشنم ، بشنو نعرھ‌ی یاعلی گفتنم✌️🏻؛
کار فرهنگیمون🙂🫀 با مدیر
ببخشید خستتون کردیم🙃✨ حلال کنید =) وضو یآدتون نره، شبتون خوش🍃💕 دعامون کنید🙏:)
😴🌿 یادآوری‌اعمال‌قبل‌ازخواب حضرت‌رسول‌اکرم‌فرمودندهرشب‌پیش‌از خواب : 1⃣. قرآن‌راختم‌کنید. (=³بارسورهـ‌توحید) 2⃣. پیامبران‌راشفیع‌خودگردانید. (=¹ بار: اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمد وعجل‌فرجهم،اللهم‌صل‌علی‌جمیع‌الانبیاء والمرسلین) 3⃣. مومنین‌راازخودراضی‌کنید. (=¹بار: اللهم‌اغفرللمومنین‌والمومنات) 4⃣. یک‌حج‌ویک‌عمرهـ‌به‌جاآورید. (=¹ بار: سبحان‌الله‌والحمدلله‌ولااله‌الا الله‌والله‌اکبر) 5⃣. اقامه‌هزارركعت‌نماز (=³بار:«یَفْعَلُ‌اللهُ‌مایَشاءُبِقُدْرَتِهِ، وَیَحْكُمُ‌ مایُریدُبِعِزَّتِهِ») آیاحیف‌نیست‌هرشب‌به‌این‌سادگی‌از چنین‌خیرپربرکتی‌محروم‌شویم
AUD-20220910-WA0018.mp3
1.71M
🌷 فایل صوتی آیت الکرسی 🌷 ‍ ‍ 💠🔹آیت الکرسی 💠🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ 🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ 🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ 🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ 🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ 🌸 أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ. سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام‌ بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مى‌يابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مى‌شود، سلام بر تو اى پاك‌نهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده‌اى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى مولاى من، من دل‌بسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب می‌جويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار می‌كشم.
مدافعان حـــرم
قسمت شصت و دوم : مادر   برای اولین بار، بعد از 17سال، یاد مادرم افتادم … اون شب، تمام مدت چهره اش جل
بسم الله الرحمن الرحیم قسمت شصت و سوم : پسر قشنگ   دستش رو گرفتم و بردم سوار ماشینش کردم … تمام روز رو دنبال یه خانه سالمندان گشتم … یه جای مناسب و خوب که از پس قیمت و هزینه هاش بربیام … بالاخره پذیرشش رو گرفتم و بستریش کردم … با خوشحالی، 10 دلاریش رو دستش گرفته بود و به همه نشون می داد … اینو پسر قشنگ بهم داده … پسر قشنگ بهم داده … دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم و اونجا بایستم … زدم بیرون … سوار ماشین که شدم از شدت ناراحتی دندون هام روی هم صدا می داد … . - تمام عمرت یه بار هم بهم نگفتی پسرم … یه بار با محبت صدام نکردی … حالا که … بهم میگی پسر قشنگ … نماز مغرب رسیدم مسجد … اومدم سوئیچ رو پس بدم که حسنا من رو دید … با خوشحالی دوید سمتم … خیلی کلافه بودم … یهو حواسم جمع شد … خدایا! پولی رو که به خانه سالمندان دادم پولی بود که می خواستم باهاش حسنا رو ماه عسل ببرم … نفسم بند اومد … . حسنا با خوشحالی از روزش برام تعریف می کرد … دانشگاه و اتفاقاتی که براش افتاده بود … منم ناخودآگاه، روز اون رو با روز خودم مقایسه می کردم … و مونده بودم چی بهش بگم … چطور بگم چه بلایی سر پول هام اومده؟ … . چاره ای نبود … توکل کردم و گفتم … .
قسمت شصت و چهارم: خدای رحمان من   - حسنا! منم امروز یه کاری کردم. می دونم حق نداشتم یه طرفه تصمیم بگیرم … قدرت توضیح دادنش رو هم ندارم … اما، تمام پولی رو که برای ماه عسل گذاشته بودم … دیگه ندارمش … . به زحمت آب دهنم رو قورت دادم … خنده اش گرفت … شوخی می کنی؟ … یه کم که بهم نگاه کرد، خنده اش کور شد … شوخی نمی کنی … - چرا استنلی؟ … چی شد که همه اش رو خرج کردی؟ . ملتمسانه بهش نگاه می کردم … سرم رو پایین انداختم و گفتم: حسنا، یه قولی بهم بده … هیچ وقت سوالی نکن که مجبور بشم بهت دروغ بگم … مکث عمیقی کرد … شنیدنش سخت تره یا گفتنش؟ . - برای من گفتنش … خیلی سخته … اما نمی دونم شنیدنش چقدر سخته … بدجور بغض گلوش رو گرفته بود … پس تو هم بهم یه قولی بده … هرگز کاری نکن که مجبور بشی به خاطرش دروغ بگی … کاری که شنیدنش از گفتنش سخت تر باشه … به زحمت بغضش رو قورت داد … با چشم هایی که برای گریه کردن منتظر یه پخ بود، خندید و گفت: فعلا به هیچ کسی نمیگیم ماه عسل جایی نمیریم … تا بعد خدا بزرگه… اون شب تا صبح توی مسجد موندم … توی تاریکی نشسته بودم … - خدایا! من به حرفت گوش کردم … خیلی سخت و دردناک بود … اما از کاری که کردم پشیمون نیستم … کمترین کاری بود که در ازای رحمت و لطفت نسبت به خودم، می تونستم انجام بدم … اما نمی دونم چرا دلم شکسته … خدایا! من رو ببخش که اطاعت دستورت بر من سخت شده بود … به قلب من قدرت بده و از رحمت بی کرانت به حسنا بده و یاریش کن … به ما کمک کن تا من رو ببخشه … و به قلبش آرامش بده …
« وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ.🌱 » خدا میگه من طرف تو هستم!
بعضی وقتا باید یه نقطه بزاری ...
「♥️🍒」 خدای من زندگی ام را به خودت گره بزن🙃 گره کور...💕🖇 🚗⃟🍓¦⇢ 🚗⃟🍓¦⇢
「♥️🍒」 خداوند را میان بوته های گندم یافتم، دقتم را بیشتر کردم آری...خدا را؛ درنانی یافتم که درویشی را سیر میکند. خوب که نگاه کردم، خدا را در خودم یافتم دقتم را اندکی بیشتر کردم آری او در قلب من است..♥️ 🚗⃟🍓¦⇢ 🚗⃟🍓¦⇢ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ
برخیز شعرها همگۍ لنگ مانده‌اند صبحت‌ بخیر حضرت مضمون هرغزل!'🥞
' 💜 ،
به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم بهم
از خدا دور افتاده‌ بودم . . خدا را با خودت‌ به‌ خانه‌ی‌ مـن‌ آوردی سرد و تاریک‌ بودم! نور و روشنایی‌ رابه‌ اجاق‌ من‌ بازآوردی زندگی‌ ترکـم‌ کرده‌ بود ، زندگی‌ آوردی ؛ صفای قدمت، ناز قدمت، عشق‌و‌پاکی را به خانهٔ من آوردی :)🖇' ازمیان‌ نامه‌های‌ شاملو به‌ آیدا ؛
به عدالتِ جهان مشکوکم ؛ دستانت دور اما . . نفسـت جـانِ مـن اسـت .
فقط شیرینی اون لحظه ای که مسدود میشن😂😂 تا اینا باشن دنبال رل و هم صحبت مجازی مخالف نباشن😁