eitaa logo
مدافعان حرم
65 دنبال‌کننده
158 عکس
130 ویدیو
17 فایل
مدافعان حرم
مشاهده در ایتا
دانلود
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت شنیدنی شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده : حرم حضرت زینب مظهر #ولایت است، مظهر امام زمان است. اگر ما پای حرم حضرت زینب جانمان را می دهیم ... 🆔 @Modafeane_Haram_ir
✍ دلنوشته حاج #مهدی_سلحشور برای شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده : ▫️ باز هم قصه پرواز و رهایی از قفس... آسمانی شدن عده‌ای و زمین‌گیر شدن عده‌ای دیگر... آنان که دل به این دنیای فانی نبستند و تنها به شوق پرواز، این چند روزه را طاقت آوردند. مرغان باغ ملکوتی که هیچ‌گاه راضی به زندگی در قفس تنگ دنیا نشدند و برای رهایی از زندان تن آرام و قرار نداشتند و الحق و الانصاف سعید از آن دسته بچه‌ها بود. از اولین باری که سعید را در سوریه دیدم به دلم برات شد چند روزی بیشتر مهمان ما نیست، طوری از شهادت صحبت می‌کرد که یک عاشق از گمشده‌ی دیرینش صحبت می‌کند. سعید جان! ظاهر آرام و متینت و خوش خلقی و تبسم زیبای همیشگی‌ات، هیچ‌گاه نتوانست درون متلاطم و بی‌قرارت را پنهان کند، و چه زود به آرزویت رسیدی... هنیئاً لک! 🆔 @Modafeane_Haram_ir ✔️JOIN ✳️ به کانال: "مدافعان حرم" بپیوندید
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ بسیار زیبا شهید سعید بیاضی زاده 🆔 @Modafeane_Haram_ir
💠 خاطره ای از شهید سعید بیاضی زاده در دوکوهه (کاروان ) 🌗 شب بود نزدیک 24 ساعت تو راه بودیم که بلاخره رسیدیم پادگان دوکوهه البته توی راه کلی سر به سر حاجی بیاضی گذاشتیم که بنده شخصاچن بار سر اذیت کردن حاجی چن باری کتک خوردم(ماشاءالله دسته بزن خوبی داشت بر خلاف ظاهرمظلومش) داشتم میگفتم که رسیدیم همه میخواستن بخوابن اما چی ؟؟ جا نداشتیم گفتن اول یه شام مختصری بخورید یعنی فقط داشتن کش میدادن که جا پیدا کنن بعد از شام گفتن توی همین ساختمون های پادگان اسکان داریم اول بچه ها نق زدن ولی از بس بچه ها خسته بودن نفری 2 تا پتو ورداشیم رفتیم سمت ساختمونا بعد از اسکان توی واحدی که به ما داده بودن یکی از بچه ها که سید بود اومد گفت : سید:حاجی کیف من کو ؟ حاجی:سید برو گمشو(😂 بچه ها زدن زیر خنده) سید:عه حاجی این چه حرفیه،جان من بگو این کیف من کو حاجی:سید برو گمشو(😂 بچه ها زدن زیر خنده) سید:حاجی دوباره سیمات قاطی شدن ها،من که نصف شبی حال ندارم من رفتم حاجی همین طور که میخندید دوید دنبال سید گفت یه دقیقه وایسا بهت بگم چی شده داشتم سر به سرت میذاشتم . حاجی:راستش ما که اومدیم اینا داشتیم میخندیدیم یکی از همسایه ها( که از یه استان دیگه اومده بودن اونجا) اومد گفت شما آب ندارید منم وسط خنده گفتم نههههه طرف دوباره پرسید شما آب ندارید همه با هم گفتیم نهههههه خیر طرف شاکی شد گفت برید گمشید😲 ما تعجب کردیم خوب مگه هر کی آب نداشت باید بره گمشه😲 یکی از بچه ها گف حاجی این طرف داشت میگفت خواب ندارید که دوباره همه زدن زیر خنده که یه مشت آدم داغون دور هم جمع شدیم اومدیم راهیان نور خلاصه حاجی دست سید رو گرفت و عذر خواهی کرد سید هم فهمید و خندید و چون حاجی سر به سرش گذاشته بود خواست اذیتش کنه گفت حاجی خودمونیم ها عجب دست نرم و دخترونه ای دارید که حاجی میخواست بزنتش فرار کرد 😂 حاجی کل پادگان رو دنبال سید دوید که بزنتش مونده بودیم چطور 22 نفری که حال راه رفتن نداشتن نصف شبی یه ربع دویدن😲 🆔 @Modafeane_Haram_ir
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 روایتگری طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده در سفر به سرزمین #راهیان_نور ➕ کلیپی زیبا از تصاویر شهید 🆔 Modafeane_Haram_ir
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی از طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده 🌷 لحظه های قبل از شهادت شهادت - محرم ۱۳۹۵ 🆔 @Modafeane_Haram_ir
#مادرانہ...🌺 💕مےدانے آرزوے مادرےام دامادی اٺ بود اما ، مُهری ڪہ درشناسنامہ‌اٺ خورد، مےارزد بہ تمام آرزوهای مادرانہ‌ام. 🌷 طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده 🆔 @Modafeane_Haram_ir
📃 تعهدنامه شهید #مدافع_حرم ،محمدرضا سنجرانی برای ماندن در سوریه به مدت یک سال 🆔 @Modafeane_Haram_ir
مدافعان حرم
📃 تعهدنامه شهید #مدافع_حرم ،محمدرضا سنجرانی برای ماندن در سوریه به مدت یک سال 🆔 @Modafeane_Haram_i
📷 اتاق فرماندهی تیپ عمار یاسر (از لشکر فاطمیون) - در محله "خانات" شهر حلب سوریه 🌷دلاور بسیجی ، محمد رضا سنجرانی (مسئول آموزش لشگر ) در کنار شهید مرتضی عطایی، جانشین فرمانده تیپ عمار 🆔 @Modafeane_Haram_ir
هدایت شده از مدافعان حرم
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😊 💠 شهید ،محمدرضا سنجرانی (اهل مشهد و مسئول آموزش لشگر فاطمیون) 🆔 @Modafeane_Haram_ir ✔️JOIN ✳️ به کانال: "مدافعان حرم" بپیوندید
🌷 شهید حجت الاسلام "علی تمام‌زاده" چندین مرتبه تلاش کرده بود از مسیرهای مختلفی وارد سوریه شود و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. شرایط خاص این منطقه طی ماه‌های اخیر به نحوی رقم می خورد که ورود به سوریه بسیار سخت شده بود. یکی از مشکلات پیش روی شهید تمام‌زاده این بود که ایرانی بود و مسئولین ایران به سختی اجازه خروج برای رفتن به سوریه را می‌دادند، از سوی دیگر معمولا در خروج روحانیون بیشتر سخت‌گیری می‌کردند و این مشکل، خروج برای علی تمام زاده را دو چندان کرده بود. یادم نمی‌آید چطور متوجه شدم اما پی بردم که مدتی‌ است مجموعه‌های آموزش لهجه افغانستانی را گوش می‌دهد و مدام تمرین می‌کند. خیلی تعجب کردم. تمام زاده به زبان های انگلیسی و عربی آشنایی داشت اما دنبال جواب بودم که چرا لهجه افغانستانی را می‌خواهد یاد بگیرد. بعدا متوجه شدم برای ورود به سوریه می‌خواهد از طریق ورود کند و می‌گفت نقطه قوتی که دارم این است که قیافه‌ام شبیه برادران افغانستانی‌ است و خیلی امیدوارم که بتوانم از این طریق به سوریه بروم. 🆔 @Modafeane_Haram_ir
🌴 خاطره ای از شهید علی تمام زاده (ابو هادی) 💠 هر شخصی تو زندگی به یکی از معصومین ارادت خاصتری داره و شهید تمام زاده هم مستثنا نبود 🔹همسر شهید از ارادت و عشق خاص ایشان به حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) می گوید: 🌷شهید تمامزاده کتاب هایی که درمورد حضرت زهرا بود را به دقت میخواند ،"هرموقع که علی رامیدیدم درحال خواندن کتابهایی که درمورد خانم فاطمه زهرابود را با دقت و با ظرافت خاصی و گاهی چنان محو درعمق کتاب میشد که متوجه اطراف نبود و این عشق بالاخره کاری کرد که مثل بی بی دو عالم از پهلو مجروح و با سربند یازهرا شربت شهادت را نوشیدو به حوض کوثر رسید 💕معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا 🆔 @Modafeane_Haram_ir