مدافعان حرم 🇮🇷
💐 #شهیدرضاکارگربرزی متخصص تخریب و جنگهای پاریزانی و چریکی بوده است ، ایشان از سال 89 بر روی سوریه متمرکز شده و آموزش افسران و فرماندهان سوری را از همان سال آغاز کرده بود. ایشان یکی از ویژگی های بارزش در عرصه آموزش ، تبحر در انتقال دانش و آموزش به شاگردانش بود
شهید رضا عاشق مطالعه بود حتی مطالعه غیر مرتبط با کار و تحصیلاتش، فاصله شهید با مطالعه را میتوان به اندازه یک بند انگشت دانست و جدا کردن وی از مطالعه و علم آموزی کاری بس نشدنی بود. خانواده و دوستان این شهید والا مقام معتقدند که اوقات فراغت وی را در دو حالت مطالعه يا عبادت میتوان دید.🌺
#شهیدرضاکارگربرزی نمونه بارز در ساده زیستی بودند . دور از تشریفات و تجملات . دور از اصراف و زیاده روی . ایشان در مظلومیت ، ساده زیستی و ولایتمداری شهره دوستان و آشنایان بود، ایشان هرگز زمان و عمرش را به بطالت نگذرانده و همیشه در مسیر یادگیری دین و علم قدم بر می داشت.👌
ایشان مقید بودن به حلال و حرام را در اساس زندگی خویش قرارداده بود و جزو مهمترین های زندگی اش بود . برای ایشان رعایت این نوع مسائل مهمتر از رضایت اطرافیانش بود. اقامه نماز اول وقت برای شهید خیلی مهم بود تاجایی که حتی توی جاده هم برای اقامه نماز اول وقت ، توقف می کرد. ایشان هیچگاه نماز شبش ترک نشد حتی در زمان دفاع از حریم زینبی ، هم خانواده شهید و همرزمان شهید از نماز شبهای زیبای او یاد می کنن.🦋
شهید رضا نظر کرده حضرت زینب (س) بود و از اتفاقات مهم زندگی شهید ، که میتوان مهر شهادتش را به آن روزها متصل کرد ، همان بیماری اش بود که شهید در 15 سالگی به طور ناگهانی فلج شد😥 و بعد از بسیاری درمان و مراقبت توسط پزشکان جواب شد و به خانه برگشت. پدر شهید رضا از آنروزها اینگونه تعریف می کند:" وقتی همه ی درها را بسته می دیدم ، هیچ پزشکی امید به بهبودی نمی داد ، گاهاً به گونه ای صحبت می کردند که ما باید بنشینیم تا بی حسی به قلب رسیده و مرگ رضا هم فرا برسد ، هیچ خانه ای را جز خانه حضرت زینب (س) ندیدم و با توکل به خدا و توسل به حضرت زینب (س) بین خودم و خدا گفتم : حضرت زینب(س) از همه بیشتر مصیبت دیده اند 😔، ایشان میدانند من چه میکشم . رضا را نذر حضرت زینب (س) کردم."
#سالروز_شهادت 🕊💔
@Modafeaneharaam
#حدیث_روز
#امام_حُسیـن علیه السلام:
«مَنْزَارَنِىبَعْدَمَوْتِىزُرْتُهُيَوْمَالْقِيَامَةِوَلَوْلَمْيَكُنْإِلا فِىالنّارِلاَخْرَجْتُهُ»
•[ هر كه مرا پس از مرگم، زيارت كند،روز قيامت زيارتش مى كنم
و اگر در آتش هم باشد، او را بيرون مى آورم...🥀🤲🏻 ]•
📚|#المنتخبللطريحى
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مکتب_حاج_قاسم
#حاج_قاسم
🌷 شهید سلیمانی: بی شهادت، مرگ با خسران چه فرقی می کند؟
✅ به مناسبت ایام سالروز بازگشت پیکر مطهر شهدای خانطومان🕊💫
@Modafeaneharaam
🔥 و اینک آخرالزمان 💥💥💥
https://eitaa.com/joinchat/783089699Ce2935a9f9a
👺 فتنه #دجال در آخرالزمان
👹 #سفیانی کیست؟
🔥 نتیجه نهایی #فتنه_شام و #جنگ_سوریه پیش از ظهور، چه خواهد بود؟
❌ چرا #فلسطین برای همه جهانیان، یهود، مسیحیت و اسلام مهم است؟!
❌ وضعیت #آمریکا و اروپای آخرالزمان
🔥 #آتش_مشرق و حمله ایران به اسرائیل
⚠️ دلیل اصلی تشکیل #داعش؟
✅ سرنوشت #جمهوری_اسلامی؟
👿 وقوع #فتنه_اکبر در ایران همزمان با خروج سفیانی از وادی یابس در جنوب سوریه
https://eitaa.com/joinchat/783089699Ce2935a9f9a
💞معرفی شهید 💞
🌷شهیدمدافع حرم رضادامرودی
متولد 20 تیر 1367 روستای دامرود شهرستان سبزوار
در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، برای تحصیل در رشته گیاه پزشکی در سال 1387به آموزشکده کشاورزی نیشابور رفت.
در سال 1390 ازدواج نمود و پس از بیست روز به خدمت سربازی اعزام گردید؛ پس از پایان خدمت با خرید یک دستگاه خودرو سواری، مشغول امرار معاش گردید؛ بعد از گذشت مدتی فروشگاه سموم و دفع آفات کشاورزی در روداب دایر نمود و به خاطر اینکه در خانه ای استیجاری در سبزوار زندگی می کردند هر روز صبح از شهر سبزوار به روداب می آمد، در سال 93 خداوند دختری به ایشان هدیه نمود و نام او را نیایش نهاد
وی پس از عضویت بسیجی در گردان 22 امام حسین(ع) لشکرعملیاتی مردم پایه پنج نصر با مسئولیت تیربارچی مشغول خدمت گردید؛تا این که درغروب شنبه 25 مهر ماه 1394در نزدیکی شهر حلب کشور سوریه در دفاع از شیعیان بی پناه سوریه و عقیله بنی هاشم به فیض شهادت نائل آمدند.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی حضرت عباس (ع) معجزه میکند
دکتر یارقلی، شفای دخترش را از قمر بنی هاشم میخواهد و ...
@Modafeaneharaam
💕 زندگینامه شهید 💕
بافنده سال ۱۳۶۶ متولد شد. وی از کودکی عاشق مداحی و تلاوت قرآن بود و از سن پنج سالگی مداحی و قرائت قرآن به سبک مرحوم «عبدالباسط» را تمرین میکرد.
حامد زندگی را در کنار حرم رضوی آغاز و تا ۲۰ سالگی در مشهد زندگی کرد؛ خیلی زود همه مراحل زندگیاش را پشت سر گذاشت و وارد بازار کار شد و از ۱۸ سالگی برای ازدواج اقدام کرد.
او برای تشکیل خانواده به استان کرمان سفر کرد. شغلش حسابداری بود و همسرش هم نیز کارمند دولت بود و از لحاظ مالی هم چیزی کم نداشتند، در همین حال بود که خدا به آنها یک فرزند دختر بهنام «فاطمه» عطا کرد.
وی برای اینکه به سوریه برود به آموختن زبان افغانستانی پرداخت و با لشکر فاطمیون عازم سوریه شد که سرانجام سوم اردیبهشتماه ۹۶ مصادف با روز شهادت اربابش امام موسی کاظم (ع) به شهادت رسید.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا...!
شهدا قبل عملیات به کجا میرسیدن؟!
ما را همانجا برسان...
🎥شهدای مدافع حرم
#شهید_کیهانی 🌷
#علی_محمد_قربانی 🌷
@Modafeaneharaam
﴾﷽﴿
.
✅ میگن رفیقِ شهید، شهیدت میکنه...
🕊💫اما نگفته بودند گاهی انقدر شبیه هم میشوند که آدم حیرت میکند...
.
چقدر شبیه هم بودید؛
هم دانشگاهی، همکار، هم رزم، دوست
مگر چقدر با هم انس داشتید؟
چی بینتان رد و بدل شده بود؟
در کدام طبقهی آسمان با هم وعده کرده بودید؟
.
هر دو جوانِ بیست و شش هفت ساله
هر دو مدافعِ حریم آل الله
هر دو غیور و شجاع
اما؛
اوجِ تمام این شباهتها در شهادت شماست که جز خداوند هیچکس راز پنهانِ آن را نمیداند...
انگار سرنوشت تاریخ ۱۳ را برای هر دو شما انتخاب کرده بود.
یکی ۱۳ آبان و یکی ۱۳ دی...
.
اما شهادتتان...
نمیدانم برای نحوهی شهادتتان به کی متوسل شدید؟
چه دعایی خوانید؟
دست به دامان کدام امام شدید؟
در کدام مجلس روضه، حاجت روا شدید؟
که هر دو مثل هم
در میانِ آتش راهی به گلستان بهشت پیدا کردید.
.
فقط این را میدانم که از هر طرف نگاه میکنیم شبیه روضهها شده اید...
.
آتش و دستی جدا
بدنی که اربا اربا شده بود...
.
و حالا سرنوشتی که حالا هر دوی شما را همسفرهی اربابتان حسین(ع) کرده بود.
.
رفاقت خوبه بهشتی باشه
مثل روحالله قربانی ❣🌷❣
مثل وحید زمانی نیا ❣🌷❣
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 مراحل درخواست گذرنامه زیارتی در برنامه پلیس من
#اربعین_۱۴۰۲
@Modafeaneharaam
🏴قاچاقچیان سوخت، جان مامور پلیس را گرفتند
سرهنگ میلاد آزاد توسط قاچاقچیان سوخت به شهادت رسید
روز گذشته عوامل انتظامی جیرفت استان کرمان در حین تعقیب و گریز خودروی قاچاقچیان بر اثر واژگونی خودرو که توسط قاچاقچیان انجام می شود، یکی از ماموران مجروح و به بیمارستان منتقل می گردد.
سرهنگ میلاد آزاد جانشین پلیس اطلاعات بر اثر شدت جراحات وارده صبح امروز به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.
از این شهید والامقام دو فرزند پسر 7 و 10 ساله نیز به یادگار مانده است
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای انگشتر حاج قاسم سلیمانی که در محل شهادت غارت شد.
#حاج_قاسم رفته بود توی خواب طرف گفته بود بچههام چشم انتظار این انگشترن...💔
@Modafeaneharaam
شهادت مأمور پلیس در پاسگاه میمند
فرمانده انتظامی شهرستان دنا:
🔹سینا آراسته از ماموران پاسگاه انتظامی میمند شهرستان دنا حین ایست و بازرسی در جاده یاسوج ـ اصفهان توسط راننده شوتی زیر گرفته شد و به شهادت رسید.💔
🔹راننده خودروی شوتی دستگیر شده است.
@Modafeaneharaam
﷽
🔷 #مردی_با_پای_لنگان
🔹پاش هنوز توی گچ بود
و معلوم بود که نمی تونه درست راه بره
🔻گفتم؛ آخه مرد مومن!!
کی با این حالش پا میشه میاد منطقه؟؟؟
🔹گفت؛ ههههه
تازه می خوام تو عملیات هم شرکت کنم
🔻نگاهی کردم بهش....
🔻 گفتم ؛
با این وضعیت که نمیشه، با عصا و پای گچ گرفته!!
هم برا خودت مشکل درست می کنی و هم برای بقیه....
بیخیال شو....
🔹گفت؛
فلانی تو خیالت راحت
بزاریدم توی نفربر و بفرستیدم جلو!!
🔹دستام که سالمه می تونم تیر اندازی کنم
🔻گفتم؛ سید اگه خدایی ناکرده بخوایم عقب نشینی کنیم چند نفر باید گرفتار تو بشن؟
🔹خندید؛ گفت، بابا بچه ها عقب بکشن من می مونم تامین میکنم....
🔻حرفهاش رو جدی نگرفتم....
🔹فردای اون روز تا بوی عملیات به دماقش خورد، رفته بود بیمارستان گچ پاش رو باز کرده بود
🔻وقتی دیدمش تعجب کردم، حتی زخم گلوله هنوز خوب نشده بود
جلوم یه کم رژه رفت
😊😊😊
🔹 گفت؛دیدی چیزی نیست!!!
🔹.....با همون پا تو عملیات دیرالعدس شرکت کرد
🔻گردان سید احتیاط بود
ولی وقتی عملیات شروع شد
اولین گردان خودش رو به شهر رسوند و مثل همیشه خودش جلوی همه.......
🌹 #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
🌹 #سیدابراهیم 🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا* #نویسنده_بیژن_کیا* #قسمت_سی
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا*
#نویسنده_بیژن_کیا*
#قسمت_چهاردهم
_ببخشید برادر اسلام نسب ،ولی اگر عراقی ها با ما درگیر شدن چی؟!
_اگر درگیر شدیم باید به هر شکلی که شده ماموریت مان را انجام بدیم. اگر لازم شد خودمان را قربانی می کنیم اما نباید گیر بیفتیم یا زمین گیر بشیم.
لحظه ای سکوت کرد و ادامه داد:« تمام این عملیات به ماموریت شما بستگی دارد. ماموریتتان را قبل از رسیدن گردان تمام کنید تا بچه های گردان زمینگیر نشوند.»
دهانم خشک شده بود و دلشوره رهایم نمی کرد. نگاهی به علی و بقیه انداختم. بی قراری را میشد در نگاه تکتکشان دید.
_خدایا خودت کمکمون کن.
همه هیجان زده بودیم و دلهره داشتیم.
شهید اسلامی نسب که متوجه اضطراب و دلهره بچه ها شده بود لبخندی زد و گفت :«به خدا توکل کنید و آماده شهادت باشید.»
مکثی کرد و ادامه داد:« مسئول شما در این ماموریت برادر دست بالاست.»
_همون ورزشکاره؟!
_بله مگه مربی شما نبوده؟!
_چرا بوده
_اطلاعات تکمیلی را از ایشان بگیرین.
علی از چادر اسلامی نسب بیرون رفتیم علی رو به من کرد و
گفت :دست بالا رو میشناسیش؟!
_نه
_مگه تا حالا سر کلاس عقیدتیش نرفتی؟!
مکثی کردم و پرسیدم: مربی عقیدتیه؟!
سر تکان داد و گفت :آره آدم درستیه؟!
_کم حرفه ؟!
_آره اما مورد اعتماد هست.
_میگم ورزشکار ه؟!
_درس و بحث هم هست؟!
_پس یه جورایی شبیه محمد رضا عقیقی مگه نه؟!
_بهتر خودت ببینی.
به چادر شهید دست بالا رسیدیم و وارد شدیم. خودمان را معرفی کردیم برادر دست بالا با دیدن ما لبخند زد و گفت: «خوب الحمدلله گروه ما هم تکمیل شد»
با دست اشاره کرد که بنشینیم .وقتی نشستیم برادر دست بالا نفسی عمیق کشید و گفت: «انشاالله بعد از نماز حاجت و دعای توسل راه میافتیم»
ماهرخ نفره بود من و علی و رزمنده افغانی به نام های حسین رضا هاشمی و اسلام نجفی زاده که اولین آرپیجی زن بود و دومین کمک او.
دو تک تیرانداز هم داشتیم به نام سید هاشم حسینی و ارسلان کشاورز به همراه شهید دست بالا.
به دستور ایشان علی تیربارچی شد و من کمک او شدم.
#ادامه_دارد
@Modafeaneharaam