#شهید_رضا_میرزایی (مختار)
یکبار در یک عملیات نزدیک به سی نفر از تکفیری ها👹 را اسیر گرفته بود، پشت بی سیم وقتی خبر دادند، مختار گفت من باید بروم با اینها یک کار خصوصی دارم☝️😏(مختار با رضا اسماعیلی رفیق و همسنگر بودند وقتی رضااسماعیلی شهید شد با خودش قرار گذاشت انتقام رفیقش را بگیرد☝️)به محل نگهداری اسرای داعش رسیدند، از موتور پیاده شد، داخل سوله یک تعداد سرباز سوری بودند و نزدیک به سی نفر داعشی!👺😱 داعشی ها خوش و خرم بودند و با هم حرف می زدند و سربازان سوری هم جرات نزدیک شدن نداشتند😢. مختار آمد، گوشی موبایلش را بیرون کشید و تصاویر مربوط به رضا اسماعیلی و قاتلینش را خوب نگاه کرد 👀و بعد چشمانش را به سمت داعشی ها خیره کرد تا ببیند بین آنها کسی از قاتلین رضا هست یا نه.😤
یکی از داعشی ها سرش پایین بود، رفت بالای سرش، سرش را بلند کرد، بعد مختار نگاهش کرد و گفت : نه فکر نکنم تو باشی، داعشی خندید😂، مختار پای زخمیش را عقب برد و با همان پای زخمی لگد محکمی به دهان داعشی کوبید.👊
آنقدر محکم که تمام دندانهایش ریخت توی دهنش👌!همه شان ترسیدند😨 فکر نمی کردند اجلشان در هیبت یک سرباز #افغانستانی_فاطمیون ظهور کند. بعد همه شان یک گوشه سوله جمع شدند و از ترس مختار لام تا کام نمی توانستند حرف بزنند(بعضی هایشان خود را خیس کرده بودند)😂🙊
@Modafeaneharaam
#شهید_رضا_میرزایی 🌷
ڪدوممون حاضریم، با شڪم روی یڪ مین با حرارت ۱۶۰۰درجه سانتیگراد بخوابیم، پوست و شڪممون آب بشه، بخاطر اینڪه عملیات لو نره
#غیرت
#ایمان
🌹 #یادشهداباصلوات
@Modafeaneharaam