آروم آروم سمت خیمه ها اومد ..
بابا جان ..
آب نخواستیم 😭
عمومون ..
عمو عباس ..
یه کنج کز کرده بودند اهل خیام ..
آروم میگفتن :
با اینکه غم داشتیم
صاحب علم داشتیم؛
عمومونو کشتن
همینو کم داشتیم
😭😭😭
وقتی رسیده بودن کربلا ، عباسش کمکش
کرد پایین بیاد ..😭
عباس نیست ..
اکبر نیست ..
✍️ معین ؛
اندکی #روضه ی عباس سلام الله ؛
رفتی و بی سر و پاها همگی شیر شدند
با من و عمه، سَرِ پوشیه درگیر شدند 😭