الآن دیگه کمتر از ۲۴ ساعت تا مراسم مونده ؛ برای من که فردا از ۵:۳۰ کارها شروع میشه .. واقعا نمی‌دونم چطور گذشت ، و آخرین شبی که مهمون خونهٔ پرمهر پدر و مادری حس عجیبی داره .. ؛

الآن حس می‌کنم خونهٔ پدری‌ام و پدر و مادر و خواهرم بیشتر دوست دارم .. ؛ یا بهتر بگم ، یه طور دیگه‌ای دوست دارم ...

حرف‌ زیاد دارم ، بعضیاش شاید به درد شما هم بخوره ، بعضیاش هم سخن‌هایی با چاه‌های شهره .. شایدم یه کاغذی که حرفام رو در دلش هک کنه ..

گاهی هم حرفاتو می‌بری پیش یه کسی که انگار فقط حرف زدن باهاش یکم آرومت می‌کنه .. چه برسه این لطف و محبتش ..

ان‌شاءالله می‌سپرم به یکی از رفقا ، بخشی از مراسم عروسی رو #پخش_زنده بگیرن ؛ احتمالا حوالی ۹ ، ۹ونیم ، ۱۰ میشه ..

ورود آقا سید😍 تا دقایقی دیگر..

مراسمی خاص ، در شبی خاص ! دو بار سنگین در یک شب ..

‌‌‌ چی شد که این‌طوری شد ؟! چرا در شب عروسی عمامه گذاشتم ؟👳🏻‍♂️ پ.ن : احتمالا کلیپی از اون شب در آینده منتشر بشه .. دوست دارم نسبت به این موضوع ، نظرات‌تون رو مفصلا بدونم و ببینم حس‌تون به این کار و به این اتفاق چیه ؟! https://daigo.ir/secret/SeyedMoein - @Moein_Ch | معین -

📪 پیام جدید حاج اقا ما نصف فیلم عروسیتون رو تو اینستا دیدیم😁 ___ #سیّدمعین شوخی می‌کنین دیگه ؟! ‌

📪 پیام جدید https://eitaa.com/Moein_Ch/12847 نه والا یهو تو اکسپلور بودم اومد ___ #سیّدمعین :/ احتمالا اشتباه می‌کنین اسکرین شاتش رو بفرستین اگر ممکنه ‌

📪 پیام جدید آقای نظافت استاد شما هستن؟ 📪 پیام جدید سلام علیکم. چی شد که آقای نظافت حاضر شدند عروسیتون؟ تعجب کردم. ___

حاج‌آقا تاج سر ما و بله استاد ما هستن .. ؛ برای مراسم تلبس قبول زحمت کردن و شرمنده‌ام کردن .. البته حاج‌آقا کلا لطف دارن ، عقد حرم هم تشریف آوردن و خطبه رو قرائت کردن .. یادمه آخر شب بود ، حاج‌آقا می‌گفتن هرکس دیگه‌ای بود قبول نمی‌کردم ۱۰ شب براش خطبه بخونم ؛ جمعه شب هم که تشریف آورده بودن ، می‌گفتن من اینجا رو به ۲۰۰ نفر دیگه ترجیح دادم ، خیلی اصرار داشتن که برم جای دیگه اما اومدم اینجا ‌‌.. لطف امام زمانه و محبت حاج‌آقا ..