eitaa logo
معین 🇵🇸
663 دنبال‌کننده
322 عکس
56 ویدیو
21 فایل
﷽ ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام عزیزان ✨ اگه نخوندینش، بخونین لطفا 🌱 مخصوصا کسایی که تازه تشریف آوردین 🌿
بـر فـرش حرم گـرد و غبـاریم و نشستیم ، مـا را نتکـانـی، نتکـانـی، نتکـانـی . . . •••
هـرجـا پناه غیر تـو رفتم تباه بـود یـاری گرفتن از دگـران بس گناه بـود مـن غرق در تلـاطـم دنیا شدم ولـی تنهـا بـه زیر سایه‍ ایوان پناه بـود آنجا کـه گنبد حرمت را خـدا نهـاد صـد طعنه‍ بر درخشش خورشید و ماه بـود صـدهـا غزل ز عشق به غیرت سروده‌ام شعری کـه نامی از ـتو نبود اشتباه بـود مـا را بـه‍ نوکری رضـا جـان شناختند تنها فقط ز لطف تـو بود هر چـه جـاه بود دیـن‌داری ریایی مـا ظـاهرش خـوش است گفتم کـه دوست دارمت امـا مزاح بـود . . . اعتراف ✍️
سلللللام 🌷 مارا به همسایگی رضا جان شناخته‌اند ...🌷 خیلیییی عیدتون مبارک 🌹🥳💐 با اینکه قصد فعالیت‌های مناسبتی ندارم، ولی ولادت سلطان 💛 که منت همسایگ‌شون روی سرمونه فرق می‌کنه، مگه نه؟! ان‌شاءالله می‌خوایم مثل ولادت آقای کریم، در حد وسعمون عیدی بدیم، (برا برکتش دیگه، و الا نمیشه به زخمی زد 😄) تا ساعت ۲۰ فردا شب(چهارشنبه) هر کس دوست داشت آیدی‌شو بذاره تو ناشناس، منم با یه قرعه کوچیک، 8️⃣ نفر رو انتخاب می‌کنم عیدی رو تقدیم‌شون می‌کنم. 🌿 مهم نیست تو کانال عضو هستین یا نه، فلذا کنین شاید روزیِ رفیق‌تون بود . . . اینم لینک ناشناس: https://daigo.ir/pm/SeyedMoein
گرفتـه‍ کفش‌دای جـای کفش انگار پـایم را بـه‍ ایـن ترفند پـابند توام بـاقـی دوران را . . . •••
قبول باشه 🌿 برای سلامتی و عاقبت به‌خیری سید ما هم حتما دعا کنید✨ واقعا لطف کردن وقت گذاشتن . . .
ان‌شاءالله قرعه کشی فردا انجام میشه و نتایج رو اعلام می‌کنم 🌿✨
سـگ کویت بـه‍ دست آرد رگ خواب غزالـان را اگر کـه سرمـه‌ی چشمش کند خـاک خراسـان را چنـان احساسـی و پـاک و لطیف و مهربـان هستـی کـه شـاعـر می‌کند عشق تـو لـات چاله‍ میدان را غبـار خـاک پایت را نسیم آورد تـا تهران بنـا کردند بازار طلـای سبزه‍ میدان را بـه‍ پـر بشکافت نیـلِ مردم دور ضریحت را خدای طـور ! مـوسـی کرده‌ای انگار دربان را قسم خوردی کـه‍ می‌آیی سـه‍ موطن بعد جـان دادن دریغ از بخت ! عزراییل هـم‍ پـس می‌زند جان را اگـر گریان بـه‍ دیوار حرم تکیه‍ نمی‌دادم کدامین کـوه‍ طـاقت داشت این حال پریشان را ؟ گرفته‍ کفشداری جـای کفش انگار پـایم را بـه‍ این ترفند پابند توام بـاقـی دوران را