eitaa logo
شهید محمدهادی امینی♡
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
577 ویدیو
2 فایل
ڪانال رسمی شهید محمدهادی امینی🌸 با حضور خانواده و دوستان شهید🌱 ولادت:1378/11/8 شهادت:1400/5/13 خادم: @Z_f007 خادم تب شبانه: @Shahide88 خادم تب ویو: جمعه ها کانال تعطیله
مشاهده در ایتا
دانلود
میگم‌بیاین‌هࢪۅقٺ‌دلمۅن‌گࢪفٺ قࢪآنۆبࢪداࢪیم‌یہ‌بسم‌اللہ‌بگیم یہ‌صفحشوبازکنیم‌وبگیم - خدایڪم‌باهام‌حࢪف‌بزن؛ آࢪۅم‌شَم..! @Mohammadhadi_Aminiii78
°قرآن‌بذارید‌جیبتون.. نگـفتم‌قرآن‌تو‌موبایلت! قرآن‌بزارید‌جـیبتون؛ اذیـت‌شدۍ‌قرآن‌بخون خسـته‌شدۍقرآن‌بخون غـصه‌دار‌شدۍ‌قرآن‌بخون ڪلافه‌شدۍقرآن‌بخون وقتی قرآن میخونی انگار خدا داره باهات صحبت میکنه..🙂🧡° @Mohammadhadi_Aminiii78
هروقت دلتان گرفت قرآن بخوانید زیرا قرآن آرامش را به همراه دارد..☁️🌱 @Mohammadhadi_Aminiii78
[📖💙] +سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد؛ نه زینت دکورها و طاقچه‌های منزلتان.. [شهیدسیدمجتبی‌علمدار] @Mohammadhadi_Aminiii78
🔴دستورالعمل از بین رفتن مشکلات ماوراءالطبیعی ✤بعد از نمازهای یومیه قرائت آیت الکرسی، سوره ناس ، فلق، کافرون و توحید ✤بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه ذکر "أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ رَبِّي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ" ✤پرداخت صدقه ✤قرائت آیت الکرسی ، سوره ناس و فلق قبل از خروج از منزل و ورود به مجالس عمومی ✤قرائت ۵۰ آیه قرآن روزانه ✤اذان گفتن در منزل با صدای رسا [ جوری که خودش بشنود] ✤پرداخت ردّ مظالم [ ماهانه] ✤خواندن حدیث کساء ⚠️ همه اعمال به مدت حداقل ۴۰ روز و بهتر است یک سال مداومت شود تا إن شاءالله مشکلات اینگونه برطرف شود. @Mohammadhadi_Aminiii78
وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ و توفیقم فقط به یاری خداست..🤍 سوره هود / آیه۸۸ @Mohammadhadi_Aminiii78
«رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِير» پروردگارا، من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم سوره قصص/آیه ۲٤. @Mohammadhadi_Aminiii78
وَما‌میدانیم‌سینه‌ات‌تنگ‌میشَود ازآنچه‌‌که‌می‌گویَند..؛🍂 حجـرآیہ۹۷ @Mohammadhadi_Aminiii78
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Mohammadhadi_Aminiii78
«وأنَّ الله سيُعوِّضنا عَمَّا مَرَرْنا بِه..» خدا آنچه را که به ما گذشت جبران خواهد کرد.. @Mohammadhadi_Aminiii78
🎀 پارت¹⁹² دلم میخواست کل روز و دنبالش برم وببینم وقتایی که کنارش نیستم روزش و چطور میگذرونه،دوست داشتم یواشکی از کارای پنهونیش الگو بگیرم. به طرف ماشینمون رفتم. منتظر ایستاده بود.نگام کرد. فکر میکرد چیزی میگم ولی فقط لبخند زدم و گفتم :قبول باشه با لبخند من لبخندی زد و:از شما هم قبول باشه صندوق ماشین و باز کرد و چند تا کتاب تو دستش گرفت. رفتم کمکش و چندتا رو از دستش گرفتم که فهمیدم و مفاتیحه. این هارو برای مسجد خریده بود. یکی از دوست هاش و صدا زد و گفت که قرآن هارو ببره داخل. نشستیم تو ماشین. فهمیدم راهی که میریم راه خونه نیست. _خونه نمیریم؟ +میریم ولی یه کاری دارم قبلش.اگه خسته ای ببرمت خونه؟! _نه خسته نشدم،ولی تو این روزا زیادی مشکوک میزنی. خندید و چیزی نگفت. چند دقیقه بعد رفتیم محلی که کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک داشت. بیشتر خونه هاشم قدیمی بود. جلوی یه کوچه نگه داشت و منتظر موند. به ساعتش نگاهی انداخت. یک دقیقه بعد یه پسر بچه ای در یکی از خونه ها رو باز کرد و اومد بیرون. محمد با دیدنش از ماشین پیاده شد و رفت سمتش. بغلش کرد و کلی باهاش گرم گرفت،بعد اومد و از صندلی های پشت ماشین ظرف های غذای نذری و برداشت و داد دستش و نشست تو ماشین. +دوتا بچه ان،پدرشون فوت کرده،مادرشون کار میکرد که الان به گفته ی امیر مریض شده و نمیتونه کاری کنه . شام زیاد بود براشون آوردم. گونه اش و بوسیدم و گفتم:قربون خودشیرینم برم‌ با تعجب پرسید:خدانکنه. چرا خودشیرین حالا؟ _خودشیرینی میکنی پیش خدا دیگه. دلبری میکنی از خدا،هرکاری که انجام میدی میگی بخاطر خدا، ما به اینجور آدما میگیم خود شیرین!حالا راستش و بگو چی میخوای ازش؟ نفس عمیق کشید و گفت:بزار این و بعد بهت بگم.نمیدونی چقدر حالم خوبه ! _چیشده؟ +قراره فردا با چندتا از بچه های سپاه بریم حسینیه حضرت امام،اگه خدا بخواد _مراسمه؟ +آره .... فردای اون روز وقتی از سرکار برگشت لباسایی که میخواست بپوشه رو اتو زد و روی تخت ردیف کرد. با اینکه چندبار رفته بود دیدار رهبرش بازم هیجانش مشهود بود. هرچی که برای سفر یک روزه اش لازم داشت و توی یه کیف کوچیک گذاشتم. براش غذا و میوه گذاشتم که اگه گشنه اش شد تو راه بخوره. پیراهن اتو شده اش وپشت ماشین روی صندلی پهن کرد که چروک نیافته و مرتب باشه و وقتی خواست برای مراسم بره بپوشتش. بعد کلی سفارش و قول و قرار باهام خداحافظی کرد ورفت. _نویسندگان:🖊 •فاطمه زهرا درزی •غزاله‌میرزاپور @Mohammadhadi_Aminiii78
اگر خدا برای تو خیری بخواهد هیچ‌کس نمی‌تواند مانعش شود! •یونس ۱۰۷• @Mohammadhadi_Aminiii78
پیامبراکرم[ص] فرمودند: •°خـانه هاۍخـود را با تلاوت قـرآن نـورانی کنیـد✨°• @Mohammadhadi_Aminiii78