eitaa logo
𑁍"ᶟ₁ᶟ"محبـــاטּ‌‌ مھـد؎؏ـج𑁍
1.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
•🌷﷽🌷• عـالم‌‌منتظـرِ‌امام‌‌‌زمانِ وامـام‌زمـان‌‹عج›منتظـرِ‌آدمـایی ڪه‌بلند‌شن‌وخـودشونوبسـازن(: سلام خوش آمدید!💞👋🏻 فعالیت هامون نذر فرج کپی حلال🌱 ارتباط با مدیر👇 @mohbanmahdy
مشاهده در ایتا
دانلود
📚ترجمه نهج البلاغه: آمادگی برای آخرت 🔺و من خطبة له (علیه السلام) و هي كلمة جامعة للعِظة و الحكمة: 🔸فإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَُ تَحْدُوكُمْ، تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ. [قال السيد الشريف أقول إن هذا الكلام لو وُزِن بعد كلام الله سبحانه و بعد كلام رسول الله (صلی الله علیه وآله) بكل كلام لمال به راجحا و برز عليه سابقا. فأما قوله (علیه السلام) تخففوا تلحقوا، فما سمع كلام أقل منه مسموعا و لا أكثر منه محصولا و ما أبعد غورها من كلمة و أنقع نطفتها من حكمة و قد نبهنا في كتاب الخصائص على عظم قدرها و شرف جوهرها]. 🔺اين کلام، بخشى از خطبه طولانى تر ۱۶۷ است. همين جمله ها با تفاوت کمى، ضمن آن خطبه آمده است: 🔸بى گمان پايان کار (رستاخيز و قيامت و بهشت و دوزخ) در برابر شما است و عوامل مرگ، پيوسته شما را به پيش مى راند. سبکبار شويد تا به قافله برسيد! چرا که پيشينيان را براى رسيدن بازماندگان، نگه داشته اند! (و همه، در يک زمان، محشور خواهيد شد). سيد رضى مى گويد: اگر اين گفتار امام (عليه السلام) پس از سخن خداوند سبحان و پيامبر اسلام، با هر سخنى سنجيده شود، بر آن برترى خواهد داشت و از آن پيشى مى گيرد. اما گفتار او (عليه السلام): «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» کلامى است که از آن، کوتاه تر و پرمعناتر، کلامى شنيده نشده است. چه سخن ژرف و عميقى و چه جمله پرمعنا و حکمت آميزى است، که روح تشنه طالبان حکمت را سيراب مى کند! ما در کتاب خصائص درباره اهميت و عظمت اين جمله، بحث کرده ايم. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش اول: خونخواهی عثمان 🔺و من خطبة له (علیه السلام) حين بلغه خبر الناكثين ببيعته و فيها يذم عملهم و يلزمهم دم عثمان و يتهدّدهم بالحرب: 🔸ذمّ الناكثين: أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ [ذَمَرَ] ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ، لِيَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ؛ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً. دم عثمان: وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ؛ [فَإِنْ] فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ، وَ [إِنْ] لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ؛ يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ. يَا خَيْبَةَ الدَّاعِي، مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِيبَ؟ وَ إِنِّي لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِيهِمْ. 🔺در سال ۳۶ هجرى پس از بازگشت فرستادگان امام عليه السّلام از جانب طلحه و زبير، در سرزمين «ذى قار» اين سخنرانى را ايراد كرد: 🔸امام عليه السّلام و شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»: آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود. سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند. اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است. مى خواهند از پستان مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدّت ها است مرده، و چه دعوت كننده اى (طلحه و زبير و عائشه) و چه اجابت كنندگانى همانا من به كتاب خدا و فرمانش در باره ناكثين خشنودم. 🔹خطبه در يك نگاه: آتش افروزان جنگ جمل اين خطبه -همان گونه كه از عنوانش پيدا است- به بيعت شكنى طلحه و زبير و سپس به حوادث تلخ جنگ جمل نظر دارد، و نيز به مسأله خون «عثمان» كه دستاويزى براى جنگ طلبان جمل و بعد از آن، بهانه اى براى آتش افروزان شام گرديد- اشاره مى كند و آنها را با تهديدهاى روشنى، مورد ملامت و سرزنش قرار مى دهد. حضرت، در پايان خطبه، به تهديدهايى كه دشمنانش نسبت به او داشتند، پاسخ دندان شكن مى دهد. اين خطبه، از نظر محتوا، با خطبه ۱۰، ۲۶ و ۱۷۲ تناسب و شباهت قابل ملاحظه اى دارد و به همين دليل، احتمال دارد كه هر كدام از اين خطبه ها، بخشى از خطبه واحدى بوده كه سيد رضى رحمه اللّه آن را تجزيه كرده و هر كدام را به تناسبى، در جايى نقل كرده است. جالب اين كه طبق روايتى، عمرو بن عاص، روزى به عايشه گفت: «لوددت أنّك قتلت يوم الجمل!، من، دوست داشتم كه تو، در روز جنگ جمل كشته شده بودى!» عايشه با تعجب پرسيد: «و لم؟ لا أبا لك!» اى بى اصل و نسب! به چه دليل؟». عمرو عاص در پاسخ گفت: «كنت تموتين بأجلك و تدخلين الجنّة و نجعلك أكبر التّشنيع على علىّ» تو با مرگ خود، از دنيا مى رفتى و داخل بهشت مى شدى و ما، قتل تو را، بزرگترين دستاويز براى بدگويى به على قرار مى داديم.» بعضى از شارحان نهج البلاغه معتقدند كه اين خطبه، از خطبه هاى مربوط به جنگ صفّين است و اشاراتى كه در آن آمده، متوجّه به معاويه است، ولى از عنوانى كه سيد رضى، رحمه اللّه براى آن انتخاب كرده نيز كلام ابن ابى الحديد و غير او، استفاده مى شود كه اين خطبه، هر چند مضامينش با هر دو گروه تناسب دارد، تنها، مربوط به پيمان شكنان جنگ جمل است. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش دوم: شجاعت علی علیه السلام 🔺و من خطبة له (علیه السلام) حين بلغه خبر الناكثين ببيعته و فيها يذم عملهم و يلزمهم دم عثمان و يتهدّدهم بالحرب: 🔸التهديد بالحرب: فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ السَّيْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِياً مِنَ الْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ، وَ مِنَ الْعَجَبِ بَعْثُهُمْ [بَعْثَتُهُمْ] إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلَادِ! هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ، لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ، وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي. 🔺در سال 36 هجرى پس از بازگشت فرستادگان امام عليه السّلام از جانب طلحه و زبير، در سرزمين «ذى قار» اين سخنرانى را ايراد كرد: (بخش دوم) 🔸اگر آنها از پذيرش حق امتناع کنند، لبه تيز شمشير را به آنها مى بخشم; همان شمشيرى که بهترين درمان باطل (در برابر زورگويان) و يار و ياور حق (در برابر ستمگران خودکامه) است. راستى عجيب است که از من خواسته اند در برابر نيزه هاى آنان حاضر شوم و در مقابل شمشيرهايشان شکيبا باشم! (آرى آنها به من اعلان جنگ داده اند!) مادران در سوگ شان به عزا بنشينند! من کسى نبودم که به نبرد تهديد شوم يا از شمشير و نيزه مرا بترسانند! چرا که من به پروردگار خويش يقين دارم و در دين و آئين خود، کمترين شکّ و ترديدى ندارم. 🔹خطبه در يك نگاه: آيا مرا تهديد مى کنيد؟ در بخش گذشته اين خطبه امام(عليه السلام) تکيه بر استدلال منطقى فرموده و آنها را با بيانى روشن و قاطع، اندرز مى دهد تا به اشتباه خويش پى برند و از راه شيطان، بازگردند و به بيعتى که با امام داشته اند، وفادار مانده، دست از آتش افروزى و جنگ بردارند. در اين بخش ـ که آخرين بخش اين خطبه است ـ به آنها هشدار مى دهد که اگر گوش به حرف حساب ندهند، با زبان شمشير، با آنها سخن خواهد گفت، همان شمشيرى که پاسخ زورگويان و هواپرستان خودمحور است. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش اول: رضا به قضای خدا 🔺و تشتمل على تهذيب الفقراء بالزهد و تأديب الأغنياء بالشّفقة. 🔸تهذيب الفقراء: أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ [كَقَطْرِ] كَقَطَرَاتِ الْمَطَرِ إِلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُسِمَ لَهَا مِنْ زِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، فَإِنْ رَأَى أَحَدُكُمْ لِأَخِيهِ غَفِيرَةً فِي أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ نَفْسٍ فَلَا تَكُونَنَّ لَهُ فِتْنَةً، فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ مَا لَمْ يَغْشَ دَنَاءَةً تَظْهَرُ، فَيَخْشَعُ لَهَا إِذَا ذُكِرَتْ وَ يُغْرَى بِهَا لِئَامُ النَّاسِ كَانَ كَالْفَالِجِ الْيَاسِرِ الَّذِي يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ يُرْفَعُ بِهَا عَنْهُ [بِهَا] الْمَغْرَمُ، وَ كَذَلِكَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرِيءُ مِنَ الْخِيَانَةِ يَنْتَظِرُ مِنَ اللَّهِ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ، إِمَّا دَاعِيَ اللَّهِ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لَهُ وَ إِمَّا رِزْقَ اللَّهِ، فَإِذَا هُوَ ذُو أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ مَعَهُ دِينُهُ وَ حَسَبُهُ، وَ إِنَّ الْمَالَ وَ الْبَنِينَ حَرْثُ الدُّنْيَا وَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ حَرْثُ الْآخِرَةِ وَ قَدْ يَجْمَعُهُمَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَقْوَامٍ. 🔺اين خطبه مشتمل بر ترغيب فقرا به زهد و توصيه اغنيا به محبّت و مهربانى است: 🔸تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون: امّا بعد (از حمد و ثناى الهى!): مواهب پروردگار، مانند قطره هاى باران، از آسمان به زمين نازل مى شود و به هر کس سهمى زياد يا کم، (مطابق آنچه خداوند مقدّر فرموده) مى رسد. بنابراين هرگاه يکى از شما براى برادر خود برترى اى در همسر و فرزند و مال يا جسم و جان ببيند، نبايد نسبت به او موجب فتنه گردد (و سبب حسادت و کينه و عداوت و يا يأس و سوءظن به پروردگار شود); زيرا، هر گاه مسلمان به عمل زشتى که از آشکار شدنش شرمنده مى شود و افراد پَست، آن را وسيله هتک حرمتش قرار مى دهند، دست نيالايد، به مسابقه دهنده ماهرى مى ماند که منتظر است در همان دور نخست، پيروز شود و سود وافرى ببرد، بى آن که زيانى ببيند. نيز، مسلمانى که از خيانت به دور است، در انتظار يکى از دو خوبى از سوى خدا است: يا فرا رسيدن دعوت الهى است (که عمر او را به نيکنامى و حُسن عاقبت پايان مى دهد) و در اين حال، آنچه را خداوند از پاداش هاى نيک فراهم ساخته، براى او بهتر است، و يا سرانجام، در همين دنيا، خداوند، روزى او را وسيع مى کند و صاحب همسر و فرزند (و مال فراوان) مى شود، در عين اين که دين و شخصيت خود را حفظ کرده است; ولى (بدانيد فرق ميان اين دو، بسيار است). مال و فرزندان، کشت و زراعت اين جهانند و عمل صالح و نيک، کشت آخرت است، اما گاهى خداوند، هر دو را براى گروهى جمع مى کند. (و آنان را از نعمت هاى دنيا و آخرت، هر دو، بهره مند مى سازد). 🔹خطبه در يك نگاه: تسليم و رضا در برابر خواست خدا: در نخستين بخش از اين خطبه، امام، اشاره به تقسيم رزق و روزى در ميان مردم، بر اساس يك تدبير الهى كرده و سپس توصيه مى كند كه اگر كسى، بر ديگرى برترى داشت، نبايد مورد كينه و حسد قرار گيرد (و هرگاه، صاحب مال و ثروتى شد، نبايد مغرور گردد و دين و ايمان خود را فداى ثروت كند). و آن گاه مردم را به اخلاص در نيّت و پاكى عمل و پرهيز از هر گونه ريا و خودنمايى، دعوت مى كند. در بخش سوم از اين خطبه، به پاره اى از مسائل مهم اجتماعى، از جمله استحكام بخشيدن به پيوندهاى خويشاوندى و تعاون و همكارى در ميان خويشاوندان و اهل يك قبيله، براى مبارزه با مشكلات هم، اشاره مى فرمايد و روى اين مسأله تأكيد مى كند كه انسان، نبايد خويشاوندان و نزديكان خود را با بخل و امساك از دست دهد، چرا كه در مشكلات، تنها مى ماند و گرفتار زيانهاى غير قابل جبرانى خواهد شد. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش دوم: کار برای خدا 🔺و تشتمل على تهذيب الفقراء بالزهد و تأديب الأغنياء بالشّفقة. 🔸فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ؛ وَ اعْمَلُوا فِي غَيْرِ رِيَاءٍ وَ لَا سُمْعَةٍ، فَإِنَّهُ مَنْ يَعْمَلْ لِغَيْرِ اللَّهِ يَكِلْهُ اللَّهُ [إِلَى مَنْ] لِمَنْ عَمِلَ لَهُ. نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَايَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِيَاءِ. 🔺اين خطبه مشتمل بر ترغيب فقرا به زهد و توصيه اغنيا به محبّت و مهربانى است: (قسمت دوم) 🔸از خدا بترسيد آن گونه که شما را از خويش برحذر داشته است! و صادقانه، از او خشيت داشته باشيد، به طورى که نيازى به عذرخواهى هاى واهى نباشد! اَعمال خود را از ريا و سُمعه، پاک کنيد! چرا که هر کس، کارى براى غير خدا انجام دهد، خداوند، او را به همان کس وامى گذارد (تا پاداشش را از او بگيرد). از خدا تقاضا مى کنيم که درجات شهيدان و زندگى سعادتمندان و همنشينى پيامبران را، به ما عنايت فرمايد! 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش سوم: حمایت خویشاوندان 🔺و تشتمل على تهذيب الفقراء بالزهد و تأديب الأغنياء بالشّفقة. 🔸تأديب الأغنياء: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِيرَتِهِ] عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا [إِنْ] نَزَلَتْ بِهِ، وَ لِسَانُ الصِّدْقِ يَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِي النَّاسِ خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ [يُوَرِّثُهُ غَيْرَهُ] يَرِثُهُ غَيْرُهُ. أَلَا لَا يَعْدِلَنَّ أَحَدُكُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ يَرَى بِهَا الْخَصَاصَةَ أَنْ يَسُدَّهَا بِالَّذِي لَا يَزِيدُهُ إِنْ أَمْسَكَهُ وَ لَا يَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَكَهُ، وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ، وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ. [قال السيد الشريف أقول ... و ما أحسن المعنى الذي أراده (علیه السلام) بقوله و من يقبض يده عن عشيرته ... إلى تمام الكلام فإن الممسك خيره عن عشيرته إنما يمسك نفع يد واحدة فإذا احتاج إلى نصرتهم و اضطر إلى مرافدتهم قعدوا عن نصره و تثاقلوا عن صوته فمنع ترافد الأيدي الكثيرة و تناهض الأقدام الجمة]. 🔺اين خطبه مشتمل بر ترغيب فقرا به زهد و توصيه اغنيا به محبّت و مهربانى است: (قسمت سوم) 🔸ضرورت تعاون با خويشاوندان: اى مردم! انسان، هر چند ثروتمند باشد، از اقوام و بستگان خود، بى نياز نيست که از وى، با دست و زبان دفاع کنند. آنها در واقع، بزرگ ترين گروهى هستند که از او پشتيبانى مى کنند و پريشانى و مشکلات را از ميان مى برند و به هنگام بروز حوادثِ سخت، نسبت به او، از همه، مهربان ترند. و نام نيکى که خداوند (در سايه نيکوکارى و محبّت) به انسان عطا مى کند، از ثروتى که به هر حال، براى ديگران به ارث مى گذارد بهتر است، (که اين، ثروتى است معنوى و ماندگار، و آن جيفه اى مادّى و فرّار). آگاه باشيد! هيچ يک از شما، نبايد از بستگان نيازمند خود، رويگردان شود و از آنان، چيزى را دريغ دارد; که نگه داشتنش مايه فزونى نيست و از بين رفتنش، کمبودى براى او نمى آورد. آن کس که دستِ دهنده خويش را از بستگانش بازدارد، تنها يک دست را از آنها بازداشته، و در مقابل، آنان، دست هاى بسيارى را از کمک کردن به او، باز مى دارند. و آن کس که نسبت به بستگانش، متواضع و نرمخو و پرمحبّت باشد، دوستى آنان را، براى خود، هميشگى خواهد ساخت. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش سوم: نه سستى، نه سازش 🔺و لَعَمْرِي مَا عَلَيَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَيَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِيهَانٍ، فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ، وَ امْضُوا فِي الَّذِي نَهَجَهُ لَكُمْ وَ قُومُوا بِمَا عَصَبَهُ بِكُمْ، فَعَلِيٌّ ضَامِنٌ لِفَلْجِكُمْ آجِلًا إِنْ لَمْ تُمْنَحُوهُ عَاجِلًا. 🔺اين، از سخنان جامعى است كه امام، ايراد فرموده و در آن، اجازه جنگ با مخالفان و دعوت به اطاعت از فرمان الهى و تضمين نجات و پيروزى براى رهروان اين راه، آمده است. 🔸به جان خودم سوگند! در مبارزه با دشمنان حق، با آنان که در گمراهى غوطه ورند، هيچ گونه مُجامله و مدارا نمى کنم و سستى به خرج نمى دهم. پس اى بندگان خدا، تقوا پيشه کنيد! و از خدا، به سوى او فرار کنيد! و از همان راهى که خداوند براى شما معيّن کرده است، برويد! و به وظايفى که براى شما مقرّر داشته، قيام کنيد! که اگر چنين کنيد، على، ضامن پيروزى شما است. و اگر امروز به آن نرسيد، به آن خواهيد رسيد. 🔹خطبه در يك نگاه: سازشکار نيستم، وقت شناسم! امام، در اين خطبه، مخالفان حق را به شدّت تهديد مى كند و از عزم راسخ خود نسبت به جنگ و ستيز با آنان پرده برمى دارد و آنها را از هر گونه سازش سياسى و معامله كردن بر سر حق و عدالت، مأيوس مى كند. سپس پيرامون خود را با چندين اندرز و توصيه مهم براى همراهى با او در اين راه، آماده مى سازد. بعضى معتقدند كه اين، در واقع، پاسخى است به كسانى كه به آن حضرت خرده مى گرفتند كه چرا با مخالفانش، سازش نمى كند و با پرداختن رشوه و ... آنها را به تسليم وا نمى دارد. امام، با اين سخن، روشن مى كند كه او اهل اين گونه معاملات نيست. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش اول: شکایت از سستی کوفیان 🔸من خطبة له (علیه السلام) و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد و قدم عليه عاملاه على اليمن و هما عبيد الله بن عباس و سعيد بن نمران لما غلب عليهما بُسر بن أبي أرطاة. فقام (علیه السلام) على المنبر ضجرا بتثاقل أصحابه عن الجهاد و مخالفتهم له في الرأي فقال: 🔺مَا هِيَ إِلَّا الْكُوفَةُ أَقْبِضُهَا وَ أَبْسُطُهَا، إِنْ لَمْ [يَكُنْ] تَكُونِي إِلَّا أَنْتِ تَهُبُّ أَعَاصِيرُكِ فَقَبَّحَكِ اللَّهُ. وَ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الشَّاعِرِ: لَعَمْرُ أَبِيكَ الْخَيْرِ يَا عَمْرُو إِنَّنِي عَلَى وَضَرٍ مِنْ ذَا الْإِنَاءِ قَلِيلِ 🔸اين خطبه را در سال ۴۰ هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيداللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است: 🔺براى حکومت من، جز کوفه که آن را جمع مى کنم و يا مى گشايم، باقى نمانده. اى کوفه! اگر تنها تو (سرمايه من در برابر دشمن) باشى، آن هم با اين همه طوفان ها که دارى، چهره ات زشت باد (و اى کاش تو هم نبودى)! سپس امام (عليه السلام) به گفته شاعر تمثّل جست که مى گويد: به جان پدر نيکوکارت ـ اى عمرو! ـ سوگند! که من، تنها، سهم اندکى از آن پيمانه دارم. (اين کلام، اشاره به اين دارد که بر اثر نافرمانى و عصيان مردم کوفه و عراق، توان من در حکومت و مبارزه با دشمن، کاهش يافته است.) 🔹خطبه در يك نگاه: با اين نفاق و سرپيچى شما چه کارى از من ساخته است؟ اين خطبه، زمانى ايراد شد كه غارتگران شام، حملات خود را به بخش هاى مختلف جهان اسلام، افزايش داده بودند و لشكر امام، در مبارزه با آنها، سستى به خرج مى داد و امام، از اين مسأله، سخت ناراحت بود و اين خطبه را ايراد فرمود.در آغاز اين خطبه، امام، از كمبود افراد مطيع و فرمانبردار، شكايت مى كند و در بخش ديگرى، واقعه دردناك حمله بسر به يمن و عوامل پيشرفت و پيروزى او را شرح مى دهد و در بخش آخر، شكايت به درگاه خدا مى برد و به افراد سست و منافق و عصيانگر كه در لشكرش بودند، نفرين مى فرستد. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش دوم: نافرمانی از امام حق 🔺ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الْيَمَنَ وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ، وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ، وَ بِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَ خِيَانَتِكُمْ، وَ بِصَلَاحِهِمْ فِي بِلَادِهِمْ وَ فَسَادِكُمْ، فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِيتُ أَنْ يَذْهَبَ بِعِلَاقَتِهِ. 🔸اين خطبه را در سال ۴۰ هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيداللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است: (بخش دوم) 🔺سپس چنين فرمود: به من خبر رسيده که بُسر (بن اَرطاة) بر يمن، تسلّط يافته است. به خدا سوگند! يقين دارم که اين گروه (ستمگر و خونخوار) به زودى، بر همه شما مسلّط مى شوند و حکومت را از شما خواهند گرفت، به خاطر اين که، آنها، در امر باطل خود، متّحدند و شما، در امر حق خود، پراکنده ايد. شما، از پيشواى خود، در امر حق، نافرمانى مى کنيد، در حالى که آنها، در امر باطل، مطيع فرمان پيشواى خويش اند. آنها، نسبت به رئيس خود، اداى امانت مى کنند، در حالى که شما، خيانت مى کنيد. آنها، در اصلاح شهرها و ديار خود مى کوشند، در حالى که شما، مشغول فساديد (به اين ترتيب، آنها، داراى اتحاد و انضباط و امانت و اصلاح در بلاد خويش اند و شما در تمام اينها، عکس آنها هستيد). من، چگونه مى توانم به شما اعتماد کنم، در حالى که اگر قدحى را به رسم امانت به يکى از شما بسپارم، از آن بيم دارم که دسته، يا بندِ آن قدح را بربايد. 🔹بخش دوم خطبه در يك نگاه: خرابى کار از کجاست؟ در بخش دوم اين خطبه، امام، اشاره به داستان بُسر بن اَرْطاة، جنايتکار مشهور شام و غلبه او بر يمن مى کند و سپس به سرنوشت مردم عراق اشاره کرده و آينده تاريک آنها را، با ذکر علل و عوامل دقيق آن، باز مى گويد. بعضى از شارحان نهج البلاغه، نوشته اند که معاويه، بُسر بن ارطاة را که مردى خونريز و مفسد فِى الارض و آدمکش و غارتگر بود، مأموريت داد و با گروه عظيم مسلّحى، به سوى مدينه فرستاد و گفت: «هر جا که مى رسى، شيعيان على را تحت فشار قرار داده و دل هاى آنها را مملوّ از ترس و وحشت کن. هنگامى که وارد مدينه شدى، مردم آن شهر را، چنان بترسان که مرگ را با چشم خود ببينند چرا که آنها به پيامبر پناه دادند و به يارى اش برخاستند و پدرم ابوسفيان را شکست دادند». سپس از طه حسين، نويسنده معروف مصرى، نقل مى کند که بسر دستور معاويه را دقيقاً اجرا کرد. و حتّى از خود، خشونت بيشترى بر آن افزود و در ريختن خون ها و غارت اموال و غصب حقوق و هتک حرمت ها، چيزى فرو نگذارد تا به مدينه آمد و مصائب عظيمى را به بار آورد که همه، با چشم خود ديدند. او، آنها را مجبور به بيعت با معاويه کرد و... بُسر، سپس به سوى يمن آمد و با خونريزى بسيار، رعب و وحشتى در آنجا حاکم ساخت، سپس براى معاويه بيعت گرفت و دو فرزند خردسال عبيدالله بن عباس (حاکم يمن) را سر بريد. ابن اثير مى افزايد: اين دو کودک، در نزد مردى از صحرانشينان بنى کنانه بودند. هنگامى که بُسر مى خواست آنها را به قتل برساند، مرد کنانى گفت: «اينها که گناهى ندارند، چرا آنها را مى کشى؟ اگر مى خواهى آنها را به قتل برسانى، پس مرا هم به قتل برسان (که شاهد اين ننگ نباشم که در حفظ امانت، کوتاهى کرده ام.) بُسر از اين شرمنده نشد، او را هم کشت. به هر حال، اين اخبار دردناک، به اميرالمؤمنين(عليه السلام) رسيد و شديداً ناراحت شد. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚ترجمه نهج البلاغه: بخش سوم: نفرین یاران بی وفا 🔺اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِي وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِي، فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي. اللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ كَمَا يُمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ. أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِي بِكُمْ أَلْفَ فَارِسٍ مِنْ بَنِي فِرَاسِ بْنِ غَنْمٍ «هُنَالِكَ لَوْ دَعَوْتَ أَتَاكَ مِنْهُمْ، فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِيَةِ الْحَمِيمِ». ثُمَّ نَزَلَ (علیه السلام) مِنَ الْمِنْبَرِ. 🔻قال السيد الشريف أقول الأرمية جمع رميّ و هو السحاب و الحميم هاهنا وقت الصيف و إنما خص الشاعر سحاب الصيف بالذكر لأنه أشد جفولا و أسرع خفوفا لأنه لا ماء فيه و إنما يكون السحاب ثقيل السير لامتلائه بالماء و ذلك لا يكون في الأكثر إلا زمان الشتاء و إنما أراد الشاعر وصفهم بالسرعة إذا دعوا و الإغاثة إذا استغيثوا و الدليل على ذلك قوله: «هنالك لو دعوت أتاك منهم». 🔸اين خطبه را در سال ۴۰ هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيداللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است: (بخش سوم) 🔺خداوندا! من، از آنها خسته شده ام و آنها نيز از من (که هماهنگى با نيّات شومشان ندارم) خسته شده اند. من، از آنان ملول گشته ام، و آنان نيز از من، ملول گشته اند، پس، به جاى آنان، افرادى بهتر، به من عنايت فرما! و به جاى من، شخص بدى را بر سر آنها مسلّط فرما. خداوندا! دل هاى آنها را (از غم و اندوه) ذوب کن آن گونه که نمک در آب ذوب مى شود! بدانيد ـ به خدا سوگند ـ دوست داشتم به جاى شما، يک هزار مرد سوار از قبيله بنى فراس بن غنم (که شجاع و وفادارند) مى داشتم (سپس امام در وصف آنان به اين شعر متمثّل مى شود). هُنَالِکَ، لَوْ دَعَوْتَ، أَتَاکَ مِنْهُمْ *** فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِيَةِ الْحَمِيمِ اگر آنها را بخوانى، سوارانى مانند ابرهاى تابستانى، (سريع و تندرو) به سوى تومى آيند. سپس امام (خطبه را پايان داد) و از منبر فرود آمد. 🔻سيّد رضىّ فرمايد: مى گويم: «ارميه» جمع «رمىّ» به معناى ابر است، و «حميم» گرماى تابستان، كه شاعر ابر تابستانى را ياد كرده است از آن رو كه سبكبار و زود گذر است، و بارانى ندارد زيرا ابرهاى سنگين به جهت تراكم بخار و پر آب بودنشان به كندى حركت مى كنند كه چنين ابرهايى بيشتر در فصل زمستان يافت مى شود. در اينجا شاعر، سواران قبيله را به جهت شتاب آنان در پذيرفتن دعوت به هنگام فرياد رسى، به ابر تابستانى تشبيه كرده است كه گفت: «هنا لك لو دعوت، أتاك منهم». 🔹بخش سوم خطبه در يك نگاه: من از شما خسته شدم! در سومين و آخرين فراز اين خطبه، امام، با قلبى مملوّ از غم و اندوه، روى به درگاه خدا مى آورد. و آنها را نفرين مى کند، ولى نفرينى بيدار کننده و هشدار دهنده براى کسانى که هنوز جرقّه اى از بيدارى وجدان در آنان وجود دارد، باشد که از اين طريق، به آنها آگاهى دهد و آن گمگشتگان وادى ضلالت را، به راه خدا آورد; چرا که نفرين هاى امام هم اندرز و موعظه و درس بيدارى است. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚 نهج البلاغه: بخش اول: عصر جاهلیت 🔸و من خطبة له عليه السّلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثمّ يصف حاله قبل البيعة له امام عليه السّلام: 🔺العرب قبل البعثة: إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ، مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ، الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ. 🔸در اين خطبه حال اعراب و چگونگى حيات و معيشت آنان را در پيش از بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بيان مى دارد. آن گاه به شرح حال خويش در سالهاى قبل از بيعت مسلمين با وى، مى پردازد. 🔺خداوند، محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)، را به رسالت مبعوث کرد، تا جهانيان را بيم دهد و امين آيات او باشد در حالى که شما جمعيت عرب، بدترين آئين را داشتيد و در بدترين سرزمين ها و در ميان سنگ هاى خشن و مارهاى فاقد شنوايى (که از هيچ چيز نمى ترسيدند و خطرشان بسيار زياد بود) زندگى مى کرديد و آب هاى آلوده مى نوشيديد و غذاهاى بسيار ناگوار مى خورديد و پيوسته خون هم را مى ريختيد و پيوند با خويشان را قطع مى کرديد (و دختران را زنده به گور مى کرديد و پسران خود را به قتل مى رسانديد) بت ها، در ميان شما، برپا بود و گناهان، سراسر وجودتان را فراگرفته بود. 🔹خطبه در يك نگاه: عرب در عصر جاهليت: در اين كه انگيزه امام از ايراد اين خطبه (يا به تعبير ديگر، نگارش اين نامه چه بوده است)، بعضى از محقّقان، معتقدند كه بعد از اشغال مصر از سوى عمّال معاويه و شهادت محمد بن ابى بكر، گروهى، از آن حضرت خواستند تا نظر خود را نسبت به خلفاى گذشته، بيان فرمايند. حضرت، در پاسخ فرمود: «آيا حالا، موقع اين سؤال است؟ مگر خبر نداريد كه مصر اشغال شده و شيعيان مرا كشته اند (چرا مسائل واجب و حياتى را رها كرده، به مسائلى كه وقت براى آن بسيار است، خود را مشغول كرده ايد)؟» سپس فرمود: «من، نامه اى به دست شما مى دهم كه پاسخ سؤالات شما در آن است، ولى از شما مى خواهم كه حقوق از دست رفته مرا حفظ كنيد. گاه تصوّر مى شود كه ذيل اين خطبه كه دعوت به جهاد مى كند، منافات با اين سخن دارد و نشان مى دهد كه اين كلام، قبل از جنگ صفّين از آن حضرت صادرشده است، ولى ممكن است كه اين سخن، اشاره به جنگى باشد كه حضرت، قبل از شهادت خود، مردم را براى آن آماده مى ساخت، هر چند حادثه دردناك شهادت ايشان، مانع از اقدام به آن جنگ شد. به هر حال، اين خطبه، از سه بخش تشكيل شده است: بخش نخست، به وضع عرب در عصر جاهليت و در آستانه بعثت پيغمبر اكرم اشاره مى كند و نشان مى دهد كه آنها گرفتار چه بدبختى ها و مشكلات عظيمى بودند كه به بركت ظهور پيامبر اسلام، از آن رهايى يافتند. در بخش دوم، به حوادث بعد از رحلت پيامبر اشاره مى كند كه چگونه حقّ مسلّم آن حضرت، يعنى خلافت را از وى گرفتند و او را تنها گذاشتند و امام عليه السّلام (براى حفظ اسلام و قرآن) سكوت كرد، در حالى كه سخت نگران و ناراحت بود. در بخش سوم، به داستان بيعت مشروط عمرو بن عاص با معاويه اشاره مى كند كه به آن همه صدمات جانى و مالى و اخلاقى بر مسلمانان منجر شد و در پايان خطبه، دستور مى دهد كه براى كوتاه كردن دست آن گروه ظالم و ستمگر، آماده نبرد شوند. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .🖤•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•🖤 https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07
📚 نهج البلاغه: تنهایی علی علیه السلام 🔸و من خطبة له عليه السّلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثمّ يصف حاله قبل البيعة له امام عليه السّلام: 🔺صفته قبل البيعة له: فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ. 🔸در اين خطبه حال اعراب و چگونگى حيات و معيشت آنان را در پيش از بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بيان مى دارد. آن گاه به شرح حال خويش در سالهاى قبل از بيعت مسلمين با وى، مى پردازد.(بخش دوم) 🔺قسمتى از اين خطبه است (كه پيشآمد خود را بعد از وفات حضرت رسول اكرم به طور کوتاه بيان مى فرمايد: من، نگاه کردم و ديدم (براى گرفتن حق خود و مسلمانان) يار و ياورى جز خاندانم ندارم (به همين دليل، قيام نکردم; چرا که) به مرگِ آنان راضى نشدم و اين، در حالى بود که چشم، بر خاشاک فرو بستم و با گلويى که استخوان در آن گير کرده بود (جرعه تلخ حوادث را) نوشيدم و بر نوشيدن اين جرعه ـ که تلخ تر از حَنَظْل بود ـ شکيابى کردم. 🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .❤️•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•❤️ https://eitaa.com/joinchat/1593508070C99e491cf07