eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.4هزار دنبال‌کننده
508 عکس
46 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
قسم به خون شهیدان حضور خواهم داشت قسم که در دل میدان حضور خواهم داشت به کوری تو که این «خانه» را نمی‌خواهی قسم به مادرم «ایران» حضور خواهم داشت https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
گفته بودید که امسال حکومت تنهاست؟! جدی می‌فرمایید؟! گفته بودید کسی باز نخواهد برخواست! جدی می‌فرمایید؟! پس چه شد آن همه مکاری و دریوزه‌گری؟! پس چه شد آن جنجال؟؟! پاسخ ملت ما را که شنیدی؟! گویاست؟: جدی می‌فرمایید؟!! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
مژده ای دوست که ماه رمضان آمده است بوی افطار و سحر، بوی جنان آمده است هاتفِ حضرت حق بانگ برآورده بلند: موسم توبه ز احوال بدان آمده است عابدان غرق سرورند ز مهمانی حق عارفان مست‌ که فرجام خزان آمده است چونکه خورشیدِ ضیافت به جهان طالع شد لطف حق کامل و بی‌پرده عیان آمده است اشک‌ها در دل شب با دل پرخون جوشد ذکر حق هم ز دل و هم به زبان آمده است خواب در ماه خدا نیز عبادت باشد این همه لطف و کرم بر همگان آمده است لب گشاییم به شکرانه این ماه عزیز: مژده ای دوست که ماه رمضان آمده است پ.ن: غزلی قدیمی در وصف ماه مبارک رمضان (با کمی تغییرات) به تاریخ: ۱۳۹۲/۰۴/۱۷ https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
او مذهبِ عشقِ ناب را یاور شد بر قوم رسول، او «فقط» مادر شد! آه از دل پژمرده و غمگین و حزین! در کودکی‌‌اش فاطمه بی‌مادر شد... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
در مکتب جعفری، شهامت عشق است مردن به مسیر علم و طاعت عشق است کشتند و ربودند و دریدند ولی اینگونه رسیدن به شهادت عشق است پ.ن: حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ حمزه اکرمی، استاد حوزه علمیه ماهشهر به شهادت رسید. https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
برخیز ز خواب و آسمان را بنگر هم مشتری و ستارگان را بنگر بیهوده مدان خلقت آیاتش را با دیده جان و دل جهان را بنگر پ.ن: ما را به دعا کاش فراموش نسازند! رندان سحرخیز که صاحب نفسانند در این شب‌ها و سحرها، حقیر را هم فراموش نفرمایید🙏🌺 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
غزل قدیمی سیل اشک آید ز مژگانم در این شب‌های قدر از خجالت غرق بارانم در این شب‌های قدر آبرویی هم نمانده تا که سر بالا کنم! دست‌ها خالی و حیرانم در این شب‌های قدر فکر عصیان خاطرم را کرده آزرده؛ خدا! با تمام جان به افغانم در این شب‌های قدر پشت پلکم بحر اشکی جزر و مدها می‌کند ناخدا! محتاج طوفانم در این شب‌های قدر بغض‌ها در سینه دارم آه! گر سر واکنند می‌شود چون چشمه چشمانم در این شب‌های قدر التماس از حضرت حق در دعاها می‌کنم بهر آمرزش ز عصیانم در این شب‌های قدر اضطراب و اضطراری بر دلم حاکم شدست همچو بید از خوف لرزانم در این شب‌های قدر مرحمت کن جان جانان بر دل شوریده‌ام حفظ فرما دین و ایمانم در این شب‌های قدر عهد می‌بندم که زین پس بندگی‌ات را کنم می‌زنم انگشتِ پیمانم در این شب‌های قدر چون که کارم با خداوند کریم افتاده‌ است مستحق روح و ریحانم در این شب‌های قدر بارالها! گوشهٔ چشمی بر این آشفته کن درگذر از من که مهمانم در این شب‌های قدر پ.ن: سروده شده در ۵ مردادماه ۱۳۹۲ مصادف با ۱۸ رمضان‌المبارک ۱۴۳۴ https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
با بار گناه محضرت آمده‌ام😔 در شام عزای حیدرت آمده‌ام🖤 گویند که امشب، شب نومیدی نیست با چشم امید بر درت آمده‌ام😢 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
«بیچاره ولی امیدوارم تا صبح» در چنته بجز اشک ندارم تا صبح تا اینکه مرا عفو کنی، ورد زبان «سبحانک سبحانک» دارم تا صبح پ.ن: مصرع اول از شاعر گرانقدر آقای است. https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
یا رب از ما بگذر در عوض حبّ علی نیست امید شفاعت بخدا جز به علی بهر آمرزش خود ذکر من امشب این است: بـعـلـیٍ بـعـلـیٍ بـعـلـیٍ بـعـلـی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
نورخدا جان حسینست وبس معدن ایمان حسینست وبس عالم فانی بخدامرده است زنده فقط جان حسینست وبس علت ایجاد تمام جهان لطف فراوان حسینست وبس حکمت اگرگمشده مؤمن است درپس برهان حسینست وبس منبع قدسی همه عارفان چشمه جوشان حسینست وبس راه نجات بشرازنفس خود کشتی ایمان حسینست وبس نعمت بی حصروحدولایزال سفره احسان حسینست وبس تاج مزّین به وفاومرام برسریاران حسینست وبس سرخی نابی که به جام بلاست خون درخشان حسینست وبس تشنگی عارف وعامی ورند ازلب عطشان حسینست وبس آن بدن پاک وپرازچاک‌چاک پیکرعریان حسینست وبس آن بدن زیرسم اسب‌ها پیکربی‌جان حسینست وبس شمس حقیقت زبلندای نی چهره تابان حسینست وبس ظلم‌ستیزی،شرف وبندگی معنی قرآن حسینست وبس وعظ وسخن گفتنِ ازروی نی رزم نمایان حسینست وبس کشتی افتاده به طوفان غم گوش بفرمان حسینست وبس پرچم این کشتی طوفانزده زلف پریشان حسینست وبس غمزده‌تر بین همه کاروان زینب نالان حسینست وبس تلخی غم برسربازارشام بغض یتیمان حسینست وبس آه ازآن لحظه‌ای که خیزران بر لب ودندان حسینست وبس سرّسرمنکسرزینبش آن لب خندان حسینست وبس مجلس غم کنج خرابه شده شام غریبان حسینست وبس مایه آرامش آن دخترش روضه سوزان حسینست وبس هرکه شنیداین غم جانکاه را بی سروسامان حسینست وبس عارف اگروصل براوسهل شد دست بدامان حسینست وبس مدعی معرفت راستین تشنه عرفان حسینست وبس راه شفابر همه بیمارها نسخه درمان حسینست وبس هر که براوقطره اشکی بریخت یکسره مهمان حسینست وبس عاشق اوشعله نسوزاندش چون بگلستان حسینست وبس آنکه چنین شعرتَری راسرود جیره‌خورخوان حسینست وبس https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
در فتنه و آشوب مراقب باشیم بر «سید علی» یار مناسب باشیم «او» از همه باتجربه‌تر هست و ما در پیروی از «ولی» مواظب باشیم پ.ن: ناراحتی و احساسات دوستان از شهادت سرداران و عزیزان شهید را درک می‌کنم ولی وقتی شخصیت جامعی نظیر مقام معظم رهبری، زعامت و رهبری جامعه را بر عهده گرفتند، وظیفه شرعی ما «اطاعت محض» است نه اینکه مستقیم و غیرمستقیم، تصمیمات ایشان، به‌عنوان «فرمانده کل قوا» را زیر سوال ببریم. https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
رسید فصل بهار و وصال او نرسید خزان به طعنهٔ تلخش به بغض ما خندید رسید موسم گل‌ها ولی دلم خون است به جای خنده گل، داغ نوبرانه رسید تمام فکر من این است اگر نیامد یار چرا بدون رخ او گل از گیاه دمید؟! چرا به باغ و گلستان نوای بلبل مست به شوق می‌دهد اصلا نوید و مژده عید؟! چه بغض تلخ و گلوگیر و خانمان‌سوزی است! نشسته کنج گلویم! گرفته راه امید! شکست بغض من آخر ز داغ هجرانت ز دیده اشک فراقت به روی گونه چکید بهار آمده اما بهار، یعنی «تو»... «چه بی‌نشاط بهاری که بی رخ تو رسید» پ.ن: مصرع آخر از هوشنگ ابتهاج است. https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
نشود سایه تو کم ز سرای وطنم می‌دهم بهر وطن خون سر و خون تنم وطنم زیر لوای تو و قرآن باشد نرود زیر سم و چکمه دشمن، وطنم آنکه فرمان دهد و رهبر ما هست تویی آنکه فرمان تو را هست خریدار، منم نگذارم وطنم دست اجانب افتد گرچه باشد تن من سرخ به خون کفنم تا که جمهوری اسلامی ایران باقی است هست آن پرچم خوش‌رنگ وطن، پیرهنم خاک بر سر کنم آن دم که نبینم رویت! زنده باش! ای همهٔ روشنی انجمنم! زنده باشی و ببینم رخ زیبات آقا نشود سایه تو کم ز سرای وطنم https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
ما عاشق و سینه‌چاک ایران هستیم دنباله‌رو مکتب ایمان هستیم تا آخر عمر و تا قیام مهدی مدیون سپاه پاسداران هستیم پ.ن: دوم اردیبهشت، سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از 
غزل قدیمی «مرگ» این مرگ خدا چه بی‌خبر می‌آید! از راست و چپ ز پشت سر می‌آید گر اذن به او دهی که جانم گیرد بی فوتِ زمان و بی‌خبر می‌آید از آمدنش کسی خبردار نشد او در شب و روز و در سحر می‌آید بی‌رحم‌تر از او نبوَد در عالم وقتی که سراغ محتضر می‌آید از سلطه و چنگ او کسی بیرون نیست هم داخل قصر و هم کَپَر می‌آید گویند برای او ندارد فرقی در خلوتِ خانه و گذر می‌آید برخیز! گناه و جور و عصیان تا کی؟ برخیز که آهنگ سفر می‌آید! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
پ.ن۱: امام علی علیه‌السلام فرمودند: فَتَزَوَّدُوا فِی أَیَّامِ الْفَنَاءِ لاَِیَّامِ الْبَقَاءِ. قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَی الزَّادِ، وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ. وَحُثِثْتُمْ عَلَی الْمَسِیرِ. فَإِنَّمَا أَنْتُمْ کَرَکْبٍ وُقُوفٍ لاَ یَدْرُونَ مَتَی یُوْمَرُونَ بِالسَّیْرِ.» پس توشه برگیرید در روزهای سپری‌شدنی، برای روزهای ماندنی. توشه را به شما نشان دادند و کوچ کردن را فرمان دادند و به رفتنتان برانگیختند. همانا شما همچون کاروانی هستید که بر جای مانده‌اند و نمی‌دانند کی آنان را به رفتن فرمان می‌دهند. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۷ پ.ن۲: سروده شده در دوم ذی‌القعده ۱۴۳۴ مصادف با ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۲
متن کامل سروده‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در جلسه‌ای خواندند ✍ دِلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گِردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن ز جا مگریز ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبله‌ی امن است پایمردی کن خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریز چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز «امین» خلق و امانت‌گزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز                                     
غزل قدیمی «جهل» جاهلیم و غرقه در دریای جهل می‌کُشد ما را جراحت‌های جهل چشم‌ها را بر حقایق بسته‌ایم هست این معلول ناپیدای جهل نفس، انسان را ز حق غافل کند می‌کشاند تحت استیلای جهل آفت دین عُجب باشد با حسد هست این صغرا و آن کبرای جهل کور گشتیم از غبار جاهلی بار باید بست از صحرای جهل تا به کی با کاهلی، با جهل خود در صدد آییم بر اخفای جهل؟! تا به کی عیش جهالت پهن هست؟ جمع باید سفره‌ی پهنای جهل! خانه‌ی دل را مصفا خوشتر است پاک باید کرد سر تا پای جهل ای خدا! با لطف خود پایان بده بر شب تاریک و بر یلدای جهل لطف خود را شامل این بنده کن تا رها گردد از این سودای جهل پ.ن: سروده شده در نهم بهمن ۱۳۹۲ https://eitaa.com/joinchat/462225463Cd56d410381
نورخدا جان حسینست وبس معدن ایمان حسینست وبس عالم فانی بخدامرده است زنده فقط جان حسینست وبس علت ایجاد تمام جهان لطف فراوان حسینست وبس حکمت اگرگمشده مؤمن است دردل برهان حسینست وبس منبع قدسی همه عارفان چشمه جوشان حسینست وبس راه نجات بشرازنفس خود کشتی ایمان حسینست وبس نعمت بی حصروحدولایزال سفره احسان حسینست وبس تاج مزّین به وفاومرام برسریاران حسینست وبس سرخی نابی که به جام بلاست خون درخشان حسینست وبس تشنگی عارف وعامی ورند ازلب عطشان حسینست وبس آن بدن پاک وپرازچاک‌چاک پیکرعریان حسینست وبس آن بدن زیرسم اسب‌ها پیکربی‌جان حسینست وبس شمس حقیقت زبلندای نی چهره تابان حسینست وبس ظلم‌ستیزی،شرف وبندگی معنی قرآن حسینست وبس وعظ وسخن گفتنِ ازروی نی رزم نمایان حسینست وبس کشتی افتاده به طوفان غم گوش بفرمان حسینست وبس پرچم این کشتی طوفانزده زلف پریشان حسینست وبس غمزده‌تر بین همه کاروان زینب نالان حسینست وبس تلخی غم برسربازارشام بغض یتیمان حسینست وبس آه ازآن لحظه‌ای که خیزران بر لب ودندان حسینست وبس سرّسرمنکسرزینبش آن لب خندان حسینست وبس مجلس غم کنج خرابه شده شام غریبان حسینست وبس مایه آرامش آن دخترش روضه سوزان حسینست وبس هرکه شنیداین غم جانکاه را بی سروسامان حسینست وبس عارف اگروصل براوسهل شد دست بدامان حسینست وبس مدعی معرفت راستین تشنه عرفان حسینست وبس راه شفابر همه بیمارها نسخه درمان حسینست وبس هر که براوقطره اشکی بریخت یکسره مهمان حسینست وبس عاشق اوشعله نسوزاندش چون بگلستان حسینست وبس آنکه چنین شعرتَری راسرود جیره‌خورخوان حسینست وبس https://eitaa.com/joinchat/462225463Cd56d410381
حضرت علامه آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی اعلی الله مقامه الشریف قطعه‌ای با همین ردیف و وزن دارند که در کتاب شریف درج شده است. حقیر جسارت کرده و شعری در از شعر ایشان سیاهه نمودم. ان‌شاءالله سیاهه حقیر، مخاطبین را به قطعه زیبای مرحوم حضرت علامه طهرانی رهنمون سازد و الا ما کجا و مقام علمی و عرفانی ایشان کجا؟؟! ضمنا علت رعایت‌نکردن نکات دستوری و ویرایشی و همچنین حذف فواصل تا حد امکان در سیاهه حقیر، بخاطر محدودیت پیام در ایتاست که به سختی توانستم کل شعر را در یک پیام جای‌گذاری کنم. به امید دستگیری حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از حقیر در دنیا و آخرت😢
قطعه زیبای مرحوم علامه طهرانی
کار خوبان را قیاس از خود مگیر گر چه باشد در نبشتن شیر، شیر...