‹🌹🥤›
آهےڪهدَرفِرآقِٺواَزجآن
اَفڪندهآتَشےڪهمِثآلَشنَدیدهاَم
#گمنام_313
#پیامشما
سلام پاسخ سال درزمین مصاحبه را نمیدین
سلام علیکم ببخشید متوجه نشدم؟:/
میشه دوباره بفرمایید
✨شروط خادمی شهید محسن حججی
« مرا پشت هیئت بگذارید که در دید نباشم.»
« هر چی کار سخت است به من بدهید.»
محسن نمیخواست بین ٨٠٠ نفر در دید هيئت ديده شود خدا هم گفت : حالا که نمیخوای دیده بشی به کل عالم نشونت میدم
#گمنام_313
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#امام_زمان
#شَهیدمُحسِنِحُجَجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق′′شهیدت′′کیه؟!🙃🦋
#ڪلیپ ؛)!🌿-؛
#خاطــرـہ📝
صبح های جمعه برنامه والیـ🏀ـبال داشتیم توی پارک.
قانون هم گذاشته بودیم که هر کس،دیر بیاید باید همه بچه را بسـ🍦ـتنی بدهد.😁
یک روز،بـ🌧ـاران شدیدی می بارید.خیلی شدید.با این وجود گفتیم برویم.😅
من و چند تا از بچه ها با ماشیـن رفتیم پارک.چون بارانخیلی تند و رگباری می بارید توی ماشـ🚗ـین نشستیم و بیرون نیامدیم.منتظر ماندیم تا محسن بیاید.اما خبری ازش نبود.😕
مقداری که گذشت،سر و کله اش پیدا شد.بنده خدا با مـ🏍ـوتور آمده بود.آب شرشر داشت ازش می بارید،انگار که از توی استخر درآمده بود.😄
از توی ماشین بهش نگاه کردیم و اشاره کردیم به سـ🕗ـاعت:《بله دیر آمده ای و بستنی رفت تو پاچت》😂
از روی موتور پیام داد:《 نامردا من توی بارون دارم شرشر آب می ریزم.رحم و مروت داشته باشید.》🙁
سر موتورش را برگرداند و رفت سمت بستنی فروشی و ما هم دنبالش.😅
#محسنخوشقولبود...
#اگهقولیمیدادحتمابهشعملمیکرد.... :)
#شہید_محسن_حججی🦋
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
#التماس_دعا
#امام_زمان
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#السلامعلیڪیابقیةالله
#پیامشما
سلام یک سوال درباره مصاحبه باخواهرو عموی شهیدحججی کردم که مشکل ندارد اونهارا با اسکریم ضبط تصویری موبایل کلیپ کنیم و پخش؟! برا خودتونم کلیپ را خواستین می فرستیم و ببخشید اینم می پرسم عموی شهید چندسالشونه
سلام علیکم بزرگوار استفاده از متن مصاحبه اشکالی نداره
#پیامشما خواهش میکنم. میشه دوباره این کلیپ رو ارسال کنید 🙏🏻
ببخشید متوجه مشدم کدام کلیپ رو میخواید
#شهید_محسݩ_حججی رو بزنید همه پیاما میاد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم✋
از آخر مجلس شهدا را چیدند...🥀🕊
#شهید_محسݩ_حججی 🕊🥀
#کلیپ_شهید 🎥
#لطفا_لوگو_حذف_نشه
| #شھیدانہ📖📿|
خالقِمن ، محبوبِمن ، عشقِمن !
کهپیوستهازتوخواستمسراسروجودمرا
مملوازعشقِبهخودڪنی ؛
مرادرفراقخودبسوزانوبمیران !
-بخشیازوصیتنامهشهیدسلیمانی-
#گمنام_313
شهــادت مݕارڪ مدافع حـــرݦـ🦋
مــاشینݜ پــراید بود در کوچہ هـاے شــرق تــهران آسمانے شـد😔🌱
#شهید
#شهادتت_مبارڪ
گفته می شود
سرهنگ پاسدار صیاد خدایی که با شلیک ۵ گلوله ترور شد معاون تحقیقات و توسعه فناوری سازمان صنایع دفاعی کشور بوده است.
سازمان صنایع دفاع ساصد بخش مهم فناوری (دانش بنیان) وزارت دفاع در تحقیق- توسعه -ساخت- عملیاتی شدن بسیاری از طرح ها و سخت افزارها و نرم افزارهای دفاعی بوده است
#شهید_حسن_صیاد_خدایی
آنها میدانند چه کسی را ترور کنند
ما نمیدانیم از چه کسی محافظت کنیم ...
یہ مدافع حرمےڪه توۍڪشور و وطن خودش شهید مدافع حرم شد....😔🖤
#شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ جدید حامد زمانی، تقدیم به شهید محسن حججی
یکی میفته صد تا مرد برمیخیزن از خونش
یکی میره، میمونن همقطارا پای پیمونش
#شهید_محسݩ_حججی
✅رمان غروب شلمچه
🌻قسمت سیزدهم
🌹بی تو هرگز
برگشتم خونه ... اوایل تمام روز رو توی تخت می خوابیدم ... حس بیرون رفتن نداشتم ... همه نگرانم بودن ... با همه قطع ارتباط کردم ... حتی دلم نمی خواست مندلی رو ببینم ... .
مهمانی ها و لباس های مارکدار به نظرم زشت شده بودن ... دلم برای امیرحسین تنگ شده بود ... یادگاری هاش رو بغل می کردم و گریه می کردم ... خودم رو لعنت می کردم که چرا اون روز باهاش نرفتم ... .
.
چند ماه طول کشید ... کم کم آروم تر شدم ... به خودم می گفتم فراموش می کنی اما فایده ای نداشت ...
.
مندلی به پدرم گفته بود که من ضربه روحی خوردم و اونم توی مهمانی ها، من رو به پسرهای مختلفی معرفی می کرد ... همه شون شبیه مدل ها، زشت بودن ... دلم برای امیرحسین گندم گون و لاغر خودم تنگ شده بود ... هر چند دیگه امیرحسین من نبود ... .
.
بالاخره یک روز تصمیم رو گرفتم ... امیرحسین از اول هم مال من بود ... اگر بی خیال اونجا می موندم ممکن بود توی ایران با دختر دیگه ای ازدواج کنه ... .
از سفارت ایران خواستم برام دنبال آدرس امیرحسین توی ایران بگرده ... خودم هم شروع به مطالعه درباره اسلام کردم ... امیرحسین من مسلمان بود و از من می خواست مسلمان بشم ...
💐به روایت شهید طاها ایمانی
❤️🌱❤️🌱🕊🌱❤️🌱❤️
✅رمان غروب شلمچه
🌻قسمت چهاردهم
🌹من و خدای امیرحسین
.
من مسلمان شدم و به خدای امیرحسین ایمان آوردم ... آدرس امیرحسین رو هم پیدا کرده بودم ... راهی ایران شدم ... مشهد ... ولی آدرس قدیمی بود ... چند ماهی بود که رفته بودن ... و خبری هم از آدرس جدید نبود ... یا بود ولی نمی خواستن به یه خارجی بدن ... به هر حال این تنها چیزی بود که از انگلیسی حرف زدن های دست و پا شکسته شون می فهمیدم ... .
.
دوباره سوار تاکسی شدم و بهش گفتم منو ببره حرم ... دلم می خواست برای اولین بار حرم رو ببینم ... ساکم رو توی ماشین گذاشتم و رفتم داخل حرم ... .
.
زیارت کردن برام مفهوم غریبی بود ... شاید تازه مسلمان شده بودم اما فقط با خواندن قرآن ... و خدای محمد، خدای امیرحسین بود ... اسلام برای من فقط مساوی با امیرحسین بود ... .
.
داخل حرم، حال و هوای خاصی داشت ... دیدن آدم هایی که زیارت می کردند و من اصلا هیچ چیز از حرف هاشون نمی فهمیدم ... .
بیشتر از همه، کفشدار پزشکی که اونجا بود توجهم رو جلب کرد ... از اینکه می تونستم با یکی انگلیسی صحبت کنم خیلی ذوق کرده بودم ... اون کمی در مورد امام رضا و سرنوشت و شهادت ایشون صحبت کرد ... فوق العاده جالب بود ... .
.
برگشتم و سوار تاکسی شدم ... دم در هتل که رسیدیم دست کردم توی کیفم اما کیف مدارکم نبود ... پاسپورت و پولم داخل کیف مدارک بود ... و حالا همه با هم گم شده بود ... .
بدتر از این نمی شد ... توی یک کشور غریب، بدون بلد بودن زبان، بدون پول و جایی برای رفتن ... پاسپورت هم دیگه نداشتم ... .
هتل پذیرشم نکرد ... نمی دونم پذیرش هتل با راننده تاکسی بهم چی گفتن ... سوار ماشین شدم ... فکر می کردم قراره منو اداره پلیس یا سفارت ببره اما به اون کوچه ها و خیابان ها اصلا چنین چیزی نمی اومد ...
.
کوچه پس کوچه ها قدیمی بود ... گریه ام گرفته بود ... خدایا! این چه غلطی بود که کردم ... یاد امام رضا و حرف های اون پزشک کفشدار افتادم ... یا امام رضا، به دادم برس ... .
💐به روایت شهید طاها ایمانی
🌻✨🌻✨🔷✨🌻✨🌻
باش و روشن ڪن جہانم را...🍃
وگرنہ بےحضورِ #تـو؛
در جہانِ من بہ غیر از خاڪ و خاڪستر
ڪہ چیزے نیست!💔
#شهید_محسن_حججی💕
#هر_روز_با_یک_عکس