اسير شما شدن
خوبــ استــ ...
اسير #شهدا شدن را میگویم...
خوبےاش بہ
اين استــ ڪہ از
اسارتــ دنيا آزاد ميشوے...
#شهید_محسن_حججی
#پیام_شما
سلام خسته نباشید میشه لطفا یه رزق شهدایی هم برای من بردارید
سلام علیکم خدمت شما
#ڪــلامشهـــید
#شهـــید_همت
#رزق_شهدایی
دلگیر نباش...!
دلت که گیر باشد، رها نمی شوی. یادت باشد، خدا بندگانش را با آنچه بدان دل بسته اند، می آزماید.
#پیام_شما
سلام علیکم، وقت تون به خیر، ببخشید، یک رزق شهدایی می خواستم🙏🏻
سلام بفرمایید
💌 #ڪــلامشهـــید
#شهـــیدحسینمعزغلامی:
#رزق_شهدایی
جدی گرفتهایم زندگی دنیایی را
و شوخی گرفتهایم قیامت را؛
کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند،
بیـــدار شویــــــیم!
سلام خسته نباشید ببخشید یک رزق شهدایی میخواستم 😥
سلام علیکم خدمت شما👇🏻
•°مے گفت:
✨چادࢪ یادگاࢪ حضࢪت زهࢪا(س) است
•°ایمان یک زن وقتے کامݪ مے شود
✨که حجاب ࢪا ڪامݪ ࢪعایت ڪند...
#شہید_ابراهیم_هادے
#یادشہیدباصلوات
#رزق_شهدایی
سلام،خسته نباشین میشه یه رزق شهدایی برای بنده بفرستین
سلام بفرماین 🌱
سخنان مقام معظم رهبری را گوش کنید؛ قلب شما را بیدار میڪند و راه درست را نشانتان میدهد.
|شهیدمصطفیصدرزاده|
#رزق_شهدایی
#پیام_شما
سلام رزق علوی می خواستم
سلام چشم🌹
عزّت، نه ذلّت
اَلْمَنِیَّهُ وَ لاَ الدَّنِیَّهُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ یَوْمانِ: فَیَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا کانَ عَلَیْکَ فَلا تَحْزَنْ فَبِکِلَیْهِما سَتُخْتَبَرُ.
مردن نه خوار شدن! و بی باکی نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزی به نفع تو، و روزی به ضرر تو! چون به سودت شد شادی مکن، و چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوی آن آزمایش شوی
#رزق_علوی
#معرفی_شهید
نام : شهید احمد کاظمی
تولد : 2 / مرداد / 1337
محل تولد : اصفهان _ نجف آباد
شهادت : 19 / دی / 1384🕊
محل شهادت : ارومیه💔
سن : 47🥀
مزار : گلستان شهدای اصفهان🌷
🔰خلاصه ای از زندگی :
🔶سلام بر شما ، سرلشکر پاسدار احمد کاظمی فرزند آقا عشقعلی هستم که سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان و کوچه ملا به دنیا آمدم .
با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش سایر مردم به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداختم و در سال ١٣۵۶ زمانی که مشغول پخش اعلامیه بر علیه نظام شاهنشاهی بودم ، توسط ساواک دستگیر شدم و مدتی را در زندان سپری کردم .
پس از آزادي ، به رغم شكنجه هاي زياد در مبارزه عليه حكومت ستم شاهي ، مصمم تر شدم و به مبارزه ادامه دادم . پس از مدتي ، دوباره تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم ، لذا براي مدتي مخفي شدم .
🔶 در سن ۱۸ سالگی پس از تحصیلات دوره دبیرستان ، ديپلم ماشين آلات كشاورزي از هنرستان صنعتي دكتر شريعتي گرفتم و در صف مبارزین و جبهه های جنوب لبنان حضور پیدا کردم و مبارزه با استکبار و اشغالگران را آغاز نمودم .
🔶 به این منظور ابتدا به سوریه رفتم و در پادگان حموریه در اطراف دمشق ، یک دوره آموزشی جنگهای نامنظم را به مدت ۴۵ روز، زیر نظر سازمان الفتح طی کردم و بعد از آن به جنوب لبنان اعزام شدم .
🔶سپس تصميم داشتم وارد مبارزه عليه رژيم صهيونيستي شوم اما حوادث كردستان من را مجبور به بازگشت به كشور كرد و سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشتم و جز اولین نفراتی بودم که به سپاه پاسداران پیوستم .
🔶 در ۲۳ سالگی ، در اوایل سال ۱۳۵۹ به کردستان رفتم تا به مبارزه با دشمنان داخلی انقلاب بپردازم ، درحالي كه كوله باري از تجربه ي جنگ هاي چريكي و مبارزه عليه رژيم شاه داشتم و این می توانست کمک شایانی به نتیجه ی مبارزات کند .
🔶 در همین حین بود که با شهید خرازی آشنا شدم و رفاقت بین ما شکل گرفت .
بعد از آغاز جنگ تحمیلی ، هرچند هنوز از جنگ با ضد انقلاب در كردستان جراحت داشتم و با عصا راه مي رفتم اما با اصرار زياد ، همراه گروه شهيد غلامرضا محمدي ، با یک گروه پنجاه نفره به جبهه های آبادان و پایگاه گلف اهواز رفتم .
🔶 در پایان جنگ تحمیلی همان گروه پنجاه نفره ی روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کردم و لشکر را با سلاح های به غنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات ، تحویل نظام دادم .
در طی هشت سال دفاع مقدس ، مسئولیت های مختلفی مثل دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان ، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف ، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) ، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده گرفتم .
🔶 در این سِمت با واحد موشکی هوافضای سپاه پاسداران نیز ارتباط داشتم و شهید طهرانی مقدم را در توسعه پروژه های ساخت موشکهای بالستیک همراهی می کردم .
سال ۱۳۶۴ با خانواده ی ایزدی که خانواده اي مذهبي و فرهنگي در نجف آباد و اهل جبهه و جنگ بودند ازدواج کردم و بلافاصله بعد از آن راهی عملیات والفجر هشت شدم و در آن عملیات نیز شیمیایی شدم .
#ادامهدارد...
🔶تیر ماه سال ۱۳۶۵ همراه همسر و دوستانم به مدینه النبی و مکه مکرمه رفتیم و دی ماه سال ۱۳۶۵ اولین فرزندم به دنیا آمد .
🔶پس از شهادت دوست صميمي ام مهدي باكري ، یکبار دیگر شاهد مصيبت سختي شدم و آن شهادت دوست بسيار نزدیکم حسين خرازي بود و من از اين بابت خيلي ناراحت و متاثر بودم .
🔶 25 اسفند 1366 ، لشكر هشت نجف بار ديگر با فرماندهي اینجانب در عمليات والفجر 10 در محور دربنديخان حلبچه با تمام توان شركت كردم و با موفقيت به تمامي اهداف خود نايل آمدم .
🔶 من مسؤول تصرف شهر حلبچه بودم اما براي حفظ جان مردم و پرهيز از خوف زنان و كودكان عراقی ، دستور دادم هيچ كس حق ورود به شهر حلبچه را ندارد .
🔶 روزهاي نبرد به سرعت مي گذشت و من ، غمگين ازاين كه چرا از كاروان دوستان شهیدم ، عقب مانده ام و راهي جز پذيرش تقدير الهي نداشتم .
🔶بالاخره جنگ تمام شد و من از فرصت های پیش آمده استفاده کردم کارشناسی خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه امام حسین (ع) و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی را در دانشگاه فرماندهی و ستاد گذراندم و موفق شدم دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی در دانشگاه عالی دفاع ملی گردم .
🔶 در اواسط سال ۱۳۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه ، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدم و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافتم و سرانجام در ۱۹ دی سال ۱۳۸۴ در حادثه ی هوایی پیش آمده در ارومیه به دوستان و همسنگران شهیدم پیوستم .
🔰وصیت نامه شهید احمد کاظمی
🔸بسم الله الرحمن الرحيم
الله اكبر
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علياً ولي الله
اعوذ بالله من الشيطان رجيم صدق الله العلي العظيم السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
بسم الله الرحمن الرحيم
🔹خداوندا فقط مي خواهم شهيد شوم
شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزي شهادت مي خواهم كه از همه چيز خبري هست الا شهادت، ولي خداوندا تو صاحب همه چيز و همه كس هستي و قادر توانايي، اي خداوند كريم و رحيم و بخشنده، تو كرمي كن، لطفي بفرما، مرا شهيد راه خودت قرار ده. با تمام وجود درك كردم عشق واقعي تويي و عشق شهادت بهترين راه براي دست يافتن به اين عشق.
نمي دانم چه بايد كرد، فقط مي دانم زندگي در اين دنيا بسيار سخت مي باشد. واقعاً جايي براي خودم نمي يابم.
🔸هر موقع آماده مي شوم چند كلمه اي بنويسم، آنقدر حرف دارم كه نمي دانم كدام را بنويسم، از درد دنيا، از دوري شهدا، از سختي زندگي دنيايي، از درد دست خالي بودن براي فرداي آن دنيا، هزاران هزار حرف ديگر، كه در يك كلام، اگر نبود اميد به حضرت حق، واقعاً چه بايد مي كرديم. اگر سخت است، خدا را داريم اگر در سپاه هستيم. خدا را داريم اگر درد دوري از شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم. اي خداي شهدا، اي خداي حسين(ع)، اي خداي فاطمة زهرا(س)، بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن، اي خدا يا رب العالمين.
🔹راستي چه بگويم، سينه ام از دوريِ دوستانِ سفركرده از دردِ ديگر تحمل ندارد. خداوندا تو كمك كن. چه كنم فقط و فقط به اميد و لطف حضرت تو اميدوار هستم.
خداوندا خود مي دانم بد بودم و چه كردم كه از كاروان دوستان شهيدم عقب مانده ام و دوران سخت وسخت را بايد تحمل كنم. اي خداي كريم، اي خداي عزيز و اي رحيم و كريم، تو كمك كن به جمع دوستان شهيدم بپيوندم.
چه بدم و اي خدا تو رحم كن و كمك كن. بدي مرا مي بيني، دوست دارم بنده باشم، بندگي ام را ببين. اي خداي بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا مي كنم، از روي سركشي نيست، بلكه از روي ناداني مي باشد. خداوندا من بسيار در سختي هستم، چون هر چه فكر مي كنم، مي بينم چه چيز خوب و چه رحمت بزرگي از دست دادم. ولي خداي كريم، باز اميد به لطف و بزرگي تو دارم. خداوندا تو توانايي. اي حضرت حق، خودت دستم را بگير، نجاتم بده از دوري از شهدا، كارِ خوب نكردن، بندة خوب نبودن،... ديگر...
🔸حضرت حق، اميد تو اگر نبود پس چه؟ آيا من هم در آن صف بودم. واي چه روزهاي خوشي بود وقتي به عكس نگاه مي كنم. از دردِ سختي كه تمام وجودم را مي گيرد ديگر تحمل ديدن را ندارم. دوران لطف بي منتهاي حضرت حق، دوران جهاد، دوران عشق، دوران رسيدن آسان به حضرت حق، واي من بودم نفهميدم، واي من هستم كه بايد سختي دوران را طي كنم. الله اكبر خداوندا خودت كمك كن خداوندا تو را به خون شهداي عزيز و همة بندگان خوبت قسم مي دهم، شهادت را در همين دوران نصيب بفرماييد و توفيق ام بده هر چه زود تر به دوستان شهيدم برسم، انشاء الله تعالي.
منبع:
💌 نرم افزار شهدایی هادیون 💌https://hadioon313.ir
258585_108.mp3
5.91M
🔹چند وقتی هست
که از شما یادی نکرده بودیم،
البته هر روز پایین بنر اردو
اسمتون رو می دیدم اما فقط
یک اسم اصلاََ انگار نه انگار
که با اسم شما و بااسم ....
#شهدا
#مردانخدایی
#شهیدحاجاحمدکاظمی
#شهیدمحسنحججی
هربارچیزی گم میکنیم،
می گویند چند صلوات بفرست !
انشاءالله پیدا میشود!
مولایعزیزتر ازجانمـان💔
چند صلوات بفرستیم تا پیدایت کنیم؟
#امامزمانعج
در لحظهی خندیدن خورشید، سرم را دادم
تا چشمِ حرامیان بچرخید، سرم را دادم
بر سفرهیِ سالارِ شهیدان که نشستم با ذوق
چون حضرت آقا، مرا دید، سرم را دادم
#زیرتیغ
خاطراتی از شهید محسن حججی
بچه ها رو با شوخی بیدار می کرد
تا نماز شب بخونن ؛
مثلا یکی روبیدار می کرد و می گفت :
-بابا پاشو من میخوام نماز شب بخونم ،
هیچکس نیست نگام کنه ، یا می گفت :
پاشو جونِ من ؛
اسم سه چھار تا مومن روبگو
تو قنوتِ نماز شب کم آوردم !
#شھیدمسعوداحمدیان🌱
+خلاصه که اگر فرزند دارید؛
ازشهدادرتربیتشونالگوبگیرید .
ما کجا و آنها کجا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سردار_روسفید
#حاج_احمد_کاظمی
📽روایت فرزند شهید از لحظه شهادت پدرش از زبان خود حاج احمد
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@yadmanshohada
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#کلام_شهدا 🥀
🍃خُدایا❗️
#شَهادٺرا نَصیبمڪُن😍
دِلم❣بَراےحُسینخرازےپَرمیڪِشد
دِلمبراے #شُهـَـداپَرمیڪِشد
🍁دُنیارا رَها ڪُنید
#دُنیارا وِل ڪنید
هَمهـ چیز را دَر آخِرَٺ #پیدا ڪُنید
و رِضاے خُدا را
بر رِضاے #مَخلوق ارجَحیٺ دَهید...✔️
#شهید_احمد_کاظمی
[✨🦋]
شهید، کسب است که
وقتی همه به دنبال روشنایی بودند،
اوخودش
چراغهدایتشـد..✨
#شهیدمحسنحججی
یه روزی میرسه که فقط میان بالای سرمون و فاتحه میخونند و میرن اما شاید روزی باشه که به جای فاتحه خوندن و رد شدن، بیان برای رفیق شدن و این ما هستیم که می تونیم اینو تعیین کنیم منتها با شهادت...💔!'
#درآرزویشهادت
#ویژگیرفیقشهید
•❥༅••🌸💖••❥༅•
برای شادی روح رفیق و الگوی شهید حججی
یار و رفیق دیرینه شهید حاج قاسم عزیز
پنج صلوات محمدی تقدیم میکنیم...
#شهید_کاظمی