eitaa logo
Mojtaba In France
754 دنبال‌کننده
32 عکس
4 ویدیو
2 فایل
نویسنده: @mojtabaimani
مشاهده در ایتا
دانلود
رمز کارتتان را خودتان وارد کنید در اکثر مواقع در ایران باید رمز کارتتان را بلند بگویید. در فرانسه و هلند امکان ندارد موقع پرداخت در مغازه یا رستوران کسی از شما رمز کارتتان را بپرسد. حداقل تا به حال در چندین سال اخیر من چنین چیزی را مشاهده نکرده ام. با گفتن رمز کارتتان، شما نه تنها پول خود را در تمام حساب های بانکی تان به خطر می اندازید بلکه جانتان را هم در معرض خطر قرار می دهید. اتفاقی که ممکن است بیفتد این است که موقع برداشت پول از خودپرداز و یا موقع خرید از مغازه کسی پشت سر شما می ایستد و رمز شما را مطلع می شود. بعد کمی آن طرف تر یا در یک جای خلوت کیف شما را میدزدد. شما احتمالا کارت بانکی چند بانک مختلف را همراه دارید و دزد هم میداند به احتمال زیاد شما همان رمز را برای تمام کارت هایتان انتخاب کرده اید. قبل از اینکه به خودتان بیایید و بتوانید اقدامی انجام بدهید، مبالغ زیادی از همه حساب های بانکی تان دزدیده می شود. اگر هم دزد بی رحمی به تورتان خورده باشد ممکن است موقع دزدیدن کیفتان به خشونت هم متوسل شود و جانتان و سلامتی تان هم به خطر بیفتد. اگر هم آسیب جسمی نبینید آسیب روحی روانی این اتفاق معمولا از آسیب جسمی اش بدتر و ماندگارتر است. اگر هم بعد از پرداخت یا برداشت، سوار ماشین گران قیمت تان بشوید انگیزه مجرم برای دزدیدن کیف شما بیشتر هم می شود. حتی مجرمین به خوبی می دانند که این رمز کارتتان در بسیاری از مواقع حاوی اطلاعات مهم دیگری هم از شما هست. مثلا احتمالا همان شماره شناسنامه یا ۴ رقم آخر کد ملی یا تاریخ تولد خودتان یا همسرتان است و اگر نام و شماره موبایلتان را هم داشته باشند آسیب های بزرگ تری را میتواند به شما وارد کند. پرسیدن رمز کارت خیلی طبیعی و عادی شده است. حتی خیلی از مغازه دارها دستگاه پرداخت خود را طوری داخل مغازه نصب کرده اند که اساسا امکان زدن رمز توسط مشتری وجود ندارد. این رویه باید تغییر کند. باید قوانین سخت گیرانه ای برای حفظ اطلاعات محرمانه مشتریان وضع شود. باید پرسیدن رمز کارت از افراد ممنوع شود. باید اشخاص رمز خود را خودشان وارد کنند و به گونه ای وارد کنند که کسی نبیند. باید فاصله جانبی در صف های پرداخت یا برداشت طوری باشد که نفر پشت سری نتواند وارد کردن رمز شما را ببیند. به نویسندگان و گویندگان در شبکه های اجتماعی و یا رسانه ها پیشنهاد میکنم با مخاطبین شان صحبت کنند و از آنها بخواهند تا به مغازه دارها اصرار کنند که رمز کارتشان را خودشان وارد کنند. تا اینکه بالاخره مسؤولین اقدامات عملی و قانونی در این زمینه انجام بدهند. ادامه دارد … @MojtabaInFrance
کامل گرایی کامل گرایی با کمال گرایی فرق دارد. کمال گرایی یعنی تمایل به بهتر شدن همیشگی که خصلت خوبی است. کامل گرایی یعنی یا کامل و بی نقص یا هیچ. کامل گرایی همان تمایل صفر و صدی است. یا صد در صد یا صفر. بهترین مثال کامل گرایی نوشتن یک مقاله است. حتما اکثر شما این خاطره را در ذهن دارید که یک روز در زندگی تان تصمیم گرفته اید یک مقاله بنویسید. بعد با خود گفته اید که من میخواهم مقاله ای بنویسم که بهترین مقاله دنیا باشد و هیچ کس نتواند از آن ایرادی بگیرد و هرکس این مقاله را بخواند با همه وجودش مرا تحسین کند. بعد طبیعتا برای نوشتن همچین مقاله ای باید تمام مقالات مشابه را قبلش خوانده باشید و حتی چند کتاب قطور مرتبط با موضوع مقاله را هم مطالعه کنید تا بتوانید از آنها در مقاله تان استفاده کنید. و در نهایت آنقدر توقع خودتان را از کیفیت آن مقاله بالا می برید که حتی نوشتن آن را شروع هم نمی کنید. و هیچ وقت چنین مقاله ای از شما منتشر نمی شود. در صورتی که میتوانستید مقاله متوسط یا حتی ضعیفی در سطح معلومات فعلی خودتان و با صرف وقت کمی بنویسید. بعد در نسخه های بعدی با توجه به بازخورد خوانندگان و با مطالعه های بعدی خود کم کم کیفیت آن را بالاتر ببرید. شما حتی اگر در حد مایکروسافت و بیل گیتس هم باشید ابتدا ویندوز ۳.۱ را به بازار عرضه میکنید که بسیار بسیار سیستم عامل بدی است. ولی آن را می فروشید و مشتریان شما حاضر می شوند بابت چنین سیستم عامل بدی به شما پول هم بدهند. سپس با دریافت بازخورد از مشتریان و با تلاش تیم های مختلف داخل شرکت، نسخه به نسخه کیفیت آن را بالا می برید. در تمام طول این مسیر هم همیشه عده ای هستند که مایکروسافت و سیستم عامل ویندوز را مسخره می کنند و ایرادات بسیاری از آن می گیرند. ولی همچنان ویندوز ارتقا پیدا میکند، به بازار عرضه می شود و همچنان یکی از منابع اصلی درآمدزایی برای شرکت مایکروسافت است. یکی از کتابهای خوب در زمینه کامل گرایی کتاب وسوسه های کمالگرایی است که قبلا جملاتی از این کتاب را در این کانال منتشر کرده ام. (کمالگرایی ترجمه نادرستی از کلمه Perfectionism است و ترجمه بهتر برای عنوان این کتاب وسوسه های کامل گرایی است) @MojtabaInFrance
برای اینکه در کنفرانس های حضوری از حضار بخواهید که سؤالاتشان را بپرسند، میتوانید از slido.com استفاده کنید. در این سایت یک لینک جدید درست میکنید، QR تولید شده را در پرده کنفرانس به حضار نمایش می دهید. حضار با موبایلشان کد نمایش داده شده را اسکن میکنند و در صفحه ای که باز می شود سؤالاتشان را می پرسند. می توانند نامشان را هم بنویسند یا به صورت بی نام بپرسند. بقیه حضار سؤالاتی که پرسیده می شود را می بینند و می توانند لایک کنند. سؤالات روی صفحه نمایش بر اساس تعداد لایک مرتب می شود و بعد از اینکه سخنران، ارائه اش را تمام کرد به سؤالات به ترتیب لیست شده پاسخ می دهد. سؤالاتی که پاسخ داده است را میتواند از لیست حذف کند و بقیه سؤالات را بعد از زمان کنفرانس پاسخ دهد. @MojtabaInFrance
وقتی شماره موبایل خود را به رستوران ها و کافه ها و فروشگاه ها میدهید، یکی از کارهایی که می توانند با لیست شماره ها انجام دهند فروش آنها به افراد یا شرکت های مختلف است. مثلا شرکت هایی که به صورت ناخواسته شما را عضو گروه های تلگرامی ای می کنند که محتوای غیر اخلاقی یا تبلیغاتی دارند و اکثرا تجربه اش را داشته اید. جدای از مزاحمتی که دارند اکثرا محتوایی دارند که دوست ندارید در دسترس شما یا خانواده و عزیزانتان قرار بگیرد. اینها راه هایی است که در دنیا طی شده و بعد از تحمل آسیب ها و عواقبش، منجر به تصویب قوانین حمایت از اطلاعات شخصی افراد شده است. نام و نام خانوادگی و شماره موبایل و دیگر اطلاعات شخصی تان را به راحتی به کافه ها و رستوران ها و فروشگاه ها و غیره ندهید. در آینده سوء استفاده هایی از این اطلاعات می شود که به ذهنتان هم خطور نمی کند. عبارت «مهندسی اجتماعی» را در گوگل جستجو کنید و درباره اش مطالعه کنید و به اطرافیانتان آموزش بدهید. امیدوارم این هشدارها به گوش مسئولین اماکن و پلیس فتا و مسئولین اصناف مختلف برسد تا گرفتن اطلاعات غیرضروری از مردم را ممنوع کنند. این اتفاق قطعا یک روز خواهد افتاد اما چه بهتر که قبل از بروز خسارت های بزرگتر اتفاق بیفتد. @MojtabaInFrance
یک شرکت ایتالیایی برای مهندسین نرم افزار در جنوب ایتالیا که مناطق فقیر نشین ایتالیا هستند پروژه های نرم افزاری از راه دور در کشورهای دیگر دنیا پیدا می کند تا مهندسان بتوانند تجربه کار در آن شرکت ها را به دست بیاورند بدون اینکه نیاز باشد از ایتالیا مهاجرت کنند. برخی از جملات سایتش را برای شما ترجمه میکنم: # ماموریت ما: توسعه فراساحلی به عنوان موتور اقتصادی تقویت همکاری بین المللی برای ایجاد مشاغل فناوری با ارزش در جنوب ایتالیا * جنوب ایتالیا به فرصت های اقتصادی بیشتر و بهتری نیاز دارد. * شرکت ها اغلب برای یافتن توسعه دهندگان نرم افزارهای مقرون به صرفه و با کیفیت بالا به چالش کشیده می شوند. * بسیاری از توسعه‌دهندگان ایتالیایی برای یافتن شغل خوب مهاجرت می‌کنند، خانواده‌ها را از هم می‌پاشند و باهوش‌ترین ذهن‌ها را از منطقه تخلیه می‌کنند. ما به این مسائل مهم از طریق ترکیبی نوآورانه از آموزش، مربیگری و مشارکت های استراتژیک می پردازیم. توسعه دهندگان نرم افزار باید در ایتالیا بمانند — این برنامه ای برای کمک به مهاجرت نیست. هدف ما این است که جوامع و خانواده های ایتالیایی را در کنار هم نگه داریم. * این برنامه اختصاص دارد به توسعه دهندگان مستقر در ایتالیا ترجیحاً در جنوب (هدف ما کمک به مناطق آسیب دیده از نظر اقتصادی ایتالیا است). در بخش دیگری از سایت از مربیانی که مهاجرت کرده اند دعوت می کند برای مهندسین مستقر در ایتالیا کلاس های آموزشی از راه دور برگزار کنند. @MojtabaInFrance
شرکت های مشاوره حوزه فناوری اطلاعات در تیم پلتفرم ابری، بعضی استخدام مستقیم شرکت بودیم و بعضی از یک شرکت مشاوره کلود آمده بودند. از شرکت مشاوره به شرکت ما فرستاده شده بودند تا به ما کمک کنند پلتفرم ابری مان را بسازیم و میکروسرویس هایمان را به ابر، مهاجرت دهیم ولی فرقی با بقیه اعضای تیم نداشتند. همه با هم به صورت یک تیم و تمام وقت و مثل بقیه کارمندان شرکت، کارهای ابری آن را انجام میدادیم. با این تفاوت که آنها که از شرکت مشاوره و برای ۶ ماه یا یک سال به شرکت ما اعزام شده بودند حقوقشان را هم از همان شرکت خودشان می گرفتند. در هفته یک روز به شرکت ما نمی آمدند و به دفتر مرکزی مشاوره خودشان می رفتند. میگفتند برنامه اشتراک دانش داریم. شرکت مشاوره کلود که متخصصینش را به شرکت های مختلف برای انجام پروژه ها و مأموریت ها می فرستد، هفته ای یک روز همه آن ها را به دفتر مرکزی دعوت می کند تا آموخته ها و تجربیات خود در هفته اخیر را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. شرکت های مشاوره کلود و مشاوره نرم افزار در اروپا خیلی رونق دارند. خیلی از شرکت ها نیازشان به یک نیروی نرم افزاری یا کلودی یا دواپز یک نیاز موقتی است و لذا حاضر نیستند قرارداد دائمی با مهندسین نرم افزار امضا کنند. و از طرفی هم متخصصین نرم افزاری برای آنکه دارای ثبات شغلی بشوند علاقه دارند به شرکتی بروند که به آنها قرارداد کار دائمی بدهد. شرکت های مشاوره و خدمات نرم افزار این مشکل را حل می کنند و متخصصین کامپیوتر را با قرارداد دائمی استخدام می کنند و بعد آنها را به صورت موقتی به شرکت های دیگر می فرستند. مثلا یک شرکت دارویی که نیاز به طراحی و پیاده سازی یک نرم افزار دارد به صورت ۶ ماهه یک تیم سه نفره از شرکت مشاوره درخواست می کند و بعد از ۶ ماه که کار انجام شد، این مشاورین به شرکت خودشان بر میگردند. گاهی شرکت داروسازی ۱ نفر نیروی نرم افزاری به صورت مستقیم استخدام می کند و ۳ نفر متخصص هم از شرکت مشاوره درخواست میکند و بعد از ۶ ماه که کار به پایان رسید، آن نیروی دائمی خودشان، تخصص های لازم را هم از این ۳ مشاور متخصص یاد گرفته است و میتواند کار نگهداری نرم افزارهای تولید شده یا توسعه بیشتر آنها را خودش به تنهایی ادامه دهد. شرکت داروسازی تجربه و تخصصی در نرم افزار ندارد و با درخواست نیرو از شرکت مشاوره نرم افزار دیگر درگیر مشکلات و پیچیدگی های شناسایی و استخدام نیروهای خوب نرم افزاری و یا اخراج آنها در صورت عدم عملکرد نمی شود. هر وقت هم احساس کرد یکی از افرادی که از شرکت مشاوره نرم افزار آمده است تخصص یا عملکرد خوبی ندارد می تواند به شرکت اطلاع دهد و بلافاصله شرکت او را با یک متخصص دیگر جایگزین می کند. در واقع شرکت ها نرم افزارهای مورد نیاز خودشان را به شرکت های مشاوره نرم افزار برون سپاری نمی کنند بلکه شرکت های مشاوره نرم افزار نیروی متخصص خود را به شرکت های دیگر به صورت موقتی قرض می دهند. درصدی از دستمزدی که شرکت داروسازی به ازای هر نفر ساعت به شرکت مشاوره می پردازد به خود مشاور پرداخت می شود و بقیه اش به حساب شرکت می رود. از این پول برای فراهم کردن محیطهای کاری بسیار جذاب برای مشاورین و همچنین صرف آموزش و ارتقای سطح علمی مشاورین و پرداخت حقوق در صورت نداشتن پروژه فعال استفاده می شود. گاهی اتفاق می افتد که یک یا چند ماه یکی از مشاورین در شرکت مشاوره بدون پروژه و بدون مأموریت می ماند. در این زمان ها شرکت همچنان حقوق مشاور را می پردازد ولی از آنها می خواهد که به گذراندن دوره های تخصصی و پیشرفته و گرفتن مدارک حرفه ای مرتبط بپردازند تا با داشتن مدارک بیشتر اعتبار بیشتری در مجموع برای شرکت مشاوره کسب کنند. این شرکت های مشاوره به سرعت رشد می کنند و بزرگ می شوند و شرکت های رقیبشان را هم می خرند. مهندسین نرم افزار و کلود و دواپز هم در این شرکت ها احساس رضایت شغلی بیشتری می کنند. چرا که به جای آنکه در یک شرکت مثلا داروسازی هم صحبت افرادی باشند که در داروسازی تخصص دارند، همکار و هم صحبت با صدها متخصص نرم افزاری و کلودی هستند که هر هفته جلسات انتقال دانش با یکدیگر برگزار می کنند و حرفهای زیادی برای یکدیگر دارند. هر وقت هم در انجام کارشان به مشکلی برخورد کنند صدها همکار متخصص در آن حوزه دارند که میتوانند سؤالشان را بپرسند و به سرعت جواب مناسب دریافت کنند. دانشی که در این شرکت ها و این افراد انباشته می شود باعث می شود که کارهای نرم افزاری شرکت های دیگر را بتوانند بسیار سریعتر و بهینه تر انجام بدهند و لذا شرکت ها هم حاضرند پول بیشتری به این متخصصین در مقایسه با کارمندان عادی پرداخت کنند. @MojtabaInFrance
مهمترین جلسه یا قرار ملاقاتی که در عمرتان داشته اید را تصور کنید. چقدر استرس داشتید که این جلسه چطور خواهد گذشت؟ همه ما یک ملاقات مهم در پیش داریم. ترجمه آیه ۲۴۹ سوره بقره: هنگامی که طالوت، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، از آن نهر گذشتند، گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم.» اما آنها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد گفتند: «چه بسیار گروه‌ کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌ بزرگی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران است. آیه ۲۲۳ سوره بقره: تقوای خدا را پیشه کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان بشارت ده. آیه ۴۶ سوره بقره: آنهایی که تواضع دارند کسانی هستند که می دانند با پروردگار خود ملاقات خواهند کرد و به سوی او باز می گردند. @MojtabaInFrance
به بالا نگاه نکن در فیلم «به بالا نگاه نکن» دانشمندان ستاره شناسی یکی از دانشگاه های آمریکا کشف می کنند که شهاب سنگی به بزرگی یک کوه در حال حرکت به سمت زمین است و ۶ ماه دیگر با زمین برخورد میکند و کل سیاره زمین را نابود خواهد کرد. سراسیمه خبر را به مراکز مهم و دانشگاه های دیگر میرسانند و دانشمندان دیگر صحت داده ها و محاسبات را تأیید می کنند. با اولین هواپیمای نظامی، کاشفان شهاب سنگ را به دفتر رئیس جمهور آمریکا می فرستند تا خبر را به او اعلام کنند. یک روز تمام پشت دفتر رئیس جمهور منتظر می شوند چون ایشان سرشان شلوغ است. ولی در واقع مشغول گرفتن یک جشن تولد خصوصی است. روز دوم وقتی خبر را با هیجان و استرس زیاد به او می دهند او با بی میلی میگوید خوب بگویید چقدر برای من هزینه دارد؟ یکی از مسئولین ناسا که در جلسه حضور دارد میگوید می توانیم موشک هایی که به بمب اتم مجهز هستند را به سمت شهاب سنگ شلیک کنیم و امیدوار باشیم که بتوانیم جهت حرکتش را تغییر دهیم. و باید همین الان اقدام کنیم. بعد رئیس جمهور می گوید انتخابات میان دوره ای ۳ هفته دیگر است و اگر این خبر پخش شود کنگره را از دست خواهیم داد. فعلا اقدامی نکنیم و فقط ارزیابی کنیم. دانشمندان که می بینند رئیس جمهور هیچ کاری نخواهد کرد تصمیم میگیرند که در یکی از برنامه های پربیننده گفتگوی زنده تلویزیونی این خبر را برای اولین بار به مردم به صورت مستقیم بدهند. مدیر شبکه موافقت می کند. دانشمندان به خاطر اتفاقی که قرار است بیفتد و همچنین برای دادن خبرش به مردم از شدت ترس و استرس در حال لرزیدن هستند. ولی مجریان تلویزیون، برنامه را با شوخی و خنده شروع می کنند. ابتدا یکی از خوانندگان زن معروف را دعوت می کنند و او از آهنگ جدیدش و همچنین از خیانت دوست پسرش تعریف می کند و در انتهای برنامه هم از دانشمندان دعوت می کنند که اکتشاف جدیدشان را به مردم بگویند. بعد از دادن خبر همچنان مجریان در حال شوخی و خنده با موضوعات فضایی و با شهاب سنگ بودند که دانشمندان عصبانی می شوند و می گویند ۶ ماه دیگر قراره همه ما بمیریم این اصلا خنده دار نیست. باز برنامه با شوخی ادامه پیدا میکند و تمام می شود. نه تنها مردم این خبر را جدی نمی گیرند بلکه یک موضوع جدید پیدا میکنند و درباره آن پست های طنز و جملات قصار و جوک و کاریکاتور در شبکه های اجتماعی ارسال می کنند. عده ای از مردم که هیچ تخصص یا مطالعه ای در این باره ندارند اصل خبر را نفی می کنند و درباره صحت آن ایجاد تردید می کنند. مدیر شبکه تلویزیونی از تصمیمش پشیمان می شود و با ناراحتی اعلام می کند که بعد از عصبانی شدن دانشمندان، محبوبیت شبکه کمی پایین آمد و میگوید میزان کلیک ها حتی از برنامه های آب و هوا و ترافیک هم کمتر بود. هیچ سایت خبری هم حاضر نمی شود خبرش را منتشر کند. رئیس ناسا اعلام میکند این هیاهویی برای یک اتفاق بعید است. (بعد معلوم می شود رئیس ناسا متخصص بیهوشی بوده است ولی چون یکی از حامیان مالی رئیس جمهور بوده، رئیس ناسا شده) یکی از دانشمندان، نا امید و از خود بی خود می شود، به خیابان می رود و در حال گریه به مردمی که عبور می کنند می گوید تو قراره بمیری تو هم قراره بمیری تو هم قراره بمیری …. در نهایت شهاب سنگ آنقدر به زمین نزدیک می شود که با چشم هم دیده می شود. آیا مردم دیگر خبر برخورد شهاب سنگ را باور میکنند و جدی میگیرند؟ نه. همچنان در شبکه های اجتماعی طنز و جوک منتشر می کنند و با شهاب سنگ عکس سلفی می گیرند و ویدیوهای کوتاه می سازند. در نهایت شهاب سنگ با زمین برخورد می کند و همه انسانهای کره زمین را نابود می کند. شاید نمیشد بهتر از این مشکلات نظام جدید دنیا و سیستم غرب و دموکراسی و بلایی که سر مردم آمده است را در یک فیلم خلاصه کرد. دیدن فیلم انسان را یاد آیات زیر می اندازد:‌ سوره انبیا روز حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلتند و روی گردانند! (۱) هیچ یادآوری تازه‌ای از طرف پروردگارشان برای آنها نمی‌آید، مگر آنکه با بازی (و شوخی) به آن گوش می‌دهند! (۲) سوره اعراف‌ آنان دل‌هایی دارند که با آن حقّ را درک نمی‌کنند و چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شنوند. آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراه‌ترند. آنان همان غافلانند.(۱۷۹) سوره طه و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور می‌کنیم!» (۱۲۴) می‌گوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!» (۱۲۵) می‌فرماید: «آن گونه که آیات من برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی؛ امروز نیز تو فراموش خواهی شد!» (۱۲۶) @MojtabaInFrance
به بالا نگاه نکن - قسمت دوم در فیلم به بالا نگاه نکن نشان می‌دهد حرف تعدادی از دانشمندان که اقلیت کوچکی هستند در بین انبوهی از حرف‌ها و پیامهای مردمی که بدون علم و آگاهی حرف می زنند و فقط دنبال سرگرمی هستند گم می شود. اصلا انگار سیاستمداران، این مدل از آزادی بیان را درست کرده اند تا حرف دانشمندان شنیده نشود. تا در بی خبری مردم، بتوانند قدرت و ثروتشان را حفظ کنند. وقتی رییس جمهور امریکا خبر برخورد حتمی شهاب سنگ را می شنود اولین تصمیمی که می‌گیرد این است که هیچ اقدامی نکنیم چون سه هفته دیگر انتخابات است و اگر این خبر پخش شود در انتخابات شکست خواهیم خورد. عده ای از دانشمندان از حقیقتی تلخ مطلع شده بودند که صد در صد اتفاق خواهد افتاد و اگر سریع اقدام شود شاید بتوان جلوی واقعه را گرفت ولی اکثر‌ مردم به همراه تلویزیون و رسانه های خبری دنبال سرگرمی و شوخی بودند تا بین اکثریت مردم محبوبیت پیدا کنند. اساس و بنیان فکری اکثر سیستمهای ساخته شده در دنیای مدرن لذت بردن لحظه ای بیشتر و بی خبری و اعتیاد به دوپامین است. آنقدر طنز و سرگرمی زیاد است که دیگر کسی حوصله و وقت شنیدن حرف های دانشمندان یا مطالعه کتابهای جدی را ندارد. یادم هست وقتی که در پروژه های Iptv و تلویزیون های اینترنتی در ایران کار میکردم مدیر محتوا بعد از کلی تحقیقات و مطالعات نتیجه ای که در جلسه ارایه داد این بود که اکثر محتوایی که در رسانه های دنیا دیده می شود و استقبال می شود محتوای طنز و سرگرمی است پس ما هم باید اکثر محتوای مان طنز باشد. ما در اروپا گاهی برای پیدا کردن و شنیدن سخنرانی های آقای خامنه ای دچار مشکل می شویم. ایشان جزو معدود اشخاصی هستند که صحبت هایشان به انسان روحیه و امید می دهد. ایشان جزو معدود اشخاصی هستند که مرتبا پیشرفت های دانشمندان ایرانی را یادآوری می کنند و جوانان را به ساختن کشور و حل مشکلات دعوت می کنند. به خصوص اگر در خارج از ایران زندگی کرده باشید بهتر متوجه این حرف می شوید. ولی سخنرانی هایشان فقط در سایت رسمی خودشان منتشر می شود و گاهی که سایت از دسترس خارج می شود دیگر به سختی می شود آن سخنرانی را پیدا کرد. ولی از آنطرف اگر یک برنامه یا سریال طنز ایرانی ساخته شود در تمام شبکه های داخلی و خارجی به راحتی و رایگان میتوان آن را پیدا کرد و دید. و همه به صورت خودجوش آن ها را باز نشر می کنند. یکی از روشهایی که دشمنان ایران از آن زیاد استفاده می کنند این است که یک جمله از یک سخنرانی نیم ساعته یا یک ساعته یک متخصص یا دانشمند را انتخاب می کنند و از آن سو استفاده می کنند. و معمولا هم موفق می شوند. چرا؟ چون اکثر مردم وقت و حوصله ندارند کل یک سخنرانی نیم ساعته یا یک ساعته را گوش کنند و منظور واقعی آن جمله را بفهمند. چرا؟ چون هزاران جوک و کلیپ طنز یک دقیقه ای هست که میخواهند آنها را تماشا کنند و هر روز چند ساعت هم برایش وقت می گذارند. چند آیه از قران ببینیم و تطبیق دهیم به وضع امروزمان:‌ و کلام پروردگارت، در صداقت و عدالت به حدّ کمال و تمام رسید. هیچ تغییر دهنده‌ای برای کلمات او نیست. و او شنوای داناست. (۱۱۵) و اگر از بیشترِ افراد روی زمین، اطاعت کنی، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه می‌کنند. زیرا آنان جز از گمان پیروی نمی‌کنند و آنان، جز به حدس و گمان نمی‌پردازند. (۱۱۶) سوره انعام هنگامی که نیکی [و نعمت] به آنها می‌رسید، می‌گفتند: «به خاطر خود ماست!» ولی موقعی که بدی [و بلا] به آنها می‌رسید، می‌گفتند: «از شومی موسی و اطرافیان اوست!» آگاه باشید! همانا سرنوشت نیک و بدشان نزد خداست. اما بیشتر آنها نمی‌دانند. (۱۳۱) سوره اعراف (وقتی که سلبریتی محترم از امنیت و آرامش کشور و رسانه های سراسری و پیشرفته کشور و پول مردم استفاده می کرد و به اوج شهرت و ثروت می رسید به خاطر هنر و تلاش خودش بود ولی وقتی مشکلی در کشور به وجود می آید به خاطر فلانی و اطرافیانش است!) @MojtabaInFrance