بزرگترین خطر
آیه الله حائری شیرازی (ره):
در شطرنج، شاه سفید یا سیاه را نمیکشند؛ ماتش میکنند که نتواند حرکت کند. وقتی حرکت نکرد، باخته است. اجانب دنبال این نیستند که رهبرما را ترور کنند، دنبال این هستند که ماتش کنند؛ انفعال در او ایجاد کنند؛ درصدد این هستند که حرفش اثر نکند.فرمانش اثر نکند. یعنی راههای حرکت او را ببندند. جلوی تحرکش را ببندند. از هر راهی برود، کیش بشود، از هر نقطهای بخواهد حرکت کند، راهها را بر او ببندند. آنها دنبال این هستند که مطلبی از ایشان صادر بشود، اما واقع نشود!
مثلا بگوید «اقتصاد مقاومتی»، اما هیچ تغییری نکند. بگوید «همدلی و همزبانی»، اما همانطور که افراد بودند، باشند. اگر این طور شد، این بزرگترین ضرر است. بزرگترین خطر در جمهوری اسلامی این است که رهبر در یک موردی حرف بزند و یکچیز دیگر از آب دربیاید.
این «کیش» شدن است؛ اگر تکرار شد، «مات» شدن است و ما نباید بگذاریم، کار به اینجا بکشد.
کتاب تمثیلات سیاسی اجتماعی ص۴۳
صداقت مدعیان آمادگی برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه، در میزان پیروی عملی آنها از امام خامنه ای، آشکار می شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پناه بر خدا 😳 این جمعیت در قلب اروپا حجاب کامل ادم به تعجب وادار میکنه
اینجا شهر قم یا نجف و کربلا نیست،
اینجا #لندن پایتخت انگلستان در قلب اروپا است
تا حسینه شدن کاخ سفید هم زیاد راهی نیست .....
ماشالله به یمن
یک تنه داره علیه دنیای کفر میجنگه
شیاطین و جون به لب کرده
مرهمی شده به زخم دل تمام مسلمین و ازادی خواهان جهان
اعتقاد من اینه که انقلاب اسلامی نابودی مستکبران را چهل و اندی سال پیش شروع کرد و امروز به حول قوه الهی یمن داره تمومش میکنه
ببینید و منتظر باشید
حوادث بسیار عجیبی در پیش رو هست
دست قدرت الهی از آستین یمنی ها بیرون امده و انشالله به زودی طومار مستکبران عالم را در سراسر گیتی در هم خواهد پیچید
توی یکی از دانشگاه های کانادا قرار بود که دانشجوها کنفرانس بدن.
بعد یکی از دانشجوهای دختر حسابی به خودش رسیده بود و اومد کنفرانس داد
اتفاقا همه دانشجوها هم تاییدش کردن و گفتن خیلی عالی بود.
ولی استاد دانشگاه کمترین نمره رو به اون دانشجوی دختر داد!
به اون استاد گفته بودن که آخه چرا نمرش رو کم دادی؟
گفته بود آخه این دختر توی کلاس من به جای اینکه از قدرت علمی خودش برای افزایش کیفیت کارش استفاده کنه داره از جذابیت چهره و بدنش استفاده میکنه!
این دختر داره تمرکز دانشجوهای منو بهم میزنه. اصلا لایق نمره نخواهد بود...
واقعا مردها در محیطی که خانم ها حجاب داشته باشن خیلی راحت ترن. البته مردهایی که بیماری نداشته باشن!
بله اگه مردی درست تربیت نشده باشه و بیمار باشه از محیط های بدحجاب خوشش میاد.
مثلا آقایونی که اربعین کربلا رفتن همگی قبول دارن که توی سفر کربلا آدم از لحاظ گناهان چشم خیلی راحته.
با اینکه اون همه خانم هست ولی آدم راحته چون خانم ها به احترام امام حسین علیه السلام مراقب هستن که تمرکز مردها رو بهم نزنن...
حجاب بانوان در واقع احترام گذاشتن به تمرکز ذهنی همه مردهای جامعه هست. احترامی که به دنبالش امنیت و آرامش جامعه و خانواده ها بیشتر خواهد شد...
واقعا خدا برای کنترل ذهن ما خیلی ارزش قائل شده
تمام دستورات دین رو طوری چیده که ذهن ما دست خودمون باشه. قوی بشیم...
مثلا دستوراتی برای "کنترل چشم" میده.
اینکه میفرماید مراقب چشمات باش، در واقع داره میفرماید که مراقب ذهنت باش
چون وقتی چشم اسیر بشه، ذهن هم به دنبالش خواهد رفت
و بعد هم دل راه میفته دنبالشون!!!
چقدر قشنگ فرمود بابا طاهر:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد....
بسیاری از مشکلات خانوادگی و روابط حرام از همین عدم کنترل چشم شروع میشه...
خصوصا توی مهمونی های خانوادگی!
اگه خانم ها هم رعایت نکنن که دیگه بدتر...
یه زن بی حیا، فکر و ذهن همه مردهای فامیل رو بهم میریزه و زندگیشون رو آتیش میزنه...
شاید خود اون زن واقعا قصد بدی نداشته باشه ولی ناخوداگاه داره مردهای فامیل رو به سمت خودش میکشونه.
مردها هرگونه بی حجابی و آرایش غلیظ زن ها رو به معنای چراغ سبزی میدونن که خانم بهشون داده!
در واقع خانم بی حجاب داره میگه بیاید با من ارتباط جنسی رایگان داشته باشید!
بله هییییچ زنی چنین قصدی نداره ولی همه مردها چنین برداشتی از یک زن بی حجاب خواهند داشت...
متاسفانه بی حجابی طوری شده که شما سرت بندازی پایین ساق پاهای لخت و میبینی بگیری بالا سر و سینه های لخت
خدا به دادمون برسه که به وضعیت اسفبار جامعه غربی دچار نشیم
https://eitaa.com/Mojtabakamandar12/2863
دوستانی که تازه عضو شدند بحث امروز حجاب و از اینجا شروع کنند👆👆👆
سلام شبتون بخیر
موافقین یه سر بریم به جنگ جهانی دوم تا انهایی که میگن اقتصاد ایران فلج شده و قحطی بیداد میکنه معنای دقیق گرسنگی و قحطی بفهمند
پس امشب منتظر باشید
افراد دل نازک و حساس اگه طاقتش ندارن نخونند
پیشاپیش بابت مکدر شدن اوقات شریفتون،
عذر میخوام؛
۱۰۵ سال پیش، یعنی در زمانِ پدربزرگِ باباهامون؛
کشورهای اروپایی با هم درگیر شدن، این درگیری بزرگترین جنگ تاریخ رو رقم زد و طرفینِ جنگ، کمکم پای ایران رو هم کشیدن وسط.
جنگ بین اروپاییها بود؛
ایران نه سرِپیاز بود نه تهِپیاز، ولی دستآخر بیشترین قربانی رو همین ایران داد.
در جریان این جنگ، قحطیِ بزرگی، دامنگیرِ ایران شد. فاجعهای که خوندنش تنِ آدمو میلرزونه.
تلفات قحطی اونقدر زیاد بود که میگن جنازههای مردم توی کوچه و خیابون، روی هم تلمبار میشد.
قحطی به شکلی بود که مردم از شدتِ گرسنگی میمردن، و خیلیها چون میدونستن به زودی میمیرن، خودشون رو به قبرستون میرسوندن، تا اونجا جون بدن؛ اینطوری احتمال دفن شدنشون بیشتر بود.
دکتر محمدقلی مجد توی کتاب «قحطی بزرگ» ابعاد این فاجعه رو بررسی کرده، کتاب حدودا ۳۵۰ صفحه هست توصیه میکنم حتما این کتاب تهیه کنید و بخونید
در ادامه گزارشی از این قحطی رو از زبون افراد مختلف میخونیم؛
یکی از دیپلماتهای آمریکایی میگه؛
خرداد ۱۲۹۷ به ایران رفتم، قحطی بیداد میکرد. از مرز که رد شدیم، روی یکی از کامیونها مشغولِ ناهار شدم. غذا کنسرو لوبیا بود، درِ قوطی رو باز کردم و
یه قاشق از روش برداشتم و انداختم دور.
چون بهنظرم مناسبِ خوردن نبود.
یکدفعه مردم گرسنهای رو دیدم که دورمون جمع شدن. دهها زن و مرد بهطرف همون یه قاشق لوبیا هجوم بردن. هر کدوم مشتی از خاک که فکر میکردن داخلش لوبیاست رو بر میداشتن و دهن میذاشتن.
اونا مثل حیوونای وحشی به غذای ما نگاه میکردن، باهم میجنگیدن تا بتونن قوطیِ کنسروِ خالیِ مارو به چنگ بیارن. بعد انگشت و زبونشون رو مثل دیوونهها داخل قوطی میکردن تا شاید یه چیزی گیرشون بیاد. غالبا دست و زبونشون رو هم میبریدن، ولی براشون مهم نبود.
به چشم خودم افرادی رو دیدم که تو جادهها جون دادن، آدمایی رو دیدم که سِرگین حیوونات و علفای صحرا رو میخوردن.
آزار دهندهتر، پیکرهای نیمهجونی بود که کنار جادهها زیرِ آفتابِ داغ افتاده بودن، مگسها دور چشماشون جمع شده بودن و از دهانهاشون برگ و علف بیرون مونده بود. حتی توان خوردن هم نداشتن.
سفیر آمریکا میگه:
توی کرمانشاه کمبود غله اونقدر شدید بود که خاک سفید رو با آرد قاطی میکردن تا حجم بیشتری پیدا کنه.
خبرنگار روزنامهی رعد میگه؛
با چشم خودم دیدم توی تهران، مردم از قصابی، خونِ گوسفند میگیرن برای خوردن. حتی گوشت و پوست و استخونِ شترِ مرده هم دور ریخته نمیشه. دستکم روزی صدنفر تو معابر تلف میشن.
روزنامهی ستارهی ایران مینویسه:
بسیاری از مردم روستا به امید غذا و سرپناه به شهر اومدن. اینجا به عاشورای تمام عیاره. هزاران زن گرسنه با کودکانی لرزان، جلوی نونواییها جمع میشن، بدون اینکه چیزی دستشون رو بگیره میرن و با وجود این سرمای گزنده، توی خیابونهایی که مملو از اجساد مردگان هست به جستجوی خودشون ادامه میدن.
یه دیپلمات انگلیسی میگه؛
توی انزلی، تکه نونی به یه پسربچه دادم، مردمِ گرسنه طوری بهش حمله کردن که نزدیک بود زیر دست و پا بمیره. میشه گفت وحشیانه، ولی صد رحمت به وحشیها!
اجساد چروکیدهی مردم از زن و مرد توی معابر افتاده، میون انگشتانشون علفهایی پیداست که از کنار جاده کندن، چهار دست و پا بهطرف ماشینا میخزن و برای یه لقمه نون التماس میکنن.
مردم فلان روستا، مثل کوتولههاییان که ماهها گرسنگی اونارو به مشتی گرگ وحشی و بیتاب تبدیل کرده. توی چشماشون، برق حیواناتِ وحشیِ بهدامافتاده رو میشه دید. زندهها گیاهخوار شدن و مثل حیوونات، علفهای روزی زمین رو میخورن.
یکی دیگه از خبرنگارهای خارجی میگه؛
بعضی از مردم حتی به خوردن گوشت آدم رو آوردن. قربانیها، کودکانی هستن که از بازار دزدیده میشن، مادرها میترسن بچههاشون رو تنها بذارن و برن دنبال نون. مامورای دولتی مادر و دختری رو گرفتن که دختر هشتسالهای رو کشتن و حالا داشتن میپختنش.
تازه یه چیز دیگه از دوسالِ قبلِ قحطی، خشکسالی هم شده بود؛
چشمهها آب نداشت، از بارون هم خبری نبود.
تو این شرایط بود که پای طرفینِ جنگِ جهانی به ایران کشیده شد و بیش از صدهزار سرباز خارجی به ایران هجوم آوردن.
روسها از شمال، انگلیسیها از جنوب.
بالاخره شکم این صدهزار سرباز باید یه جوری سیر میشد. پس ماموران انگلیسی و روسی مشغول خرید گندم شدند. عمدتا هم انگلیسیها. هرجا هر غلهای پیدا میشد با بیشترین قیمت خریدار داشت، اولین خریدار انگلیسیها بودن.
حتی گندم ایران رو به خارج کشور هم منتقل کردن. مقدار ذخایر ارزاق انگلیسیها در ایران رو تا پانصد هزار تُن گزارش کردن.
انگلیسیها حتی برای نیروهایی که قرار بود در آینده به ایران اعزام بشن هم «خورد و خوراک» تهیه کردن.
عجیبتر اینکه؛
در مواردی اگر مجبور میشدن از مواضع خودشون عقبنشینی کنن؛ انبار آذوقه رو آتیش میزدن تا به دست دشمن نیفته.
تو همین شرایط؛
سودجویان ایرانی هم دست به احتکار زدن و محصول خودشون رو به قیمتی گزاف میفروختن.
گل سرسبدشون خود احمدشاه بود🤔
احمدشاه از املاک سلطنتی، گندم زیادی داشت و حاضر نمیشد به قیمت متعارف وارد بازار کنه.
حتی خود مسئولین دولتی با شاه وارد مذاکره شدن که گندمش رو بخرن و بدن تو بازار. بلکه بتونن بحران پایتخت رو کنترل کنن. ولی شاه حاضر نبود گندمش رو کمتر از قیمت گزاف مدنظرش، بفروشه.
نمایندهی دولت وقتی نتونست شاه رو قانع کنه بهش میگه:
اعلی حضرت! در روز تاجگذاری که خدا رو شاهد گرفتین همیشه حافظ حقوق ملت ایران باشین، پیشونی مبارکتون به شدت عرق کرد، ناچار دستمالی از جیبتون درآوردین و عرقتون رو پاک کردین. وقتی رفتین دستمالتون روی میز جاموند. ما اون دستمال رو تا امروز به عنوان یادگاری نگه داشتیم. آیا مفهوم قَسَمی که اون روز خوردین همینه که امروز مردم تهران از گرسنگی توی کوچهها و معابر بیفتن ولی انبارهای سلطنتی از گندم پر باشه؟
سادهاین اگه فکر کنین این حرفا رو شاهِ جوون اثری گذاشت؛ دولت مجبور شد گندم املاک سلطنتی رو به همون قیمت گزاف بخره.
خبرنگاری همون وقت مینویسه:
تهران در آتش قحطی میسوزه، ولی احمدشاه گندمش رو انبار کرده و خرواری دویست تومان
(حدودا سه برابر قیمت معمول) میفروشه
تا اینجا رو داشتین؟؟
الان بریم سراغ نقش انگلیسیها تو این قحطی.
دیدین وقتی یکی تو موضع ضعف باشه، هر چیزی رو قبول میکنه؟
مثل یه آدم ورشکستهای که بخاطر پول، زیرِ بارِ پرداختِ سودِ هنگفتی به رباخوار میره.
انگلیسیها میخواستن کنترل ایران رو به دست بگیرن و خواستههاشون رو به ما تحمیل کنن
(قرارداد ۱۹۱۹ رو یادتونه؟ قبلش دربارش حرف زدیم)
ایرانیها قبول نمیکردن، برای همین یه ایران ضعیف و بحرانزده لازم داشتن. که هرچی میگن بگه چشم.
خالی کردن انبارهای غذایی کشور و در نتیجه ایجاد بحران غدایی، دولت ایران رو تضعیف میکرد؛
اما برای هدف انگلیسیها راضی کننده نبود.
دولت برای مهار قحطی راههایی پیش رو داشت. مثلا میتونست گندم وارد کنه ولی انگلیسیها برای تشدیدِ بحرانِ غذایی، همین راههارو هم بستن😳
وقتی میلیونها ایرانی با مرگ دست و پنجه نرم میکردن، توی عراق، چندین برابر نیاز، گندم و غله وجود داشت.
ولی انگلیسیها راه صادرات و واردات میون ایران و عراق رو بستن. حتی از تجارت بین ایران و آمریکا هم جلوگیری کردن. مثلا بار شکر یه تاجر آمریکایی ماهها توی بندرعباس موند و اجازه ندادن وارد کشور بشه.
انگلیسیها همچنین با مسدود کردن درآمد نفتیِ ایران، دست و بال دولت رو از لحاظ مالی هم بستن.
رقمی که میتونست کمک زیادی به مهار قحطی کنه.
میزان تلفات قحطی:
جمعیت ایران پیش از قحطی شونزده تا بیست میلیون نفر بوده که هشت تا ده میلیون نفر بر اثر قحطی و مریضی در جریان جنگ، جونشون رو از دست دادن.
و به همین سادگی نیمی از جمعیت ایران از صحنهی روزگار محو شدن.
اگه بدبینانه نگاه کنیم و تعداد قربانیهارو نیم و حتی یکسوم این تعداد هم تصور کنیم، باز هیچ کدوم از طرفهای اصلیِ جنگِ جهانی، چنین تلفاتی ندادن.
در جریان جنگی که میان کشورهای اروپایی در گرفته بود، کشوری از اینور دنیا بزرگترین قربانی شد.😔
https://eitaa.com/Mojtabakamandar12/2869
دوستانی که تازه عضو شدند بحث امروز قحطی جنگ جهانی دوم در ایران و از اینجا شروع کنند👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دونقطه همین امروز دودکش خانه را بررسی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهور بسیار نزدیک است
باید مردم را آماده کنید.
سخنرانی بسیار جالب و قابل تامل
استاد رائفی پور
عقل معاش میگوید:
که شب هنگام خفتن است اما عقل معاد میگوید که همه چشم ها در ظلمات محشر در آن فَزَعِ اکبَر از هولِ قیامت گریانند مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده
و از خوف او گریسته باشد..
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#شبتون_شهدایی_