هدایت شده از مهدی کرار
و در پى نامه نگاریهاى كوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت براى آمدن به كوفه،آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامههایى براى شیعیان كوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ كوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل،در روز هشتم ذیحجه سال 60 هجرى از مكه به سوى عراق،حركت كرد.
هدایت شده از مهدی کرار
پیمانشكنى كوفیان و شهادت مسلم بنعقیل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوى كوفه مىرفت، پیش از رسیدن به كوفه در سرزمین «كربلا» در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت
هدایت شده از مهدی کرار
تسلیم نیروهاى یزیدى نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین،مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسید،از آن پس،كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگى شد و كشته شدن وى،سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدانهاى خفته گردید.
هدایت شده از مهدی کرار
تداوم عاشورا
دیگر بار، محرم فرا رسید و دلهای احرار و آزادگان جهان به سوی حسینبنعلی(ع ) متمایل گشت و چشمانشان به واقعه عاشورا دوخته شد؛ واقعه ای که ۱۴۴۳ سال از وقوع آن می گذرد؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می کند.
هدایت شده از مهدی کرار
آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می خورد و جلب توجه می نماید ، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی(ع) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛بلکه ازشهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع و بارها،از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) از شهادت خویش با خبر گشته بود و این نکته ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد ، با او در میـــان می گذاشتند؛
هدایت شده از مهدی کرار
اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیــفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود ، اصرار می ورزید . از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (ع) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم میخورد؛ از سبقت گرفتن اصحابش برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل 6 ماهه امام حسین (ع) در راه حق و تا آخرین لحظات حیات امام حسین (ع) که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق ، جانانه واگذار نموده است، بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می داند و زیر لب زمزمه می کند: الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک.
هدایت شده از مهدی کرار
پس امروز نیز ما به ماهیت پیام و قیام سیدالشهدا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه را که پیامبر اسلام (ص) به عالمیان عرضه نمود را درک نماییم و آنرا حفظ کنیم و باورهای خویش را از هرگونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظام جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهان شمول اسلام را فراهم آوریم
هدایت شده از مهدی کرار
و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عج) هموار کنیم. در حقیقت، قیام حسینی در عصر حاضر و در فضای غبار آلود تبلیغاتی موجود، هر چه بیشتر مرز حق و باطل را تبیین می نماید و دوباره فطرت مدفون شده بشر را که در زندگی مادی غوطه ور است بیدار می کند. پس نه تنها نیاز بشر در عصر حاضر به قیام عاشورا از بین نرفته است، بلکه فزونی یافته است
هدایت شده از مهدی کرار
عاشورا: حال و آینده
نسل امروز و آینده هنوز تشنه فضیلت و عدالت است و به دلیل سرخوردگى از تباهىها بهدنبال آرمان شهر اسلامى مىگردد. اینان به نیرومندى و توانایى خویش براى به دست آوردن دنیایى بهتر و در نتیجهرستاخیزى مطلوب مىاندیشد.
هدایت شده از مهدی کرار
جوان امروز در تلاش است تا از فرهنگ و ارزشهاى اسلامى انسانىبه صورت بهینه بهره گیرد. این تفكر حیاتىترین، اندیشهاى است كه مىتواند بهبالندگى جامعه جوان امروز و آینده مدد رساند. همانگونه كه می دانید صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جانسپارى كردند كه به قول امام خمینى(ره): «هر چه روز عاشورا سیدالشهدا سلاماللهعلیه به شهادت نزدیكتر مىشد، افروختهتر مىشد و جوانان او مسابقه مىكردند براى این كه شهید بشوند،
هدایت شده از مهدی کرار
همه هم مىدانستند كه بعد از چند ساعت دیگر شهیدند. براى این كه آنها مىفهمیدند كجا مىروند؛ آنها مىفهمیدند براى چه آمدند؛ آگاه بودند كه «ما آمدیم اداى وظیفه خدایى را بكنیم؛ آمدیم اسلام را حفظ بكنیم». امام خمینى(ره) رمز عزت مردم ایران، از ذلت و زبونى را، احیاى حماسههاى عاشورایى مىدانند و مىفرمایند: «عاشورا را زنده نگهدارید كه با نگهداشتنعاشورا كشور شما آسیب نخواهد دید.»
هدایت شده از مهدی کرار
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
پای خون دل وا کن دست موج پیدا کن
رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
گریه کن گلاب افشان گل به خاک می افتد
باد مهرگان آمد قامت علی خم شد
هدایت شده از مهدی کرار
مستان همه افتاده اند ساقی نمانده
یک گل برای باغبان باقی نمانده
صحرا همه گلگون شده
هر بلبلی دلخون شده
مظلوم حسین جان
هدایت شده از مهدی کرار
ذکر مصیبت
مقدمه ...
روز عاشورا بعد از ظهر بود، دورش را گرفتند. کسی از یاران دیگر نمانده بود. خانم ها گفتند: آقا اگر دین به ما اجازه می دهد، مردی برای شما نمانده، ما اسلحه برداریم از شما دفاع کنیم. ما با دشمن ها وارد جنگ بشویم.
هدایت شده از مهدی کرار
آقا فرمودند: نه عزیزان من، شما بمانید من دیگر باید بروم. یک نگاهی به همه کرد و خداحافظی کرد.«عَلَیکنَّ مِنِّی السَّلَام»
هدایت شده از مهدی کرار
اما به این سادگی نبود، صدای ناله زن و بچه به آسمان بود. خودش هم مثل ابر بهار گریه می کرد. بعد هم یک خداحافظی با زینب کبری(س) کرد. دست را روی قلب خواهر گذاشت، خواهرم تحمل کن.😔🥀🥀
هدایت شده از مهدی کرار
گفت حسین جان چه کنم؟ حضرت فرمود: با خدا معامله کن. تکیه به خدا کن. سوار بر مرکب شد. دیگر همه دل بریدند، می خواهد برود.
هدایت شده از مهدی کرار
دید مرکب راه نمی رود، من که با همه خداحافظی کردم، بچه ها را که بوسیدم. با خواهرم که خداحافظی کردم. اسب، تو چرا نمی روی؟ چشم اسب هم دارد اشک می ریزد.😭🥀😭
هدایت شده از مهدی کرار
دید سکینه جلوی اسب آمده است. بابا می خواهی بروی؟ 🥀🥀😭مولا پیاده شد، روی خاک نشست. حداکثر سنی که برایش نوشته بودند، سیزده سالش بود. 🥀🥀😔
هدایت شده از مهدی کرار
نشاند بغل دست خودش، گفت: بابا، صبح تا حالا که برای این تک شهدا میدان می رفتی، بر می گشتی.
الآن که داری می روی هم بر می گردی؟🥀😭
هدایت شده از مهدی کرار
دخترم نه، دیگر این آخرین باری است که من می روم. ولی دیگر بر نمی گردم. 🥀🥀😭بابا نمی شود یک کاری برای ما بکنی؟
چی عزیزم؟ قبل از رفتن، خودت بیا ما را به مدینه برگردان. 🥀😭😭😔🥀🥀
هدایت شده از مهدی کرار
سکینه جانم من که دیگر وقتم تمام شده است، نمی گذارند که من برگردم. 😔😭🥀
بابا تو از من یک درخواست کردی من نمی توانستم جواب تو را بدهم.🥀😭 حالا من از تو یک درخواست بکنم؟ 🥀🥀😔
هدایت شده از مهدی کرار
بچه بلند شد دست به گردن پدرش انداخت، صورت بابا را روی سینه اش گذاشت.😔🥀 بابا را بوسید، 🥀😭بابا چی کار کنم؟
هدایت شده از مهدی کرار
سکینه جان آن که من از تو می خواهم این است که آنقدر زیاد برای من گریه نکن.🥀😭😭😭
حضرت به میدان آمد، حمله کرد. ترسیدند، راه باز کردند. وارد شریعه شد؛ «الْمَاءَ حَتَّی تَشْرَبَ»؛قصد کرد یک خورده آب بخورد. 🥀😔😔
هدایت شده از مهدی کرار
«و رماه حصین بن الامیر بسهم فی خده»؛ «هنوز آب را ور نداشته بود ...
یک تیر به صورتش زدند. 😭🥀🥀
گردن اسب را گرفت، سرش را نزدیک آب برد.» به اسب گفت:«أَنْتَ عَطْشَان»؛ «تو هم که تشنه ای و من هم تشنه هستم.» «وَ اللَّهِ لَا ذُقْتُ الْمَاء»؛ «به خدا قسم تا تو آب نخوری، من نمی خورم.»🥀😔
هدایت شده از مهدی کرار
از یک حیوان این جور پذیرایی می کنند، آن وقت ما یک عمری بیاییم گریه کنیم و نماز بخوانیم و روزه بگیریم، چه جوری از ما پذیرایی می کنند، خدا می داند.☑️
هدایت شده از مهدی کرار
«فَلَمَّا سَمِعَ الْفَرَسُ کلَام» اسب وقتی سخن اباعبدالله(ع) را شنید پوزش را از نزدیک آب تا جایی که می شد بالا آورد. گردن را بالا نگه داشت. یعنی تو تشنه باشی و من آب بخورم. «وَ لَمْ یشْرَب»؛ «آب نخورد.»😭😭😭😭🥀🥀
هدایت شده از مهدی کرار
تو شریعه بود که یک مرتبه جارچی ها با هم صدا زدند. به خیمه های اباعبدالله(ع)حمله کردند.🥀😔 حضرت بدون اینکه وقت کند آب بخورد، بیرون آمد. به طرف خیمه ها پیچید، دشمن عقب نشینی کرد.
هدایت شده از مهدی کرار
وقتی آمد کنار خیمه ها بچه ها و خواهر ها و زن ها بیرون ریختند، دیدند صورت و پیشانی زخم است. 😭😭🥀😔فریاد زن و بچه بلند شد. «و تطمن وجوههن» شروع کردند به سر و صورت زدند. 😭🥀😭
هدایت شده از مهدی کرار
فرمود: «فقال لهن مهلا» گریه نکنید. «فان البکاء عماکم» الان گریه نکنید،😭😭🥀
آن وقت فریاد زد، «یا زینب، یا کلثوم، یا سُکینَةُ یا فَاطِمَةُ یا زَینَبُ یا أُمَّ کلْثُومٍ عَلَیکنَّ مِنِّی السَّلَام»دیگر برای اسارت آماده بشوید.😭🥀😭😭