eitaa logo
منتظران حضرت مهدی عجل الله 313
709 دنبال‌کننده
7هزار عکس
13.5هزار ویدیو
27 فایل
💚کوچکترین دعا برای بزرگترین آرزو💚 اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج به خاطر راحتی مخاطبین کانال ، تبادل نداریم کپی و استفاده از مطالب کانال به عشق آقا صاحب الزمان حلالت رفیق ارتباط با خادم کانال https://eitaa.com/montazerlmahdi_313
مشاهده در ایتا
دانلود
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬توصيه هاي حجت الاسلام ميرباقري براي ورود به @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💔 رمز آرامش تو اینکه بدونی رفتنی میره، اومدنی میاد، موندنی میمونه، شدنی میشه، نشدنی نمیشه و غصه خوردن تو هم هیچ تاثیری تو این رفت وآمد ها؛ شدن و نشدنها نداره. @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه پیامبر (ص) آیا تا بحال شنیده اید؟ 🎙حجت الاسلام کاشانی @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸 امام علی علیه السلام: هرگاه در روزیِ تو تاخیر و تنگی پدید آمد، از خدا آمرزش بخواه تا روزی را بر تو فراوان گرداند.... 💚 استغرالله ربی و اتوب الیه 📚 (بحارالأنوار/ج۱/ص۲۷۰/ح۷۷ @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 خیلی وقتا که حالمون با هیچی خوب نمیشه، هیچی آروممون نمی‌کنه، هیچی آشوب درونمون رو از بین نمی‌بره، و... 💥 فقط یک دلیل داره، که ذهنمون هم بهش خطور نمی‌کنه ❗️ @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔻یکی از صالحان دعا میکرد: پروردگارا در روزی ام برکت ده » 🚩کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟ ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است... اما من برکت را در رزق طلب میکنم چیزی‌ست که خدا به هرکس بخواهد میدهد (نه به همگان) 🚩اگر در مال بیاید ، زیادش میکند . اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند . اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند . و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند. @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨✨✨✨✨✨✨
🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ✅ حتمی ظهور ⁉️ خسف بیداء به چه معناست؟ جریان آن چیست؟ «» یعنی زمین را با آنچه برآن بود فرو برد. «» به معنای بیابانی بین مکه و مدینه که در زمان ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام فرو می‌رود و اکنون نیز به همین اسم وجود دارد. (مجمع‌البحرین، لسان‌العرب) ⚡️بر پایه روایتی از امام محمد باقر علیه‌السلام، سفیانی گروهی را به مدینه روانه می‌کند و حضرت مهدی علیه‌السلام از آنجا به مکه می‌رود. خبر به فرمانده سپاه سفیانی می‌رسد و لشکری را به تعقیب وی می‌فرستد. هنگامی که سپاه سفیانی وارد سرزمین بیداء می‌شوند، ندایی از آسمان بلند می‌شود: ☄«ای دشت، آن قوم را نابود ساز.» در این هنگام، زمین لشکر سفیانی را در خود فرو می‌برد و همگی به‌جز سه نفر، از بین می‌روند. (فرهنگنامه مهدویت، ص۲۱۱) ⬇️ تطبیق حادثه با آیات قرآن بر اساس روایاتی که از امامان شیعه نقل شده است، آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره سبأ به فرورفتن لشکر در بیداء اشاره دارد: 🔅«وَ لَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّىٰ لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ؛ اگر ببینی هنگامی که فریادشان بلند می‌شود، امّا نمی‌توانند (از عذاب الهی) بگریزند، و آن‌ها را از جای نزدیکی (که حتّی انتظارش را ندارند) می‌گیرند و (در آن حال) می‌گویند: «به حقّ ایمان آوردیم ولی چگونه می‌توانند از فاصله دور به آن دسترسی پیدا کنند. 📙 الغیبة نعمانی، ص٣٠۵ @Montazranmahdi1401
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این خاطره تاثیرگذار و تأمل برانگیز از کسی که یه لحظه رفته و برگشته رو به هیچ عنوان از دست ندین ... ❌تلنگرانه ‌‌‌‌‌‌‌‌@Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔹 امام جعفرصادق علیه‌السلام: ✨اَكثِرِالزّادَ فَإنَّ السَّفَر بَعیدٌ! ☄همراه خود و ساز و برگ را زیاد بردار که ، طولانی و دور و دراز است! 📚 بحار، ج ١٣، ص ٤٣٢ 🐪کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟ @Montazranmahdi1401 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران حضرت مهدی عجل الله 313
قسمت (۱۰ ) دهم سرگذشت ارواح در عالم برزخ ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
💫A💫: 🍀ندبه های انتظار🍀 🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۱) ◾️پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاه‌های هولناکی احاطه کرده بودند. 🌹 نیک که گویا منتظر سوال من بود، رو به من کرد و گفت: این پرتگاه‌های وحشت آور، "دره‌های ارتداد"هستند که برای رسیدن به کف آن به حساب دنیا، سال‌ها راه است. 🔥در کف آن هم، کوره‌هایی از آتش قرار دارد که نمایی از آتش جهنم است و انسان‌هایی که درون آن جای گرفته‌اند تا قیامت، در عذاب الهی گرفتار خواهند ماند. ⚡️چنان وحشتی به من روی آورد که ناخواسته بر جای نشستم. در این میان فریادی دره را فرا گرفت. با وحشت صورتم را برگرداندم. ☄شخصی را دیدم که در حال سقوط به ته دره بود. در میان جیغ و فریادهایش که دلم را به لرزه درآورده بود، فریاد شادی گناهش را می‌شنیدم. ✨نیک که مانند من نظاره گر این صحنه بود، گفت: بیچاره تا اینجا را به سلامت گذراند، اما تا بر پا شدن قیامت، در ته دره خواهد ماند. 🍃با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: او پس از سال‌ها دین داری، مرتد شده بود. (ارتداد در اسلام به معنی برگشتن از دین اسلام به دین دیگری می‌باشد) 💥از آن پس در راه رفتن بیشتر دقت می‌کردم و از ترس سقوط، پای خود را بر جای پای نیک می‌نهادم. هر چند گه گاه پایم می‌لغزید، اما سرانجام به سلامت، آن راه صعب و دشوار را پشت سر گذاشتیم. ❄️نیک همچنان به پیش می‌رفت و من مشتاقانه، اما با دلهره بسیار در پی او در حرکت بودم. وقتی به یک دو راهی رسیدیم، نیک پا به سمت راست نهاد. ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشم‌هایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من می‌شدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمی‌شناختم. گفت: تو مرا خوب می‌شناختی اما قیافه‌ام را نمی‌دیدی، حالا که قوه بینایی‌ات وسیع شده است مرا مشاهده می‌کنی. 🔆گفتم: خب حالا چه می‌خواهی؟! گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه می‌خواستی. گفت: می‌خواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی می‌خواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! می‌خواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان می‌شناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر می‌دانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمی‌کرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر می‌کند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من می‌آیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز می‌گردانم...🔥 ✍ادامه دارد..‌ 🌿🌺🌿 📗کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی. با تایید عده ای از علمای حوزه علمیه قم