🔺هواشناسی هشدار زرد بارندگی در استان اصفهان صادر کرد
🔹اداره کل هواشناسی استان اصفهان اعلام کرد که سامانه بارشی از پیش از ظهر روز پنجشنبه ۲۶ بهمن وارد استان خواهد شد.
🔹بنابراین اطلاعیه فعالیت سامانه بارشی پنجشنبه این هفته به طور عمده در مناطق غرب استان بهویژه اسلامآباد موگویی، بویینمیاندشت، سمیرم، چادگان، خوانسار، فریدن داران، فریدونشهر، گلپایگان، شاهینشهر و میمه پیشبینی شده است.
🔹این سامانه روز جمعه ۲۷ بهمن نیز همه مناطق استان اصفهان را فرا خواهد گرفت، اما شدت آن در مناطقی، چون آران و بیدگل، اردستان، اسلامآباد موگویی، انارک، بادرود، بویینمیاندشت، سمیرم، چادگان، چوپانان، خوانسار، خور و بیابانک، فریدن داران، دهاقان، دهق، برخوار دولتآباد، زواره، سمیرم، شهرضا، فرودگاه اصفهان، فریدونشهر، کاشان، کبوتر آباد، کوهپایه، گلپایگان، لنجان زرینشهر، مبارکه، مهاباد، مورچهخورت، شاهینشهر و میمه، نائین، نجفآباد، نطنز، ورزنه خواهد بود.
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌آقا من رای نمیدم این حرفا یعنی چی ؟
🔸کدوم طرفی ؟ رهبر دیکتاتوره و بخاطر اون رای نمیدی یا رهبر چی کاره است و چرا کاری نمیکنه ؟
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
📸ساعاتی قبل از سر شمارهای ناشناس برای برخی از شهروندان اصفهانی پیامی مبنی بر قطعی سراسری گاز در کشور و استان اصفهان ارسال شده است
🔺️به شایعات توجه نکنید / پیامک هشدار قطعی گاز جعلی است
منصور شیشه فروش، مدیر کل مدیریت بحران استانداری اصفهان :
🔹هر گونه پیامک ارسالی با مضمون قطعی گاز در شهرها و روستاهای استان جعلی است و مردم به این شایعات توجه نکنند.
🔺عملیات وصل گاز ۳۵ روستای اصفهان در حال انجام است.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان:
🔹عملیات وصل و ترمیم فشار گاز در ۳۵ روستای شهرستان سمیرم اصفهان در حال انجام است و مردم نگرانی نداشته باشند.
🔹به منظور پیشگیری از افت فشار گاز، محدودیت مصرف در بخشهای صنعتی نیز بطور موقت انجام شده است.
🔹سوخت مایع مورد نیاز و ال پی جی در اختیار روستاها و مناطق دارای افت فشار گاز قرار خواهد گرفت.
🔹از همه مشترکین در بخشهای خانگی، صنفی، صنعتی، آموزشی و عمومی خواستاریم نسبت به صرفه جویی در مصرف گاز دقت کنند.
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
#اطلاعیه
✨مراسم میلاد باسعادت امام سجاد علیه السلام✨
سخنران:حجتالاسلام علی نوری امام زاده یی
بانوای: مداحان اهل بیت علیهم السلام
🔹چهارشنبه ۲۵ بهمن ساعت ۱۸:۳۰
🔹بهارستان،خیابان فرشته مصلی نمازجمعه مسجدحضرت قائم(عج)
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏵در گلشن عشق شاخ شمشاد آمد
🏵شیرین شده روزگار، فرهاد آمد
🏵صلوات فرستید و سپس سجده روید
🏵در زندگی حسین سجاد آمد
#میلاد_امام_سجاد(ع)🌟🌺
#مبارڪـباد🌟🌺
.
#جوشانده_عناب_آویشن
🔘 خواص :
🏷 #صاف_کننده_خون ،
🏷 پایین آورنده #غلظت_خون ،
🏷 پایین آورنده #لزوجت_خون ،
🏷از بین برنده #سرفه و #التهابات_ریه
🫖 طرز تهیه برای یک لیوان :
🔸۱۰ عدد #عناب خشک را با چاقو زخمی کرده و داخل ۲ لیوان آب به مدت ۱۲ ساعت بخیسانید،
🔸 سپس با همان آب و همراه یک قاشق غذاخوری #آویشن بجوشانید تا یک لیوان باقی بماند.
در نهایت برای شیرین کردن میتوانید مقدار کمی #شکر_قهوه_ای یا #شکر_سرخ یا یک قاشق #عسل طبیعی به آن اضافه و نوش جان کنید.
💡غلظت خون یکی ار عوامل اصلی سکته قلبی است.
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
🔹شکلات صبحانه طب اسلامی ،سنتی
✔️امام باقر علیه السلام:
خطاب به زراره: ای زراره !دریغ از تو !چه قدر مردم از ارزش #شکر_طبرزد بیخبرند، در حالی که برای ۷۰ بیماری سودمند است و #بلغم را کاملا فرو میخورد و ریشه کن میسازد.
(طب الائمه ابن بسطام )
🥣مواد لازم:
▫️کره محلی ۱/۵ ق سوپ خوری،
▫️پودر هسته خرما (قهوۀ اصیل ایرانی) نصف لیوان
▫️شیر محلی دو لیوان
▫️شکر قهوهای نصف لیوان
✔️روش تهیه:
در ظرف نسبتا بزرگی پودر هسته خرما و شکرطبرزد را با هم مخلوط کنید.
² سپس شیر را به مواد اضافه و روی شعلۀ ملایم قرار دهید و مواد را هم بزنید. حدودا ۴۵ دقیقه مواد روی شعله ملایم باشد و مرتب هم بزنید تا به غلظت کافی برسد
³در آخر کرۀ محلی را اضافه و مرتب هم بزنید تا غلظت به حد کافی برسد. سپس اجازه دهید که شکلات سرد شود و نوش جان کنید.
✅خواص:
🔻بسیار مقوی وانرژی بخش
🔻تقویت قلب
🔻تقویت کننده مغز
💥تقویت کننده خون(دفع کم خونی)
🔻استحکام بخش استخوان ها
🔻افزایش دهنده نیروی جنسی
🔻ضدفراموشی آلزایمر
___________________________
🌷برای اولین بار بمقدار کم باشکرسرخ
درست کنید و سپس یکبار دیگر باشکر طبرزد درست کنید ویکی را به سلیقه خودتان انتخاب کنید .
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_دوم
💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین میکشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد میکرد :«برو اون پشت! زود باش!»
دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار #نارنجک از دستم رفته و نمیفهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمیتوانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکهها! نمیخوام تو رو با این بیپدرها تقسیم کنم!»
💠 قدمهایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار میلرزید، همهمهای را از بیرون خانه میشنیدم و از حرف تقسیم غنائم میفهمیدم #داعشیها به خانه نزدیک میشوند و عدنان این دختر زیبای #شیعه را تنها برای خود میخواهد.
نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمیداد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلولهای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه #تهدیدم میکرد تا پنهان شوم.
💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار میکردم که بدن لرزانم را روی زمین میکشیدم تا پشت بشکهها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم.
ساکم هنوز کنار دیوار مانده و میترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین میشد، فقط این نارنجک میتوانست نجاتم دهد.
💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفسهای #وحشتزدهام را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه میآمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن میرسن، باید عقب بکشیم!»
انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکهها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی #خنجری دستش بود. عدنان اسلحهاش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش میکرد تا او را هم با خود ببرند.
💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی بهقدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط میخواست جان #جهنمیاش را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای #نجابتم از خدا میخواستم نجاتم دهد.
در دلم دامن #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس میلرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد.
💠 عدنان مثل حیوانی زوزه میکشید، #ذلیلانه دست و پا میزد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم رفقایش در یک لحظه سر عدنان را ...............
💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بیسر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشکشان زده و حس میکردم بشکهها از تکانهای بدنم به لرزه افتادهاند.
رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به #دوزخ رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را میزد. جرأت نمیکردم از پشت این بشکهها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجهام سقف این سیاهچال را شکافت.
💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر میزد و پس از هشتاد روز #فراق دیگر از چشمانم به جای اشک، خون میبارید. میدانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمیترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر #زندگی برایم ارزش نداشت.
موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا میفهمیدم نزدیک ظهر شده و میترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر #شیطانی داعشی شوم.
💠 پشت بشکهها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد میشد و عطشم با اشکم فروکش نمیکرد که هر لحظه تشنهتر میشدم.
شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و اینها باید قسمت حیدرم میشد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمیرفت و فقط از درد دلتنگی زار میزدم...
#ادامه_دارد
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
🔺خطوط لوله آسیبدیده گاز کی به مدار بازمیگردد؟
مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز:
🔹کار تعمیرات خط لوله آسیب دیده در بروجن استان چهارمحال و بختیاری تا ساعاتی دیگر به اتمام میرسد و پیشبینیها بر این اساس است که در ساعات اولیه بامداد فردا، این خط به مدار بهره برداری بازگردد.
🔹ساعتی پیش، آتش در خط لوله صفاشهر استان فارس به طور کامل خاموش شد و عملیات بازسازی این خط نیز با سرعت در دست انجام است و پیشبینی میشود این خط لوله نیز صبح فردا در مدار بهرهبرداری قرار گیرد.
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
هر صبح باید دروازه ای
برای رویش دوباره مهربانی باشد.
همان که نیما گفت:
پس از این همه چیز جهان تکراريست
جز "مهربانی".
صبحتون به مهرولبخند
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
🗞 پنجشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ شماره ۴۷۷۵
🔺آمادگی برای خواهرخواندگی اصفهان و مدینه
🔺رونمایی از نقشه چینی اصفهان در تهران
🔺پناهی برای زنان بیپناه در اصفهان
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
«روزنامه_اصفهان_زیبا؛_۲۶_بهمن_۱۴۰۲».pdf
4.41M
🛑پی دی اف کامل روزنامه اصفهان زیبا را مطالعه کنید
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«شما برنامه ای داشته باشيد إن شاءالله، اين دعاهايی که ميخوانيد، روی صحيفه سجاديه باشد،
که انسان روزی يک صفحه يا دو صفحه از همين صحيفه بخواند؛ بالاخره انسان هر روز بايد دعا بخواند بی دعا که نميشود! برنامه ای بگذاريد که با صحيفه کار کنيد»
درس علوم قرآن ۱۴۰۱/٧/٢٧
#میلاد_امام_سجاد_سلام_الله_علیه
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
🔺هواشناسی استان اصفهان، هشدار سطح نارنجی در مورد فعالیت سامانه بارشی در برخی از نقاط استان از روز پنج شنبه ۲۶ بهمن را صادر کرد
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
زایندهرود بازگشایی میشود؟🤔
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای اصفهان :
🔸جلسه کارگروه سازگاری با کم آبی استان امروز برگزار و در این جلسه مقرر شد که با توجه به گرم بودن هوا و عدم بارشهای مؤثر و همچنین ضرورت نوبت تأمین آب برای ادامه آبیاری کشت غلات، از تاریخ یکشنبه ۲۹ بهمن خروجی سد زاینده رود افزایش یابد.
🔸 البته با توجه به پیش بینی هواشناسی مبنی بر بارندگیهای ۲ روز آینده پنجشنبه و جمعه (۲۶ و ۲۷ بهمن) توافق شد که در صورت وقوع بارش مؤثر، زمان رهاسازی آب با هماهنگی اصناف کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی استان تغییر یابد.
حالا نمیدونیم دعا کنیم باران ببارد یا دعا کنیم که نبارد.🙂
آخه اگه باران ببارد زاینده بازگشایی نمیشه.😲
موندیم چیکار کنیم.🤔
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
اللهم عجل لولیک فرج
ویژه برنامه دهه مهدویت مساجد شهر بهارستان
🔹شب اول
۵شعبان۲۶بهمن:مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
🔹شب دوم
۶شعبان۲۷بهمن:مسجد امام کاظم علیه السلام با مداحی حاج مهدی سلحشور
🔹شب سوم
۷شعبان۲۸بهمن:مسجد امام حسن عسگری علیه السلام
🔹شب چهارم
۸شعبان۲۹بهمن:مسجد حضرت امیرالمومنین علیه السلام
🔹شب پنجم
۹شعبان۳۰بهمن:مسجد علی بن ابی طالب علیه السلام
🔹شب ششم
۱۰شعبان۱اسفند:مسجد حضرت معصومه سلام الله علیها
🔹شب هفتم
۱۱شعبان۲اسفند:مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام
🔹شب هشتم
۱۲شعبان۳اسفند:مسجد فاطمیه سلام الله علیها
🔹شب نهم
۱۳شعبان۴اسفند:مسجد سیدالشهدا علیه السلام
🔹شب دهم
۱۴شعبان۵اسفند:مسجد حضرت قائم عجل الله
📌کانال روابط عمومی شهرداری بهارستان
@sh_baharestan
📌روابط عمومی دفتر امام جمعه بهارستان
@ejna_baharestan
📌بنیاد مهدویت شهر بهارستان
@kanonemahdavi
📌 آدرس کانال رسانه امور مساجد شهر بهارستان ( کانال گلدسته های بهار ) :
@baharestan_masjed
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
41.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مستند "خدابیامرز"
🤦♂️این انقلاب چی داشت واسه ما؟!
روستایی های شهرستان شاهرود رو ببینید که چطور از #دوران_پهلوی به نیکی یاد می کنند!
⏱️این ۹ دقیقه رو حتما تا آخر تماشا کنید و برای جوون ها بفرستید
#انتشار_اینکلیپ_واجبه
#انقلاب_مردم
#وطن_باعزت
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ما فک میکردیم کاردستی حتما باید با یه عالمه وسیله و دردسر درست بشه
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
#روایت_عشق^'💜'^
⚘خیره شده بود به آسمان،
حسابی رفته بود توی لاک خودش،
بهش گفتم: چی شده محمد؟
انگار بغض کرده باشه، گفت:
بالاخره نفهمیدم " اربا اربا " یعنی چه؟
میگن آدم مثل گوشت کوبیده میشه!
یا باید بعد از عملیات کربلای۵ برم کتاب بخونم
یا همینجا توی خط بهش برسم...
⚘توی بهشت زهرا که میخواستند دفنش کنند،
دیدم جواب سوال رو گرفته،
با گلوله توپی که خورده بود توی سنگرش....💔
#شهید_سیدمحمد_شکری...🌷🕊
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
🔴 شب جمعه را غنیمت بشمارید....
🔵 ابو بصیر از امام باقر (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمود: به راستی خدای بلندمرتبه، هر شب جمعه از بالای عرش تا صبح ندا میدهد:
🌕 آیا بنده مؤمنی نیست كه مرا برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع فجر بخواند، پس من جوابش دهم؟
🔹 آیا بنده مؤمنی نیست كه از گناهانش قبل از طلوع فجر توبه كند من توبه او را بپذیرم؟ آیا بنده مؤمنی نیست كه از نظر روزی در تنگنا باشد و از من درخواست زیادت كند پیش از طلوع فجر، من نیز [بر رزق او] بیفزایم و بر او توسعه دهم؟
🔹آیا عبد مؤمن بیماری كه شفای خود را قبل از طلوع فجر بخواهد، نیست تا شفایش دهم؟
🔹 آیا بنده مؤمن زندانی غمناكی نیست كه درخواست آزادی از حبس كند قبل از طلوع فجر، سپس من آزاد و رهایش بنمایم؟
🔹 آیا بنده مؤمنی كه مظلوم واقع شده نیست كه از من درخواست كند تقاص ظلم او را بگیرم، و من یاریاش كنم و مظلمههای او را پس بگیرم؟
امام باقر (علیه السلام) فرمود: این ندا مرتب تا طلوع فجر ادامه دارد.
📚(وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۷۳ و ۷۴)
🔺 شرط انصاف جز این نیست که پیش از طلوع فجر ، بر فرج مولای غریبمان متوسل و دعاگو باشیم...که ظهور تنها راه نجات تمام بشریت است.
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_سوم
💠 دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس، قاتل جانم شده بود که هیاهویی از بیرون به گوشم رسید و از ترس تعرض #داعشیها دوباره انگشتم سمت ضامن رفت.
در به ضرب باز شد و چند نفر با هم وارد خانه شدند. از شدت ترس دلم میخواست در زمین فرو روم و هر چه بیشتر در خودم مچاله میشدم مبادا مرا ببینند و شنیدم میگفتند :«حرومزادهها هر چی زخمی و کشته داشتن، سر بریدن!» و دیگری هشدار داد :«حواست باشه زیر جنازه بمبگذاری نشده باشه!»
💠 از همین حرف باور کردم رؤیایم تعبیر شده و نیروهای #مردمی سر رسیدهاند که مقاومتم شکست و قامت شکستهترم را از پشت بشکهها بیرون کشیدم.
زخمی به بدنم نبود و دلم به قدری درد کشیده بود که دیگر توانی به تنم نمانده و در برابر نگاه خیره #رزمندگان فقط خودم را به سمتشان میکشیدم. یکی اسلحه را سمتم گرفت و دیگری فریاد زد :«تکون نخور!»
💠 نارنجکِ در دستم حرفی برای گفتن باقی نگذاشته بود، شاید میترسیدند #داعشی باشم و من نفسی برای دفاع از خود نداشتم که #نارنجک را روی زمین رها کردم، دستانم را به نشانه #تسلیم بالا بردم و نمیدانستم از کجای قصه باید بگویم که فقط اشک از چشمانم میچکید.
همه اسلحههایشان را به سمتم گرفته و یکی با نگرانی نهیب زد :«#انتحاری نباشه!» زیبایی و آرامش صورتشان به نظرم شبیه عباس و حیدر آمد که زخم دلم سر باز کرد، خونابه غم از چشمم جاری شد و هق هق گریه در گلویم شکست.
💠 با اسلحهای که به سمتم نشانه رفته بودند، مات ضجههایم شده و فهمیدند از این پیکر بیجان کاری برنمیآید که اشاره کردند از خانه خارج شوم.
دیگر قدمهایم را دنبال خودم روی زمین میکشیدم و میدیدم هنوز از پشت با اسلحه مراقبم هستند که با آخرین نفسم زمزمه کردم :«من اهل #آمرلی هستم.» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، با عصبانیت پرسیدند :«پس اینجا چیکار میکنی؟»
💠 قدم از خانه بیرون گذاشتم و دیدم دشت از ارتش و نیروهای مردمی پُر شده و خودروهای نظامی به صف ایستاده اند که یکی سرم فریاد زد :«با #داعش بودی؟» و من میدانستم حیدر روزی همرزمشان بوده که به سمتشان چرخیدم و #مظلومانه شهادت دادم :«من زن حیدرم، همونکه داعشیها #شهیدش کردن!»
ناباورانه نگاهم میکردند و یکی پرسید :«کدوم حیدر؟ ما خیلی حیدر داریم!» و دیگری دوباره بازخواستم کرد :«اینجا چی کار میکردی؟» با کف هر دو دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و آتش مصیبت حیدر خاکسترم کرده بود که غریبانه نجوا کردم :«همون که اول #اسیر شد و بعد...» و از یادآوری ناله حیدر و پیکر دست و پا بستهاش نفسم بند آمد، قامتم از زانو شکست و به خاک افتادم.
💠 کف هر دو دستم را روی زمین گذاشته و با گریه گواهی میدادم در این مدت چه بر سر ما آمده است که یکی آهسته گفت :«ببرش سمت ماشین.» و شاید فهمیدند منظورم کدام حیدر است که دیگر با اسلحه تهدیدم نکردند، #رزمندهای خم شد و با مهربانی خواهش کرد :«بلند شو خواهرم!»
با اشاره دستش پیکرم را از روی زمین جمع کردم و دنبالش جنازهام را روی زمین میکشیدم. چند خودروی تویوتای سفید کنار هم ایستاده و نمیدانستم برایم چه حکمی کردهاند که درِ خودروی جلویی را باز کرد تا سوار شوم.
💠 در میان اینهمه مرد نظامی که جمع شده و جشن شکست #محاصره آمرلی را هلهله میکردند، از شرم در خودم فرو رفته و میدیدم همه با تعجب به این زن تنها نگاه میکنند که حتی جرأت نمیکردم سرم را بالا بیاورم.
از پشت شیشه ماشین تابش خورشید آتشم میزد و این جشن #آزادی بدون حیدر و عباس و عمو، بیشتر جگرم را میسوزاند که باران اشکم جاری شد و صدایی در سکوتم نشست :«نرجس!»
💠 سرم به سمت پنجره چرخید و نه فقط زبانم که از حیرت آنچه میدیدم حتی نفسم بند آمد. آفتاب نگاه #عاشقش به چشمانم تابید و هنوز صورتم از سرمای ترس و غصه میلرزید.
یک دستش را لب پنجره ماشین گرفت و دست دیگرش را به سمت صورتم بلند کرد. چانهام را به نرمی بالا آورد و گره گریه را روی تار و پود مژگانم دید که #نگران حالم نفسش به تپش افتاد :«نرجس! تو اینجا چیکار میکنی؟»
💠 باورم نمیشد این نگاه حیدر است که آغوش گرمش را برای گریههایم باز کرده، دوباره لحن مهربانش را میشنوم و حرارت سرانگشت #عاشقش را روی صورتم حس میکنم.
#ادامه_دارد...
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
🌱 به کانال ماه🌙 بهارستان
بپیوندید 🌱
https://eitaa.com/Month14B