شعر این روزا خونه ی ما
MorabiAmoz.ir/article/?no=653
#شهادت #شعر #فاطمیه #شهادت_حضرت_زهرا
🆔 @MorabiAmoz
شعر یاری می کرد همیشه
MorabiAmoz.ir/article/?no=654
#شعر #شهادت_حضرت_زهرا #میلاد_حضرت_زهرا
🆔 @MorabiAmoz
واحدکار حضرت زینب س
MorabiAmoz.ir/article/?no=655
#حضرت_زینب #راهنمای_مربی #میلاد_حضرت_زینب
🆔 @MorabiAmoz
از تولد تا وفات حضرت زینب س
MorabiAmoz.ir/article/?no=656
#محرم #کربلا #حضرت_زینب #قصه
🆔 @MorabiAmoz
رنگ آمیزی حضرت زینب س 2
MorabiAmoz.ir/article/?no=657
#کربلا #رنگ_آمیزی #حضرت_زینب #پرستار
🆔 @MorabiAmoz
معرفی بازیهای حسی
1- خمیر بازی
فعالیت بسیار مناسبی است. علاوه بر تحریکات حسی در دست و انگشتان، حرکات انگشتان را شکل میدهد و باعث افزایش قدرت انگشتان و همچنین خلاقیت در کودک میگردد.
2- نقاشی انگشتی
بسیاری از بچه ها دوست دارند که با انگشت نقاشی کنند، این فعالیت هم هیجانانگیز و جالب است و هم به رشد انگشت اشاره، شناخت انگشتان، توجه و تمرکز و هماهنگی کودک کمک میکند.
3- آب بازی
کودکان آب بازی کردن را دوست دارند. با هدفمندکردن این کار میتوان علاوه بر رشد حسی در کودک، حرکات دست را نیز بهبود بخشید. شستن ظروف و پارچه های کوچک، از جمله فعالیتهای مورد علاقه کودک است.
4- بازی کردن با شن و ماسه
بیشتر کودکان این فعالیت را دوست دارند. آنها شن، ماسه، گندم، حبوبات را مشت میکنند و از یک ظرف به دیگری میریزند، علاوه بر آن با حرکت دادن دست داخل ظرف شن و ماسه و ایجاد سر و صدا لذت میبرند.
5- استفاده از برچسبها
بر روی نقاط مختلف بدن کودک برچسب نصب میکنیم و بعد با آوردن نام آن نقاط از کودک میخواهیم آنها را بکند.
6- قراردادن و خارج کردن وسایل داخل کوله پشتی یا کیف
با این تمرین هوشیاری حسی در دست های کودک افزایش مییابد.
7- هل دادن و کشیدن اشیا
8- بازیها و فعالیتهایی که کودک را در طبیعت قرار میدهد. مثل؛ باغبانی، درخت کاری، آبیاری، بیل زدن و...
MorabiAmoz.ir/article/?no=664
#راهنمای_مربی #بازی
🆔 @MorabiAmoz
آموزش نقاشی الاغ بهمراه شعر
میتونید این نقاشی رو با کوچولوتون بکشید و این شعر رو با هم بخونید
کره الاغ کدخدا،
یورتمه میرفت تو کوچه ها:
الاغه چرا یورتمه میری؟
دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.
الاغ خوب نازنین،
سر در هوا، سم بر زمین،
یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،
یک کمی بمن سواری میدی؟
نه که نمیدم
چرا نمیدی؟ (!)
واسه اینکه من تمیزم.
پیش همه عزیزم.
MorabiAmoz.ir/article/?no=665
#شعر #واحدکار_حیوانات #نقاشی #الاغ
🆔 @MorabiAmoz
قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ
یكی بود یكی نبود. در یك جنگل كوچك و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی میكردند. خانم گنجشكه بتازگی 2تا جوجه كوچولویش را از تخم بیرون آورده بود و از آنها بخوبی نگهداری میكرد.
روزها به اطراف جنگل میرفت تا برایشان غذا پیدا كند و بیاورد، اما چند روزی بود كه آقا روباه مكار دوباره سروكلهاش پیدا شده بود و دوروبر گنجشكها میپرید.
یك روز از این روزها كه خانم گنجشكه میخواست دنبال غذا بره دید كه روباه بدجنس پایین درخت آنها نشسته و بر و بر به بچههایش نگاه میكند. با خودش گفت این روباهه دوباره آمده تا جوجههایم را بخوره... برای همین پشیمان شد و برگشت خانه و از بچههایش مراقبت كرد.
گنجشكهای كوچولو خیلی گرسنه بودند و خانم گنجشكه حتما باید میرفت به جنگل تا غذا تهیه كند، ولی روباه مكار كه فكر میكرد از همه زرنگتر و مكارتره، 4چشمی مراقب جوجهها بود تا سر یك فرصتی آنها را یه لقمه چرب كند.
خانم گنجشكه فكری كرد و با خودش گفت: ای روباه بدجنس! دیگه نمیگذارم بچههایم را بخوری و با خودش گفت حالا من چطوری خانه و بچههایم را تنها بگذارم و بروم... همین طور كه با خودش صحبت میكرد، ناگهان فكری به ذهنش رسید و بعد رفت نزدیك روباه و گفت: سلام روباه عزیز. از این طرفا...!
روباه گفت: سلام گنجشك مهربون، داشتم از اینجا رد میشدم، گفتم یك سری به شماها بزنم.
MorabiAmoz.ir/article/?no=667
#شعر #واحدکار_حیوانات #نقاشی #الاغ
🆔 @MorabiAmoz
مربیآموز | مهد و پیش دبستانی
قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ یكی بود یكی نبود. در یك جنگل كوچك و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی
ادامه قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ...
گنجشك گفت: وای چقدر كار خوبی كردی. روباه عزیز دوست خوب من! من باید بروم و برای بچههایم غذا بیاورم، تو میتوانی از آنها مراقبت كنی تا من برگردم.
روباه گفت: بله حتما من خیلی خوب از آنها مراقبت میكنم. برو خیالت راحت باشه.
گنجشك گفت: روباه عزیز! برعكس صحبتهایی كه دربارهات میكنند تو چقدر مهربانی، ولی من به همه میگم كه تو با وجود مریضیات از بچههای من نگهداری كردی.
روباه گفت: چی؟ چی گفتی... كدام مریضی؟
گنجشك گفت: آخه دیدم رنگت خیلی پریده و زرد شده. من شنیدم در جنگل بیماریای شیوع پیدا كرده كه كشنده است و اولین نشانهاش رنگ پریدگی است.
روباه با شنیدن این حرف گنجشك گوشهای نشست و گفت: یعنی من آن مریضی را گرفتهام، چه چیزی بخورم تا خوب شوم؟
گنجشك گفت: تنها دارویش نوشیدن یك جرعه از آبی است كه از قله كوه پس از آب شدن برفها بیاید.
روباه راهی شد به سمت كوهستان و چند روز بعد هم خبر رسید كه مرده است. گنجشكها و دیگر حیوانات هم از دست آزارهای روباه راحت شدند و به زندگیشان ادامه دادند.
و گنجشك هم خوشحال بود از اینكه حیلهگرتر از روباه است.
MorabiAmoz.ir/article/?no=667
#شعر #واحدکار_حیوانات #نقاشی #الاغ
🆔 @MorabiAmooz
شعر دم دمای ظهوره
دم دمای ظهوره
رهبر ما چه جوره
سید علی غیوره
از ظلم و کینه دوره
روشنگری کارشه
باعث آرامشه
حکیم و با عزته
رهبر این ملته
از نسل پیغمبره
دشمن او ابتره
به لطف او آمریکا
شسته میشه با ریکا
شجاعه نمرش بیسته
دشمنِ صهیونیسته
لب تر کنه این آقا
متحد میشه دنیا
MorabiAmoz.ir/article/?no=669
#شعر #ایران #رهبر
🆔 @MorabiAmooz