از من عبور میکنی و دم نمیزنی ؛
تنها دلم خوش است که شاید ندیدهای !
یک روز میرسد که در آغوش گیرمت ؛
هرگز بعید نیست ، خدا را چه دیدهای !
- آشفتگیهبایدببخشید -
من؟! مجموعهای از دردهای بدون اسم و همهیِ خوابهای آشفته و غیرراحت !
من؟!
به دور از تب دستاتُ رخ به رخ با مرگ .
وقتی میشینم که درس بخونم ، مغزم :
منی که تو عشق و عاشقی شاگرد اول هستم
خانم معلم چرا اخر کلاس نشستم ؟!
شمام یه آدم عاشقِ درون دارین که نمیدونین عاشق کیه یا من فقط این حسو دارم؟!